فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر متغیرهای تحصیلی، جنسیت و سن بر هوش معنوی با میانجی گری بهزیستی ذهنی و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مجذورات جزئی بود. نمونه ای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش تصادفی طبقه ای که معیار طبقه بندی بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی بود، انتخاب و به دو پرسشنامه هوش معنوی کینگ(2007) و مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که نمرات بالا در هوش معنوی با افزایش تحصیلات، افزایش می یابد، به طوری که اثر مستقیم برابر با 2/0=β بود. همچنین تحصیلات با میانجی گری بهزیستی ذهنی اثر غیر مستقیم 12/0=βرا بر هوش معنوی داشت، بر این اساس اثر کلی تحصیلات بر هوش معنوی 32/0=βبه دست آمد. مقطع تحصیلی بر بهزیستی ذهنی اثر معنادار 25/0=β و بهزیستی ذهنی بر هوش معنوی اثر معنادار 5/0=βرا داشتند. اما جنسیت و سن روی هیچ یک از متغیرهای بهزیستی و هوش معنوی اثر معناداری نداشتند. نتایج پژوهش حاضر نقش تحصیلات بر هوش معنوی و بهزیستی ذهنی را تأیید می کند.
عوامل مؤثر در اشاعه مفاهیم و باورهای دینی بین دانش آموزان (دوره راهنمایی و متوسطه منطقه ی 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی عوامل مؤثر در اشاعه مفاهیم و باورهای دینی بین دانش آموزان (دوره راهنمایی و متوسطه منطقه ی 2 تهران)انجام شده است.
این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانش آموزان پسر و دختر دوره ی راهنمایی و متوسطه منطقه 2 تهران که در سال تحصیلی 86 - 1385 می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 384 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده (قرعه کشی) انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 85/0 تأیید گردید. داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS v.11.5 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج به شرح زیر بود: 1ـ بین ویژگی های والدین و رشد باورهای دینی دانش آموزان دوره ی متوسطه رابطه ی معنی داری وجود دارد. 2ـ بین امکانات فرهنگی خانواده و رشد باورهای دینی دانش آموزان رابطه ی معنی داری وجود دارد. 3ـ بین ویژگی های دبیر پرورش و بینش اسلامی و رشد باورهای دینی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. 4ـ بین امکانات مدرسه و رشد باورهای دینی دانش آموزان رابطه ی معنادار وجود دارد. 5ـ بین روش های تبلیغ در جامعه و رشد باورهای دینی دانش آموزان دوره ی متوسطه و راهنمایی رابطه ی معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج بدست آمده و معناداری رابطه بین عوامل فوق و رشد باورهای دینی شاگردان به نظر می رسد که توجه به این عوامل و در نظر گرفتن برنامه هایی جهت تقویت عوامل فوق برای جامعه مانند ایجاد امکانات بیشتر برای مدارس و روش های تبلیغ مناسب در رسانه ها اثر گذار باشد.
رابطه آخرت نگری و پنج عامل شخصیت در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
میل به بقا یکی از بنیادی ترین انگیزه های انسان و یکی از ابعاد مهم معنویت، نگرش به جهان پس از مرگ (آخرت نگری) است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه آخرت نگری و پنج عامل شخصیت در دانشجویان بود. بدین منظور، تعداد 220 دانشجوی دانشگاه تهران انتخاب شدند و مقیاس های آخرت نگری ابراهیمی - بهرامی (1389) و پنج عامل شخصیتی نئو (NEO-FFI) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آخرت نگری کلی با ابعاد شخصیتی برون گرایی، گشودگی، با وجدان بودن و موافق بودن رابطه مثبت و معنی دار و با روان رنجوری رابطه منفی و معنی دار داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین ویژگی های شخصیتی دو مؤلفه با وجدان بودن و برون گرایی، حدود 31 درصد از واریانس آخرت نگری را تبیین می کنند.
تأثیر روزه رمضان بر عزت نفس دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
حوزههای تخصصی:
نقد و برسی گرایش دینی جوانان
حوزههای تخصصی:
بررسی انتقادی «روی آورد یادگیری به رشد اخلاقی» از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، توصیف جنبه های مختلف فرایند رشد اخلاقی در روی آورد یادگیری و بررسی انتقادی آن، به ویژه از طریق تعالیم اسلامی و به روش اسنادی است. روی آورد مزبور، رشد اخلاقی را «یادگیری انجام رفتار اجتماعی مورد پذیرش جامعة خاص، که از طریق پیامدهای آن تقویت می شود» توصیف می کند. گستره این فرایند، «رفتار اجتماعی پذیرفته شده» و مؤلفه اصلی آن «رفتار اخلاقی»، در برابر شناخت و هیجان اخلاقی، بوده و تقویت، به ویژه شکل اجتماعی آن، سازوکار عمده به شمار می رود. عدم پذیرش ارزش های ذاتی و نیز ارزش های اخذ شده از منابع فرااجتماعی، عدم تسری مرز اخلاق به رفتارهای اخلاقی ناسازگار با هنجارهای موجود، نادیده گرفتن مؤلفه های شناختی و هیجانی اخلاق و غفلت از سازوکارهایی غیر از تقویت، کاستی های عمده ای است که از دیدگاه اسلامی مواضع این روی آورد را به چالش می کشد.
خود را پدیده این خلقت تصور کن!
حوزههای تخصصی:
رابطه ی باورهای معرفت شناختی و خودکارآمدی تدریس در معلّمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باورهای معلّم در مورد ماهیت دانش و دانستن نقش مهمی در رفتارهای او و متعاقباً باورها و یادگیری دانش آموزان دارند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی بین باورهای معرفت شناختی و خودکارآمدی تدریس در معلّمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه بود. تعداد 84 نفر از معلّمان شاغل در مدارس استثنایی و ناتوانی های یادگیری مورد آزمون قرار گرفتند. به دلیل حجم اندک جامعه، تمام افراد جامعه ی آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس باورهای معرفت شناختیِ بایلس و مقیاس خودکارآمدی معلّمِ بندورا استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش ورود و تحلیل واریانس یک طرفه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد بین نمره ی باور ذاتی دانستن توانایی (35/0-r=)، ساده دانستن دانش(34/0-r=) و مطلق دانستن دانش (29/0-r=) با نمره ی خودکارآمدی تدریس رابطه ی معکوس و معنادار وجود دارد و ابعاد باورهای معرفت شناختی جمعاً می توانند 18 درصد از واریانس نمرات خودکارآمدی تدریس معلّمان را تبیین نمایند. همچنین، یافته ها نشان داد که معلّمان گروه کم توان ذهنی و نابینا-ناشنوا نسبت به معلّمان گروه ناتوانی های یادگیری از باورهای معرفت شناختی ناپخته تری برخوردارند و خودکارآمدی تدریس معلّمان گروه کم توان ذهنی نسبت به معلّمان گروه ناتوانی های یادگیری پایین تر می باشد. یافته های حاصل از این تحقیق بر رشد باورهای معرفت شناختی و همچنین، کاربرد راهبردهای مناسب جهت ارتقاء خودکارآمدی تدریس معلّمان دانش آموزان خاص بویژه معلّمان گروه کم توان ذهنی تأکید دارد.
بررسی رابطه ی منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس و جهت گیری مذهبی با رفتار مطلوب انضباطی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازه های روان شناختی مانند منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس و جهت گیری مذهبی در ایجاد رفتار مطلوب انضباطی نقش مهمی دارند. این پژوهش با هدف بررسی روابط میان منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس و جهت گیری مذهبی با رفتار مطلوب انضباطی انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی–تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل دانشجویان رشته های زبان انگلیسی، آموزش ابتدایی و مطالعات خانواده ی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال تحصیلی 93-1392 بودند. 200 دانشجو (134 دختر و 66 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. آن ها پرسش نامه های منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس، جهت گیری مذهبی و رفتار مطلوب انضباطی را تکمیل کردند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و روش رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.
یافته ها: میان منبع کنترل درونی، پذیرش، سازگاری، وظیفه شناسی، عزت نفس، جهت گیری مذهبی درونی در سطح (01/0P<) و برون گرایی در سطح (05/0P<) با رفتار مطلوب انضباطی، رابطه ی مثبت و معنادار و میان روان رنجورخویی در سطح (05/0P<) با رفتار مطلوب انضباطی، رابطه ی منفی و معنادار وجود داشت. وظیفه شناسی، عزت نفس، روان رنجورخویی و جهت گیری مذهبی درونی در یک مدل پیش بین توانستند 46 درصد از واریانس رفتار مطلوب انضباطی را پیش بینی کنند و نیز سهم وظیفه شناسی در پیش بینی رفتار مطلوب انضباطی بیش از سایر متغیرها بود.
نتیجه گیری: مهم ترین پیش بینی کننده های رفتار مطلوب انضباطی، وظیفه شناسی، عزت نفس، روان رنجورخویی و جهت گیری مذهبی درونی بودند. برای افزایش رفتار مطلوب انضباطی نخست باید به آموزش وظیفه شناسی و عزت نفس پرداخت، سپس برای کاهش روان رنجورخویی راهکارهایی ارایه کرد و در نهایت به آموزش جهت گیری مذهبی درونی اقدام کرد.
نقش واسطه گری مقابله مذهبی در سبک های دلبستگی نسبت به خدا و سلامت روان والدین کودک با ناتوانی ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف بررسی نقش واسطه ای مقابله مذهبی در رابطه بین سبک های دلبستگی نسبت به خدا و سلامت روان، 240 والد (120 مادر و 120 پدر) دارای کودک با ناتوانی ویژه در منطقه زیر کوه شهرستان قائن به صورت تصادفی انتخاب شدند. والدین به مقیاس سبک های دلبستگی به خدا، مقابله مذهبی مثبت و منفی و همچنین مقیاس سلامت روان پاسخ دادند. برای بررسی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های دلبستگی و مقابله مذهبی برای هر یک از والدین به طور جداگانه از الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد، 1) در پدران و مادران سبک دلبستگی ایمن و دو سوگرا به خدا به طور غیرمستقیم و با واسطه مقابله مذهبی مثبت منجر به کاهش اختلال در عملکرد اجتماعی می شود. 2) سبک دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا به خدا نیز با میانجی گری مقابله مذهبی منفی در پدران و مادران منجر به افزایش علائم روان تنی و تنها در پدران منجر به افزایش بی خوابی و اضطراب می شود. 3) در مادران سبک دلبستگی ایمن به خدا به طور مستقیم منجر به کاهش اضطراب و بی خوابی و همچنین افسردگی می شود. 4) و در نهایت سبک دوسوگرا به خدا در مادران با واسطه مقابله مذهبی منفی و در پدران نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم منجر به افزایش افسردگی می شود. به طور کلی با توجه به نتایج می توان گفت که مقابله مذهبی مثبت و منفی در رابطه میان سبک های دلبستگی به خدا و سلامت روان والدین کودکان با ناتوانی ویژه نقش واسطه گری دارد.
پیش بینی نشانه های مرضی بر اساس مفهوم خدا در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مفهوم خدا که از طریق فرهنگ زبانی و کلامی به انسان ها انتقال می یابد و برداشت انسان ها را در مورد خدا مشخص می کند، با سلامت روانی افراد ارتباط تنگاتنگی دارد. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی نشانه های مرضی بر اساس مفهوم خدا در دانشجویان دختر و پسر علوم پزشکی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع همبستگی است. بدین منظور تعداد 289 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از روش نمونه گیری سهمی انتخاب شدند. فهرست نشانه های مرضی و مقیاس مفهوم خدا بر روی دانشجویان اجرا شد. داده ها با استفاده از شاخص های آماری همبستگی و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که نشانه های مرضی دانشجویان را می توان از روی مفهوم خدا پیش بینی کرد. همچنین دانشجویان دختر و پسر که مفهوم مثبتی از خدا داشتند، نشانه های مرضی کمتری (01/0 P <) و دانشجویان دختر و پسر که مفهوم منفی از خدا داشتند، نشانه های مرضی بیشتری (01/0 P <) داشتند.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان دادکه نشانه های مرضی و ناراحتی های افراد از کیفیت مفهوم خدا قابل پیش بینی است و سلامت روان، ارتباط تنگاتنگی با چگونگی مفهوم خدا دارد. تلویحات نظری و کاربردهای عملی یافته ها در اصل مقاله گزارش شده است.
نگرش به فرزندآوری: نقش سبک زندگی اسلامی و ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و ویژگی های جمعیت شناختی در پیش بینی نگرش به فرزندآوری به روش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شد. بدین منظور 360 نفر از جامعه دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم در سال تحصیلی 1397 1396، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST) و نگرش به فرزندآوری پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تحصیلات و طبقه اجتماعی، با نگرش منفی به فرزندآوری ارتباط مثبت و بین شغل و میزان درآمد با نگرش منفی به فرزندآوری ارتباط منفی وجود دارد. از بین همه متغیرهای جمعیت شناختی، تنها بین طبقه اجتماعی اقتصادی با نگرش مثبت به فرزندآوری ارتباط منفی به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که مؤلفه های روشنفکری منفی، دنیاخواهی، نوع دوستی، گنهکاری و طبقه اجتماعی اقتصادی، به خوبی می توانند نگرش مثبت و منفی به فرزندآوری را پیش بینی نمایند. این یافته ها، نقش مهم و زمینه ای سبک زندگی اسلامی را در پیش بینی نگرش به فرزندآوری نشان می دهد.