فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۹۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل جامعه شناختی رضایتمندی زنان از خانه داری (نمونه ی موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات جامعه شناسان نشان می دهد که نقش زن خانه دار پیچیده است، به این معنا که گروهی از زنان آن را ارضاکننده می دانند گروهی دیگر آن را یکنواخت و آزار دهنده ارزیابی می کنند. این مقاله که مبنا بر پژوهش است، میزان رضایت زنان نسبت به خانه داری را ارزیابی می کند. مبنای نظری این پژوهش نظریه ی رضایت ""مازلو"" است که نیازهای انسان را برای هماهنگی با شرایط کار در سه دسته خلاصه می کند: «سطح اول: نیازهای حیاتی و زیستی؛ سطح دوم: نیاز های ارتباطی؛ سطح سوم: نیاز به شکوفا شدن استعدادها» بر این اساس، هرکاری که سطوح بالاتری از نیازها را تامین کند، کارکنان آن دارای رضایت بیش تری هستند. روش تحقیق، کیفی و کمی (پیمایشی) است. حجم نمونه ی نهایی 390 نفر بوده است که 300 نفر آن را زنان خانه دار و 90 نفر دیگر را نیز زنان شاغل تشکیل می دهند. این نمونه ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق بیست گانه ی شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که زنان شاغل و خانه دار کار خانه را به کاری واقعی تعریف می کنند و انتظاراتی که از کار دارند این است که اولاً استقلال مالی و امنیت خاطر آنان را حفظ کند که شامل همان نیازهای سطح اول رضایتمندی شغلی است. در مرحله ی بعد کار هم باعث پیوندشان با دیگران شود و آن ها را از انزوا دور نماید و هم نتیجه ی کارشان در اختیار کسی (همسر) قرار گیرد که به او عشق می ورزند که با نیازهای سطح دوم رضایتمندی مطابقت دارد و نهایتاً این که کار، توان و استعداد آن ها را به کار گیرد که همان نیازهای سطح سوم رضایتمندی است.
نیازهای روانی
منبع:
تربیت ۱۳۶۴ شماره ۵
معلم رهرو راه انبیا و مامور مبارزه با دو آفت نادانی و بی تقوائی
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۱۸
حوزه های تخصصی:
تأثیر فرزند معلول یا ناتوان بر خانواده (2)
حوزه های تخصصی:
بررسی اثربخشی آموزش هوش عاطفی بر سلامت عمومی مادران فرزندان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 11 تا 15 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش هوش عاطفی بر سلامت عمومی مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی 11 تا 15 سال انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی 11 تا 15 ساله مدارس استثنائی شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش به صورت تصادفی ساده با استفاده از روش غربالگری انتخاب شد. بدین صورت که پس از تکمیل پرسشنامه های سلامت عمومی (28GHQ) و هوش عاطفی بار- اُن توسط کلیه مادران، 111 نفر که پایین ترین نمره را در هر دو پرسشنامه کسب کرده بودند به دو گروه آزمایشی (54) و گواه (57) تقسیم شدند.گروه آزمایشی به مدت 8 هفته طی 15 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) آموزش هوش عاطفی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه از این آموزش ها بی بهره بودند. نتایج تحلیل آماری t مستقل نشان داد که بین نمره های آزمودنی ها در پیش آزمون تفاوت معناداری مشاهده نشده است در حالی که بین نمره های آزمودنی ها در پس آزمون تفاوت معنادار در سطح 01/0P< وجود دارد. آموزش هوش عاطفی بر نمره کلی سلامت عمومی و مؤلفه های آن در پس آزمون تاثیر داشته و منجر به بهبود آن گشته به طوری که با مقایسه میانگین دو گروه در عامل های سلامت عمومی و هوش عاطفی نشان داده شد که آموزش هوش عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و بهبود سلامت عمومی مـادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی مؤثر بوده است.
مدیریت و روابط انسانی در مدرسه
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۷۹
حوزه های تخصصی:
اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پرورش یک کودک با ناتوانی در خانواده نه تنها والدین، بلکه سایر فرزندان خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. درواقع به دلیل این که رابطه خواهران و برادران نسبت به روابط دیگر پایدارتر و طولانی تر است؛ قوت و رشد این رابطه می تواند رشد، رفتار، شخصیت، نگرش و هویت یابی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. این گروه از خواهران و برادران ازیک طرف به دلیل مشکلاتی مانند احساس های متضاد، متعارض، حقارت، ظلم و تبعیض که والدین به دلیل داشتن فرزند دارای ناتوانی با آن مواجه اند، تحت فشار هستند و از طرف دیگر، ناتوانی خواهر یا برادر با ناتوانی، بر رابطه خواهر و برادران تاثیر گذاشته و آن ها را در مخاطره اختلال های گوناگون قرار می دهد.
نتیجه گیری: در این مقاله نخست در مورد رابطه خواهران و برادران به ویژه زمانی که یک کودک با ناتوانی در خانواده وجود دارد، بحث، سپس اثرات مثبت و منفی داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی ارایه شده است، سرانجام اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی بر اساس جنسیت بیان و در پایان نتیجه گیری شده است.
تحول شخصیت اجتنابی از کودکی تا بزرگسالی: آسیب شناسی تعاملات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های شخصیتی نقشی اساسی در کیفیت روابط بین فردی و زندگی خانوادگی دارند. این پژوهش به بررسی تحول اختلال شخصیت اجتنابی از کودکی تا بزرگسالی و آسیب شناسی تعاملات زناشویی افراد دارای اختلال شخصیت اجتنابی از نگاه همسران آنها پرداخت. بدین منظور با مطالعه منابع مرتبط با موضوع نحوه شکل گیری این اختلال بررسی شد و سپس با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 9 نفر از همسران افراد اجتنابی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، ویژگی های شخصیتی این افراد در تعاملات زناشویی بررسی شد. در تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، 14 ویژگی مردان اجتنابی به دست آمد که عبارت بودند از کناره گیری، بینش بدون تعمق، خودحقیرپنداری، جمع هراسی، کم تحرکی بیانی، خانه های سرد احساسی، انفعال رفتاری، انفعال جنسی، تغییرگریزی، خودمحوری، فرسودگی زناشویی، کمال گرایی جبری، منفعل پرخاشگر و ظاهر اجتماع پسند. ویژگی های شخصیتی افراد اجتنابی از یک سو منجر به آسیب رسیدن به خود آنها و از سوی دیگر موجب شکل گیری تعاملاتی سرد در روابط بین فردی و خانوادگی شان می شود. می توان نتیجه گیری کرد که شناسایی مراحل تحول این اختلال و پیشگیری از شکل گیری آن در کودکان موجب ارتقاء کیفیت روابط بین فردی و خانوادگی افراد خواهد شد.
رابطه دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر آمار طلاق در ایران به شدت رو به افزایش بوده است .اما آنچه از نظر پنهان مانده روابطی است که علی رغم وجود فاکتورهای لازم برای طلاق، همچنان پابرجا هستند و در واقع دچار طلاق عاطفی شده اند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه ی دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ی این مطالعه شامل230نفر از پرستاران زن متأهل شهر خرم آباد بودکه از میان تمامی پرستاران زن این شهر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه های دانش و نگرش جنسی، باورهای ارتباطی و طلاق عاطفی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با میزان طلاق عاطفی زنان رابطه ی منفی معناداری برقرار است و باور به مخرب بودن مخالفت، نگرش جنسی، توقع ذهن خوانی، باور به عدم تغییرپذیری همسر و کمال گرایی جنسی بیشترین نقش را در پیش بینی طلاق عاطفی داشتند. مشاوران خانواده و زوج درمانگران می توانند با بررسی متغیرهای مذکور شناخت بهتری از پدیده ی طلاق عاطفی داشته باشند و مداخلات لازم را اجرا نمایند.
تعیین نیمرخ های دانش آموزان بر اساس مؤلفه های کمک خواهی، ادراکات محیط کلاسی و اهداف پیشرفت اجتماعی ازلحاظ فرسودگی تحصیلی: تحلیل مبتنی بر شخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نیمرخ های انگیزشی دانش آموزان و تفاوت نیمرخ های گروه های مختلف ازنظر کمک خواهی، ادراکات محیطی کلاس، اهداف پیشرفت اجتماعی بر اساس فرسودگی تحصیلی بود. با توجه به ماهیت موضوع، از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دوره متوسطه شهر مریوان می باشد که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند که تعداد آن ها 1295 نفر بوده است که از این تعداد 653 نفر دختر و 642 نفر پسر بودند. نمونه پژوهش را 274(دانش آموز پسر و دختر) تشکیل می دهند که به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از دبیرستان های دوره ی متوسطه شهر مریوان انتخاب گردیدند و سپس به چهار پرسشنامه ادراکات محیط کلاسی، کمک خواهی تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل خوشه ای (کلاستر) به روش چند میانگینی (k-means cluster)، تابع تشخیص و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد که در میان دانش آموزان اولین خوشه با مقدار بالای پذیرش دارای نمره ی میانگین بالا و مقدار پایین عملکردگرایی دارای نمره میانگین پایین است که این خوشه جهت گیری انگیزشی پایین و خوشه ی دوم با مقدار بالای لذت دارای نمره ی میانگین بالا و مقدار پایین عملکردگرایی دارای نمره ی میانگین پایین است که این خوشه جهت گیری انگیزشی بالا نامیده می شود. آزمون t نمونه های مستقل نشان داد که تفاوت معناداری بین دو خوشه پایین و بالا وجود دارد. در افراد خوشه یک (7148/7 SD= 59/40 M=) میزان فرسودگی تحصیلی نسبت به افراد خوشه دو (28/6 SD= و 25/32 M=) بیش تر است. همچنین یافته ها نشان داد که فرسودگی تحصیلی در خوشه جهت گیری انگیزشی بالا کمتر بود. این پژوهش تلویحاتی برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت دارد که از نتایج آن می توانند برای کاهش فرسودگی تحصیلی و بهبود پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایند.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش روز افزون کودکان بی سرپرست و مشاهده ناسازگاری ها و اختلالات هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با دامنهی سنی 4-8 سال در مراکز نگهداری شهر مشهد بودند. نمونه آماری شامل 18 کودک با رفتار پرخاشگرانه که با استفاده از نظر مربی و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه تحت آموزش شایستگی هیجانی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی ارومیه، آزمون تطبیق هیجانی و مقیاس ارزیابی خود نظم بخشی پیش دبستانی و خرده آزمون گنجینه لغات مقیاس هوشی وکسلر پیش دبستانی در پیش و پس آزمون اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که نمره دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. همچنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره بین مؤلفه های دانش هیجانی نشان داد که بین دوگروه در نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش مؤثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نگرش به طرحواره جنسیتی نقش های خانوادگی، اجتماعی و حرفه ای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناسایی رابطه هر یک از متغیرهای ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، سنّت گرایی و تقدیرگرایی با نگرش به طرحواره جنسیّتی بود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری شد. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری کلیه زنان بالای 15 سال منطقه کاشان در سال 1390 بودند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شدند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون یافته های پژوهش، عوامل خانوادگی شامل سبک های تربیتی والدین و نوع جامعه پذیری در خانواده و ویژگی های سنّت گرایی و تقدیرگرایی بر گرایش پاسخگویان به برابری جنسیّتی مؤثر است. بیش ترین تأثیر بر برابری گرایی جنسیّتی مربوط به متغیر سنّت گرایی است که دارای 17/0-=β است. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، شیوه تربیتی مقتدرانه با 144/0=β و پس از آن تقدیرگرایی با دارا بودن 14/0-=β قرار گرفته اند. در نهایت کم ترین تأثیرگذاری مربوط به متغیر جامعه پذیری با 11/0-=β است.
اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی - رفتاری بر کاهش تنیدگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های مادر - کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی- رفتاری بر کاهش تنیدگی زندگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک است. 130 نفر پرستار شاغل در بیمارستانهای تهران بر اساس متغیرهای سن، تعداد فرزندان و سلامت جسمانی در این مطالعه شرکت کردند. در مرحله اول گروه نمونه از طریق شاخص تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در مرحله دوم 24 نفر از مادران بر اساس احراز بالاترین میزان تنیدگی زندگی بطور تصادفی در دو گروه مساوی گواه و آزمایشی جایگزین شدند. قبل از اعمال مداخله از هر دو گروه پیش آزمون بعمل آمد. سپس گروه آزمایشی به مدت 13 هفته تحت آموزش تنیدگی زدایی قرار گرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.
نتایج مطالعه حاکی از آن است که روش آموزش تنیدگی زدایی بر کاهش تنیدگی زندگی و بعضی از ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک موثر بوده است.
نقش عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
دستیابی به جامعه سالم، درگروِ سلامت خانواده و خانواده کارآمد، وابسته به رضایت زناشویی است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی نقش عملکرد خانواده و الگوهای ارتباط ی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی می پردازد. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه آماری شامل 150نفر (75 مرد و75 زن) از معلمان متأهل ساکن در شهر سنقر بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه رضایت زناشویی انریچ، ابزار سنجش خانواده و پرسش نامه الگوهای ارتباط ی زوجین بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد میان همه مولفه های عملکرد خانواده و رضایت زناشویی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. بعلاوه میان الگوی سازنده متقابل و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، و میان الگوهای توقع/ کناره گیری و اجتناب متقابل با رضایت زناشویی رابطه منفی و معنی دار برقرار است. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای عملکرد خانواده و الگوهای ارتباط ی زوجین، به ترتیب 66/0 و 81/0 از پراکنش رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند. پس رضایت زناشویی معلمین با اطل اع از عملکرد خانواده و الگوهای ارتباط ی زوجین قابل پیش بینی است.