فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی دو مقوله مهم هستند که امروزه در حوزه تئوری های مدیریت رفتار سازمانی از جایگاه ویژه ای برخوردارند. این دو مبحث دارای نقاط مشترک فراوانی هستند که برهم تأثیرگذارند. با توجه به اهمیت این دو مقوله، در این پژوهش تلاش گردیده تا ضمن تعریفی روشن از مسأله تحقیق و ادبیات مربوط به این دو مقوله، ارتباط این دو مفهوم با یکدیگر در بین کارکنان دانشگاه شهید بهشتی، مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به هدف و ماهیت موضوع و فرضیه ها، تحقیق حاضر از نوع توصیفی/ همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق600 نفر از کارکنان دانشگاه می باشند،که با استفاده از جدول مورگان 234 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های دو پرسشنامه ساختار سازمانی با ضریب آلفای 78% و پرسش نامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ با ضریب آلفای 86 % است. نتایج نشان داد که بین تمام عوامل ساختار سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی همبستگی مثبت و معنادار است.
رابطه خلق و عاطفه با رفتار جامعه یار سازمانی و غیبت شغلی در کارکنان چهار کارخانه بزرگ صنعتی، رویکرد چند سطحی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل مورد توجه روان شناسان صنعتی و سازمانی، مطالعه خلق و عاطفه در محیط های کاری است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه خلق و عاطفه در سطح فردی و گروهی با رفتار جامعه یار سازمانی (رفتار مدنی سازمانی) و غیبت شغلی در محیط کار بود.
مواد و روش ها: نوع مطالعه همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت های پلیاکریل اصفهان، دیام تی اصفهان، ذوب آهن اصفهان و مجتمع فولاد مبارکه اصفهان در سال 1387 تشکیل می دادند (تعداد کل افراد جامعه 14985 نفر) که در طول یک سال کاری خود، سابقه غیبت غیر مجاز داشتند. 35 گروه (تعداد کل نمونه 347 نفر) به طور تصادفی از بین گروه های کاری این کارخانه ها انتخاب شدند. این گروه ها از گروه های دست نخورده سازمانی بودند که بر اساس فعالیت های سازمانی شکل گرفته بودند. پرسش نامه های عاطفه شغلی، عاطفه مثبت و منفی، رفتار جامعه یار سازمانی و همچنین، اطلاعات آرشیوی مورد استفاده قرار گرفت. روش تحلیل درون گروهی و بین گروهی و همچنین رگرسیون معمولی و سلسله مراتبی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که در سطح فردی، غیبت شغلی با حال و هوای عاطفی مثبت، رابطه منفی و با حال و هوای عاطفی منفی، رابطه مثبت و رفتار مدنی سازمانی با حال و هوای عاطفی منفی رابطه منفی و معنی دار دارد. در سطح گروهی نیز رفتار غیبت شغلی با حال و هوای عاطفی مثبت گروه، رابطه منفی و با حال و هوای عاطفی منفی گروه رابطه مثبت و معنی دار داشت.
نتیجه گیری: در سطح تحلیل فردی، در کارکنانی که عضو گروه هایی بودند که واکنش های عاطفی مشابه به خودشان دارند، به دلایل اثرات گروهی، رابطه قویتری بین عاطفه و غیبت وجود داشت.
بررسی رابطه بین عزت نفس سازمانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عزت نفس سازمانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان آموزش و پرورش اجرا گردید. روش تحقیق، همبستگی و توصیفی است. جامعهی آماری این پژوهش کلیه ی کارکنان آموزش و پرورش منطقه جرقویه سفلی می باشند که بر اساس نمونه گیری تصادفی120 نفر انتخاب و پرسشنامه ها اجرا گردید. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، شامل پرسشنامه عزت نفس سازمانی پیرس و همکاران(1989) ، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1987) و فهرست توصیف شغلی اسمیت (1974) است. اطلاعات تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش همبستگی و آزموند t داده ها تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که: بین عزت نفس سازمانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان آموزش و پرورش منطقه جرقویه سفلی رابطه ی معناداری وجود دارد(p<0.05). بین عزت نفس سازمانی با تعهد سازمانی و شاخص های رضایت شغلی (ماهیت شغل، کیفیت سرپرستی، ارتباط با همکاران، فرصت های ترفیع، پرداخت ها و شرایط)، با توجه به جنسیت رابطه ی معناداری وجود دارد و فقط در موارد فرصت های ترفیع و رداخت ها رابطه ای را نشان نداد (p< 0.01,0.05).
سبک های یادگیری و کاربرد آنها در پرستاری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت عوامل مهم در ایجاد یادگیری موثر از ضروریات آموزش موفق است. یکی از این عوامل سبک یادگیری دانشجویان است. براساس نظر اندیشمندان، سبک های یادگیری مختلفی مانند وابسته و غیرواسته به زمینه، تاملی واکنشی و غیره وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره شده است. اطلاع از سبک یادگیری می تواند به تربیت پرستاران با کفایت کمک نماید. در نتیجه، هدف از نگارش این مقاله مروری، آشنایی با سبک های یادگیری و کاربرد آنها در آموزش پرستاری بود.
نتیجه گیری: افزایش آگاهی نسبت به شیوه یادگیری باعث فراگیری کارآتر شده و استفاده از عوامل محیطی به شکل مطلوب و در راستای یادگیری فردی و حذف اعمال نامناسب را سبب میشود. معلم باید روشهای ارتباطی و آموزشی خود را تا آنجا که ممکن است با سبکهای یادگیری و تفکر فراگیران وفق دهد تا یادگیری هرچه بهتر و عمیقتر اتفاق افتد.
مقایسه تاثیر شاخص های محیط کار بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بخش های اورژانس با سایر بخش های بیمارستان ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت روان در پزشکان و پرستاران اهمیت خاصی دارد با توجه به اثر مستقیم سلامت جسمی وروانی این افراد بر سلامت بیماران بر آن شدیم تا اثر محیط کاررا بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بررسی نماییم.
روش مطالعه: این تحقیق مطالعه مقطعی بوده که در سال های88-1387 انجام گرفته است. جمعیت مورد مطالعه 107 نفر از پزشکان و پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه شاغل در اورژانس و شاغل در سایر بخش ها دسته بندی شدند و پرسشنامه های سلامت روان[1] (GHQ)،ارزیابی اختلال اضطرابی پس از حادثه2 (PCL-C)، نمره بندی (استرس های) محیط کار3 و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک را تکمیل نمودند، اطلاعات پس از جمع آوری در SPSS5/11 توسط آزمون های t، من ویتنی و مجذور خی با سطح معنی داری 05/0P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: متوسط نمره GHQ و PCL-C در دو گروه با 680/0p= و372/0 p=اختلاف معنی داری نداشت،در حالی که گروه شاغل دراورژانس سابقه صدمات شغلی بیشتری داشتند (008/0= p) .در بررسی آیتم های استرس های محیط کار که تعیین کننده استرس شغلی است، در بررسی اختلاف بین دو گروه ، اختلاف هیچ یک از آیتم ها معنی دار نشده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کار در اورژانس حتی با وجود سابقه وارد آوردن تروما و صدمات شغلی بیشتر، بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران تاثیر منفی نداشته است.
سلامت سازمانی مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی سلامت سازمانی مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش را تمام کارمندان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهند. با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای و طبقه بندی تعداد 558 نفر از کارمندان واحدهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت از پرسشنامه سلامت سازمانی OHI است که روی کارکنان اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون پیگردی LSD نشان داد که: 1- بین سلامت سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی به تفکیک منطقه تفاوت معنی دار وجود دارد، 2- نتایج آزمون پیگردیLSD نیز حاکی از این است که میانگین نمره سلامت سازمانی منطقه 3 از منطقه 2بزرگتر است. برعکس نمره سلامت سازمانی منطقه 2 به همان اندازه از منطقه 3 کوچکتر است. میانگین نمره سلامت سازمانی منطقه 4 از مناطق 5، 6، 7، 9، 10 و12 بزرگتر است و برعکس نمره سلامت سازمانی سایر مناطق ذکر شده به همان اندازه از نمره سلامت سازمانی منطقه 4 کوچکتر است. میانگین نمره سلامت سازمانی منطقه 8 از مناطق 2، 3، 5، 6، 7،9 ،10و 12 بزرگتر است و برعکس نمره سلامت سازمانی سایر مناطق ذکر شده به همان اندازه از نمره سلامت سازمانی منطقه 8 کوچکتر است. میانگین نمره سلامت سازمانی منطقه 11 از مناطق 5، 6، 7، 9، 10 و12 بزرگتر است و برعکس نمره سلامت سازمانی سایر مناطق ذکر شده به همان اندازه از نمره سلامت سازمانی منطقه 11 کوچکتر است.
نقش حمایت اجتماعی و سیاست ها و اقدامات سازمانی در موفقیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و سیاست ها و اقدامات سازمانی بر موفقیت شغلی کارکنان در کارکنان شرکت های وابسته به سایپا در گلپایگان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان این شرکت ها (800 شرکت کننده) تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده 179 مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه 12 سؤالی موفقیت شغلی برون زاد و درون زاد (نبی، 2001)، پرسشنامه 10 سؤالی حمایت اجتماعی (نبی، 2001) با دو زیر مقیاس حمایت شخصی- همکاران و حمایت شبکه ای و پرسشنامه 7 سؤالی سیاست ها و اقدامات سازمانی (نبی، 2001) بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که: 1) موفقیت شغلی برون زاد و درون زاد با حمایت شخصی- همکاران، حمایت شبکه ای و اقدامات و سیاست های سازمانی دارای رابطه مثبت و معنادار هستند؛ 2) تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که به ترتیب حمایت شخصی- همکاران، اقدامات و سیاست های سازمانی و حمایت شبکه ای، موفقیت شغلی درون زاد را، و اقدامات و سیاست های سازمانی موفقیت شغلی برون زاد را پیش بینی می کنند.
بررسی رابطه بین رضایت شغلی با سلامت روانی کارکنان شاغل دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی رابطه بین رضایت شغلی با سلامت روانی و ابعاد آن (نشانه های بدنی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی) و بررسی وضعیت رضایت شغلی در پنج مقیاس(سن، جنس، مدرک تحصیلی، وضعیت تاهل، وضعیت مسکن) در زنان و مردان شاغل دانشگاه آزاد گرمسار بود. روش پژوهش: برای دستیابی به هدف های پژوهش، نمونه ای60 نفری با روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب و پرسشنامه های رضایت شغلی و سلامت عمومی درموردآنها اجرا شد. یافته ها: نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt و تحلیل واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده بین رضایت شغلی با سلامت روانی و ابعاد آن(نشانه های بدنی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی) رابطه معنادار بدست آمد. همچنین بین رضایت شغلی با سن کارمندان رابطه معنادار مشاهده شد. اما ارتباطی بین رضایت شغلی با متغیرهای جنس، وضعیت تاهل، مدرک تحصیلی، و وضعیت مسکن بدست نیامد. میان رضایت شغلی با سلامت روانی کارمندان زن ومردتفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتیجه کلی حاکی از ارتباط معنادار بین رضایت شغلی با سلامت روانی بود.
رابطه ارزش های سازمانی و اخلاقی و رهبری اخلاق مدار با استرس و فرسودگی کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ترکیبی (رابطه چند گانه) ارزش های سازمانی، رهبری اخلاق مدار و ارزش های اخلاقی با استرس و فرسودگی هیجانی به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن در پائیز 1388 (حدود 7000 نفر) تشکیل داده اند. از بین جامعه آماری فوق الذکر، 385 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم از معاونت های این شرکت نمونه گیری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ارزش های سازمانی (با 40 سؤال و پنج خرده مقیاس بنام های ارزش های اخلاقی رشدی و انسانی، ارزش های روابط انسانی و مشارکت، ارزش های معطوف به کیفیت و مشتریان، ارزش های اجتماعی برون سازمانی و ارزش های حمایتی ـ اقتصادی)، پرسشنامه رهبری اخلاق مدار با 9 سؤال، پرسشنامه ارزش های اخلاقی همکارانه با 4 سؤال، پرسشنامه استرس شغلی با 15 سؤال و پرسشنامه فرسودگی هیجانی با 9 سؤال بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام برای استرس شغلی نشان داد که به ترتیب رهبری اخلاق مدار (274/0 ـ =)، ارزش های معطوف به کیفیت و مشتریان (297/0 ـ =)، ارزش های حمایتی ـ اقتصادی (127/0 =) و ارزش های اجتماعی برون سازمانی (119/0 =) دارای توان پیش بین معنادار (01/0 P< و 05/0 P<) هستند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام برای فرسودگی هیجانی نشان داد که بترتیب رهبری اخلاق مدار (248/0 ـ =)، ارزش های اخلاقی همکارانه (156/0 ـ =)، ارزش های معطوف به کیفیت و مشتریان (145/0 ـ =) و ارزشهای حمایتی ـ اقتصادی (109/0=) دارای توان پیش بینی معنادار (01/0 P< یا 05/0 P<) هستند.
مقایسه اثر بخشی آموزش مصون سازی در برابر استرس و آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت و فرسودگی شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه اثربخشی آموزش مصون سازی در برابر استرس(SIT) و آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت و فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن بود. روش: از نوع آزمایشی دو گروهیِ پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده و در سه مرحله پیش آزمون، مداخله آموزشی و پس آزمون اجرا شده است. پرسشنامه20گویه ایِ رضایت شغلی ویس و همچنین پرسشنامه 40 گویه ای فرسودگی شغلی دراختیار200 نفر از کارکنان قرارگرفت واز میان آنها 60 نفر که دارای رضایت شغلی پایین و فرسودگی شغلی بالا بودند انتخاب شدند و بصورت تصادفی درسه گروه 20 نفری جای گرفتند. یک گروه تحت آموزش ابراز وجود، گروه دوم تحتSIT قرار گرفته و گروه سوم( به عنوان گروه کنترل ) هیچگونه آموزشی دریافت نکردند.یافته ها و نتیجه گیری: SIT و آموزش ابراز وجود باعث افزایش رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی زنان و مردان شده است. همچنین، تأثیر SIT بر افزایش رضایت شغلی وکاهش فرسودگی شغلی، بیشتر از آموزش ابراز وجود بوده و تفاوتی در میزان افزایش رضایت شغلی وکاهش فرسودگی شغلی در زنان و مردان مشاهده نشد.
تأثیر میزان عزت نفس بر بهداشت روان زنان شاغل در کارخانه زیمنس شیراز و زنان غیرشاغل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سلامت روانی زنان و حضور روز افزون آنان در عرصه اجتماع، تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر میزان عزت نفس بر بهداشت روانی زنان شاغل در کارخانه زیمنس شیراز و زنان غیرشاغل، در سال 1386 انجام شده است. روش: به همین منظور تعداد 50 نفر از کارکنان زن کارخانه زیمنس و 50 نفر از زنان غیر شاغل، به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر GHQ-28 و عزت نفس کوپر اسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی،آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: تحلیل های آماری گویای تفاوت معنا داری بین عزت نفس، سلامت روانی، علائم جسمانی، علائم اضطرابی ، مقیاس کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی (05/0>p) در زنان شاغل و غیرشاغل بود به طوری که در همه متغیر های فوق زنان غیرشاغل وضعیت بهتری داشتند. همچنین یافته های دیگر پژوهش، حاکی از رابطه ی معنا دار بین عزت نفس و سلامت روان در زنان(05/0>p) و بین عزت نفس و سلامت روان در زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معناداری مشاهده نشد.
تعارض و تضاد سازمانی
ذهنیت فلسفی و سبک رهبری مدیران (مورد بررسی: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطة ذهنیت فلسفی و سبک رهبری مدیران در دانشگاه فردوسی مشهد، هدف اصلی این مقاله می باشد. در این پژوهش، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان گروه مورد بررسی(n=88) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش سبک رهبری از پرسشنامة سبک رهبری و برای سنجش ذهن فلسفی از پرسشنامة ذهنیت فلسفی استفاده شده است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوة کمی غیرآزمایشی تبیینی مقطعی انجام شده، و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی LSD و آزمون t استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین سبک های رهبری مدیران بر حسب ذهنیت فلسفی آنان تفاوت معنی داری وجود دارد. این بدان معنی است که مدیرانی که در پرسشنامة ذهنیت فلسفی نمرة بالاتری کسب کردند، بیشتر به استفاده از سبک رهبری تیمی گرایش دارند. در نتیجه، نیاز به تقویت خصوصیات ذهن فلسفی شامل جامعیت، ژرف نگری و انعطاف پذیری، در مدیران دانشگاه با نظر به یافته های این تحقیق بارز و نمایان گشته است.
رابطه بین استرس شغلی و هوش هیجانی در بین کارمندان دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی است که به بررسی رابطة بین استرس شغلی و هوش هیجانی در بین کارمندان دانشگاه شهید بهشتی می پردازد. نمونة آماری شامل 216 نفر از کارکنان واحدهای مختلف دانشگاه به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامة استرس شغلی دیویس و هوش هیجانی بار- اون استفاده شده است. یافته های آماری نشان داد که بین هوش هیجانی و استرس شغلی کارکنان دانشگاه رابطة منفی (3130/- r =) معناداری (01/0 ) وجود دارد و بین استرس شغلی و مؤلفه های هوش هیجانی به خصوص اعتماد به نفس، روابط بین فردی، واقعیت آزمایی، انعطاف پذیری، کنترل تکانه و شادکامی همبستگی منفی معناداری
(01/0 ) وجود دارد. روش تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که عزت نفس و شادکامی بهترین پیش بینیکننده های استرس شغلی هستند.
رابطه عدالت توزیعی، رویه ای و همانندسازی سازمانی با همکاری در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عدالت توزیعی، رویه ای و همانندسازی سازمانی با همکاری در بین معلمان در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد. از جامعه آماری پژوهش، 389 نفر معلم (شامل 112 مرد، 277 زن) برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عدالت توزیعی (DJQ)، پرسشنامه عدالت رویه ای (PJQ)، پرسشنامه همانندسازی سازمانی (OIQ) و پرسشنامه همکاری (CQ) بودند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که عدالت توزیعی با عدالت رویه ای، عدالت رویه ای با همانندسازی سازمانی و همکاری با همانندسازی سازمانی دارای رابطه معنادار هستند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که در مرحله اول از بین عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و همانندسازی سازمانی، فقط همانندسازی سازمانی قادر به پیش بینی همکاری در معلمان است. در مرحله دوم و سوم با افزوده شدن جملات تعامل دو طرفه و سه طرفه، هیچ یک از این جملات قادر به تعدیل رابطه همانند سازی سازمانی با همکاری در معلمان نبودند. از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که همانندسازی سازمانی همکاری را تحت تأثیر قرار می دهد.
نقش مؤلفه های ارزشی (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بر کاهش استرس شغلی از دیدگاه کارکنان آموزش و پرورش منطقه جلگه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه کارکنان در مورد نقش مؤلفه های ارزشی (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بر کاهش استرس شغلی در اداره آموزش و پرورش منطقه جلگه انجام گردیده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش منطقه جلگه بالغ بر 256 نفر تشکیل داده اند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 156 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر دو بخش، بخش اول اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ گویان و بخش دوم گویه های مربوط به سه مؤلفه (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بوده است. روایی پرسشنامه از طریق جمع آوری نظرات اساتید راهنما و مشاور و چند صاحب نظر موضوعی تأیید گردید. اعتبار پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 98/0 گزارش شد که نشان دهنده اعتبار بالای ابزار اندازه گیری بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که از دیدگاه کارکنان، هر سه مؤلفه ارزشی (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بیش از سطح متوسط در کاهش استرس شغلی نقش دارد (01/0>p). بین نظرات پاسخگویان با توجه به عوامل دموگرافیک (جنسیت، سابقه کار، رشته تحصیلی و سمت) اختلاف معناداری مشاهده نگردید (05/0<p).
بررسی ادراک معلمان از تفکر انتقادی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ادراک معلمان از تفکر انتقادی می باشد. این پژوهش به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. به این منظور مصاحبه های نیمه سازمان یافته با بیست و چهار نفر از معلمان منطقه ده آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد که طی آن معلمان دیدگاه های خود را در خصوص تفکر انتقادی بیان نمودند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدار شناسی اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. چهار زمینه (مقوله) اصلی از مصاحبه ها استخراج شد که می توانند ادراک معلمان را از تفکر انتقادی مشخص کنند. این زمینه ها عبارتند از: تعریف تفکر انتقادی، پیش نیازهای آموزش تفکر انتقادی، روش های آموزش تفکر انتقادی و نتایج استفاده از تفکر انتقادی. یافته های این پژوهش تصویر روشنی از ادراک معلمان نسبت به تفکر انتقادی را ارائه می نماید. باتوجه به این که ادراک معلمان در مورد پیش نیازهای آموزش تفکر انتقادی و روش های آموزش تفکر انتقادی مناسب نیست، آشنایی بیشتر آنها با این موارد ضروری به نظر می رسد.
بررسی رابطه بین میزان برخورداری شرکت سایپا یدک از ویژگی های سازمان های یادگیرنده با میزان هوش سازمانی در این شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین میزان برخورداری شرکت سایپا یدک از ویژگی های سازمان های یادگیرنده با میزان هوش سازمانی در این شرکت بوده است. روش: روش پژوهش از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران شرکت سایپا یدک به تعداد (104N=) نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده و پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی «آلبرخت» بوده است. نتایج: نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داده است که بین میزان برخورداری از مولفه های سازمان های یادگیرنده با مولفه های هوش سازمانی مدیران در شرکت سایپا یدک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داده است که از میان مولفه های سازمان یادگیرنده، به ترتیب مهارت های تفکر سیستمی، چشم انداز مشترک، مهارت های فردی، یادگیری تیمی و در نهایت مدل های ذهنی پیش بینی کننده های مناسبی برای هوش سازمانی مدیران شرکت سایپا یدک خواهند بود. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که بین میزان برخورداری از مولفه های سازمان یادگیرنده با مولفه های هوش سازمانی مدیران در شرکت سایپا یدک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.