فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سرطان پستان با رشد سالانه 2 درصد شایع ترین سرطان در بین زنان است که سلامت و کیفیت زندگی آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. توانبخشی به عنوان یک فرایند پویا و سلامت نگر مددجو را برای رسیدن به بالاترین سطح عملکرد جسمی، روانی، معنوی، اجتماعی و ارتقا کیفیت زندگی کمک می کند. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر توانبخشی بر کیفیت زندگی زنان پس از جراحی برداشتن پستان انجام گرفته است.
مواد و روش ها: در یک کارآزمایی بالینی 57 بیمار مبتلا به سرطان پستان که تحت عمل جراحی رادیکال ماستکتومی اصلاح شده قرار گرفته و شیمی درمانی و پرتو درمانی را به اتمام رسانده و تحت هورمون درمانی قرار داشتند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (30 نفر) و تجربی (27 نفر) تقسیم شدند. این بیماران به بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز در سال 1385 مراجعه کرده بودند. گروه کنترل تحت مراقبت های پزشکی و گروه تجربی در کنار مراقبت های پزشکی به مدت دو ماه تحت مداخلات توانبخشی (فیزیوتراپی، آموزش و مشاوره روانی فردی) قرار گرفتند. کیفیت زندگی در رابطه با سرطان پستان کلیه بیماران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی در سرطان پستان قبل، یک هفته و سه ماه پس از مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون های مجذور کای، دقیق فیشر، تی مستقل و زوجی و آزمون تحلیل واریانس داده های مبتنی بر تکرار، آنالیز گردید.
یافته ها: قبل از مداخله گروه تجربی در حیطه های تصویر ذهنی از جسم و نگرش نسبت به آینده کاهش آماری معنی دار و در حیطه های رضایت از عملکرد جنسی و عوارض در دست مبتلا افزایش آماری معنی دار نسبت به گروه کنترل داشته و در سایر حیطه ها تغییرات معنی دار نبوده است. یک هفته پس از مداخله در گروه کنترل افزایش آماری معنی داری در حیطه عملکرد جنسی و رضایت از عملکرد جنسی نسبت به گروه تجربی مشاهده شد و در سایر حیطه ها تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. سه ماه بعد در گروه تجربی در حیطه های عملکرد جنسی و رضایت از آن نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشته و در سایر حیطه های عملکردی، افزایش عملکرد و در حیطه های علامتی کاهش علایم، به طور چشمگیر نسبت به گروه کنترل داشته است. تغییرات معنی داری در کیفیت زندگی گروه کنترل در این فاصله زمانی ایجاد نشده و می توان گفت وضعیت این گروه تقریبا ثابت و یا بدتر شده است.
نتیجه گیری: فرایند توانبخشی شامل؛ برنامه های آموزش، مشاوره و فیزیوتراپی سبب ارتقا کیفیت زندگی بیماران پس از جراحی برداشتن پستان می شود، لذا پیشنهاد می شود به عنوان بخشی از برنامه های درمانی این بیماران مدنظر قرار گیرد.
سخت کوشی و سبک های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سخت کوشی بر سبک های مقابله با استرس بود. دویست و هفتاد و چهار دانشجوی داوطلب (97 پسر، 177 دختر) دوره کارشناسی دانشکده های فنی، مدیریت، حقوق، علوم اجتماعی، علوم و پزشکی دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از دانشجویان خواسته شد ""مقیاس سخت کوشی"" و ""مقیاس سبک های مقابله تهران"" را تکمیل کنند. برای تحلیل دادههای پژوهش از شاخصها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون t، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سخت کوشی و سبک های مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار مثبت، همبستگی مثبت وجود دارد و این متغیر می تواند تغییرات مربوط به راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار مثبت را به صورت معنی دار پیش بینی کند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که بین سخت کوشی و سبک مقابله ای هیجان مدار منفی، همبستگی منفی وجود دارد و این متغیر می تواند تغییرات مربوط به راهبردهای مقابله ای هیجان مدار منفی را به صورت معنی دار پیش بینی کنند. سخت کوشی از طریق افزایش اعتماد به نفس، تقویت حس استقلال و خودپیروی، حس جهت گیری مشخص، رویکرد فعال و تمرکز توانمندی های شناختی، عاطفی و رفتاری، سدسازی در مقابل استرس، مثبت سازی روابط بین شخصی (متغیرهای ارتباطی) و جلب حمایت های عاطفی با سبک های مقابله ای مسئله مدار، هیجان مدار مثبت و هیجان مدار منفی در ارتباط قرار می گیرد.
"
تاثیر آموزش گروهی شناختی ـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین تاثیر آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) و هدف فرعی آن تعیین نقش تعدیلکنندگی ویژگیهای جمعیتشناختی بر میزان استرس آزمودنیها بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام.اس اصفهان بودند، 60 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند و از بین آنان 30 نفر که بالاترین نمره استرس را داشتند به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری در 9 جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند .ابزار پژوهش دو پرسشنامه نشانههای فشار روانی کوپر(1983) و پرسشنامه محققساخته عوامل تنشزای شایع در بیماران ام.اس بود که هر دو پرسشنامه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون برای جمعآوری دادهها در مورد هر دو گروه آزمودنی اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس در پرسشنامه کوپر نشان داد که آموزش گروهی شناختیـ رفتاری موجب کاهش معنادار در میزان استرس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است (05/0P<) .اما نتایج تحلیل کوواریانس پرسشنامه عوامل استرسزای شایع بیماران ام. اس در کاهش شدت عوامل تنشزای دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین نتایج نشان داد که ویژگیهای جمعیتشناختی در هر دو آزمون بر تعدیل نمرات استرس آزمودنیها تاثیر معناداری نداشته است.
درگیری های همسران به سلامت قلب آسیب می زند
حوزههای تخصصی:
رابطه بین اعتقادات اسلامی و سلامت روان دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین سلامت روان و میزان اعتقادات اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان را بررسی کرده است. نمونه آمار 349 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شاغل به تحصیل در سال اجرای تحقیق بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت روان (GH28) و مقیاس محقق ساخته اعتقادات اسلامی جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و اعتقادات اسلامی دانشجویان دختر و پسر همبستگی مثبت وجود دارد اما تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از نظر میزان اعتقادات مذهبی مشاهده نشد. بعلاوه بین میزان اعتقادات اسلامی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری از نظر آماری به دست آمد. از سوی دیگر، در حالیکه بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت، اما تفاوت معناداری در این متغیر بین دانشجویان دانشکده های مختلف مشاهده نشد.
تاثیر مشاوره گروهی با روش درمان عقلانی - عاطفی- رفتاری بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با تاکید بر روش درمان عقلانی– عاطفی– رفتاری، بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ایلام انجام شد. 300 دانش آموز دختر از میان دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر ایلام به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (GHQ-28) استفاده شد. از بین این افراد 40 دانش آموز بر اساس نقطه برش در دو پرسشنامه فوق، به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. روش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش مشاوره گروهی، باعث افزایش سلامت عمومی و عزت نفس کلی دانش آموزان دختر در گروه آزمایش شده است.
خلاقیّت و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی رابطهی خلاّقیّت و سلامت روان و همچنین تعیین این مطلب که هر یک از عناصر خلاّقیّت(ابتکار، بسط، انعطاف پذیری و سیّالی) تا چه حد می توانند ملاک های سلامت روان را پیش بینی کنند،248 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و از نظر میزان خلاّقیّت و ملاک های سلامت روانی به ترتیب توسط آزمون خلاّقیّت و مقیاس های اضطراب و افسردگی، حرمت خود و تنیدگی ادراک شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضرایب همبستگی نشان دادند که خلاّقیّت با سلامت روان رابطهی معنادار دارد؛ به عبارت دیگر افرادی که سطح خلاّقیّت بالاتری داشتند، اضطراب، افسردگی و تنیدگی کمتری را تجربه می کردند و در ضمن, ارزش بیشتری برای خود قائل بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها، متغیّر ابتکار، توان پیش بینی نمرات افسردگی و تنیدگی ادراک شده را داشت. علاوه بر آن، نتیجه ی تحلیل واریانس نمره های خلاّقیّت آزمودنی های دانشکده های مختلف، بیانگر این مطلب بود که دانشجویان رشتهی هنر نسبت به دانشجویان رشته ی ادبیّات و علوم انسانی به طور معنادار، خلاّق تربودند. کلید واژهها: خلاّقیّت. سلامت روان. دانشجو. هنر. ادبیّات و علوم انسانی
مقایسه توجه انتخابی شنیداری و توجه تقسیم شده شنیداری در بیماران مبتلا به سکته مغزی با افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: بیماریهای عروقی مغز از جمله مهمترین و شایعترین بیماریهایی می باشند که بر سیستم شنیداری مرکزی اثر می گذارند. در پژوهش حاضر سعی گردیده است تا وضعیت توجه شنیداری (انتخابی و تقسیم شده) بیماران مبتلا به سکته مغزی 75-40 ساله که هیچگونه شکایتی از شنوایی خود نداشتند، بررسی شده و با افراد هنجار مقایسه گردد.
روش بررسی: مطالعه مقطعی مقایسه ای حاضر، روی 15 بیمار مبتلا به سکته مغزی با جنسیت مذکر و رده سنی 75-40 سال که با نمونه گیری هدفمند و غیر احتمالی گزینش و 15 فرد هنجار که با بیماران جور شده بودند انجام گرفت. بیماران مذکور به دو گروه تقسیم شدند: 6 بیمار با ضایعه در نیمکره چپ و 9 بیمار با ضایعه در نیمکره راست. سپس به منظور بررسی توجه انتخابی شنیداری و توجه تقسیم شده شنیداری به ترتیب از آزمونهای جملات رقابتی و اعداد دایکوتیک در نسخه های اصلاح شده فارسی استفاده گردید.
یافته ها: میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی در هر دو گوش بیماران مبتلا به سکته مغزی با میانگین امتیاز این آزمون در هر دو گوش افراد هنجار در برخی از موارد، اختلاف معنا داری داشت (P<0.05). میانگین امتیاز آزمون اعداد دایکوتیک در هر دو گوش بیماران مبتلا به سکته مغزی با میانگین امتیاز این آزمون در هر دو گوش افراد هنجار در عمده موارد اختلاف معنا داری داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، توجه انتخابی شنیداری در مواردی اندک و در مقابل توجه تقسیم شده شنیداری در عمده موارد تحت تاثیر سکته مغزی قرار می گیرند. بیماران مبتلا به سکته مغزی که شواهدی از زبان پریشی در آنها مشاهده نمی شود، اختلالاتی در روند پردازش شنیداری مرکزی آنها آشکار می گردد. به عبارت دیگر، کم شنوایی مخفی این دسته از بیماران در قالب اختلالات توجه شنیداری نمود می یابد. "
بررسی رابطه سبک های مقابله ای و سلامت روانی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از متغیرهای مؤثر بر سلامت روانی در دوره نوجوانی، سبک مقابله ای است که نوجوان برای رویارویی با فشارهای روانی محیط خود به کار می گیرد. هدف این تحقیق، بررسی این مطلب بود که تا چه حد سبک های مقابله ای مورد استفاده نوجوانان می توانند سلامت روانی آن ها را پیش بینی کنند. به این منظور 180 نفر (80 پسر و100 دختر) از دانش آموزان کلاس دوم دبیرستان از بین مدارس متوسطه شهرستان سپیدان به شیوه خوشه ای انتخاب گردیدند. برای سنجش سبک های مقابله ای از پرسشنامه جهت گیری های مقابله ای در برابر مشکلات و برای سنجش سلامت روانی از پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک های مقابله ای مساله مدار و منطقی توانستند شاخص های سلامتی، و سبک های مقابله ای هیجانی و ناکارآمد یا اجتنابی شاخص های بیماری را پیش بینی کنند. از سوی دیگر، پسران نسبت به دختران از سلامت روانی بیش تر برخوردار بودند، ولی در همه انواع سبک های مقابله ای، میانگین نمرات دختران بیش تر از پسران بود. این نتایج نشان می دهد که پیش گرفتن سبک های ناکارآمد و اجتنابی می تواند سلامت روانی نوجوانان را به خطر بیندازد و در پیش گرفتن سبک های مقابله ای مساله مدار و منطقی می تواند اثر مثبتی بر سلامت روانی آن ها داشته باشد.
بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی اثر بخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی، دو کلاس از دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان بنت الهدی صدر منطقه 18 تهران (63 نفر) به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش (n=33) و گواه (n=30) تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه تحت تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی و بین شخصی قرار گرفتند. دانش آموزان گروه گواه طی این مدت به فعالیت تحصیلی عادی خود ادامه دادند. قبل و بعد از آموزش مهارت ها، از هر دو گروه خواسته شد تا مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون را تکمیل کنند. به منظور پاسخدهی به سوالات پژوهش، از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله مشخص گردید که میزان تکانشوری دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری کاهش یافت، اما از نظر سایر عامل ها، تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد. اگر چه شواهد پژوهشی خاصی در خصوص تاثیر آموزش کوتاه مدت بر عوامل مهارت های اجتماعی (مقیاس ماتسون) در دسترس نبوده و امکان مقایسه یافته حاضر با سایر پژوهش ها وجود ندارد، با این وجود به نظر می رسد با توجه به ماهیت چهار عامل دیگر، لازم است برای تغییر این عوامل ضمن ایجاد تغییراتی در محتوای آموزش، از جمله استفاده از دیگر مهارت های زندگی، بر مدت زمان آموزش نیز افزوده شود. در عین حال به نظر می رسد با توجه به اهمیت رفتار تکانشی، نتایج حاضر می تواند در ارتقا بهداشت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
" جنبه های روانی - اجتماعی در ناباروری "
حوزههای تخصصی:
مقایسه مهارتهای حرکتی دانش آموزان کلاس اول دختر و پسر منطقه 3 آموزش و پرورش استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: این پژوهش تحقیقی است توصیفی ـ تحلیلی که به منظور یافتن تفاوت های مهارت های حرکتی دختران و پسران 7 ساله در سال 83 به انجام رسیده است.
روش بررسی: جامعه مورد نظر شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) می باشد که از 6 دبستان از منطقه 3 آموزش و پرورش انتخاب شده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. ابزار تحقیق شامل مقیاس رشد حرکتی لینکلن اوزورتسکی و پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصی می باشد. بعد از انجام ارزیابی های انفرادی و جمع آوری داده ها، کلیه اطلاعات با استفاده از نرم افزارspss و آزمون sample T - Test تجزیه و تحلیل گردیده و مقایسه میانگین نمرات مهارت های حرکتی انجام گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل در ارتباط با اهداف پژوهش نشان دادند که بین میانگین نمرات مهارتهای حرکتی کلی، تعادل کلی، تعادل با چشم باز، تعادل با چشم بسته، تعادل داینامیک و استاتیک با چشم باز، هماهنگی حرکتی دو طرفه، هماهنگی اندام های فوقانی، هماهنگی اندام های فوقانی ـ تحتانی و دقت وسرعت حرکتی در دو گروه دختران و پسران کلاس اول ابتدایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. تنها تفاوت معنی دار بین میانگین نمرات هماهنگی چشم و دست در دو گروه دختران و پسران می باشد.
نتیجه گیری: کاربرد نتایج این پژوهش در حیطه های مختلف درمانی ـ آموزشی رشد روانی حرکتی کودکان می باشد و می توان از این یافته ها در جهت بهبود هرچه بیشتر برنامه ریزی های مرتبط با کودکان در مراکز مختلف دولتی و غیر دولتی بهره برد."