مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام (نمره ی کل و هفت مولفه ی آن) نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست انجام شد. روش کار: این پژوهش بالینی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد اجرا شد. جامعه ی آماری شامل تمام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر مشهد بودند که از میان آن ها 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی تحمل ابهام احمدپور مبارکه استفاده شد. گروه آزمون در 12 جلسه ی 100 دقیقه ای، در برنامه ی آموزش مهارت مدیریت استرس شرکت کردند، در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام (نمره کل و پنج مولفه از هفت مولفه ی آن) نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست تاثیر مثبت و معنی دار داشته اما تاثیر این آموزش بر دو مولفه ی اجتناب از ابهام زیبایی شناختی و اجتناب از بی نظمی، از لحاظ آماری معنی دار نبوده است. نتیجه گیری: بنا بر نتایج این پژوهش به نظر می رسد آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست موثر است.
ناتوانی های یادگیری از مهم ترین مسائل مربوط به مدرسه هستند و دانش آموزان مبتلا به آن اغلب در جریان مهارت های اجتماعی و دوست یابی با مشکل روبرو هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی کیفیت دوستی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شد. در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش، کودک و نوجوانان 10 تا 14 ساله ی دارای اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که در روند پژوهش از بین مراجعان ارجاع داده شده به مراکز مشاوره آموزش وپرورش مناطق ۲ و ۵ شهر تهران، 10 دانش آموز دارای اختلال یادگیری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ی عمیق قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کیفی با روش ون منن استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها ۳ مضمون اصلی و ۱۷ مضمون فرعی را مشخص کرد. مضمون اصلی اول «مشکلات ارتباطی» بود که مضامین فرعی (خود افشاسازی ضعیف، بی اعتمادی، بی ثباتی در رابطه ی دوستی، طرد و تمسخر توسط همسالان، کناره گیری، ضعف در ایجاد رابطه دوستی، محدودیت دایره ی دوستی و انزوا) را شامل می شد. مضمون اصلی دوم، «نیاز به صمیمیت» شامل مضامین فرعی (ترس از تنهایی، توجه طلبی، احساس حقارت، تصویر دوست ایده آل، احساس نیاز به حمایت) بود. مضمون اصلی سوم نیز «پیامدهای دوستی دلخواه» شامل مضمون های فرعی (تجربه ی داشتن حامی، تجربه ی حس رضایت، تبادل صمیمیت و ایجاد همدلی) بود. نتایج پژوهش، بینشی در باب شناسایی کیفیت دوستی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری به وجود می آورد و بررسی تجارب این افراد حول محوردوستی حاکی از محدودیت ها، تفاوت ها و نیازهای مربوط به دوستی در این دانش آموزان است.