فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
مقایسه ابعاد بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی، تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی، تیزهوش و عادی در شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-91 انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع مقطعی (علی- مقایسه ای) بوده است. جامعه آماری آن کلیه مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی، عادی و تیزهوش شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-91 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. تعداد 90 نفر از مادران دانش آموزان (30 نفر ناتوان ذهنی، 30 نفر تیزهوش و30 نفر عادی)؛ نمونه مورد نظر را تشکیل دادند. ابزارهای پژوهش عبارت از ماتریس های پیشرونده ریون رنگی کودکان و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بودند. داده های به دست آمده به روش توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره، تجزیه و تحلیل شده بود. یافته های پژوهش نشان داد بین بهزیستی سه گروه از مادران ناتوان ذهنی، تیزهوش و عادی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0P≤) و میانگین گروه تیزهوش از دو گروه دیگر بیشتر است. نتیجه گرفته شد حضور یک کودک ناتوان ذهنی و تیزهوش با توجه به منابع حمایتی، سبک های تعاملی و ارتباطی، انتظارات دیگران، شیوه های مقابله با تنش می تواند بر سطح بهزیستی روان شناختی افراد تاثیرگذار باشد.
معیارهای گزینش مشاور در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
/نبشتار /حاضر درصدد بررسی شروطی است که در گزینش و اعطای مجوّز مشاور در اسلام لازم است. این پژوهش، که به صورت کتابخانه ای صورت گرفته، از آیات و روایات نکات ذیل را در این باره استخراج کرده است: مهم ترین شرط مشاور در اسلام، «تقوا» است. میزان تقوای شخص در رعایت مسائل اخلاقی نیز نقش بسزایی ایفا نموده، نوعی تضمین درونی به شمار می آید. داشتن صلاحیت حرفه ای، که از دو مؤلفه «علم» و «تجربه» تشکیل شده، دومین شرط گزینش مشاور در اسلام است. عقل محوری، احترام به کرامت انسانی، توجه عاطفی مثبت به همه مراجعان، حریص و بخیل نبودن، صبر، آراستگی ظاهری، عمل به دانسته ها، علم افزایی مداوم، صداقت و راستی قلبی و زبانی از دیگر صفات لازم برای مشاور در اسلام است. توجه به این نکات در گزینش مشاور و اعطای مجوّز فعالیت مشاوره ای موجب کاهش بسیاری از ضررهای حاصل از مشاوره توسط افراد غیرصالح می شود و از آسیب رسانی به مراجع و این حرفه مقدس یاری رسان جلوگیری خواهد کرد.
وابستگی به گوته کوته پیام تلفن همراه
حوزههای تخصصی:
سلامت روان
رابطه جهت گیری مذهبی با سلامت روان و تحول اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی رابطة جهت گیری مذهبی با تحول اخلاقی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی- همبستگی نمونه ای شامل 384 نفر (192 پسر و 192 دختر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، از میان دانش آموزان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1392-1391 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، تحول اخلاقی و SCL-90-R جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون t، همبستگی و رگرسیون گام به گام، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری با جهت گیری دینی و تحول اخلاقی دارد. همچنین جهت گیری مذهبی، جنسیت و پایة تحصیلی می توانند سلامت روان را پیش بینی کنند. این یافته ها، نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی و تشویق به تحصیل، می توان سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
نقش واسطه ای خود کارآمدی و خوش بینی در رابطه میان رضایت زناشویی و رضایت از زندگی زنان آموزگار شهر نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی،خود کارآمدی و خوش بینی نقش برجسته ای در تجربه رضایت زندگی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خود کارآمدی و خوش بینی در رابطه میان رضایت زناشویی و رضایت از زندگی آموزگاران زن شهرستان نهاوند است. روش پژوهش از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری را همه آموزگاران زن متأهل شهرستان نهاوند که دربرگیرنده 612 نفر بودند و در سال تحصیلی 94- 93 مشغول به تدریس بودند، تشکیل می دهد. اندازه نمونه پژوهش بر پایه به کارگیری جدول مُرگان 240 نفر بوده است. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. گردآوری داده ها با به کارگیری ابزارهای رضایت از زندگی، رضایت مندی زناشویی هادسون، خود کارآمدی عمومی شوارتزر و خوش بینی انجام شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق رگرسیون، همبستگی پیرسان و تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.نتایج همبستگی پیرسان نشان داد که میان همه متغیرهای پژوهش همبستگی معنی داری (05/0> P) وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام روشنگر آن بود که دو متغیر خود کارآمدی و خوش بینی در رابطه میان رضایت زناشویی با رضایت از زندگی نقش واسطه ای دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز برای اثر مستقیم رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی برابر با 221/0 برآورد شد. بررسی اثر غیرمستقیم رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی از طریق نقش واسطه ای دو متغیر خود کارآمدی و خوش بینی نیز رویهمرفته 287/0 برآورد شد که سهم خود کارآمدی در این اثر 17/0 و سهم خوش بینی 11/0 است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، روانشناسان و مشاوران خانواده می توانند با آموزش خوش بینی و خود کارآمدی و بالا بردن آن ها در زوجین، منجر به افزایش رضایت زندگی و رضایت زناشویی آنان شوند. همچنین بالا بردن رضایت زناشویی در بالا بردن رضایت از زندگی زوجین نیز کارساز است.
عوامل پیش بینی کننده ی جستجوی جراحی زیبایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیگیری زیبایی از طریق جراحی یک کنارهگیری روانی از واقعیت است. این مفهوم چندبعدی به عوامل متعددی به ویژه صفات شخصیت و سبکهای دفاعی افراد، وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل پیشبینیکنندهی جستجوی جراحی زیبایی در افراد داوطلب بود.
روشکار: این تحقیق از نوع همبستگی با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد. از تعداد 80 نفر از مراجعهکنندگان برای انجام جراحی زیبایی به کلینیک های زیبایی شهرستان یزد در سال 1390، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه پرسشنامههای صفات شخصیتی نئو و سبک های دفاعی را تکمیل نمایند. 80 نفر از مراجعه کنندگان غیر داوطلب به بیمارستانهای فوق، به عنوان گروه شاهد تعیین شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون لجستیک و تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها: سه متغیر وضعیت تاهل، سطح تحصیلات مادر و سبکهای دفاعی
روانآزرده، پیشبینیکنندههای قوی برای گرایش به جراحی زیبایی می باشند. مقایسهی افراد داوطلب و غیر داوطلب همجنس، نشان داد که با کنترل اثر سن و تحصیلات فرد، مردان دو گروه از نظر صفات شخصیت هیچ تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند و از بین سبکهای دفاعی، فقط از لحاظ سبکهای رشدنایافته تفاوت آنها معنیدار است (0.02=P)، صفات شخصیتی در زنان گروه داوطلب و غیر داوطلب نیز تفاوت ندارند و از لحاظ سبک های رشدنایافته (0.03=P) و روانآزرده (0.002=P) تفاوتآنها معنیدار است.
نتیجهگیری: انگیزهی جستجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روانشناختی، هیجانی و مربوط به خانواده است و دفاع های من به عنوان مکانیسمهای روانشناختی تعدیلکنندهی صفات ناسازگار و عواطف منفی به کار میروند.
بررسی رفتارهای خودتخریبی و علل آن ها در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و بررسی علل آن ها در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به انجام رسیده است. پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی می باشد. حجم نمونه 873 نفر شامل 586 زن و 287 مرد بود که به شیوه نمونه گیری طبقاتی و بنا به میزان درصد دانشجویان دانشکده ها و جنسیت انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته «سنجش رفتارهای خودتخریبی و علل آن» می باشد که در دو قسمت 31 پرسشی به منظور بررسی میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و 10 پرسشی برای بررسی علل احتمالی استفاده شد. مقدار ضریب آلفا کرانباخ درقسمت اول پرسشنامه برابر با 836/0و در قسمت دوم پرسشنامه (857/0) محاسبه شد. روایی محتوای پرسشنامه به تأیید متخصصان؛ اساتید و کارشناسان روان شناس دانشگاه فردوسی مشهد رسید. رفتارهای خودتخریبی دانشجویان با توجه به متغییرهایی از قبیل سن، جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت و مقطع تحصیلی در حیطه نرمال با استفاده ازآزمون های تی وآزمون آنالیز واریانس و در حیطه غیر نرمال از آزمون من ویتنی و آزمون کروسکال والیس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از این امر است که تقریبا در مورد همه متغییر ها (سن، جنس، تأهل، محل سکونت و میزان تحصیلات) ورزش ناکافی (نداشتن فعالیت های حرکتی مناسب)، خواب زیاد، استرس،کم خوری افراطی و نداشتن تفریح و فعالیت های سالم مفرح دارای بیشترین میزان شیوع و رفتارهای مصرف دائم هرگونه مواد مخدر ،سرقت ،مصرف تفننی هرگونه مواد مخدر ،فرار از خانه وهم جنس بازی دارای کمترین میزان شیوع می باشند. میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی در مردان بیشتر از زنان بوده. دانشجویان مهمترین علل شیوع رفتارهای خودتخریبی را به علل خانوادگی، روانی عاطفی و اجتماعی نسبت دادند.
تأثیر رنگ در زندگی انسانها
منبع:
پیوند ۱۳۷۲ شماره ۱۶۹
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بلبان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر خودکارآمدی تحصیلی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر بلبان آباد در سالتحصیلی 1392-1391می باشد. برای انتخاب نمونه از جامعه پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه خود کارامدی تحصیلی MJSES (1999) بود که قبل وبعد از آموزش مهارت های زندگی در بین دانش آموزان توزیع شد. محتوایی که برای آموزش دانش آموزان در نظر گرفته شده بود شامل مهارت های برنامه ریزی وسازماندهی، بستر سازی یادگیری، مهارت های فراشناختی، نحوه ثبت ونگهداری اطلاعات، استفاده خردمندانه از منابع، عزت نفس، تاب آوری، تفکر نقادو حل مسئله بود.برای تجزیه وتحلیل داده ها وبرای حذف اثر پیش آزمون از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد. از آنجا که آموزش این مهارت ها به دانش آموزان باعث افزایش دانش آنها از شیوه یادگیری می شود، بهتر می توانند اطلاعات را به خاطر بسپارند ودر نتیجه فراموشی کمتری هم داشته باشند. با پیشرفت تحصیلی خود پنداره آنها نیز، مثبت خواهد شد.
مقایسه اثر آموزش تلفیقی با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثر آموزش تلفیقی با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان پایه سوم دوره راهنمایی شهرستان قدس انجام گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهرستان قدس که در سال ۱۳۹۱ مشغول به تحصیل بودند، می باشد. به منظور انتخاب نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بدین ترتیب، یکی از مدارس شهرستان قدس که مجهز به امکانات لازم جهت اجرای آموزش تلفیقی بود انتخاب، و از میان کلاس های پایه سوم، دو کلاس به عنوان گروه های آزمایش و شاهد انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا و شادکامی آکسفورد بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس یک نیمسال تحصیلی گروه آزمایش با روش آموزش تلفیقی و گروه شاهد با روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان نیمسال، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش تلفیقی در مقایسه با روش سنتی تأثیر بیشتری بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان دارد.
رابطه شکاف دیجیتالی و اضطراب رایانه ای دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ بررسی رابطه بین شکاف دیجیتالی و اضطراب رایانه ای دانشجویان می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه مورد مطالعه، متشکل از 373 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی وکارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان ساری بود که در رشته های علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پزشکی تحصیل می کردند. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها دو پرسش نامه بود، که پرسش نامه اول جهت اندازه گیری شکاف دیجیتالی و پرسش نامه دوم به منظور بررسی میزان اضطراب رایانه ای مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های حاصل، با نرم افزار SPSS انجام شد و روش های آماری، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t دو گروه مستقل، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی دانکن و رگرسیون بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین دسترسی به فن آوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت استفاده از اینترنت و رایانه، میزان استفاده از اینترنت و رایانه، و نگرش نسبت به اینترنت، با اضطراب رایانه ای رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. شکاف دیجیتالی بین گروه های مختلف دانشجویان بر حسب جنسیت و رشته تحصیلی متفاوت بود ولی بر اساس سن و مقطع تحصیلی تفاوتی مشاهده نشد. هم چنین، شکاف دیجیتالی قدرت پیش بینی کنندگی اضطراب رایانه ای را داشت.
گروه های یادگیرنده، محور یادگیری و توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و روش: این مقاله با بررسی متون علمی به تبیین نقش گروه های یادگیرنده در یادگیری سازمانی و توسعه منابع انسانی پرداخته است.
یافته ها و نتیجه گیری: هرچند دانش و یادگیری فردی، اساس توسعه سازمانی و ایجاد مزیت رقابتی در سازمان است، اما یادگیری وقتی می تواند مزیت رقابتی را پایدار نماید که حاصل تعامل افراد گروه های مختلف باشد. در سازمان های یادگیرنده، تقریبا تمامی تصمیم های مهم در گروه ها اتخاذ می شود و گروه ها خود به صورت واحدهای یادگیرنده عمل می نمایند که این مستلزم یادگیری مداوم و همیشگی کارکنان است. لازمه توسعه یادگیری گروهی در سازمان، شناخت اساسی روان شناسی یادگیری، روش های انتقال و شیوه های متناسب با اهداف یادگیری گروهی و نیز ویژگی ها و موانع یادگیری گروهی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
رابطه بهزیستی معنوی و امیدواری با رضایت از زندگی در سالمندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی رابطه بهزیستی معنوی و امیدواری با رضایت از زندگی در سالمندان می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و 85 نفر (46 مرد و 39 زن) از ساکنان خانة سالمندان همدان و ملایر انتخاب و به پرسش نامه های بهزیستی معنوی، امیدواری، و رضایت از زندگی پاسخ دادند. تحلیل نتایج با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین بهزیستی معنوی (65/0=r) و امیدواری (45/0=r)، با رضایت از زندگی رابطه معنادار وجود داشت (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بهزیستی معنوی و امیدواری قادرند که 40 درصد از واریانس رضایت از زندگی سالمندان را تبیین کنند. در متغیر های امیدواری (03/2=t، 05/0>p) و رضایت از زندگی میانگین مردان بیشتر از زنان و در سایر خرده مقیاس ها بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج نهایی نشان می دهد که بین بهزیستی معنوی و امیدواری با رضایت از زندگی در سالمندان رابطه معنادار مثبت وجود دارد. این دو متغیر سهم قابل توجهی از واریانس رضایت از زندگی را تبیین می کنند.
بررسی میزان اعتیاد به اینترنت و رابطه آن با انگیزه تحصیلی و رشد اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the survey was to study the relationship between the rate of addiction to internet with academic motivation and social development. The method of the research was descriptive correlation. The statistical population included all high school students of Mazandaran province which consisted 99328 ones. 417 students were selected as statistical sample. Yang’s internet addiction questionnaire, with a reliability index of 0/95, Wailand’s standard growth development questionnaire with a reliability index of 0/92 and a researcher-made questionnaire with a reliability index of 0/86 were used as the measurement tools. Formal and content validity of the tools were examined and confirmed by the related experts. The data were analyzed by both descriptive statistics including frequency and percentile tables, mean and standard deviation, and by inferential statistics including Pearson correlation coefficient and t test. The results showed that there was no significant difference between boy and girl students in urban and rural areas, but there was a significant reverse relationship between internet addiction and academic motivation among urban and rural students. There was also a significant reverse relationship between internet addiction and academic motivation between boy and girl high school level students in urban and rural areas.
رویکرد تربیت دینی با توجه به دو مولفه عقل محوری و ایمان محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که از دیر باز و بویژه در دوران اخیر ، همواره ذهن و ضمیر دینداران ژرف نگر را به خود مشغول داشته است ، ربط و نسبت دین در تمام ابعاد و ساحتهایی که برای آن می توان تصور کرد با انگاره عقل و عقلانیت است عرصه دین پژوهی آکنده از پرسشهای نو به نو و گونه گون در این زمینه است و رویکردهای گوناگونی در ربط این دو وجود دارد که با در نظر گرفتن هر رویکردی از ربط این دو نحوه ارائه تربیت دینی از طریق نظام تعلیم و تربیت تفاوتهای گسترده ای با همدیگر پیدا خواهد کرد و نوع تبین مسائل دینی متفاوت خواهد بود ما در این مقاله به تبین دو نوع رویکرد عقل محور و ایمان محور خواهیم پرداخت بر این اساس سئوال اصلی ما در این مقاله عبارت است از اینکه ، آیا درتبین دین از طریق نظام تعلیم وتربیت باید بر رویکرد عقل محور تاکید کرد یا بر رویکرد ایمان محور ؟ اگر رویکرد و جهت گیری تعلیم و تربیت در تبیین دین عقل محور باشد ، در این رویکرد پرورش چه نوع عقلانیتی باید مد نظر قرار گیرد ؟ و اگر رویکرد ایمان محور باشد ، چه نوع ایمان محوری باید مورد توجه قرار گیرد ؟ از اینرو به منظور پاسخگویی به سئوالات مذکور در این مقاله ضمن توضیح رویکرد های عقل محور و ایمان محور، انواع عقلانیت وایمان محوری مورد تحلیل قرار گرفته و عقلانیت و ایمان محوری مناسب جهت تربیت دینی از طریق نظام تعلیم و تربیت مورد بحث قرار می گیرد .