فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
رابطه ویژگی های شخصیتی با هوش هیجانی و رفتارهای ضدتولید در کارخانه های لبنی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین ابعاد ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی و رفتارهای ضدتولید در کارخانه های لبنی شهر شیراز بود. نمونه مطالعه این پژوهش شامل 300 کارمند از 3 کارخانه شهر شیراز در رشته ها و مقاطع گوناگون تحصیلی بودند که از این بین 58 نفر زن و 242 نفر مرد بودند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه ای سه بخشی شامل پرسشنامه 5 عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه هوش هیجانی و پرسشنامه رفتارهای ضدتولید بود. یافته ها نشان داد که رابطه معناداری بین هوش هیجانی با گشودگی، خوشایندی، بین رفتار ضدتولید با بی ثباتی هیجانی وجود دارد و بین رفتار ضدتولید با هوش هیجانی رابطه معناداری وجودداشت. بین برون گرایی و وجدانی بودن برحسب مدرک تحصیلی و برون گرایی و برحسب سابقه خدمت کارکنان تفاوت وجود دارد. از بین مؤلفه های شخصیت، وجدانی بودن بر هوش هیجانی و بی ثباتی بر رفتار ضدتولید تأثیر دارد
پیش بینی تغییرات سلامت عمومی دانشجویان بر اساس مولفه های هوش هیجانی و ابعاد کانون کنترل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هوش هیجانی و ابعاد کانون کنترل با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه تبریز در چهارچوب یک طرح همبستگی انجام گردید. 381 دانشجوی دانشگاه تبریز (195 دختر و 186 پسر) در این پژوهش شرکت کردند. از دانشجویان خواسته شد مقیاس مقیاس کانون کنترل راتر (1966)، پرسشنامه سلامت عمومی و هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2001) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که منبع کنترل درونی رابطه مثبت و معناداری با سلامت عمومی دارد در حالی که منبع کنترل بیرونی رابطه منفی با سلامت عمومی داشت. بین منبع کنترل درونی با هوش هیجانی رابطه مثبت معنادار وجود داشت در حالی که منبع کنترل بیرونی با هوش هیجانی رابطه معنادار نداشت. هم چنین، یافته ها نشان داد از بین مولفه های هوش هیجانی، مهارت های شناختی به طور معنی داری قادر تغییرات سلامت عمومی را پیش بینی کنند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخورداند و نیز افراد حائز کانون کنترل درونی از نظر سلامت عمومی در وضعیت بهتری قرار دارند.
نقش الگوی آموزش های کارآفرینی گدارکسب وکار (KAB) بر مهارت های کارآفرینی کارآموزان مراکزآموزش فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش آموزش های کارآفرینی گدار کسب و کار (KAB) بر مهارت های کارآفرینی کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای می باشد. این پژوهش کاربردی بوده و روش آن از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای ثابت دولتی و شعب شهری استان اصفهان است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و دیگران، 285 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند؛ ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد مهارت های کارآفرینی و پرسش نامه محقق ساخته آموزش های KAB با ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برای هر دو پرسش نامه می باشد. نتایج پژوهش با استفاده از آزمونT مستقل و تحلیل واریانس و معادلات ساختاری لیزرل نشان می دهد که رابطه معنی داری بین آموزش های کارآفرینی گدار کسب و کار (KAB) و ابعاد مهارت های کارآفرینی (مهارت های شخصی، مدیریتی و فنی) وجود دارد. همچنین بین آموزش های کارآفرینی، الگوی گدار کسب و کار (KAB) بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، نوع فعالیت، مدرک و رشته تحصیلی) تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
نقش عوامل فردی، سازمانی و فنی در پیش بینی باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی معلمان نسبت به اشتراک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش عوامل فردی، سازمانی و فنی در پیش بینی باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی معلمان نسبت به اشتراک دانش است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- همبستگی بهره گرفته شده است. همه معلمان دوره راهنمایی شهر رشت خوار جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند که عده آنان 317 نفر بوده است. از این مجموع، 173 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه اشتراک دانش و عوامل سازمانی اشتراک دانش چناماننی و همکاران (2012) استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مؤلفه تمایل به اشتراک دانش بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و مؤلفه های رفتار اشتراک دانش، باورهای هنجاری، باورهای کنترلی و باورهای رفتاری نسبت اشتراک دانش در مراتب بعدی قرار گرفته اند. نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داده است که باورهای هنجاری و باورهای کنترلی به طور مستقیم و غیرمستقیم نقشی تعیین کننده در ایجاد تمایل و رفتار اشتراک دانش معلمان دارند. درحالی که باورهای رفتاری بر تمایل و رفتار اشتراک دانش اثر معنادار ندارد. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که درک از دست دادن قدرت، درک لذت بردن از کمک به دیگران، کسب شهرت، نوآوری و فناوری با واسطه باورهای هنجاری بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد و سه عامل فواید ادراک شده، فناوری و نوآوری با واسطه باورهای کنترلی بر رفتار اشتراک دانش اثر مستقیم دارند. در این میان، انگیزه های سازمانی درک شده بدون واسطه بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد.
تکلف
تشکیلات الهی و نقش آن در برنامه ریزی های فردی و اجتماعی
حوزههای تخصصی:
میزان تطابق دانشگاه ها با مولفه های سازمان چابک از نظر اعضای هیات علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ویژگی های محیط تحصیلی دانشگاهی در عصر حاضر به طور بنیادی متفاوت از گذشته است و دانشگاه ها باید به سمت استفاده از مولفه های سازمان چابک حرکت کنند. با توجه به لزوم حرکت دانشگاه ها به سمت چابکی، این پژوهش با هدف بررسی میزان انطباق دانشگاه های دولتی استان فارس با مولفه های سازمان چابک انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی استان فارس به اجرا درآمد و 310 نفر به روش طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود. 116 گویه پرسش نامه براساس 2 طیف لیکرت جداگانه از یک تا 5 نمره گذاری شده و به طور همزمان وضعیت مطلوب و وضعیت موجود را مورد سنجش و اندازه گیری قرار دادند. از آزمون آماری T گروه های همبسته برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمرات میزان انطباق دانشگاه ها با مولفه های سازمان چابک در تمام مولفه ها از نظر اعضای هیات علمی کمتر از میانگین فرضی 3 بود (001/0=p). در تمام مولفه های چابکی بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود از نظر اعضای هیات علمی تفاوت معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: دانشگاه های دولتی استان فارس از نظر اعضای هیات علمی آنها فاصله زیادی تا رسیدن به وضعیت مطلوب از نظر داشتن مولفه های سازمان چابک هستند.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روان و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روان و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهرستان یزد بود. روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پلاسیبو بود. جامعه مورد مطالعه را دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهرستان یزد تشکیل دادند، که 90 نفر از این دانش آموزان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در سه گروه آزمایش، کنترل و پلاسیبو تقسیم شدند. گروه آزمایش در 9 جلسه حداکثر 75 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های مقابله با استرس قرار گرفت. پس از اعمال مداخله آزمایشی، از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. جهت سنجش متغیرهای اصلی مدل از پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی گلدبرگ و عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که نمره سلامت روان (05/0 P
دندان های سالم؛ مرواریدهای دهان
حوزههای تخصصی: