فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه متغیرهای شناختی ترس از درد، فاجعه سازی درد، شناخت فاجعه آمیز شده و ترس از زایمان در بیمارستان های خصوصی و دولتی می باشد.
روش: بدین منظور 300 نفر از زنان باردار انتخاب شدند و بر اساس شرایط جمعیت شناختی سن، تحصیلات، ماه بارداری، تجربه زایمان، تجربه سزارین، نوع بیمارستان و تمایل به زایمان سزارین، مورد همتا سازی قرار گرفتند. از پرسشنامه های ترس از درد، نگرش نسبت به زایمان، فاجعه سازی درد و شناخت فاجعه آمیز شده استفاده شد.
یافته ها: نتایج تفاوت معنادار را برای متغیرهای ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده و ترس از زایمان را در دو گروه نشان داد، در حالیکه تفاوت معنادار در مورد متغیرهای دیگر مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می کند که متغیرهای ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده، متغیرهای شناختی مهم هستند که با افزایش زایمان سزارین در بیمارستان های خصوصی مرتبط هستند. همچنین احتمالاً، ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده می توانند خطر افزایش زایمان های غیر ضروری سزارین را در بین زنان باردار افزایش دهند.
تأثیر آموزش مهارت های ادراکی سرپرستان شیفت بر میزان رضایت و عملکرد شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های ادراکی سرپرستان شیفت بر میزان رضایت و عملکرد شغلی زیردستان آنان در یکی از مجتمع های صنعتی شهر اصفهان انجام شد. جامعه پژوهش شامل 451 نفر از سرپرستان بود که از میان زیردستان آنان 30 نفر به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند. این نمونه به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از اجرای پیش آزمون، سرپرستان گروه آزمایش 15 جلسه آموزش مهارت های ادراکی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار آموزش ها قرار گرفت. پس از گذراندن دوره آموزشی، در مرحله پس آزمون هر دو گروه ارزیابی شدند. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش درمراحل پیش و پس آزمون از زیر مقیاس رضایت شغلی در پرسشنامه شناخت شغلی لی (LJCQ) و پرسشنامه ارزیابی عملکرد موجود در سازمان استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ادراکی سرپرستان، تنها رضایت شغلی زیردستان آنان را افزایش داده است (0001/0(p = ، اما در عملکرد شغلی آنها تغییری ایجاد نکرده است. نتایج این پژوهش می تواند در بهبود آموزش های سازمانی و رضایت شغلی در سازمان ها مؤثر باشد.
رابطه دین داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه دو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه دین داری و حمایت اجتماعی در بین دانشجویان بوده است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. برای انجام تحقیق، هشتصد نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شده اند. برای اندازه گیری متغیر های تحقیق، از پرسش نامه های معبد گلزاری و حمایت اجتماعی واکس و همکارانش استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون Z و T استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که بین دین داری و حمایت اجتماعی، رابطه معناداری وجود دارد. رابطه دین داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر و پسر متفاوت نیست. دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر دین دار هستند، اما تفاوت معناداری در حمایت اجتماعی آنان وجود ندارد. برخورداری از حمایت اجتماعی یکی از مؤلفه های بسیار مهم در بهداشت روانی افراد است. بنابراین با توجه به نتیجه تحقیق حاضر، تقویت روحیه دین داری دانشجویان و آشنایی کامل با آموزه های دینی میتواند در فراهم کردن حمایت اجتماعی برای آنها مؤثر باشد.
هوش معنوی و بهزیستی فاعلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با بهزیستی فاعلی انجام شده است. بدین منظور، 377 دانشجو و طلبه به پرسش نامه خودسنجی هوش معنوی، مقیاس شادی فاعلی، و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ داده اند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون t، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که هوش معنوی با هر دو بعد بهزیستی فاعلی (شادی و رضایت از زندگی) رابطه مثبت دارد. تولید معنای شخصی قویترین همبسته و بهترین پیش بینی کننده بهزیستی فاعلی بوده است. سطح رضایت از زندگی زنان بالاتر از مردان، و هوش معنوی طلاب بالاتر از دانشجویان گزارش شده است. این یافته ها نشان میدهد که تواناییهای ذهنی مرتبط با دین داری و معنویت، به ویژه توانایی تولید معنای شخصی، نقش مثبتی در بهزیستی فاعلی دارند. تفاوت های زنان و مردان، و دانشجویان و طلاب در هوش معنوی و بهزیستی فاعلی بحث شده است.
ارائه مدل درخت ارزیابی فازی برای بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان و انتخاب سیستم ارزیابی مناسب برای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل درخت ارزیابی فازی برای بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان و انتخاب سیستم ارزیابی مناسب برای دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی می باشند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در این مقاله سعی شده است برای جلوگیری از تبعات ناشی از نظام ارزیابی نامطلوب در دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی، مدل درخت فازی را جهت بررسی روش های ارزیابی عملکرد کارکنان ارائه دهیم و بر اساس این مدل روش ارزیابی عملکرد مناسب برای هر یک از واحدها را انتخاب نمائیم. برای این کار ابتدا عوامل مؤثر در تعیین روش ارزیابی عملکرد (اندازه واحد، پویایی واحد، سطوح مختلف در سلسله مراتب و فرهنگ سازی و آموزش) را مشخص کردیم و با استفاده از این عوامل به بررسی روش های ارزیابی عملکرد کارکنان پرداختیم. با استفاده از دانش اخذ شده از نظرات اساتید دانشگاه و مسئولین جذب منابع انسانی واحدها، پایگاه دانش ایجاد شده و با بکارگیری الگوریتم و مجموعه های فازی، مدل درخت فازی ارائه گردیده است. سپس با توزیع پرسشنامه مقادیر هر یک از متغیرهای مورد بررسی (عوامل مؤثر در تعیین روش ارزیابی عملکرد) برای هر یک از واحدهای مورد مطالعه تعیین شده و در نهایت با استفاده از این مقادیر کسب شده اولویت روش های ارزیابی عملکرد برای هر یک از واحدها مشخص شده است. در مرحله بعد با استفاده از تصمیم گیری چند معیاره فازی اولویت انتخاب روش های ارزیابی برای هر یک از واحدها را بر اساس ارزش تصمیم (مقدار تامین اهداف) مشخص گردیده است.
گام به گام تا موفقیت
پاسخ به درمان در سالمندان و معلولین مبتلا به انگل های روده ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در جستجوی درک روابط معنادارمیان کارکردها و توانمندسازی روان شناختی سازمان مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر اساس نظریه اسپریتزر (1995، 1996) و با هدف بررسی رابطه عوامل مرتبط با کارکردهای روان شناختی سازمان مدرسه و توانمندسازی روان شناختی انجام شد.تعداد 250 نفر از مدیران مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند.ابزار سنجش عبارت بود از دو پرسشنامه: پرسشنامه اول ناظر برسنجش توانمندسازی روان شناختی (اسپریتزر، 1995) و پرسشنامه دوم مربوط به سنجش کارکردهای روان شناختی مدرسه. یافته های این پژوهش با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری به دست آمد.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که:
الگوی پیشنهادی از برازش لازم برخوردار است تا جایی که شاخص های نیکویی برازش حاکی از برازش نسبتاً خوب الگو با داده های قابل مشاهده بود. یافته های پژوهش حاضرنشان داد به رغم این که وجود متغیر میانجی شرایط بهتری را برای مدل فراهم می سازد، توانمندسازی به عنوان یک متغیر مستقل با کارکردهای روان شناختی رابطه مستقیم دارد. براین پایه ، توانمندسازی روان شناختی نقش مؤثری در تبیین واریانس کارکردهای روان شناختی دارد. شناسایی کارکردهای روان شناختی به عنوان یک سازه با نشانگرهای چهارگانه (جومشارکتی، تغییر و نوآوری ، کارتیمی و تعهد) یکی از یافته های مهم دیگر پژوهش حاضر بود و می توان گفت کارکردهای روان شناختی یک مفهوم چند بعدی است.
تأثیر آموزش خودگویی واقع گرایانه بر افزایش رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش خودگویی واقع گرابانه بر رضایت زناشویی زنان می پردازد.روش آزمایش در این پژوهش شامل زنان 20 تا 40 ساله مراجعه کننده به پایگاه فرهنگی مسجد امام حسین در سه ماهه اول سال 1387 می باشد. روش نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود . برای انتخاب نمونه از جامعه آماری مورد نظر 20 نفر به صورت تصادفی ار افراد مراجعه کننده به پایگاه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ((n=10 و گروه کنترل ((n=10 قرار گرفتند. پرسسشنامه رضایت زناشویی به طور همزمان برای دو گروه اجرا شد .آموزش فن خودگویی واقع گرایانه بر گروه آموزش اجرا شد. از جلسه ی دوم 2 نفر از اعضا گروه آزمایش از ادامه ی کار منصرف شدتد .به این ترتیب با حذف تصادفی دو نفر از اعضای گروه کنترل 8 نفر باقی ماندند.پس از پایان جلسات آموزشی پرسشنامه رضایت زناشویی برای دو گروه اجرا شد . پس از پایان تحقیق اعضای گروه کنترل نیز در دوره های آموزشی شرکت کردند.
پژوهش از نوع طرحهای آزمایشی (طرح پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل ) بود. روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی بودو از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید .نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که آموزش خودگویی واقع گرایانه بر افزایش رضایت زناشویی و مولفه های آن موثر بوده است.
واژه های کلیدی:
تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد والدین و خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مفهوم خداوند در کودکان و نقش چهره های دلبستگی در پیدایش و تحول این مفاهیم، به ویژه در دهه های اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد مادر، پدر و خداوند طراحی و اجرا گردید. در این پژوهش که از نوع علی ـ مقایسه ای است، از میان کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی نواحی چهارگانه شهر شیراز، تعداد 126 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سه مقیاس افتراق معنایی آزگود در مورد ادراک کودک از پدر، مادر و خداوند جهت جمع آوری داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد بین کودکان دارای تجربه طلاق والدین، کودکان دارای تجربه فوت والدین و کودکان عادی از نظر اندازه های مربوط به ادراک خداوند، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر، ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که کودکان دارای تجربه فقدان، خداوند و پدر و مادر را کمتر واجد صفات مهرورزانه توصیف می کردند. این تفاوت بین گروه-ها در اندازه های مربوط به ادراک خداوند و ادراک صفات مهرورزانه خداوند، بین گروه های عادی با گروه فوت والدین و در اندازه های ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بین گروه های عادی و گروه دارای تجربه طلاق والدین نیز بود. هم-چنین، در اندازه های ادراک خداوند، ادراک پدر، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بر اساس آن که کودک با چه کسی زندگی می کرد، بین گروه ها تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج این مطالعه همسو با الگوی تطابقی دلبستگی به خداوند نشان می دهد، دلبستگی کودک به ویژه به پدر، در نتیجه فقدان با اضطراب همراه بوده و به دلبستگی به خداوند نیز تسری می یابد. در نتیجه، کودک والدی را که از دست داده، و به دنبال آن خداوند، را کمتر واجد ویژگی های مهرورزانه تلقی می نماید.
تقابل فرایندهای خودشناختی با «آستانه گذری»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «آستانه گذری» با فرآیند های هشیاری که در فعالیت های لوب پیشانی، ریشه دارند، و با توجه به نقش جنسیت انجام گرفته است. بدین منظور 266 دانشجو علاوه بر مقیاس «آستانه گذری» به پرسشنامه های فرایندهای خودشناختی، شامل بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و خودمهارگری پاسخ داده اند. تحلیل داده ها نشان میدهد که زنان در «آستانه گذری» نمره های بالاتری دارند. همچنین ارتباط فرایندهای خودشناختی با هم مثبت و قوی بوده، اما نمره های آزمودنیها در مقیاس «آستانه گذری» با فرایندهای خودشناختی، رابطه منفی دارد. بر پایه این یافته ها «آستانه گذری» به عنوان گونه ای از هشیاری که در ناحیه گیجگاهی ریشه دارد، با فرایندهای خودشناختی به عنوان هشیاریهای مرتبط با ناحیه پیشانی، رابطه تقابلی دارند. بالاتر بودن نمره زنان در «آستانه گذری»، توجیهی برای بالاتر بودن گرایش های معنوی آنان است.
فرا انگیزش ها و ویژگیهای افراد خود شکوفا در سرداران شهید استان کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگیهای افراد خودشکوفا در سرداران شهید استان کرمان تدوین شده و بدین منظور 75 زندگینامه این سرداران با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که 8/65٪ از سرداران شهید، فرا انگیزش های مزلو را دارند که بیشترین فرا انگیزش ( 6/87) مربوط به حقیقت و نیکویی و کمترین آن 24٪ مربوط به فراانگیزش یگانگی است. همچنین 7/63٪ از سرداران شهید ویژگیهای افراد خود شکوفا را داشته که بیشترین آن 100٪ مربوط به تجربه های اوج و عارفانه و کمترین آن مربوط به ویژگی مقاومت در برابر فرهنگ مسلط 32٪ است. همچنین ضریب همبستگی بین فرا انگیزش ها و ویژگیهای افراد خود شکوفا 9/68٪ است.
مقایسه میزان خودانضباطی و سطوح آن در شرایط کاری مختلف در بین کارکنان تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودانضباطی عبارت است از توانایی انجام کار درست حتی زمانی که کسی اهمیتی به پیامد اشتباه ندهد، و هدف پژوهش حاضر مقایسه خودانضباطی و سطوح آن بین کارکنان تولیدی یک کارخانه صنعتی با توجه به شرایط کاری آن ها است. روش پژوهش پس رویدادی از نوع علی مقایسه ای است. نمونه تحقیق300 شرکت کننده بودند که به طور خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودانضباطی است که ضریب همسانی درونی نمره کل آن 83/0 بدست آمد. F محاسبه شده در سطح 01/0 برای متغیرهای خودانضباطی کل، سطح غیراخلاقی و سطح چسبندگی معنیدار بود. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که گروه دارای شرایط کاری سبک نسبت به گروه های شرایط کاری سنگین، خودانضباطی بیشتری داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که خودانضباطی با تغییر شرایط کاری تغییر کرد. فراهم آوردن شرایط کاری مناسب در سازمان ها، میتواند به افزایش خودانضباطی در افراد کمک کند.
رابطه میزان استفاده از اینترنت و نحوه به کارگیری آن با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate relationship between rate of internet use and the type of its use with academic performance of the students in Islamic Azad University of Zanjan. To reach this goal, in addition to theoretical studies and investigating research literature, data were collected by a researcher-made questionnaire. Experts approved the validity of the questionnaire and the reliability was estimated by Cronbach Alpha 0/88. The statistical population consisted of 12,309 Islamic Azad University undergraduate students, 364 people of whom were selected as the sample based on Cochran formula and through stratified random sampling method. The research method was an applied one in terms of purpose, and a correlation one as far as data gathering is concerned. Data analysis was performed through descriptive and inferential statistics. The results showed that there was a positive correlation between internet use and academic performance of undergraduate students in Islamic Azad university of Zanjan. In addition, there was a positive correlation between the way to use internet in three aspects, that is, recreational, communicational, and educational aspects and the academic performance of the students.
پیش بینی سرسختی خانواده توسط فراغت و انجام فرائض دینی در منزل با واسطه گری کیفیت ارتباط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با گسترش نگرانی ها از آمار طلاق و گسست پیوندهای خانوادگی، مشاوران و متخصصان خانواده نیاز بیشتری به فهم عوامل مؤثر بر مفاهیمی همچون سرسختی خانواده احساس می کنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی فراغت خانواده و انجام فرائض دینی در منزل در سرسختی خانواده و همچنین نقش واسطه ای کیفیت ارتباط خانواده در روابط بین متغیرهای پیش بین و ملاک انجام گرفته است. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی است. به همین منظور 125 نفر از ساکنین شهرستان کرمانشاه به روش نمونه گیری جامعه ی در دسترس برای تکمیل پرسشنامه های فراغت خانواده ((FLAP و فعالیت های دینی در منزل(FAITHS) و کیفیت ارتباط (FCS) و سرسختی خانواده (FHI) انتخاب شدند. پس از گردآوری داده ها از همبستگی پیرسون و همچنین رگرسیون متوالی همزمان (روش بارون و کنی) برای آزمون فرضیه ها ی تحقیق استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند به طور معناداری سرسختی خانواده را تبیین کرده و کیفیت ارتباط در خانواده نیز در این میان نقشی واسطه ای را ایفا کند. نتایج: می توان چنین استنباط کرد که التزام خانواده های ایرانی به فعالیتهای فراغتی و همچنین انجام دسته جمعی برخی فرائض دینی در منزل علاوه بر اینکه موجب افزایش کیفیت ارتباط در خانواده می شود، می تواند تا حدودی از گسستگی خانواده در هنگام رویارویی با سختی ها و چالش های فراروی جلوگیری کرده و پایداری و استقامت آنها را افزایش دهد#,