فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل مدل معادلات ساختاری دیدگاه اعضای هیئت علمی درباره مسئولیت اجتماعی بود. سوالات پژوهشی عبارتند از: 1- مسئولیت اجتماعی اعضای هیئت علمی دانشگاه شامل چه ابعادی است؟ 2- میزان مسئولیت اجتماعی اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بر اساس ابعاد مسئولیت اجتماعی در چه حدی است؟ جامعه آماری، کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه بود که از بین آن ها 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تشخیص عامل های سازه مسئولیت اجتماعی و برازش الگو از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دهنده آن است که سازه مسئولیت اجتماعی شامل پنج بعد یعنی نوع دوستی، حقوق بشر، مسئولیت در قبال دانشگاه، مسائل محیطی، اخلاق حرفه ای و مسئولیت در قبال همکاران است. مطابق نظرات اساتید بعد "مسائل محیطی" موثرترین بعد مسئولیت اجتماعی و بعد "مسئولیت در قبال کارکنان" هم دارای پایین ترین بعد در میان ابعاد دیده شد. هم چنین دیدگاه اعضای هیات علمی درباره مفهوم مسئولیت اجتماعی براساس جنس، رتبه علمی، سن و سابقه تدریس هیچ تفاوت معنی داری را نشان نداد.
بررسی تاثیر قابلیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانیمطالعه موردی: اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، نقش احساسات در سازمان به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر رفتارهای سازمانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و تاثیر آن بر متغیر هایی چون نوآوری سازمانی، عملکرد سازمانی و پویایی های گروه بررسی شده است. در این پژوهش با هدف بررسی تاثیر وضعیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانی، از الگوی قابلیت احساسی سازمان متشکل از شش مولفه پویایی احساسی "ترغیب"، "آزادی"، "تجربه"، "سازگاری"، "نشاط" و "شناسایی هویت" و هم چنین الگوی یادگیری سازمانی شامل چهار مولفه؛ "کسب دانش"، "توزیع دانش"، "تفسیر دانش" و "ذخیره دانش" استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بودند. پس از بررسی روایی سازه ها با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم، تاثیر قابلیت احساسی و پویایی های آن بر یادگیری سازمانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمون ها نشان می دهد که مدل مفهومی از برازش مناسبی برخوردار است و سازه قابلیت احساسی بر یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر آن ارتباط متقابل پویایی های احساسی با یکدیگر و تاثیرشان بر یادگیری سازمانی تایید شده است.
بررسی رابطه رهبری هوشمند و بهداشت روانی دبیران با تعدیل گری مدیریت استرس شغلی در مدارس متوسطه دوم شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین رهبری هوشمند (هوش فرهنگی، هوش عاطفی، هوش اجتماعی، هوش معنوی، هوش سازمانی) و بهداشت روانی دبیران مدارس با تعدیل گری مدیریت استرس شغلی (شیوه های سازگاری متمرکز بر مسأله، شیوه های سازگاری متمرکز بر هیجان و حمایت اجتماعی) است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 302 نفر از دبیران مدارس متوسطه دوم شهرخرم آباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری عبارت از سه فرم پرسشنامه رهبری هوشمند، پرسشنامه سلامت روانی کامئو (1992) و پرسشنامه مدیریت استرس شغلی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری هوشمند با سلامت روانی دبیران مدارس رابطه معنی داری دارد؛ این رابطه به ویژه هنگامی که متغیر تعدیل گر مدیرت استرس شغلی وارد معادله می شد از استحکام بیشتری برخوردار بود. به عبارت دیگر هنگامی که استرس شغلی مدیریت می شد؛ رابطه رهبری هوشمند با سلامت روانی دبیران افزایش بیشتری می یافت.
بررسی نقش واسطه ای جوجهت گیری هدف در تعیین اثر جهت گیری هدف در سطح فردی بر عملکرد شغلی و موفقیت شغلی در کارکنان یک سازمان خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، تعیین اثر جهت گیری هدف یادگیری فردی با میانجی گری جو جهت گیری هدف یادگیری و نیز اثر جهت گیری هدف عملکردی گرایشی فردی و اجتنابی با میانجی گری جو جهت گیری عملکردی گرایشی و اجتنابی بر عملکرد شغلی و موفقیت شغلی بود. الگوی پیشنهادی در یک نمونه 175 نفری از کارکنان یک سازمان خدماتی مورد آزمون قرار گرفت. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و AMOS ویراست 18 و SPSS ویراست 18 استفاده شد. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو پریچر و هیز (2008) استفاده گردید. یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده ها داشت. بر اساس نتایج حاصله برای افزایش عملکرد شغلی و موفقیت شغلی کارکنان، سازمان ها باید جو جهت گیری یادگیری و عملکردی –گرایشی را فراهم آورند تا جهت گیری یادگیری و عملکردی – گرایشی کارکنان تسهیل گردد. همچنین برای کاهش اثرات منفی جهت گیری عملکردی-اجتنابی فردی بر عملکرد شغلی و موفقیت شغلی سازمان ها باید جو جهت گیری عملکردی اجتنابی را کاهش دهند.
نقش عواطف مثبت و منفی در رضایت و عملکرد شغلی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عواطف مثبت و منفی در رضایت و عملکرد شغلی اعضای هیات علمی طراحی گردید. بدین منظور نمونه ای به حجم 250 نفر عضو هیات علمی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه دانشگاه دولتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن، رضایت شغلی برایفیلد و روتس و عملکرد شغلی پاترسون جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که بین عواطف مثبت با رضایت و عملکرد شغلی رابطه مثبت و بین عواطف منفی با رضایت شغلی رابطه منفی وجود دارد. در عین حال بین عواطف منفی و عملکرد شغلی رابطه معنی داری دیده نشد. از میان روابط بین متغیرهای فوق، متغیرهای عواطف مثبت با عملکرد شغلی دارای بالاترین ضریب همبستگی بود.
مدل استرس شغلی در محیط های آموزشی - دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، موضوع استرس و آثار آن در سازمان یکی از مباحث اصلی مدیریت رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. سالانه سرمایه های هنگفتی به علت فقدان سلامت جسمانی - روانی کارکنان، کاهش کارایی آنان و ترک شغل و تغییر شغل به دلیل استرس شغلی از دست می رود. این تحقیق به منظور بررسی عوامل ایجاد کننده استرس شغلی کارکنان و ارائه مدل استرس شغلی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه تبریز به تعداد 918 نفر و حجم نمونه آماری به تعداد 273 نفر می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تقلیل متغیرهای اندازه گیری شده از روش تحلیل عاملی استفاده گردیده؛ و تعداد 10 عامل ایجاد استرش شغلی مشخص شدند. بعد از شناسایی عوامل ایجاد کننده استرس شغلی، با استفاده از آزمون فریدمن میزان اثرگذاری هر یک از عوامل بر استرش شغلی افراد مورد مطالعه به شرح زیر اولویت بندی گردید: 1-عوامل سازمانی 2- فرهنگ و بافت سازمانی 3- خط مشی سازمانی 4- فشار نقش ها 5- عوامل ساختاری 6- عدم امنیت شغلی/ مالی 7 -ناپایداری 8- روابط بین فردی 9- شایستگی نقش و 10- تطبیق با شرایط شغلی.
تبیین رابطه عملکرد وظیفه و رفتارهای شهروندی براساس نقش تعدیل کننده سلامت روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه عملکرد وظیفه با رفتارهای شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده سلامت روان شناختی محیط کار اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و نمونه پژوهش را 381 نفر از کارکنان بانک ملی در استان تهران تشکیل دادند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه عملکرد وظیفه (پاترسون، 1963)، پرسشنامه رفتارهای شهروندی سازمانی (لی و آلن، 2002) و پرسشنامه سلامت روان شناختی محیط کار (مهداد، 1389) بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد وظیقه و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که گوناگونی محیط از مولفه های سلامت روان شناختی محیط کار رابطه عملکرد وظیفه را با رفتارهای شهروندی سازمانی تعدیل می کند. به این معنی که وقتی گوناگونی محیط در حد بالایی است بین عملکرد وظیفه و رفتارهای شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی نقش واسطه ای الزامات شغلی و فرسودگی عاطفی در رفتار غیرشهروندی میان مشتری و کارمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی متغیرهای میانجی در رفتارهای غیرشهروندی مشتریان و کارکنان سازمان تأمین اجتماعی در شهر اهواز می باشد. پژوهش های پیشین در زمینه ی رفتارهای غیرشهروندی در محیط کار بر روی منابع داخل سازمانی بدرفتاری ها تمرکز داشته اند و توجه کمی را به منابع خارج سازمانی از جمله مشتریان معطوف نموده اند. در این مطالعه ی میدانی، از تعداد 360 نفر کارکنان بخش های مختلف سازمان تأمین اجتماعی در شهر اهواز که مشغول خدمت رسانی هستند، تعداد 153 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تعداد 133 پرسشنامه معادل 87 درصد تکمیل و عودت داده شد. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزارهای SPSS v.19.0 و Amos v.18.0 به کار گرفته شد. جهت آزمون فرضیه ها و برازش مدل پژوهش از آمار توصیفی، آزمون همبستگی، آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. به طور خلاصه، یافته ها نشان می دهد که رفتار غیرشهروندی مشتری از طریق متغیر فرسودگی عاطفی به تنهایی و هم چنین از طریق توالی دو متغیر میانجی الزامات شغلی و سپس فرسودگی عاطفی با رفتار غیرشهروندی کارمند رابطه دارد. در نهایت، پس از توضیح نتایج، محدودیت ها و پیشنهادهای کاربردی، رهنمودهایی جهت پژوهش های آینده ارائه شد (05/0 = ).
رابطه سبک رهبری خدمتگزار و یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری خدمتگزار و یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی انجام گرفت. این مطالعه همبستگی (از نوع رگرسیون) بوده که به شیوه نمونه گیری طبقه ای- تصادفی تعداد140 نفر از معلمان مدارس استثنایی شهر زاهدان از طریق سه پرسشنامه رهبری خدمتگزار (قلی پور و حضرتی، 1388)، یادگیری سازمانی (چیوا و دیگران، 2007) و اشتیاق شغلی (سالانوا و شوفلی، 2004) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 17 استفاده شد. یافته ها نشان داد هم رهبری خدمتگزار و هم یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی رابطه مثبت و معناداری دارند. هم چنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه های خدمت رسانی، تواضع و فروتنی و مهرورزی (از مولفه های سبک رهبری خدمتگزار) و مولفه های تجربه اندوزی، گفت و گو و تصمیم گیری مشارکتی (از مولفه های یادگیری سازمانی) قابلیت پیش بینی اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی را دارند. بنابراین به منظور افزایش اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی کاربست سبک رهبری خدمتگزار و نهادینه کردن فرهنگ یادگیری سازمانی در مدارس استثنایی پیشنهاد می گردد.
شناسایی عوامل درون فردی تاثیرگذار بر سکوت سازمانی در ستاد دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت و حفظ حیات سازمانی در دنیای متغیر و چالش برانگیز امروز مستلزم بهره گیری از سرمایه انسانی گران بهایی است که خلاق، مسئولیت پذیر، با اعتماد به نفس، معتقد به تسهیم اطلاعات و دانش سازمانی بوده و منافع خود را در راستای منافع سازمان دانسته و برای رسیدن به اهداف سازمان به تسهیم اطلاعات و دانش موجود در سراسر هرم سازمانی پرداخته تا با اظهار نظرات نوآورانه و راه حل های خلاقانه خویش سدی محکم در مقابل پدیده های مخربی هم چون فرسودگی شغلی و سکوت سازمانی ایجاد نمایند. این پژوهش که از نوع پیمایشی، کاربردی و با هدف شناسایی عوامل درون فردی مؤثر در ایجاد سکوت سازمانی، دارای 5 فرضیه بوده است. داده های به دست آمده از 234 نفر نمونه که از بین کلیه کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی ایران انتخاب شده اند، توسط تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده و از نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و یافته های پژوهش نشان داده است که متغیرهای بی اعتمادی و بدبینی به مدیر، همنوایی با جمع و طفره رفتن اجتماعی بر سکوت سازمانی تأثیر معنادار داشته و متغیرهای حفظ موقعیت کنونی و گروه اندیشی هیچ گونه تأثیری بر سکوت سازمانی ندارند.
بررسی رضایت شغلی و بهره وری شغلی کارکنان دور کار و غیر دورکار بر حسب نوع عضویت کارکنان وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزاری، تعاملات بین سازمانی و افراد را هر چه بیشتر تسهیل نموده و مفهوم کار را به معنای سنتی آن از نظر مکانی و زمانی تغییر داده است. یکی از این تغییرات، پیدایش الگوهای روش کار مبتنی بر رایانه، به نام دورکاری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رضایت شغلی و بهره وری شغلی کارکنان دورکار و غیردورکار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری این پژوهش کلیه ی کارمندان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بودند که از بین آن ها به صورت تصادفی 240 نفر شامل 120 نفر کارمند دورکار و 120 نفر کارمند غیردورکار انتخاب شدند و پرسشنامه های رضایت شغلی دانت و پرسشنامه بهره وری برگرفته از مدل هرسی و گلد اسمیت توسط آن ها تکمیل گردید داده ها با استفاده از تحلیل تمییز تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تابع تمییز بدست آمده از قدرت تشخیصی مناسبی برای پیش بینی واریانس متغیر ملاک در دو گروه دورکار و غیر دورکار برخوردار است. همچنین میانگین رضایت شغلی و بهره وری شغلی در دورکاران بیشتر از غیر دورکاران است.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی براساس کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش مدیران دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه ی مدل ساختاری پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی مدیران دانشگاه آزاد منطقه یک براساس کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش است. جامعه ی آماری مورد بررسی این تحقیق شامل 660 نفر از مدیران دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 250 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های تحقیق از سه پرسشنامه ی فرسودگی شغلی، کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش استفاده گردید که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی تمامی پرسشنامه ها محاسبه گردید. نتایج ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان داد که 1- بین کیفیت زندگی کاری و دو بعد فرسودگی شغلی(خستگی عاطفی و مسخ شخصیت) رابطه ی منفی و معنی دار وجود دارد و کیفیت زندگی کاری به ترتیب متغیرهای خستگی عاطفی و مسخ شخصیت را پیش بینی نمود. 2- تعهد سازمانی تنها قادر به پیش بینی عملکرد فردی در فرسودگی شغلی مدیران بود. 3- مدیریت دانش قادر به پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی نبود؛ به جز بعد عملکرد فردی که یک رابطه ی مثبت و مستقیمی با مدیریت دانش را نشان داده و بالاخره مدل مورد تایید قرار گرفت.
بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و تنبلی اجتماعی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و تنبلی اجتماعی کارکنان است. رفتار شهروندی سازمانی به-عنوان رفتاری مفید و موثر برای بهره وری سازمان و تنبلی اجتماعی به عنوان رفتاری غیرسازنده و ضدبهره وری، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، کلیه کارشناسان یک شرکت آلومینیوم سازی بودند که از این تعداد، 127 نفر به عنوان نمونه معرف جامعه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. برای اندازه گیری رفتار شهروندی سازمانی و تنبلی اجتماعی کارشناسان، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان و کانوسکی (1996) و پرسشنامه تنبلی اجتماعی حسینی (2008)، مورد استفاده قرار گرفت که از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. مولفه های رفتار شهروندی سازمانی (نوع دوستی، وجدان کاری، تواضع، فضیلت شهروندی و جوانمردی) به عنوان متغیر پیش بین و تنبلی اجتماعی به عنوان متغیر ملاک، در قالب یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی مطرح گردیدند. نتایج با استفاده از روش همبستگی تحلیل شد. نتایج حاکی از رابطه معنادار بین مولفه های رفتار شهروندی سازمانی از جمله نوع-دوستی، وجدان کاری (وظیفه شناسی)، تواضع، فضیلت شهروندی و تنبلی اجتماعی بود؛ اما بین جوانمردی و تنبلی اجتماعی رابطه ای یافت نشد. نتایج نشان داد که شناخت رابطه این دو متغیر و پیش بینی آن ها به سازمان ها کمک می کند تا به این واسطه برای افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی و کاهش تنبلی اجتماعی مجهز شوند و با جلوگیری از اتلاف منابع و نیرو، عملکرد خود را بهبود ببخشند.
بررسی رابطه خودپنداره، کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودپنداره با کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران است. این پژوهش از نوع همبستگی است، که در آن از سه پرسشنامه خودپنداره بک، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و سلامت عمومی استفاده شد. جامعه آماری شامل مربیان مهدکودک که در سال 1391 در استان تهران مشغول به فعالیت بود، که به روش تصادفی ساده 289 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که زیرمقیاس های خودپنداره بک با زیر مقیاس های سلامت عمومی رابطه مستقیم و معناداری را نشان می دهد. تمام زیرمقیاس های آزمون خودپنداره ی بک با زیرمقیاس های کیفیت زندگی و کیفیت زندگی به صورت کلی و هم چنین سلامت روانی و زیرمقیاس های آن ارتباط مستقیم و معنی داری دارند. هم چنین بیشتر مؤلفه های خودپنداره می توانند زیرمقیاس های کیفیت زندگی و سلامت روانی را پیش بینی نمایند. بنابراین به نظر می رسد که تلاش برای ارتقا خودپنداره، گامی مؤثر در جهت اعتلای سلامت روانی و کیفیت زندگی مربیان مهد است.
بررسی رابطه خودپنداره شغلی، باورهای انگیزشی و فراشناخت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای خودپنداره شغلی، باورهای انگیزشی و فراشناخت با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی است. روش پژوهش حاضر از نوع کاربردی و کمّی است که روش متناسب با آن با توجه به موضوع و اهداف پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی است که با بهره گیری از آزمون همبستگی در سال تحصیلی 94-93 انجام شده است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مراکز دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی 11784 نفر (شامل 5434 مرد و6350 زن) است. تعداد نمونه 1178 نفر (550 مرد و 628 زن) است که با روش نمونه گیری طبقه ای – تصادفی انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسش نامه خودپنداره شغلی (شفیع آبادی، 1381)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی (پینتری چودیگروت، 1990)، پرسش نامه فراشناخت- 30 (ولز و کارترایت- هاتون، 2004). کارآفرینی روبینسون و همکاران (1991) است. برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (نمودار، میانگین و ...) و تحلیلی (ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه) برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش ضریب همبستگی خودپنداره شغلی با کارآفرینی کل آزمودنی ها و در سطح 01/0 معنی دار است. ضریب همبستگی باورهای انگیزشی نیز با کارآفرینی کل آزمودنی ها در سطح 01/0 معنی دار بود. هم چنین ضریب همبستگی فراشناخت با کارآفرینی کل آزمودنی ها در سطح 01/0 معنی دار بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه متغیرهای پیش بین خودپنداره شغلی، باورهای انگیزشی و فراشناخت با کارآفرینی کل آزمودنی ها در سطح 01/0 معنی دار است. نتایج نشان داد هرچه ویژگی های خودپنداره شغلی و فراشناخت دانشجویان بیشتر باشد، خلاقیت آن ها بیشتر است و کارآفرین تر هستند.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انطباق پذیری شغلی به عنوان ساختار چندبعدی تعریف می شود که با ظرفیت افراد جهت تغییر و انتقالات موفقیت آمیز ارتباط دارد، ظرفیتی که از دوران کودکی و در خانواده فرد به تدریج شکل گرفته است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان می باشد (7279 نفر ) که تعداد 415 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسش نامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس و پرفلی (2012) می باشد. که پس از توزیع و جمع آوری، داده ها با نرم افزار spss نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و دغدغه، اعتماد،کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0p<). هم چنین بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و دغدغه مسیر شغلی همبستگی منفی معناداری وجود دارد و با اعتماد و کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0p<). به-علاوه بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا با دغدغه مسیر شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و با اعتماد مسیر شغلی رابطه وجود ندارد و با بعد کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). از نتایج این تحقیق می توان استنباط کرد که سبک-های دلبستگی نقش مهمی در انطباق پذیری مسیر شغلی دارند و هم-چنین تبیین کننده ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی می باشند که باید به آن ها توجه شود.
ساختار عاملی و اعتباریابی سیاهه افکار ناکارآمد حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افکار ناکارآمد حرفه ای بر همه جنبه های زندگی حرفه ای تاثیر می گذارند و تبیین کننده بسیاری از مشکلات حرفه ای در سطح فردی و حتی سازمانی هستند. با توجه به این امر، سامپسون و همکاران (1996) سیاهه افکار حرفه ای را تدوین نمودند. به دلیل اهمیت سنجش این افکار در حیطه های مشاوره شغلی و بهره وری سازمانی و با توجه به فقدان ابزار مناسب برای ارزیابی این افکار در جامعه ایران، پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی و بومی سازی ابزار مذکور برای جامعه ایرانی انجام شد. به این منظور، تعداد 465 نفر از کارمندان زن و مرد بخش های مختلف دانشگاه بقیه الله با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و این سیاهه را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی و با رویکرد تحلیل مولفه های اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سیاهه مذکور در نمونه این پژوهش از 4 عامل عمده اشباع شده است و پس از حذف برخی آیتم ها که به استحکام ساختار عاملی کمک چندانی نمی کردند از اعتبار بسیار مناسبی (آلفای کرونباخ بالاتر از 9/0) برخوردار است.
رابطه سرسختی روانشناختی و تعارض کار- خانواده با توجه به نقش میانجی بهزیستی روانی در قالب استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس یکی از ابعاد مهم در مطالعات بهزیستی روانی است که نقش آن در بسیاری از بیماری های جسمی، اختلالات روانی و پیامدهای منفیِ کاری به تأیید رسیده است. از آنجایی که میزان فشار روانی وارده بر هر فرد تحت تأثیر ارزیابی های شناختی او از موقعیت استرس زاست، می توان این متغیر مهم را میانجی رابطه بین تفاوت های فردی و مشکلات روانی و سازمانی دانست. پژوهش حاضر در همین راستا به بررسی نقش واسطه ای فشار روانی شغلی در رابطه بین سرسختی روانشناختی و تعارض کار-خانواده می پردازد. جامعه آماری این پژوهشِ رابطه ای، کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان می باشند که 217 نفر از آن ها با استفاده از نمونه-گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده و پرسشنامه ها را تکمیل کردند. نتایج پژوهش حاکی از رابطه منفی معنادار بین سرسختی و استرس، سرسختی و تعارض کار-خانواده، و هم-چنین رابطه مثبت معنادار بین استرس و تعارض کار-خانواده بود. هم چنین براساس تحلیل میانجی و روش بوت استراپ نشان داده شد که فشار روانی شغلی میانجی رابطه سرسختی و تعارض کار-خانواده است. سرسختی روان شناختی به ارزیابی شناختی مثبت از رویدادهای استرس زا و درگیری درنقش-های چندگانه منجر می شود و از همین طریق استرس شغلی را کاهش می دهد. استرس کمتر نیز به مدیریت بهتر حوزه-های کاری و خانوادگی انجامیده و از ایجاد تداخل بین این حوزه ها جلوگیری می کند. این نکته نقش کلیدی بهزیستی روانی را در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و ناسازگاری های شغلی نمایان می سازد.
ارائه الگویی ساختاری برای ارزیابی شایستگی های محوری اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه: کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری برای ارزیابی شایستگی های اعضای هیأت علمی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی بود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در مرحله اول، 331 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 92-1391 و در مرحله دوم 20 نفر از دانشجویان دکتری علوم تربیتی بودند. ابزارهای پژوهش دو پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی و پایایی آن ها بررسی و تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای، t مستقل، تحلیل واریانس، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که: 1- مدل چهاربعدی برای ارزیابی شایستگی های اعضای هیأت علمی از برازش خوبی برخوردار بود؛ 2- بعد شایستگی های پژوهشی دارای میانگینی پایین تر و بعد شایستگی های مدیریتی دارای میانگینی بالاتر از میانگین نظری بود؛ 3- بین دختران و پسران به جز در بعد شایستگی های آموزشی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید؛ 4- در بین حوزه های سه گانه ریاضی، علوم پایه و انسانی، تنها در بعد شایستگی های پژوهشی اختلاف بین میانگین های حوزه های سه گانه معنی دار بود؛ 5- نتایج حاصل از مقایسه های زوجی نیز نشان داد که شایستگی های ارتباطی برای اعضای هیأت علمی دارای اولویت ویژه ای است و پس از آن شایستگی های آموزشی، پژوهشی و مدیریتی قرار داشتند.
مقایسه شیوه های مقابله با استرس و خودپنداره در زنان متأهل تحصیل کرده شاغل و غیرشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به منظور بررسی مقایسه شیوه های مقابله با استرس و خودپنداره در زنان متأهل تحصیل کرده شاغل و غیرشاغل صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان متأهل تحصیل کرده شاغل موسسات یا نهادهای دولتی و زنان متأهل تحصیل کرده غیرشاغل، شهر تهران بودند، که از میان آن ها تعداد 100 نفر زن متأهل تحصیل کرده شاغل و 100 نفر زن متأهل تحصیل کرده غیرشاغل (مجموعاًَ 200 نفر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای در سال 1392 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقابله با استرس (CS-R) و پرسشنامه خودپنداره راجرز استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t استودنت جهت دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها نشان داد که؛ بین شیوه های مقابله با استرس و خودپنداره زنان متأهل تحصیل کرده شاغل و غیرشاغل تفاوت معناداری وجود دارد. هم چنین، بین شیوه های مقابله و خودپنداره با استرس زنان متأهل تحصیل کرده شاغل و غیرشاغل با خودپنداره رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که زنان متأهل تحصیل کرده شاغل و غیرشاغل از شیوه مقابله با استرس مساله مدار که شیوه مقابله با استرس مناسبی محسوب می شود، استفاده می کنند، هم چنین خودپنداره مثبت تری در مقایسه با زنان متأهل تحصیل کرده غیرشاغل دارند. شاید بتوان گفت که، فرصت حضور در اجتماع و پذیرش و تجربه نقش های گوناگون در ایجاد و رشد راهبردهای مقابله ای موثر و خودپنداره مثبت در آن ها نقش بسزایی داشته است.