فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زنده گانی یا زنده مانی مساله این است
حوزههای تخصصی:
خانواده خوشبخت
منبع:
پیوند ۱۳۷۳ شماره ۱۸۵
حوزههای تخصصی:
خوب شنیدن، مهارتی لازم برای برقراری ارتباط با فرزندان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۵
حوزههای تخصصی:
نیروی عشق
حوزههای تخصصی:
تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برای زنان مطلقه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
155-175
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی (مهارت های خودآگاهی، مقابله با استرس و همدلی) مبتنی بر فرهنگ اسلامی در زنان مطلقه انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی از نوع روایتی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر کرمان و متخصصان زوج درمانی این شهر است که 15 نفر از مراجعان و 10 نفر از متخصصان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه و پرسشنامه متخصصان استفاده شد و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری مصاحبه ها انتخاب شد. داده ها بر اساس روش لینکلن و گوبا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت های زندگی در قالب 3 محور اصلی خودآگاهی، همدلی و مقابله با استرس، 11 محور فرعی بود. مهارت خودآگاهی شامل آگاهی از خالق خود، آگاهی از معاد، قرب خداوند و شناخت وجود خود می شد. مهارت همدلی شامل زمینه سازهای فرعی خشنود ساختن، همدردی و عیادت، دید و بازدید و مراوده، و شاد بودن و شاد نمودن می شد. مهارت مقابله با استرس شامل کمک و یاری خداوند، دعا و یاد خداوند، و عبادات می شد. همچنین میزان روایی محتوایی این برنامه بر اساس روش لاوشه و مبتنی بر نظر متخصصان دارای نسبت روایی محتوایی ( CVR ) 80/0 بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برنامه مناسب و کارآمدی برای توانمندسازی زنان مطلقه در زندگی است.
مشق بی اشک
حوزههای تخصصی:
مشاور تربیت: پرسش و پاسخ
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۳
حوزههای تخصصی:
پیش بینی سلامت روانی بر مبنای شفقت خود، هویت و خودشناسی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شفقت خود، هویت و خودشناسی در سلامت روان دانشجویان انجام شد. روش: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ی آماری پژوهش شامل 375 (208 دختر و 167 پسر) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سه گروه فنی و مهندسی، علوم انسانی و علوم پایه بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه فهرست نشانگان هاپکینز (2002)، شفقت خود (2003)، هویت (2003) و خودشناسی انسجامی (2008) بوده است. داده های به دست آمده با روش های آماری تی مستقل برای مقایسه دو گروه، ماتریس همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شفقت خود، هویت و خودشناسی با سلامت روانی رابطه منفی معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مقیاس شفقت خود (001/0P<)، مقیاس هویت (001/0P<) و مقیاس خودشناسی (05/0P<) قادر به پیش بینی متغیر سلامت روان می باشند. همچنین بین سلامت روان، شفقت خود، هویت و خودشناسی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری به دست آمد (01/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به هر میزان که فرد از سلامت روان بالاتری برخوردار باشد به همان میزان از شفقت خود، هویت و خودشناسی بیشتری برخوردار است.
تعلیم اطفال
حوزههای تخصصی:
روش های ایجاد تغییر در رفتار همسر
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی و درمان با فراورده حاصل از طب سنتی (اطریفل گشنیزی) بر کاهش علایم افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :اختلال سردرد میگرن از جمله اختلالات روان تنی است که به عنوان یکی از رایج ترین اختلالات ناتوان کننده در میان تمام بیماری های غیر مسری در جهان به شمار می رود. پژوهش حاضر به مقایسه و تعیین اثربخشی آموزش سبک زندگی و طب سنتی بر کاهش علایم میگرن افراد مبتلا پرداخت. مواد و روش ها:پژوهش از نوع نیمه تجربی دارای پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد و پیگیری بود. 45 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه نورولوژی بیمارستان الزهرا (س) طی زمستان سال 1392 و بهار سال 1393 وارد مطالعه گردیدند که توسط پزشک متخصص عصب شناسی مبتلا به میگرن تشخیص داده شدند. انتخاب افراد به صورت در دسترس بود و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد و در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول در 8 جلسه آموزش اصلاح سبک زندگی شرکت نمودند. گروه آزمایش دوم توسط متخصص طب سنتی ویزیت و درمان دریافت کردند. علایم میگرن مشارکت کنندگان و سردرد ناشی از آن با پرسش نامه سردرد میگرن نجاریان طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (40 روز پس از پس آزمون) ارزیابی شد. یافته ها:آموزش اصلاح سبک زندگی، تأثیر معنی داری بر نمرات میگرن در مرحله پس آزمون داشت (001/0 > P). درمان طب سنتی بر روی کاهش نمرات میگرن تأثیر معنی داری نشان نداد و در مرحله پیگیری نیز معنی دار نبود. سن از بین متغیرهای جمعیت شناختی همبستگی منفی با علایم میگرن داشت؛ به طوری که با افزایش سن، علایم میگرن کاهش می یافت. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که می توان از آموزش اصلاح سبک زندگی به عنوان یک درمان مکمل بر روی افراد مبتلا به میگرن جهت کاهش علایم آن ها استفاده کرد. برای پژوهش های آینده پیشنهاد می گردد که بر سایر رویکردهای طب سنتی متمرکز شوند و اثربخشی آن ها را بر کاهش علایم میگرن بررسی نمایند.
بررسی التزام عملی به اعتقادات اسلامی و سبک های ادارة تعارض زناشویی به عنوان عوامل پیش بینی کنندة طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی التزام عملی به اعتقادات اسلامی و سبک های ادارة تعارض بین فردی (زناشویی)، به عنوان عوامل پیش بینی کنندة طلاق در بین زوجین متقاضی طلاق انجام شده است. در این پژوهش توصیفی- همبستگی، تعداد 278 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز مشاورة واقع در منطقة 7 شهرداری شهر تهران، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، عبارت است از: شاخص بی ثباتی ازدواج (MII)، مقیاس خودسنجی التزام عملی به اعتقادت اسلامی و پرسش نامة سبک های ادارة تعارض بین فردی (ICMSI). برای تحلیل داده های پژوهش، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون (همبستگی چندگانه) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دادند که التزام عملی به اعتقادات اسلامی پیش بینی کنندة طلاق است و نیز سبک های ادارة تعارض زناشویی می تواند پیش بین خوبی برای احتمال طلاق باشد (01/0P<).
انگیزه شغلی معلم، شادکامی معلم و جو سازمانی: کاربرد مدل یابی دو سطحی معلم و مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انگیزش شغلی، توانایی معلم را بالا می برد و نتیجه آن بهبود عملکرد دانش آموزان در سازمانی در قالب مدرسه خواهد بود. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین شادکامی و جو سازمانی با انگیزش شغلی معلمان می باشد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 200 معلم (146 معلم زن و 54 معلم مرد) است که به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند و سپس معلم ها به مقیاس های انگیزه شغلی معلم و شادکامی معلم پاسخ دادند. حجم نمونه در سطح دوم یا سطح مدرسه 20 می باشد به این ترتیب که پاسخ معلم ها به مقیاس جو سازمانی برای هر مدرسه تجمیع و متغیر سطح مدرسه ساخته شد. برای بررسی داده ها یک تحلیل غیر شرطی HLM(مدل آنوا یک راهه با اثرات تصادفی) اجرا شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد که انگیزه شغلی معلم در بین مدارس مختلف معنی دار بوده، و 62 درصد از تغییرات انگیزه شغلی معلم ناشی از تفاوت بین مدارس بوده و 38 درصد برای عوامل سطح معلمان تبیین شده است. بدین معنی که فضای مدرسه و جو سازمانی حاکم بر مدارس مختلف بر میزان انگیزه معلمان تاثیرگذار می باشد. نتیجه گیری : اگر عواملی که منجر به جو سازمانی مطلوب و شادکامی معلمان می شوند، در مدرسه فراهم شوند، می توان انگیزه معلمان را افزایش داده و عملکرد آنها را در فرایند یاددهی- یادگیری بهبود بخشید.
تجربه تربیتی
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۵۹
حوزههای تخصصی:
شناسایی علل رفتار
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۳۶
حوزههای تخصصی:
و من نمی دانم چرا هنوز آدمی در پی خوشبختی است
حوزههای تخصصی:
شکست تحصیلی، بارزترین عارضه دوستی و ارتباط دختران و پسران
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۰۷
حوزههای تخصصی:
به شاگردان مسئولیت بدهیم
بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی - رفتاری مذهب محور برافسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: طلاق از استرس زاترین فقدان ها می باشد و موجب آشفتگی های هیجانی و مشکلات رفتاری در افراد می شود،دراین میان آسیب پذیری زنان از پیامد های طلاق بیشتر از مردان است. هدف از پزوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مذهب محور برافسردگی زنان مطلقه بوده است. روش: پژوهش حاضراز نوع آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و دوره ی پیگیری بوده است.جامعه ی آماری این پژوهش شامل 30 زن مطلقه است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به طور همتاسازی انتخاب شدند. این افراد از نظر سن ، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، عدم ابتلا به بیماریهای جسمانی ، دارا بودن یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک وسایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش کاملاً همگون بودند. سپس آزمودنی ها به طورتصادفی به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند. در مورد گروه آزمایش 12 جلسه 45 دقیقه ای روان درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور اجرا گردید اما در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه ی افسردگی بک ویراست دوم بود. یافته ها: نتایج حاصل آشکار ساخت که بین گروه آزمایش و کنترل پس ازاجرای روان درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور تفاوت معنی داری وجود داشت) 001/0(p#,