فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
89-121
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین می باشد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه همزمان بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس رویکردهای زوج درمانی در دوگروه واقعیت درمانی و هیجان مدار برای هر زوج به همراه پیگیری دو ماهه انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراس لند (1989) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۶۱ و 31/49% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۰۵/%۶۰ و 88/51% بهبودی). همچنین زوج درمانی هیجان مدار به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۲۸ و 87/28% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۸۱/۲۶% و 73/29% بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (05/0> p ). نتیجه گیری: نتایج گویای اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار در افزایش شادکامی و تاب آوری زوجین ناسازگار بود و رویکردهای یاد شده می تواند میزان مطلوبی از تغییر پذیری شادکامی و تاب آوری زوجین را در شرایط ناسازگاری زوج ها تبیین نماید.
طرّاحی و مقایسه ی اثربخشی دو برنامه ی درمانی مبتنی بر اصول درمان روایتی و درمان مبتنی بر آموزه های قرآنی در کاهش تعارض های زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طرّاحی و مقایسه ی اثربخشی دو برنامه ی درمانی مبتنی بر اصول درمان روایتی و درمان مبتنی برآموزه های قرآنی درکاهش تعارض های زناشویی با توجّه به محتوای بستن در ایجاد آن بود. سه گروه برای انجام تحقیق در نظر گرفته شد،که هر گروه شامل (10 =n) نفر بودند. جامعه ی این پژوهش را مراجعانی که به مرکز فوریت های بهزیستی شهرسنندج و کلینیک مرکز مشاوره ی دانشگاه کردستان تشکیل می دادند. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون نامتعادل با گروه کنترل بود. در ابتدا به روش انجام مصاحبه ی اوّلیه و درمیان گذاشتن شرایط کار و توافق با مراجعان به صورت تصادفی ساده درسه گروه (درمان روایتی، آموزه های قرآنی و گروه کنترل) جایگزین شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزه های قرآنی و درمان روایتی تأثیر معناداری برکاهش تعارض های زناشویی افراد داشته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که گشتالت های ناتمام تأثیر زیادی در ایجاد تعارض های زناشویی به عنوان یک فرآیند ارتباطی صمیمانه دارد . لذا از راهبردهای درمان روایتی و آموزه های قرآنی برای کاهش تعارض ها استفاده شد که نتایج موثّری داشتند#,
بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه مهارتهای تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی پرسشنامه مهارتهای تحصیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه نهم شهر شهرکرد بود که از بین آنان 320 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه مهارتهای تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی بود. معدل دانش آموزان نیز به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمونهای تحلیل عاملی و همبستگی تحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد مدل مفروض با داده ها منطبق است و پرسشنامه مهارتهای تحصیلی دارای شش عامل جداگانه است که عبارتند از مهارت مطالعه و خواندن، ، مهارت یادداشت برداری، مهارت خلاصه نویسی، مهارت تمرکز، مهارت برنامه ریزی و مهارت امتحان دادن. همسانی درونی نیز از طریق آلفای کرنباخ برای شش خرده مقیاس بین 50/0-66/0 و برای نمره کل آزمون 83/0 بود. جهت بررسی روائی سازه همگرا از آزمون اشتیاق تحصیلی و معدل دانش آموزان استفاده شد. ضریب همبستگی بین آزمون مهارتهای تحصیلی و اشتیاق تحصیلی55/0 و عملکرد تحصیلی 31/0 بود که در سطح کمتر از 001/0 معنی دار بودند. جهت بررسی روائی سازه واگرا از آزمون اهمالکاری تحصیلی استفاده شد که نتایج نشان داد همبستگی بین دو آزمون 56/0- بوده و در سطح کمتر از 001/0 معنی دار می باشد. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت مقیاس مهارتهای تحصیلی ابزاری معتبر و مناسب جهت سنجش میزان مهارتهای تحصیلی دانش آموزان می باشد.
مشاور تربیت: پرسش و پاسخ
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۲
حوزههای تخصصی:
نقش میانجی مهرورزی به خود در رابطه بین طرحواره های شناختی والدین و شادکامی فرزندان در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
169-191
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مهرورزی به خود در رابطه بین طرحواره های شناختی والدین و شادی در فرزندان در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش، از نوع همبستگی بود. به منظور جمع آوری داده ها از سه فرم کوتاه شادکامی آکسفورد (هیل و آرگایل، 2002)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1990) و مقیاس مهرورزی به خود (نف، 2003) استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران و والد مادر آنها بود که از این بین 384 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های این پژوهش با روش تحلیل معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که طرحواره های شناختی والدین تاثیر مستقیم بر شادکامی فرزندان دارد. در میان 15 طرحواره ناسازگار در والدین، اثر طرحواره های احساس بی کفایتی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه، خویشتنداری ناکافی و نقص بر شادکامی معنادار بود. ضمن اینکه طرحواره های بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه و خویشتنداری ناکافی با میانجیگری مهرورزی به خود بر شادکامی فرزندان، تاثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: والدینی که تجارب زندگی آنها منجر به شکل گیری طرحواره های معیوب در آنها شده، بر تجربه هیجان مثبت در فرزندان خود اثر منفی دارند و با بروز رفتارهای اشتباه موجب کاهش شادی فرزندان خود می شوند.
بررسی فرآیند هدایت تحصیلی نوین از منظر مشاوران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
27 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند هدایت تحصیلی نوین در پایه نهم از منظر مشاوران مدارس دوره اول متوسطه انجام شد. روش شناسی:روش پژهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مشاوران مدارس در سال تحصیلی 97-96 و روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. به این صورت که از میان مشاوران مدارس تعداد 10 نفر مشاور انتخاب شده که انتخاب نمونه و مصاحبه تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. تمام مصاحبه ها با کسب اجازه از شرکت کنندگان ضبط شده، سپس برای انجام تحلیل های بعدی، متن مصاحبه ها به دقت روی کاغذ پیاده شد و بعد از تِم گذاری مضامین، به تحلیل مضامین و دسته بندی مقوله ها پرداخته شد. یافته ها:تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه نیمه ساختار یافته منجر به شناسایی چهار مقوله اصلی شده است که عبارتند از:1)نارسایی های فرآیند هدایت تحصیلی؛ 2)مشکلات آزمون؛ 3)آگاهی بخشی؛ 4)ضرورت امکانات در اجرای بهینه. نتیجه گیری:بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میان دستورالعمل ابلاغی وزارتخانه تا اجرای صحیح آن فاصله زیادی است و هدایت تحصیلی دانش آموزان نتوانسته آن چیزی که در آیین نامه مصوب شده است را به اجرا درآورد. لذا جهت آسیب شناسی فرآیند، بایستی نظرات اصلاحی مشاوران و متخصصان این حوزه را دریافت و به صورت کارشناسی فرآیند فعلی هدایت تحصیلی مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد تا بتوان به بحث متوازن سازی مدنظر در سند تحول بنیادین دست یافت.
کودک و کتابخوانی
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
آنچه برای مقابله با مشکلات باید بدانیم
حوزههای تخصصی:
الگوسازی معادلات ساختاری ارتباط بین تصور مثبت و منفی از خداوند با مؤلفه های سلامت روان (اضطراب، استرس و افسردگی) در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
163-185
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تأثیری که نوع نگرش نسبت به خداوند بر ابعاد مختلف سلامت افراد دارد، پژوهش حاضر با هدف الگوسازی معادلات ساختاری ارتباط بین تصور مثبت و منفی از خداوند با مؤلفه های سلامت روان (اضطراب، استرس و افسردگی) در دانش آموزان انجام شد. روش: این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بر روی نمونه ای به تعداد 240 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهر اردبیل در سال تحصیلی 96-95 انجام گرفت. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های تصور از خدا (RSI) و مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی لویندا گردآوری و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تصور مثبت و منفی از خدا می تواند سلامت روانی (اضطراب، استرس و افسردگی) دانش آموزان را پیش بینی کند، بدین صورت که تصور مثبت از خدا با علایم اضطراب، استرس و افسردگی پایین و تصور منفی از خدا با علایم اضطراب، استرس و افسردگی بالا رابطه معنی داری داشتند (001/0P<). همچنین طبق مدل معادلات ساختاری، ضرایب مسیر تصور مثبت از خدا به اضطراب، استرس و افسردگی، منفی و معنادار و ضرایب مسیر تصور منفی از خدا به اضطراب، استرس و افسردگی، مثبت و از لحاظ آماری معنادار بودند (05/0≥ P). بطوریکه پیش بینی کننده های اضطراب، استرس و افسردگی که در مدل حاضر هستند (تصور مثبت از خدا و تصور منفی از خدا)، به ترتیب 8/27، 6/40 و 42/0 درصد واریانس آنها را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که نوع تصور از خدا در پیش بینی سلامت روانی دانش آموزان نقش معنی داری. لذا آموزش تصور مثبت از خداوند و ارائه زمینه های مذهبی در کلاس در طول دوران تحصیل و کلاس های فوق برنامه، در ارتقا بهداشت روانی دانش آموزان می تواند نقش مؤثری ایفا کند.
بررسی نقش میانجی رضایت شغلی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تعهد سازمانی در کارکنان اداره بهزیستی شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک دلبستگی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان اداره بهزیستی شهریار صورت گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان شاغل در اداره بهزیستی شهرستان شهریار بود که در مجموع 148 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به دست آمد که 118 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سبک دلبستگی کالینز و رید (1990)، رضایت شغلی هاكمن و اولدهام (1975) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر (1996) را شامل می شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل مسیر توسط نرم افزارهای آماریSPSS و Lisrel استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه ی بین سبک دلبستگی ایمن با رضایت شغلی و تعهد سازمانی مثبت معنادار، بین سبک دلبستگی اجتنابی با رضایت شغلی و تعهد سازمانی منفی معنادار بود. رابطه ی بین سبک دلبستگی اضطرابی با رضایت شغلی معنادار نبود، امّا رابطه ی آن با تعهد سازمانی معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون به روش همزمان نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با مقدار (540/0 =ß 1 و 324/0 =ß 2 ) و سبک دلبستگی اجتنابی با مقدار (267/0- =ß 1 و 217/0- =ß 2 ) پیش بین معنادار رضایت شغلی و تعهد سازمانی بودند. نتایج تحلیل مدل مسیر نیز نشان داد که تنها اثرات سبک دلبستگی ایمن با رضایت شغلی و تعهد سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. به طوری که، سبک دلبستگی ایمن نه تنها به صورت مستقیم، بلکه به طور غیرمستقیم از طریق میانجیگری متغیر رضایت شغلی بر تعهد سازمانی اثر معنادار داشت. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی به ویژه دلبستگی ایمن نقش مهمی در رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان بهزیستی ایفا می کند.
پیش بینی فرسودگی عاطفی براساس سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده با فرسودگي عاطفي معلمان ابتدايي كرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه بين سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده با فرسودگي عاطفي معلمان ابتدايي كرمان بود. پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه معلمان دوره ابتدايي شهر كرمان به تعداد 1600 نفر (1200 زن و 400 مرد) بود. حجم مطلوب نمونه با توجه به فرمول كوكران 310 نفر بود كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي 232 زن و 78 مرد به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي سايش اجتماعي دافي و همكاران (2002)، تعارض كار- خانواده كارلسون و همكاران (2000) و فرسودگي عاطفي مسلچ (1985) استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندمتغيره استفاده شد. يافته ها نشان داد كه بين سايش اجتماعي، سايش همكار و سايش سرپرست با فرسودگي عاطفي معلمان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد (05/0≥P). همچنین، بین تعارض کار- خانواده و تعارض خانواده- کار با فرسودگی عاطفی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0≥P). علاوه بر اين، سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده در مجموع قادرند 6/56 درصد از تغييرات فرسودگي عاطفي معلمان دوره ابتدايي را به طور معني داري پيش بيني كنند (566/0R 2 =). با توجه به نتايج پژوهش مي توان بيان كرد معلماني كه سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده در آنها كم تر است، از سطح فرسودگي عاطفي پايين تري برخوردارند.
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای رانندگان پایانه های بین شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری،کلیه رانندگان مرد اتوبوس های بین شهری پایانه های شهر تهران بود. از جامعه مورد نظر نمونه ای به حجم 210 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک های مقابله ای (اندلر و پارکر، 1990)،پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو(کاستا و مک کری، 1992)،پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(دنیس و وندورال، 2010)پاسخ دادند. تحلیل داده ها و ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس نرم افزار Amos-21 و SPSS-19 انجام شد. نتایج نشان داد بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه منفی و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>p). بین ویژگی های شخصیتی برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه مثبت و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>p). اما بین ویژگی شخصیتی گشودگی در برابر تجربه با سبک های مقابله ای رابطه معناداری یافت نشد. همچنین، روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای مساله مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p). ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای هیجان مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p).).اثرات غیر مستقیم ویژگی های شخصیتی بر سبک مقابله ای اجتنابی از طریق انعطاف پذیری شناختی رد شد (05/0<p).در کل می توان گفت ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سبک های مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار تاثیر می گذارند.
پیش بینی افت تحصیلی بر اساس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و احساس ارزش شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
189-206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع دوره اول متوسطه مدارس غیرانتفاعی شهرستان گرگان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره اول مدارس غیرانتفاعی شهرستان گرگان در سال 1395 بود. که تعداد آن ها حدود 1243 نفر است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی خوشه ای و حجم نمونه 293 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های شبکه های اجتماعی مجازی و عزت نفس روزنبرگ و افت تحصیلی کاووسی بود. از آزمون رگرسیون چند متغیره و روش همبستگی پیرسون برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با عزت نفس رابطه منفی و معناداری وجود داشته و بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با افت تحصیلی رابطه وجود دارد لذا این فرضیه مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به اینکه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 می باشد لذا بین عزت نفس و افت تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد و این فرضیه نیز تأیید می شود.
روانشناس پاسخ می دهد
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۱۹
حوزههای تخصصی:
جایگاه شیر و فراوردهای آن در رژیم غذایی کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
آموزش زنان و دختران، گامی مؤثر در جهت توسعه
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۰۶
حوزههای تخصصی:
رابطه هوش اخلاقی با نگرش به بی وفایی در فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی وفایی زناشویی پدرومادر برای فرزندان تنش زاست و فرزندان در هر سنی که باشند تحت تأثیر بی وفایی آن ها قرار می گیرند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی هوش اخلاقی، با نگرش به بی وفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را، همه افراد بالای 18 سال با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر مناطق چهارگانه شهر تهران در سال 1396 - 1395 تشکیل می دادند که با استفاده از روش تحلیل توان تعداد 212 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با به کارگیری پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل 2005 و نگرش به بی وفایی ویتلی 2006 گرد آوری شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های t مستقل و z فیشر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، میان نگرش به بی وفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05>p)، همچنین از میان ده مؤلفه هوش اخلاقی دو مؤلفه وفای به عهد (p
پدران و مادران هم میتوانند کودکان خود را با مفاهیم ساده علمی آشنا سازند
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
مشکل های زندگی را چگونه حل می کنید
حوزههای تخصصی:
رابطه هویت اجتماعی با کیفیت روابط والد فرزندی در بین دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان: بررسی مقایسه ای نقش پدران و مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
روابط والد فرزندی بر جنبه های مختلف تحول نوجوان تأثیرگذار است و هویت اجتماعی یکی از ابعاد هویت است که در زندگی فرد و جامعه تأثیر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هویت اجتماعی با کیفیت روابط والد فرزندی در بین دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان و تعیین تفاوت میان رابطه مادر-فرزند و پدر-فرزند به عنوان یک پیش بینی کننده ی مهم هویت اجتماعی بود. به این منظور تعداد 319 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم دبیرستان شهر یزد به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی (PCRS) و پرسشنامه هویت اجتماعی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین هویت اجتماعی نوجوانان دختر و کیفیت ارتباط آنان با پدر (26/0 = r و 001/0 = P) و کیفیت ارتباط آنان با مادر (18/0 = r و 01/0 = P) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها کیفیت ارتباط با پدر (001/0 = P) به طور معناداری توانست هویت اجتماعی نوجوانان دختر را پیش بینی کند. درنتیجه ارتباط با پدر سهم بیشتری در پیش بینی هویت اجتماعی دختران دارد.