فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
ویلیام وین رایت بر این باور است که تجربة عرفانی همان ساختار تجربة حسی را دارد و بر این اساس در صدد است از طریق شباهت تجربة عرفانی با تجربة حسی و تکیه بر اصل زودباوری، اعتبار شناختی این تجربه را به اثبات برساند. این نوع استدلال آوری با تقریرهای دیگری در کار فیلسوفانی هم چون سویین برن و آلستون نیز دیده می شود. اما به نظر می رسد با استناد به شباهت این دو تجربه نمی توان له شناختی بودن تجربة عرفانی استدلال کرد و با قاطعیت از شناختی بودن آن دفاع کرد. تجربة عرفانی و تجربة حسی ضمن داشتن شباهت، تفاوت های قابل توجه ای با یک دیگر دارند که کار مقایسه بین این دو را با مشکل مواجه می سازد. علاوه بر این با توجه به این که اصل زود باوری یک اصل یقینی در معرفت شناسی دینی محسوب نمی شود، استفاده از این اصل برای اثبات شناختی بودن تجربة عرفانی از نقاط ضعف این استدلال محسوب می شود.
چیستی و اقسام مرگ در آثار آگوستین قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ یکی از ناگشوده ترین رازهایی است که انسان با آن روبه روست؛ بنابراین همواره جزء دغدغه های دانشمندان بزرگ و آموزه های اصلی ادیان الهی بوده است. آگوستین از بزرگانی است که درباره مرگ و چیستی آن اندیشیده و سخن گفته است. در تعریف آگوستین از مرگ با یک تعریف معین روبه رو نیستیم. وی فیلسوفی افلاطونی است؛ بنابراین مرگ را جدایی نفس از بدن می داند؛ ولی در جایگاه یک متکلم، مرگ را نتیجه گناه و دوری از خدا می داند. در آثار آگوستین برای مرگ طبیعی و مرگ ارادی که در زندگی خود وی ظهور بارزی دارد، ویژگی های خاصی می توان یافت. آگوستین کوشیده است تا چیستی و اقسام مرگ را بشناسد و بشناساند؛ با این حال گفته های او بیانگر ناتوانی در شناخت این معمای بزرگ هستی است و ناگزیر آرزو می کند کاش آدم و حوا ما را در این دنیا گرفتار این مسئله نمی کردند.
معذوریت یا استحقاق پاداش برای پیروان قاصر ادیان دیگر با توجه به خاتمیت نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با رحلت پیامبر اسلام| باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شد و پس از آن حضرت، پیامبری ظهور نخواهد کرد (خاتمیت). پس از پیامبر اسلام، تبیین و تبلیغ دین ازسوی امامان معصوم و اوصیای بحق آن حضرت انجام خواهد شد. خاتمیت بر چند پایه استوار است؛ ازجمله اینکه دین اسلام، جاودانه، جامع و دارای مراتب است و کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا پیروان قاصر ادیان دیگر نیز مانند مسلمانان به دلیل برخورداری از حجت و عمل بر طبق دین و آیین خود، استحقاق پاداش دارند یا اینکه تنها معذورند؟ برخی معتقدند پیروان قاصر ادیان دیگر، استحقاق پاداش ندارند و تنها معذورند و شماری نیز برآنند که آنها نه تنها معذورند، استحقاق پاداش را دارند و به بهشت می روند. این نوشتار با تأکید بر معذوریت پیروان قاصر ادیان دیگر، نگرش استحقاق پاداش آنان را نقد و ارزیابی کرده است.
بررسی قلمروهای مفهومی «مشیّت الهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
«علم جدید» ویکو به عنوان اولین صورت تمام عیار شناخت تجددی که درضمن وظیفه علم، تجدد و تحولات آن را نیز بر عهده دارد، مقدم بر «علم جامعه شناسی» و برخلاف آن دارای بنیان های دینی قدرتمندی است. برجسته ترین نمود دینی این علم در بحث «مشیّت الهی» است. این مقاله به بررسی جهت گیری های تفسیری اصلی اختصاص دارد که پیرامون بحث «مشیّت الهی» ویکو می باشد و نشان می دهد که تاکنون سه سنت تفسیری قابل شناسایی است: نخست، تفاسیر مبتنی بر ناهمگونی غایات که ضمن پذیرش بنیاد الهیاتی «مشیّت الهی» در فکر ویکو مسئله اصلی شان این است که چه نسبتی بین عملکرد مشیّت الهی و عملکرد انسانی وجود دارد؛ دوم، تفاسیر انسان گرایانه که منشأ الهی بحث ویکو را رد می کند و بدین ترتیب، در نگرشی ایدئالیستی مسئله اصلی شان شناسایی بنیان های انسان گرایانه خلق مفهوم مشیّت از سوی ویکو است؛ و سوم، تفاسیر مادی گرایانه که ضمن ردّ وجه استعلایی و نیز ایدئالیستی مشیّت، ریشه های آن را در روندهای اجتماعی و اقتصادی زمانه ویکو جستجو می کنند. روش این مقاله اسنادی است و مبتنی بر بررسی کتاب علم جدید ویکو و آثار مفسران اصلی اوست
بررسی و نقد نظریه بسامدی شر(بر اساس تقریر وسلی سمون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله ی شر یکی از مهمترین مباحث در حوزه ی فلسفه ی دین است، تا حدی که برخی این مساله را پایگاه و پناهگاه الحاد نامیده اند. نوشتار حاضر می کوشد با استناد به متون اصلی، روایتی خاص از مساله احتمالاتی شر را مطابق با تقریر وسلی سمون به دقت روایت نموده، نقدها و پاسخ های ارائه شده از سوی خداباوران را در خصوص آن طرح نماید. در این مسیر، ابتدا مساله در چارچوب تفسیر بسامدی مورد بررسی قرار گرفته و نحوه تحلیل سمون از آن، بر اساس نحوه استفاده او از قضیه ی بیز تحلیل خواهد شد. سمون بر مدار طرحی ریاضیاتی، احتمال وجود خداوند را بر اساس روابط موجود در قضیه بیز اندک تشخیص می دهد و این رویکرد خود را الحاد تجربی می نامد. در این گونه از الحاد بنا است احتمال وجود عاملی هوشمند در آفرینش نفی شده و اندک تشخیص داده شود. در ادامه، تحلیل بروس رایشنباخ از روش سمون و تلاش او برای تقریر دقیق تر مساله بسامدی مطرح شده و سپس به نقدهای وارد بر مساله بسامدی شر پرداخته خواهد شد. این نقدها به طور عمده در قالب نقد روش تحلیل بسامدی و نقد نتایج حاصل از آن طبقه بندی شده است. در دسته نخست، از دیدگاه های الوین پلنتینگا در نقد روش مبتنی بر بسامد احتمالاتی استفاده شده است. دومین گروه از انتقادات به مساله بسامدی شر نیز با نظر به تحلیل رایشنباخ از رویکرد سمون و انتقادات کارت رایت صورت پذیرفته است.
رابطه ی عقل با ایده ها نزد فلوطین و مقایسه ی آن با نظر ملاصدرا درخصوص وحدت و کثرت عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
فلوطین دمیورژ را عقل تلقی می کند و ایده های افلاطونی را به درون عقل می برد و در عین حال، هر ایده را نه اندیشه ای وابسته به عقل، بلکه عقلی تلقی می کند که با اندیشیدن به خود، به همه ی ایده ها می اندیشد و بدین ترتیب با کل اقنوم عقل عینیت می یابد. این نظریه که به «نظریه ی درونیت» مشهور است از مشخصات بارز فلسفه ی فلوطین و یکی از بحث برانگیزترین مسائل در حیطه ی فلسفه های نوافلاطونی است. این نظریه تا حدودی در اثولوجیا انعکاس یافته و از منابع ملاصدرا درخصوص واحد و کثیر تلقی کردن عقل به عنوان صادر اول است. در این مقاله، پس از تبیین نظریه ی فلوطین و زمینه های آن، به آراء ملاصدرا در خصوص وجوه وحدت و کثرت عقل و تأثیرپذیری او از اثولوجیا -در کنار آیات و احادیث- می پردازیم.
کرونولوژی استاندارد محاورات افلاطون و شواهد سبک شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال روشن ساختن دو نکته است: 1. کرونولوژی های ارائه شده از محاورات افلاطون از ربع آخر قرن نوزدهم تاکنون همگی ساختاری مشابه دارند؛ ساختاری که می توان آن را به جهت غلبه کاملش کرونولوژی استاندارد نامید؛ 2. علی رغم این حقیقت که ظهور این ساختار مدیون شواهد سبک شناختی و متأثر از آن هاست، به جز محاورات متأخر جایگاه دیگر محاورات در این ساختار توسط شواهد یادشده تأیید نمی شود. کرونولوژی استاندارد تمایل دارد محاوراتی همچون منون و جمهوری را پس از محاورات سقراطی و پیش از پارمنیدس و ثئایتتوس قرار دهد. این ساختار همچنین تأکید دارد که این دو محاوره اخیر پس از محاورات میانی و پیش از محاورات متأخری چون سوفیست، تیمائوس، فیلبوس و قوانین قرار گیرد. این جستار تلاش می کند نشان دهد به جز شباهت میان این محاورات متأخر و تأخر احتمالی آن ها، جایگاه دیگر محاورات به ویژه محاورات میانی، ثئایتتوس و پارمنیدس هیچ گونه مبنای سبک شناختی ندارد.
تخیل در اندیشه ریکور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل به ویژه در حوزة معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفة تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفادة بسیار کرده است. بدین سبب، مسئلة زبان در اندیشة وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشة ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشة ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیماً به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.
اقامه برهان بر اثبات وجود خداوند، امکان یا امتناع؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا می توان با اقامه برهان منطقی وجود خدا را اثبات کرد؟ برخی فیلسوفان معتقدند اثبات وجود خدا با اقامه برهان منطقی امکان پذیر است؛ در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که اثبات وجود خدا با برهان منطقی امتناع دارد؛ اما گروه سومی هستند که هرچند اثبات وجود خدا را ممتنع نمی دانند، تلقی طرف داران الهیات طبیعی سنتی از برهان را رد و شرایط جدیدی را برای برهان پیش نهاد می کنند. اینان بر این باورند که هرچند برخی از استدلال های مخالفان براهین کلاسیک الهیات طبیعی در اثبات وجود خدا قابل نقد است و می توان به نحوی از اثبات پذیری وجود خدا دفاع عقلانی کرد، تلقی مدافعان الهیات طبیعی سنتی از مفهوم برهان و شرایط آن و یقینی بودن براهین کلاسیک اثبات وجود خدا برای همگان قابل دفاع نیست. با پذیرش پارادایم های جدید معرفت شناختی و بازسازی مفهوم برهان به عنوان برهان وابسته به شخص، می توان از برخی براهین اثبات وجود خدا دفاع کرد و تلقی جدیدی از عقلانیت باور به خدا ارائه کرد.
معانی متفاوت سوژه در فلسفه ی آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم تا وجود نوعی ابهام را در کاربرد مفهوم سوژه در آثار آلن بدیو مشخص سازیم. این ابهام مربوط به وجود یک ناسازگاری و دودستگی میان تعبیرات مختلف بدیو پیرامون آن مفهوم است. این ناسازگاری به برانگیخته شدن تفاسیر مختلفی در این خصوص منجر شده است. ما با بررسی عبارات بدیو و ضمن توجه به رویکردهای مختلفی که نزد شارحان آثار وی وجود دارد نهایتاً پیشنهاد کرده ایم که برای دست یافتن به یک فهم جامع از اندیشه های بدیو در خصوص مفهوم سوژه، بهترین راه پذیرفتن این است که این مفهوم در آثار بدیو دارای دو معنای متمایز (اگرچه مرتبط) است و کوشش در جهت ارائه ی یک معنای واحد از سوژه در فلسفه ی بدیو به ناچار موجب نادیده گرفتن دسته ای از عبارات صریح او در این خصوص خواهد شد.
جایگاه هستی شناسی و شناخت شناسی ماتقدم در تفسیری از جوهر در مفهوم ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش های فلسفی دوره جدید، و به طور خاص نوع قرن هجدهمی آن، با کانت آغاز شد و سپس کم و بیش متأثر از جذبهکانتی ادامه یافت. به این شیوه فلسفهارسطو به اتهام غیر نقدی بودن و جزمیت به محاق فراموشی می رفت. در حقیقت ادعا شد که فلسفه ارسطو شناخت را بر پایه تجرید صور معقول یا ماهیت از اشیا بیرون از ذهن توضیح می دهد، و لذا متضمن پژوهش شرط های ماتقدم بر تجربه نیست. بنابراین اعتبار شناخت و آگاهی را از اعتبار چنین شرط هایی پژوهش نمی کند.
مقاله حاضر پژوهشی است که روشن می نماید فلسفه ارسطو بر پایه تجرید ماهیت از ظرف خارج استوار نیست بلکه شرط های ماتقدم تجربه را به شیوه مخصوص به خود پژوهش می کند، زیرا شرط ها یا اصل هایی که در متافیزیک وی پژوهش می شود، اصل ها و مبادی «موجود بماهو موجود» است که ماتقدم بر هر تجربه است. این اصل ها و مبادی به نوعی متضمن در تعریف ماهیت هستند. از آنجا که چیستی مرکب از صورت وماده است، این اصل ها و مبادی انضمامیت جهان را مشعر داشته و بنابراین ارزش های تجربی را تأکید می کند. از این منظر، جوهر به مثابه یک نظام هستی شناسی ماتقدم تبیین می شود که شناخت شناسی بر آن استوار است.
قوام ""اصل"" اینهمانی در دوره ی پیشا سقراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسایل مورد توجه بشر ""اصل"" اینهمانی است. مراد از این
""اصل"" چیست؛ چگونه آغاز گرفت؟ آیا اساساً بحث از آغاز چیزی- در اینجا ""اصل"" اینهمانی- امکان پذیر است؛ آیا اصول، اموری هستند که به مرور زمان آشکار و یا کشف می شوند؟ متفکران اولیه یونان هر یک با معرفی عنصر اولیه، بطور ضمنی نگرش خود نسبت به مسائلی چون وحدت و کثرت و همانی و نه آنی را نشان دادند. ادراکی که در ابتدا بصورت ثبات و عدم تغیّر عنصر نخستین در طی زمان بود. در واقع این بی تغیّری عنصر نخستین در طی زمان تعریف آنان از این همانی بود؛ امری که بیشتر بصورت وحدت آرخه ادراک می شد. تلاش آنان در تفسیر عالم بدون تمییز مفهوم منطقی ""اصل""، در نهایت به قوام ""اصل اینهمانی"" منجر گردید. اصل که علی رغم اهمیت انکار نشدنی آن، بستری گردید تا از خلال آن، وجود تنها به مثابه موجودات تلقی گردد.
تلاش می شود تا با بررسی سرآغازهای یونانی در یابیم آنچه را که تفکر یا فلسفه یونانی می نامند، چیست. این کار با بررسی چند تن از مهمترین فلاسفه پیش سقراطی انجام می شود. اما برای این کار مقدمه ای در باب نگرش و نحوه تفکر یونانی لازم است.
تعریف فلسفه ی مضاف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۴ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو اصطلاح «مراقبه» و «ذن» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی، جایگاه مهمی دارند. این دو اصطلاح را عموماً بر هم منطبق دانسته و در ترجمه ها به عنوان معادل به کار می گیرند. اما اینکه آیا این دو اصطلاح در این دو سنت عرفانی دقیقاً از یک چیز حکایت می کنند، پرسشی است که باید مورد تحقیق قرار گیرد. این مقاله با روش تحلیلی و رویکرد پدیدارشناختی به بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت دو آموزة «مراقبه» در عرفان اسلامی و «ذِن» یا «مدیتیشن» در عرفان بودایی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که دو واژة «مراقبه» و «ذِن» از نظر لغوی معنای متفاوتی دارند. اما از نظر اصطلاحی، وجوه تفاوت و تشابه میان آنها وجود دارد. همچنین حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی آگاهی و توجه انسان نسبت به علم احاطی خدا بر اوست، ولی «ذِن» در عرفان بودایی مهار و خاموش کردن ذهن به منظور دریافت حقیقت اشیا و بودا شدن است.
بررسی دلایل موافقان و مخالفان شمایل در سنت کلامی مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه نهضت شمایل شکنی در بستر مسیحی خود، به طور خاص به دوره ای از تاریخ هنر بیزانس مربوط می شود که به دستور امپراتوری لئوی سوم و کنستانتین پنجم شکل گرفت، اما این جریان، خود حاکی از یک نزاع اندیشه ای نیز بود. ازاین رو، سؤال این است که چه دلایلی توسط متفکران و اندیشمندان مسیحی در دفاع یا رد شمایل اقامه شده است؟ هدف این پژوهش، دستیابی به پشتوانة اندیشه ای و کلامی شمایل گرایی یا شمایل شکنی در سنت مسیحیت است. این پژوهش نشان می دهد که اندیشمندان و متکلمان مسیحی در طولِ تاریخ، به دلایل متعدد و متفاوتی در پذیرش یا رد شمایل دست یازیده اند. خطر پیدایش بت پرستی، نارسایی تصویر نسبت به اصل، عدم امکان بازنمایی مسیح و نیز تحریم های کتاب مقدس، از جمله دلایلی هستند که موجب گردید تا برخی به مخالفت با شمایل ها برخیزند. در مقابل، طرف داران شمایل با تمسک به اموری چون تمایزگذاری میان دو ساحت تصویر و پیش نمون، توجه به هدف و فایدة شمایل، استناد به فعل خدا و ملاحظة بازنمایی فردیت عیسی، به دفاع از شمایل ها برخاستند.
احد و ویژگی های آن در نظام فکری فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در جست وجوی گزارش و تحلیلی از دلایل اثبات احد و ویژگی های آن در نظام فکری فلوطین است. ابتدا به تبیین اساسی ترین دلایل فلوطین همچون بساطت محض و وحدت محض بر اثبات هستی احد پرداختیم که ویژگی مشترک همه آنها این است که فلوطین به نحو اِنّی به اثبات اصل نخستین بسیط می پردازد، به این معنا که چون موجودات مرکب وجود دارند، تبیین علّی آنها نیازمند به علت نخستین بسیط است. بخش دیگر مقاله به تحقیق در باب برخی از ویژگی های احد، همچون علیت فاعلی و غایی٬ فوق وجود و صفات وجود بودن٬ ایجادگری و فیضان و حضور همه جایی می پردازد.
تبیین تمثیل دوم (اصل علیت) در نقد عقل محض(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به فراخور مناقشاتِ جریانِ عینی سازیِ مفهوم ذهنی علیت، توجه کانت به اصل علیت جلب شد؛ پرسشی که همواره در امتداد تردیدهای فیلسوفان دوره مدرن درباره دوگانگیِ نفس و بدن وجود داشته است. فیلسوفانی همچون هیوم، که یکی از تأثیرگذاران بر اندیشه کانت بود، مسیر علیت را در ذهن متوقف کردند تا خارج و وقایع بیرونی را از رابطه ضروریِ علّی محروم کنند؛ اما کانت تلاش کرد اصل علیت را در واقعیت پدیداری پیاده کند و ضرورت برگشت ناپذیر توالیِ پدیدارها را با تمثیل تجربی اثبات کند. تمثیل تجربی، یعنی راهی که بدان، تصورات پدیدارها، که هرآینه رابطه متوالی و متعاقب متعلق تجربه ممکن اند، با قاعده ای کلی و ضروری، محکم و برگشت ناپذیر شوند. کانت باتوجه به صورت ادراک زمان، که امکان پدیداریِ اشیا بر آن متکی است، و پُر بودنِ زمان، یعنی عدم امکانِ حصول پدیدار بدونِ سبقت پدیدار پیشین، علیت را قاعده ای ساخت که این رابطه را خلل ناپذیر کند.
بررسی، مقایسه و ارزیابی ساخت گرایی کتزو پراودفوت در باب ماهیت تجربه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی و احساس از دیدگاه نظریه های تجلی، احساس و تحریک
حوزههای تخصصی:
فلسفه موسیقی شاخه ای از فلسفه است که با نگاهی عمیق و بنیادین به مسائل و پرسش های مطرح در هنر موسیقی و تجربه موسیقایی افراد می پردازد. با توجه به این نکته، در این نوشتار، به بررسی چگونگی فرآیند رشد و ظهور احساس در موسیقی با توجه به سه دیدگاه رایج در این موضوع یعنی تجلی، احساس و تحریک پرداختیم. موسیقی یکی از انتزاعی ترین و غیر تقلیدی ترین هنرها محسوب می شود که قدرت برانگیختن و القای احساسات مختلف در انسان را دارد. آهنگ ساز، احساس خود را از طریق گام ها و نت های موسیقی به صدا در می آورد تا حس درونی خود را روی صحنه اجرا به همگان اعلام کند بی آنکه از زبان گفتار استفاده کند. شنونده نیز موسیقی را می شنود و با توجه به معنایی که از آن دریافت می کند احساسات درونی خود را در واکنش به موسیقی بروز می دهد و در این واکنش احساسی، مخاطب از احساسات و تجربیات واقعی خود در زندگی نیز تاثیر می پذیرد. به این شکل که به واسطه موسیقی برخی واقعیات زندگی خود را تخیل و تصور کرده و سپس، در تجربه موسیقایی خود واکنش احساسی از خود نشان می دهد.