فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سبک های فرزندپروری مادران آنها انجام شد.
روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آنها 110 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی واینلند (1953) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک مقتدرانه با رفتار سازشی همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک های مستبدانه و سهل گیرانه با رفتار سازشی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی پیش بینی کننده منفی و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی اولیا از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید
رابطه تعارض والد – نوجوان، تاب آوری با مشکلات روان شناختی نوجوانان مقطع دوم و سوم راهنمایی در مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تعارض والد– نوجوان، تاب آوری با مشکلات روان شناختی نوجوانان مقطع دوم و سوم راهنمایی مناطق چهار گانه شهر شیراز انجام شد و مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز را شامل می شد که در سال تحصیلی92-91 و در پایه های دوم و سوم راهنمایی مشغول به تحصیل بودند. به همین منظور 400 نفراز دانش آموزان (190 دختر – 210 پسر) سال دوم و سوم راهنمایی به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس DASS لاویبوند و لاویبوند 1995، پرسشنامه تاکتیک های تعارض موری اشتراس1990، فرم تعارض با والدین و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیوید سون2003استفاده شد. داده ها نیز با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه(گام به گام) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین تعارض والد- نوجوان و مشکلات روان شناختی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین مؤلّفه های تعارض والد-نوجوان و مؤلّفه های مشکلات روان شناختی رابطه معناداری وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام مؤلّفه های تعارض والد- نوجوان می تواند مشکلات روان شناختی را پیش بینی کند و استدلال می تواند تاب آوری را پیش بینی کند. بنابراین، هر چه تعارض والد– نوجوان بیش تر شود، مشکلات روان شناختی نوجوانان بیش تر می شود و تاب آوری بالاتر مشکلات روان شناختی کم تری را به دنبال دارد.
الگوی ساختاری رابطه ی مهارتمندی هیجانی، صمیمیت، رضایت و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم مهارتمندی هیجانی بر سازگاری و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای صمیمیت انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. در این پژوهش 200 مرد متأهل با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های مهارتمندی هیجانی تورنتو- 20، صمیمیت واکر و تامپسون، سازگاری زناشویی لاک- والاس و فرم کوتاه رضایت زناشویی، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان دادکه مدل ساختاری ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برای داده ها برخوردار بود (001/0P< ) و مهارتمندی هیجانی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، با نقش واسطه ای صمیمیت، بر رضایت و سازگاری زناشویی تاأثیر دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مهارتمندی هیجانی نقش عمده ای در وضعیت رضایت و سازگاری زناشویی از طریق تأثیر بر سطح صمیمیت در روابط زناشویی دارد.
آزمودن مدل طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی در کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز انجام گرفته است. روش: 300 نفر از میان کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، پرسشنامه شیوه های رفتاری فارمن و وهنر، پرسشنامه افسردگی بک و رضایت زناشویی بودند و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS/16 انجام گرفت. مسیرهای غیرمستقیم به وسیله آزمون بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیر طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد با سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی به صورت مثبت معنادار بود و ضرایب مسیر سبک دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی و افسردگی با رضایت زناشویی به صورت منفی معنادار بودند. بین طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی رابطه معناداری مشاهده نشد. ضرایب غیرمستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی معنادار بودند نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی می توانند میانجی رابطه طرحواره ناسازگار بریدگی و طرد و رضایت زناشویی باشند#,
رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی و رضایت زناشویی در بین زوجین در شهر مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی زوجین و رضایت زناشویی آنها در شهرمغان بود. روش: در این پژوهش 125 زوج (که یکی از همسران به عنوان معلم در مدارس شهر مغان اشتغال داشتند) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (MFQ30) و زمینه یاب ارزشی شوارتز (SVS) پاسخ دادند. اطلاعات به وسیله روش های آماری (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و رگرسیون گام به گام) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین اخلاق و ارزش های شخصی (به جز خوشی/ لذت گرایی) وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که در ابعاد اخلاقی (انصاف و مراقبت/ آسیب)، بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین تفاوت معناداری بین مردان و زنان در رضایت زناشویی مشاهده شد. تمام ابعاد اخلاقی رابطه مثبتی با تمام ارزش های شخصی به جز ارزش های خوشی/ لذت گرایی داشتند. زنان و مردان در ریخت های ارزشی همنوایی، جهان شمول نگری و امنیت تفاوت معناداری نشان دادند. نتیجه گیری: در بافت سنتی مذهبی در منطقه مغان ایران برای طبقه متوسط زوجین معلم، به نظر می رسدکه زنان و مردان در اولویت اخلاقی و ارزش های خود متفاوت هستند.این مقاله در مورد روابط بین این متغیرهای در مردان و زنان و نقش این متغیرها در رضایت زناشویی آنها با توجه به این زمینه فرهنگی خاص بحث می کند.
بررسی میزان بهزیستی روانشناختی وسازگاری زناشویی ورضایت از زندگی در بین خانواده های چند همسری وتک همسری:(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، به دنبال بررسی و مقایسه میزان بهزیستی روانشناختی ، سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی در بین زنان خانواده های چند همسری و تک همسری هستیم. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای می باشد، به این منظور، 60زن از خانواده های چند همسری و 52 زن از خانواده های تک همسری انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت داده شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ، سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی استفاده گردید و جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره گام به گام و آزمون t گروههای مستقل استفاده گردید. یافته ها: براساس نتایج بدست امده از روش همبستگی پیرسون نشان می دهد که سازگاری زناشویی رابطه ی مثبت ومعناداری با رضایت از زندگی معنویت شادی وخوش بینی رشد وبالندگی فردی ارتباط مثبت با دیگران خود پیروی ونمره کلی بهزیستی روانشناختی دارد.نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که در گام اول نمرات کلی بهزیستی روانشناختی وارد معادله ی رگرسیون گردیدند وبه میزان 30.3% واریانس را برای نمرات سازگاری زناشویی تبیین کرد.در گام دوم نمرات مقیاس رضایتمندی از زندگی وارد معادله ی رگرسیون گردید وبه میزان 2.7%واریانس را برای سازگاری زناشویی تبیین کرد.ودر گام سوم نمرات زیر مقیاس معنویت وارد معادله ی رگرسیون گردید وبه میزان 3%واریانس را برای سازگاری زناشویی تبیین کرد. نمرات کلی بهزیستی روانشناختی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت ومعناداری داشتند وهم چنین نمرات مقیاس رضایتمندی از زندگی رابطه مثبت ومعناداری با سازگاری زناشویی داشتند،ونتایج حاصل از ازمون tگروههای مستقل نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات بهزیستی روانشناختی وسازگاری زناشویی ورضایت از زندگی در بین زنان خانواده های چند همسری وتک همسری وجود دارد. نتیجه گیری: براین اساس می توان نتیجه گرفت که میزان بهزیستی روانشناختی وسازگاری زناشویی ورضایت از زندگی زنان خانواده های چند همسری بیشتر از زنان خانواده های تک همسری می باشد.
تأثیر عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش ها و باورهای پیش از ازدواج: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش ها و باورهای پیش از ازدواج انجام شد. پژوهش با روش کیفی و با رویکرد زمینه ای صورت گرفت. 25 نفر از دخترانی که برای زمانی برابر شش ماه عضو شبکه های اجتماعی بودند و در گروه های جنس ناهمسان عضو بودند با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و داده ها با به کارگیری مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع اطلاعات گرداوری شد. بر اساس مصاحبه های به عمل آمده 11 طبقه اصلی از پاسخ ها به دست آمد که این 11 طبقه در چهار خوشه عوامل شناختی (نگرش به عضویت، ملاک های همسرگزینی)، ارزش ها (هنجارهای فرهنگی و باورهای دینی)، عوامل زمینه ساز روان شناختی (ارضای نیاز، اضطراب از ازدواج و احساس تنهایی) و سبک زندگی (نفوذ اجتماعی رسانه و روابط میان فردی) که دارای بیشترین تکرارپذیری بود گنجانده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که حضور در شبکه های اجتماعی بر باورها و گرایش های پیش از ازدواج دختران تأثیر گذاشته و به نحو قابل توجهی گرایش و تمایل به ازدواج را میان آنان کاهش داده است.
نقش واسطه ای مقایسه اجتماعی در رابطه با حمایت اجتماعی ادراک شده والدین و همسالان با مادی گرایی در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثرگذارترین متغیرها بر مادی گرایی و همچنین تبیین رابطه بین آن ها بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه پژوهش های همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران را در بر می گرفت که از بین آنان تعداد 300 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارها شامل مقیاس ارزش گذاری مادی (MVS)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (PSSS) و ابزار سنجش مقایسه اجتماعی بود. یافته ها: مدل به دست آمده برازش مناسبی با داده ها داشت. حمایت اجتماعی ادراک شده والدین و حمایت اجتماعی ادراک شده همسالان با میانجی گری مقایسه اجتماعی تأثیر غیرمستقیم و مثبتی بر مادی گرایی داشتند و تأثیر مستقیم و مثبت مقایسه اجتماعی بر مادی گرایی معنادار بود. همچنین بیشترین تأثیر کل متعلق به حمایت اجتماعی ادراک شده همسالان بود. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش با یافته های پژوهش های مشابه قبلی مطابقت داشته و از روابط مفروض در مدل حمایت می کنند.
پیش بینی ابعاد خودکارآمدی بر اساس الگوی ارتباطات خانوادگی و ساختار کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) توسط جهت گیری های ارتباطات خانواده (گفت و شنود و همنوایی) و ابعاد ساختار کلاس (تکلیف، سخت گیری در ارزشیابی، تأکید در ارزشیابی و مرجعیت) مورد بررسی قرا گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 657 دانش آموز پسر (331) و دختر (326) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از مدارس متوسطه ی شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، زیر مقیاس های ساختار کلاس الیوت و چرچ و همچنین زیر مقیاس مرجعیت از پرسشنامه ی آیمز استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش آماری رگرسیون به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد: جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت ابعاد خودکارآمدی را پیش بینی می کند. بعد تکلیف پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی تحصیلی، بعد سخت گیری در ارزشیابی پیش بینی کننده ی منفی خودکارآمدی تحصیلی و هیجانی و بعد مرجعیت پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی اجتماعی بودند. یافته در مجموع بیانگر آن بود که جهت گیری های ارتباطی خانواده نقش مهمتری در خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد ساختارکلاس دارند.
رابطه هم خانگی در ایران: بررسی کیفی علل و انگیزه های گرایش به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ظهور شکل های جدید روابط قبل از ازدواج در سالیان اخیر در میان جوانان، مطالعه حاضر با هدف کشف علل و انگیزه های افراد برای انتخاب این سبک زندگی انجام شد. در این مطالعه، روش شناسی کیفی به عنوان روش شناسی غالب انتخاب گردید. جهت یافتن افراد نمونه از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی بهره گرفته شد. بعد از یافتن چند نمونه اول از طریق دوستان و آشنایان، همان نمونه ها پس از مصاحبه و فرایند جلب اعتماد، رابط و واسطی شدند برای آشنایی و مصاحبه با نفرات بعدی. برای گردآوری اطلاعات از 23 زن و مرد که دارای رابطه هم خانگی بودند مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. افراد شرکت کننده اکثراً در شهرهای بندرعباس، کرمان و تهران سکونت داشتند. داده های به دست آمده با رویکرد تفسیری تحلیل شدند. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها با رویکرد تفسیری، 6 مقوله ی اصلی با عناوین: آمادگی برای ازدواج و نگرانی از پیامدهای آن، مزایای اقتصادی، نیازهای عاطفی و جنسی، نگرانی از پیامدهای طلاق، کم رنگ شدن نقش نظارتی و حمایتی خانواده، آزمودن سازگاری و ازدواج آزمایشی، به عنوان دلایل گرایش افراد به روابط هم خانگی استخراج گردید.شیوع آرام و خزنده روابط هم خانگی، آمار بالای طلاق، وفور خیانت های عاطفی و جنسی افراد متأهل و شیوع سبک های غربی روابط قبل از ازدواج همگی بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته اند. و حل این معضلات نیازمند عزم جدی مسئولان و متخصصان در سطح کلان جهت بازنگری در سیاست گذاری های شغلی، کارآفرینی، محتوای رسانه ملی، تحصیلات عالی و حوزه فرهنگ می باشد.
تأثیر روش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحانی دانش آموزان دختر راهنمایی شهرستان ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان دانش آموزان شهرستان ساوه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان ساوه می باشد که نمونه ای به حجم 49 نفر و با روش تصادفی خوشه ای در قالب گروه آزمایش و گواه از بین دانش آموزان راهنمایی شهرستان ساوه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده تحقیق آزمون اضطراب امتحان اسپیلبرگر می باشد. روش تحقیق به صورت شبه تجربی است که با دو گروه تجربی و گواه و طرح پیش آزمون و پس آزمون با متغیر مستقل آموزش ذهن آگاهی اجرا گردید. فرضیه ها با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که آموزش روش ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان مؤثر می باشد. همچنین آموزش این روش بر مؤلفه هیجانی و شناختی اضطراب نیز مؤثر می باشد.
پیش بینی رضایت زناشویی فرزندان بر اساس سبک های فرزند پروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک های فرزند پرروی مقتدرانه و سهل گیرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه مثبت معنادار و سبک فرزند پروری آمرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه منفی معنادار دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سطوح رضایت زناشویی فرزندان احتمالاً تحت تاثیر سبک های فرزند پرروی والدین آنها قرار می گیرد.
رابطه بین کنش وری خانواده و تست ترسیم خانواده در کودکان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جهت مقایسه نتایج آزمون ترسیم خانواده کودکان 7 ساله با توجه به کارآمدی و یا ناکارآمدی ویژگی های خانواده صورت گرفته است. به این منظور 60 دانش آموز دختر و پسر در پایه اول ابتدایی تست ترسیم خانواده را انجام دادند و یکی از والدین ایشان پرسشنامه کنش وری خانواده را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین حل مساله با میزان گستردگی و ناحیه ترسیم در کاغذ رابطه منفی معنادار؛ بین مشارکت عاطفی و نقش ها با ارزنده سازی رابطه مثبت معنادار؛ بین کنترل رفتاری و رسم آدمک پرخاشگر رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان شاهین شهر بررسی شد. طرح پژوهش همبستگی بود و 337 دختر نوجوان به شیوه تصادفی مستقل انتخاب شدند و پرسش نامه های قدردانی، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (DASS-21) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که قدردانی با سلامت معنوی و سه بعد حمایت اجتماعی روابط مثبت معنادار (01/0p<) و با استرس رابطه منفی معنادار دارد (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ادراک حمایت از جانب خانواده، سلامت معنوی و ادراک حمایت از جانب دوستان، توان پیش بینی قدردانی را دارند. این نتایج، بیانگر این است که قدردانی از حمایت اجتماعی، سلامت معنوی و استرس اثر می پذیرد. لازم است برای ارتقای حس قدردانی، برنامه های مداخله ای تدوین کرد.
پیش بینی شادکامی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. بدین منظور186 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل،2001)، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که بین جهت-گیری گفت و شنود خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی خانواده، تاب آوری و شادکامی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تاب آوری و شادکامی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری و شادکامی فرزندان و جهت گیری همنوایی خانواده، پیش بینی کننده منفی بوده است. همچنین، تاب آوری در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و شادکامی نقش متغیر واسطه ای سهمی و در رابطه بین جهت گیری همنوایی و شادکامی، نقش واسطه ای کامل را ایفا می کند.
رابطه ی بین تجربه ی آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی هم به دنبال خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی تجربه آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه بود.
روش کار: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، جهت انتخاب نمونه ها، از بین مراکز مشاوره ی غرب تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای 6 مرکز مشاوره انتخاب و سپس از مراکز مشاوره به صورت در دسترس نمونه ای به حجم 318 نفر (192 نفر زن و 126 نفر مرد) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، طرح واره ی یانگ (YSQ) و شیوه های مقابله ی بلینگز و موس بوده و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون تی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: شیوه های حل مسئله و جلب حمایت اجتماعی با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی منفی (01/0= P) و با شیوه های ارزیابی شناختی و مهار هیجانی، رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0=P). نمره ی کل طرح واره های ناسازگار اولیه نیز با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی مثبت معنی داری دارد (01/0=P). خرده مقیاس آزار جسمی و آزار عاطفی و خرده مقیاس شیوه های حل مسئله و مهار هیجانی و طرح واره های ناسازگار در زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان می دهد. هم چنین خرده مقیاس های آزار عاطفی و غفلت، توانستند طرح واره های ناسازگار اولیه و شیوه های مقابله با تنش را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در کودکی می تواند در شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و پاسخ های هیجان مدارانه نقش اساسی داشته باشد.
مقایسه نظریه ذهن در کودکان بد سرپرست و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه نظریه ذهن در کودکان بد سرپرست و عادی بود. روش پژوهش از نوع علی مقایسه ای و جامعه آماری مشتمل بر کودکان 9 تا 12 ساله که دارای شرایط بدسرپرستی یا عادی که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل در شهر اصفهان بودند. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود که از بین مدارس پسرانه نواحی ششگانه شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نظریه ذهن هاپ (1994) بود و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه کودکان بدسرپرست و عادی در سطح کلی و سه سطح جزیی (سطح اول، دوم و سوم) نظریه ذهن تفاوت معناداری وجود دارد (P
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
نقش سبک حل تعارض مادر، تعارض زناشویی مادر و سبک دلبستگی دختر در تعارض دختر با مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیشنهاد یک مدل برای تبیین تعارض دختر با مادر بر اساس سبک حل تعارض مادر، تعارض زناشویی مادر و سبک دلبستگی دختر انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی با اتکا به آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری بود. با نمونه ای از 160 زوج دختر نوجوان و مادر، که بصورت تصادفی طبقه ای از بین دانش آموزان مدارس راهنمایی شهرستان نایین و مادران آنها انتخاب شده بودند؛ انجام شد. ابزار این پژوهش شامل مقیاس نگرش نسبت به مادر، مدیریت تعارض، تعارضات زناشویی و سبک دلبستگی بود.
نتایج: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که دلبستگی ناایمن دختر، نقش موثر و مستقیمی در تبیین تعارض دختر با مادر داشت، تعارض زناشویی مادر با میانجیگری دلبستگی ناایمن دختر نقش موثری در تبیین تعارض دختر با مادر ایفا کرد و سبک حل تعارض مادر نیز با میانجیگری تعارض زناشویی مادر و دلبستگی ناایمن دختر در تبیین تعارض دختر با مادر نقش موثری داشت. مدل ارایه شده در مجموع 52 درصد تغییرات تعارض دختران نوجوان با مادرانشان را تبیین کرد(05/0>P).
رابطه تعامل والد- فرزند با سطح رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعامل مطلوب والدین با فرزندان در سازش یافتگی رفتاری، اجتماعی، و تحصیلی کودکان نقش بسیار مهمی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تعامل والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان انجام شده است.
روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی در قالب طرح پیش بین است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم مشغول به تحصیل در دبستان های دولتی شهر ساری در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 254 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رابطه ولی- فرزندی (فاین، ارمورلند و اندروشوبل، 1983) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی (شهیم، 1385) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجودرابطه منفی و معنادار بین تعامل والد-فرزند (p < 0/005 ، r = -0/79) و ابعاد آن با پرخاشگری کل و خرده مقیاس های آن بود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تعامل والد- فرزند می تواند با 99 درصد اطمینان پرخاشگری کودکان را پیش بینی کند.
نتیجه گیری:با توجه به رابطه معنادار بین نوع رابطه والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه فرزندان، می توان نتیجه گرفت که چگونگی تعامل والدین با فرزندان عامل مهم و تعیین کننده در نوع رفتار کودکان از جمله پرخاشگری آنها است.