فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۶۸۷ مورد.
مقایسه ی تاثیر آموزش رفتارهای دلبستگی با تن آرامی بر دلبستگی مادر با جنین و نوزاد در مادران نخست-باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این تحقیق با هدف مقایسه ی تاثیر آموزش رفتارهای دلبستگی و آموزش با تن آرامی بر دلبستگی مادر با جنین و نوزاد در مادران نخست باردار انجام شده است.
روش کار: دراین کارآزمایی بالینی، 126 خانم نخست باردار از جمعیت آماری زنان باردار مراجعه کننده به دو بیمارستان حافظ و شوشتری شیراز در سال 1389 به روش نمونه گیری آسان مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 42 نفری تحت آموزش تن آرامی، رفتارهای دلبستگی و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل فرم اطلاعات فردی و بارداری، پرسش نامه ی دلبستگی مادر با جنین کرانلی و برگه ی مشاهده ی رفتار دلبستگی مادر و نوزاد اوانت بود. برای گروه های آزمون، چهار جلسه ی دو ساعته ی آموزش رفتارهای دلبستگی و یا تن آرامی برگزار شد. گروه شاهد فقط مراقبت های معمول بارداری را دریافت نمودند. نمره ی دلبستگی مادر با جنین، قبل از مداخله و در پایان 1 ماه مداخله و پس از زایمان، در هر سه گروه، سنجیده شد. تحلیل داده ها با آزمون های مجذور خی، تحلیل واریانس، تی مستقل و تی زوجی و با نرم افزار SPSS نسخه ی 17 انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره ی دلبستگی قبل از مداخله در سه گروه، اختلاف معنی داری نداشت (738/0=P) ولی بعد از مداخله، در سه گروه اختلاف معنی داری نشان داد (003/0=P). افزایش نمره ی دلبستگی در دو گروه آزمون بعد از مداخله، معنی دار بوده است (001/0>P)، ولی در گروه شاهد این اختلاف بعد از مداخله معنی دار نبوده است.
نتیجه گیری: آموزش رفتارهای دلبستگی و تن آرامی موجب افزایش دلبستگی مادر به جنین و نوزاد می گردد
شیوع عوامل استرس زا و علایم روانپزشکی در جمعیت تحت پوشش مرکز بهداشتی درمانی ابوذر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این بررسی شناسایی و رتبه بندی رویدادهای استرس زای زندگی و نیز شیوع علایم روانپزشکی در جمعیت ساکن در محدوده پایگاه تحقیقات جمعیتی دانشگاه علوم پزشکی تهران (منطقه ابوذر) بود.
روش: افراد 65-18 ساله ساکن در محدوده پایگاه فوق به صورت نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارت بودند از SCL-90-R جهت تعیین علایم روانپزشکی و پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل.
یافته ها: در این پژوهش در مجموع تعداد 2158 نفر از افراد 65-18 سال ساکن در محدوده پایگاه تحقیقات جمعیتی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در شش ماه قبل از مطالعه هر فرد به طور متوسط 4.2 رویداد استرس زا را تجربه کرده و شایع ترین عوامل استرس زا به مسایل مالی (55.3%) مربوط می شد. همچنین شدیدترین رویدادهای استرس زا مربوط به مسایل خانوادگی نظیر مرگ همسر بود. آنالیز چند متغیری نشان داد که عواملی نظیر جنس مونث، سابقه بیماری روانی و شدت عوامل استرس زا از نظر آماری ارتباط معنی داری با شدت علایم روانپزشکی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به مسایل روانشناختی جمعیت مورد مطالعه، ضرورت طراحی مطالعات مداخله ای جامعه نگر به منظور کاهش بار استرس مردم منطقه تحت پوشش پایگاه تحقیقات جمعیتی احساس می شود.
مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی (مطب های پوست، مو و زیبایی) و افراد عادی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1394 بودند که از این بین تعداد 120 نفر (60 متقاضی جراحی زیبایی و 60 غیر متقاضی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه طرحواره یانگ، مقیاس خودپنداره راجرز و پردازش هیجانی باکر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین طرحواره بریدگی و طرد، خودگردانی، دیگر جهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد در گروه متقاضی جراحی زیبایی بیشتر از گروه غیر متقاضی جراحی زیبایی بود. همچنین پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی کمتر از افراد غیر متقاضی جراحی زیبایی است. بعلاوه نتایج نشان داد افراد متقاضی جراحی زیبایی در مقایسه با افراد غیرمتقاضی از خودپنداره منفی بالاتری برخوردار بودند. در نتیجه می توان بیان کرد طراحی مداخلات آموزشی برای کاهش خودپنداره منفی، طرحوارهای ناکارآمد و افزایش پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضرورت دارد.
مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و کودکان عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای است. نمونه های پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی می باشد که به روش خوشه ای برای گروه والدین کودکان عادی و تمام شماری برای گروه والدین کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه های فشارروانی فرزند پروری، رضایتمندی زناشویی انریچ، رضایتمندی زوجیت افروز و حمایت اجتماعی ادراک شده اجرا گردید. نتایج با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش رابطه بین فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان عادی و کم توان ذهنی را تایید نمود. والدین کودکان کم توان ذهنی فشارروانی بیشتری را نسبت به والدین کودکان عادی تحمل می کنند. در عین حال والدین کودکان کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند، ولی از نظر حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت، معنادار نبوده است. نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی بین متغیر فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی منفی است و در والدین کودکان عادی، همبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایتمندی زناشویی معنادار است، ولی در کودکان کم توان ذهنی رابطه معنادار نبوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اثر فشارروانی و سطح تحصیلات بررضایتمندی زناشویی معنادار است. نتایج این پژوهش مبین این نکته است که افزایش فشارروانی والدین، تحت تاثیر حضور کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر، منجر به کاهش رضایت زناشویی در آنان شده است. به عبارتی رضایتمندی زناشویی را می توان تابعی از وجود کودک کم توان ذهنی در خانواده تلقی نمود. لذا با برگزاری جلسات آموزش و مشاوره جهت والدین کودکان آموزش پذیر، می توان راه های کاهش استرس را به آنان آموزش داد.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران با توجه به سبک فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران انجام شد. این پژوهش مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. با کاربرد طرح نیمه آزمایشی و استفاده از دو گروه کنترل و آزمایش با پیش آزمون- پس آزمون؛ جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان پیش دبستانی و دبستانی6 تا 11سال در 5 مدرسه مقطع ابتدایی شهرستان آمل در سال 92-1391تشکیل داد. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان مادران داوطلب که واجد معیارهای ورود - خروج بودند، تعداد 42 نفر که نمره فرزندپروری آن ها یک انحراف استاندارد بالاتر از نمره میانگین در زیر مقیاس های مستبدانه و سهل گیرانه بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 21 نفره جایگزین شدند. کلیه آزمودنی های دو گروه به گویه های پرسش نامه های فرزندپروری باومریند و چند وجهی کمال گرایی والدینیقبل و بعد از مداخله روی گروه آزمایش، پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نسخه بیستم نرم افزار آماری SPSS و استفاده از آزمون مان ویتنی یو نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل روی مادران می تواند به تعدیل کم ال گ رایی منتهی شود (05/0 p<). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش تحلیل رفتار متقابل به واسطه کاربرد فنون رشد بالغ، ساخت دهی به زمان، اقتصاد نوازش و غیره توانسته است به تعدیل کمال گرایی مادران بیانجامد.
مقایسه باورهای غیر منطقی، خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه باورهای غیر منطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردرد های میگرنی و افراد سالم بود. این پژوهش پس رویدادی از نوع(مقطعی – مقایسه ای) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال1390 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش 30 نفر از مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتا سازی( بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند.نتایج نشان داد که بین دو گروه میگرنی و سالم در سه متغیر خود کارآمدی، باورهای غیر منطقی و بهزیستی روان شناختی در سطح (01/0≥P) تفاوت معنادار وجود دارد.
اثربخشی آموزش تاب آوری برسلامت روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون در معرض انواع خطرات و آسیب های روان شناختی قرار دارند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش تاب آوری بر سلامت روانی خواهران و برادرانِ کودکان با نشانگان داون صورت گرفت.
مواد و روش ها : پژوهش مذکور از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری آن کلیه دختران و پسران 14 تا 18 ساله دارای خواهر یا برادر با نشانگان داون بودند. 30 نفر از خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون به روش نمونه گیری از کل جامعه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش، مقیاس سلامت روانی 28 بود که دو مؤلفه بهزیستی روانی و درماندگی روانی را شامل می شد.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط به همراه اندازه گیری مکرر نشان داد که بهزیستی روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون به طور معنی داری افزایش و درماندگی روانی شان کاهش یافته و اثرات مشاهده شده در مرحله پیگیری پایدار مانده بود. از سوی دیگر تأثیر شرکت در برنامه آموزش تاب آوری بر اساس جنسیت معنی دار نبود.
نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مرتبط با تاب آوری می تواند سلامت روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون را افزایش دهد.
مقایسه اولتراسونیک تغییرات ضخامت عضلات شکم در وضعیتهای مختلف در مردان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی و مردان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه تغییرضخامت عضلات شکم در وضعیتهای مختلف نشسته در مردان سالم و مردان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی با استفاده از سونوگرافی هدف این مطالعه میباشد. روش بررسی: در این مطالعه مورد– شاهدی20 مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی از مراجعین کلینیکهای فیزیوتراپی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و 20 مرد سالم به صورت ساده و در دسترس و با لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ضخامت عضلات عرضی شکم، مایل داخلی، مایل خارجی و راست شکمی در سمت راست توسط سونوگرافی نوع B (5/7 مگاهرتز خطی) در وضعیتهای طاقباز (وضعیت1)، نشسته روی صندلی (وضعیت2)، نشسته روی توپ ژیمناستیک (وضعیت3) و نشسته روی توپ ژیمناستیک با بلند کردن پای چپ از روی زمین (وضعیت4) در انتهای دم و بازدم در دو گروه اندازه گیری شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای تی زوجی و مستقل مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها :ضخامت عضلات عرضی شکم و مایل داخلی در هر 4 وضعیت و عضله راست شکمی فقط در وضعیت 4 در هر دو گروه سالم و بیمار در انتهای بازدم بیشتر از دم بود (۰/۰۰۱>P). تغییرات ضخامت عضلات عرضی شکم، مایل داخلی و راست شکمی در مقایسه وضعیتهای ۳ با ۲، ۴ با ۲ و ۴ با ۳ و عضله مایل خارجی فقط در مقایسه وضعیتهای ۴ با ۲ و ۴ با ۳ در هر دو گروه سالم و بیمار در دو حالت دم و بازدم معنادار شد ( (۰/۰۰۱>P). ضخامت عضله عرضی شکم افراد سالم در وضعیت4 بیشتر از افراد بیمار (۰/۰۰۱>P) و ضخامت عضله راست شکمی افراد بیمار در وضعیت4 بیشتر از افراد سالم بود (۰/۰۱=P). نتیجهگیری: عضلات شکم به تغییرات پاسچر پاسخ می دهند و این عضلات با کاهش ثبات وضعیت نشسته به طور خودکار وارد عمل می شوند. در بیماران کمردردی فعالیت عضله عرضی شکم کاهش یافته و فعالیت عضله راست شکمی افزایش می یابد.
تغذیه با شیر مادر
ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و بهزیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: این مطالعه به بررسی ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و به-زیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ج.ا.ا می پردازد. 500 نفر از کارکنان به طور تصادفی از جامعه آماری 2400 نفری انتخاب شدند، که 413 نفر از آن ها پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و عوامل شغلی- سازمانی راهبران و رؤسای قطار راه آهن را، تکمیل نمودند. آلفای کرونباخ پرسشنامه (891/0) و روایی آن از طریق مطالعه مقدماتی بر روی 50 نفر از شرکت کنندگان و نیز تأیید متخصصان برآورد گردید. برای نشان دادن اطلاعات جمعیت شناختی و شغلی کارکنان از نرم افزار SPSS 20 و جهت شناسایی ارتباط بین عوامل مورد بررسی از مدلسازی معادلات ساختاری (نرم افزار Lisrel 8.5) استفاده شد. نتایج تحلیلی مطالعه نشان داد که مؤلفه های زمان بندی کار و عوامل سازمانی دو عامل مجزای از یکدیگر نیستند و زمان بندی کار این کارکنان به شدت با دیگر عوامل سازمانی مرتبط می باشد. هم چنین، خستگی و به-زیستی اجتماعی نقشی واسطه ای داشته و عوامل سازمانی با تأثیری که بر این دو می گذارند، سلامت کارکنان را تحت-تأثیر قرار می دهند.
فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری در بخش های روانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین میزان فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری روانپزشکی بود.
روش: در این مطالعه مقطعی 100 بیمار (50 مرد و 50 زن) بستری در بخش های روانپزشکی دو بیمارستان دانشگاهی، که در طی یک دوره سه ماهه از این بیمارستان ها ترخیص شدند، با استفاده از یک پرسشنامه آزار جسمی و جنسی و مصاحبه انفرادی در مورد سابقه و چگونگی آزارهای جسمی و جنسی اعمال شده بر آنان مورد پرس وجو قرار گرفتند. روش نمونه گیری در دسترس بود.
یافته ها: در مجموع 61 درصد از کلیه بیماران شامل (56 درصد مردان و 70 درصد زنان)، یکی یا هر دو نوع آزار جسمی یا جنسی را تجربه کرده بودند. تفاوت شیوع سابقه آزار جنسی در گروه های مردان و زنان از نظر آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به میزان شیوع زیاد سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران روانپزشکی و اثرات مهم آن بر سلامت روانی آنها و نیز بر ارتباط بیماران با پزشک، به نظر می رسد بهتر است درمانگران پرس و جو در این مورد را همیشه در دستور کار خود قرار دهند.
عوامل پیش بینی کننده ی جستجوی جراحی زیبایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیگیری زیبایی از طریق جراحی یک کنارهگیری روانی از واقعیت است. این مفهوم چندبعدی به عوامل متعددی به ویژه صفات شخصیت و سبکهای دفاعی افراد، وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل پیشبینیکنندهی جستجوی جراحی زیبایی در افراد داوطلب بود.
روشکار: این تحقیق از نوع همبستگی با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد. از تعداد 80 نفر از مراجعهکنندگان برای انجام جراحی زیبایی به کلینیک های زیبایی شهرستان یزد در سال 1390، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه پرسشنامههای صفات شخصیتی نئو و سبک های دفاعی را تکمیل نمایند. 80 نفر از مراجعه کنندگان غیر داوطلب به بیمارستانهای فوق، به عنوان گروه شاهد تعیین شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون لجستیک و تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها: سه متغیر وضعیت تاهل، سطح تحصیلات مادر و سبکهای دفاعی
روانآزرده، پیشبینیکنندههای قوی برای گرایش به جراحی زیبایی می باشند. مقایسهی افراد داوطلب و غیر داوطلب همجنس، نشان داد که با کنترل اثر سن و تحصیلات فرد، مردان دو گروه از نظر صفات شخصیت هیچ تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند و از بین سبکهای دفاعی، فقط از لحاظ سبکهای رشدنایافته تفاوت آنها معنیدار است (0.02=P)، صفات شخصیتی در زنان گروه داوطلب و غیر داوطلب نیز تفاوت ندارند و از لحاظ سبک های رشدنایافته (0.03=P) و روانآزرده (0.002=P) تفاوتآنها معنیدار است.
نتیجهگیری: انگیزهی جستجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روانشناختی، هیجانی و مربوط به خانواده است و دفاع های من به عنوان مکانیسمهای روانشناختی تعدیلکنندهی صفات ناسازگار و عواطف منفی به کار میروند.
" آرامش، آسایش و امنیت کجاست؟ "
حوزه های تخصصی:
تبیین تئوریک سلامت از دیدگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند. بنابراین سلامت آنان زیربنای سلامت جامعه و خانواده است. هدف این پژوهش کیفی، تبیین دیدگاه های زنان در زمینه مفهوم سلامت است. 22 خانم 20 تا 50 ساله در تهران، طی نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و تا اشباع داده ها مورد مصاحبه های عمیق نیمه ساختار تعاملی قرار گرفتند. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و با روش سه مرحله ای مقایسه مداوم تحلیل شدند.
این عوامل که به منزله طبقه های استخراج شده هستند عبارتند از: شیرینی و دشواری نقش مادری، عوامل فرهنگی ـ اجتماعی مؤثر بر سلامت و خانواده سالم زیربنای سلامت زنان.
سلامت زنان محور سلامت خانواده است که تحت تاثیر شرایط مناسب خانواده، روابط زناشویی خوب و برخورداری از حمایت های اجتماعی است. از این رو، نیازهای زنـان که زیربنـای خـانواده هـا هستند می بایست در تصمیم گیری و برنامه ریزی ها مبتنی بر شواهد واقعی باشند.
نقش نشخوار فکری در بهزیستی روانی و اضطراب در همسران بیماران مبتلا به سرطان در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش نشخوار فکری بر بهزیستی روانشناختی و اضطراب در همسران بیماران مبتلا به سرطان در استان قم بود.
روش: طرح تحقیق از نوع علی-مقایسه ای و همبستگی بود که 147نفراز بین همسران افراد مبتلا به سرطان بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گرداوری در این پژوهش مقیاس نشخوار فکری نولن-هوکسما، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی مک-کامینز و پرسشنامه اضطراب بک بود، برای تحلیل داده ها در ابتدا از طریق ماتریس همبستگی بین متغیرها محاسبه گردید و سپس رابطه بین این متغییرها را از طریق مجموعه ای از تحلیل های رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss به دست آمد.
یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد بین نشخوار فکری و بهزیستی روانشناخی رابطه منفی معناداری وجود دارد و بین نشخوار فکری و اضطراب رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. درنهایت میتوان این گونه نتیجه گرفت: متغیر پیش بین(نشخوار فکری) در بین همسران بیماران مبتلا به سرطان قادر است تغییرات بهزیستی روانی و اضطراب را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوش حاضر حاکی از پایین بودن بهزیستی روانشناختی همسران بیماران مبتلا به سرطان است.لذا توجه به نیازهای روانی همسران بیماران سرطانی مولفه ضروری در موفقیت درمانی بیماران است.