فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز انجام شده است. در این پژوهش،360 نفر از دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیرازدر رده ی سنی 17 تا 19 سال (240 دختر و 120 پسر)، در سال تحصیلی 89-88 که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به کمک پرسشنامه ی فراشناخت ولز و کارت رایت هاتون (2004)، پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای راجر، جارویس و نجاریان (1993)، ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروههای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین راهبردهای فراشناختی و پرخاشگری و هم چنین، بین راهبردهای فراشناختی و شیوه های مقابله با استرس در سطح 01/0 p
عوامل موثر بر یادگیری الکترونیکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تأکید بر یادگیری مستمر کارکنان از راه های مناسب برای کسب مزیت رقابتی پایدار است. در وضعیت رقابتی و مبتنی بر میزان هزینه به فایده، یادگیری الکترونیکی بهترین گزینه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل فردی، شغلی، سازمانی و آموزشی و تعیین میزان تاثیرگذاری آنها بر یادگیری های الکترونیکی بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی در کارکنان صنایع ارتباطی پایاگستر که طی سال های 90-1389 تحت پوشش آموزش های الکترونیکی قرار گرفتند انجام شد. 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته 2بخشی استفاده شد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS 18 و روش تحلیلی عامل اکتشافی به عنوان روش تحلیل چندمتغیره و وابسته بهره گرفته شد.
یافته ها: مهم ترین متغیر تاثیرگذار بر یادگیری های الکترونیکی از دیدگاه کارکنان، اعتقاد به آموزش مداوم و کم اهمیت ترین متغیر، ارایه گواهینامه آموزشی بود. حمایت مدیریت از آموزش الکترونیکی و کاربری آسان دوره ها دارای بیشترین بار عاملی (967/0) و توجه به ویژگی های سازمان و کارکنان در تدوین دوره ها دارای کمترین بار عاملی (504/0) بود. 4 عامل اصلی در مجموع 92/69% واریانس کل را تبیین کردند.
نتیجه گیری: عوامل فردی، شغلی، سازمانی و آموزشی بر یادگیری الکترونیکی موثر است.
سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی اساسی، دارای تأثیر همه جانبه ی جسمی و روان شناختی بر روی مبتلایان به آن اختلال می باشد. از جمله حوزه های این تأثیر که در روابط درون فردی و بین فردی مبتلایان نقش حایز اهمیتی دارد، سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی است. هدف مطالعه حاضر بررسی سبک های ابراز هیجان و تأثیر آنها بر راهبردهای فراشناختی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد- شاهد که در پاییز 1388 در شهر سمنان انجام شد، تعداد 47 بیمار با تشخیص افسرگی اساسی بر اساس معیارهای DSM IV-TR دچار اختلال افسردگی اساسی به صورت پی در پی انتخاب و با 40 نفر به عنوان گروه شاهد از میان دانشجویان بومی دانشگاه سمنان که هیچ نشانه ای از افسردگی نداشتند، مقایسه شدند. کلیه ی آزمودنی ها به کمک پرسشنامه های فراشناخت، ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، بین باورهای فراشناختی و سبک های ابراز هیجان افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و دانشجویان غیر افسرده، تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0 >P ). همچنین، مؤلفه های ابراز هیجان منفی، نشخوار یا مرور ذهنی، دوسوگرایی در ابراز هیجان مثبت و دوسوگرایی در ابراز استحقاق و سایر مؤلفه های باورهای فراشناختی، بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معنی دار داشتند (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش به نظر می رسد ناکارامدی افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، مربوط به چگونگی باورهای فراشناختی و نحوه ی ابراز هیجانشان می باشد. بنابراین، با توجه به این که بیماران یاد شده، به تحریف وقایع و پدیدهها می پردازند و از طرفی فاقد مهارت های مورد نیاز برای تعبیر احساسات خود هستند، در کشمکش درونی بین نحوه ی باورهای فراشناختی و ابراز هیجان گرفتار شده، نه تنها در درک احساسات خود با مشکل مواجه می شوند، بلکه طی پردازش هیجانی از تمایلاتشان برای عمل بر اساس هیجان، خودآگاهی دقیقی ندارند.
رابطه بین کمال گرایی و سبک های شناختی در دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی کمال گرایی با سبک های چندگانه شناختی شامل؛ تفکر سازنده، مقابله عاطفی، مقابله رفتاری، تفکر خرافاتی، تفکر طبقه بندی شده، تفکر اسرارآمیز و خوش بینی ساده لوحانه بود. در این مطالعه 330 دانش آموز دختر دبیرستانی در شهر کرج به روش نمونه گیری خوشه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند، پرسش نامه های کمال گرایی (تری شورت، 1995) و تفکر سازنده (اپستین و می یر، 1994) برای نمونه انتخاب شده اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین کمال گرایی مثبت با سبک های شناختی رابطه مستقیم و معنادار و بین کمال گرایی منفی با سبک های شناختی رابطه معکوس معنادار وجود دارد. در کمال گرایان مثبت بین مقابله عاطفی با مشکلات، مقابله رفتاری با مشکلات و خوش بینی رابطه مستقیم معنادار و بین تفکر اسرارآمیز و تفکر طبقه بندی شده رابطه معکوس معنادار وجود داشت و بین تفکر کلی سازنده و تفکر خرافاتی رابطه معنادار وجود نداشت. کمال گرایی منفی با تفکر کلی سازنده و تمام زیرمقیاس های آن رابطه معکوس معنادار و با خوش بینی رابطه معنادار نداشت. یافته های پژوهش نشان داد که کمال گرایان مثبت از تفکر مثبت برخوردار بوده و به شکل فعالانه در قالب روش های رفتاری و عاطفی به حل مشکلات خود می پردازند و از تفکرات منفی دوقطبی، خرافاتی و اسرارآمیز پائین و خوش بینی بالایی برخوردارند و در مقابل کمال گرایان منفی از تفکر مثبت برخوردار نبوده و از روش های عاطفی و رفتاری در مقابله با مشکلات استفاده نمی کنند. اما از تفکرات مخرب هم خود را دور نگه می دارند و میزان خوش بینی آن ها بسیار پائین است. در کل نتایج بدست آمده در کمال گرایان منفی نشان دهنده ناسازگاری هایی در روش های مقابله با مشکلات و الگوهای فکری بوده و کمال گرایان مثبت به شیوه ای مناسب با مشکلات خود رویارویی می کنند.
بررسی روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: درمرور دیدگاه های موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمی شود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و لیزرل انجام گردید. نمونه شامل 120 دانشجوی دانشگاه های شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش: شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، مقیاس کنارآمدن لازاروس و مقیاس خودکارآمدی شرر بود که شاخص های روان سجی آن ها مورد تأیید قرارگرفت. یافته ها: بر پایه تحلیل های روش رگرسیون بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن ارتباط درونی مثبت و معنی داری وجود داشت. این روابط بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان منفی و معنی داری بود. مدل های برازنده شده لیزرل نیز نشان داد که بین خلاقیت و خودکارآمدی با سلامت روان از یک طرف و خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان از طرف دیگر روابط درونی منفی و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری : از مجموع تحلیل های روابط ساختاری می توان نتیجه گرفت که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن از قدرت پیش بینی کنندگی قابل قبولی برای سلامت روان برخوردار هستند.
هوش عمومی یا سرعت پردازش اطلاعات
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک عملکرد شناخت و تولید تجربه های هشیارانه ی ما درباره ی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثر بخشی این نوع از درمان در بهبود بیماران دچار افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.
مواد و روش ها: این مطالعه بر روی سه بیمار از مرکز مشاوره دانشگاه تبریز در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی 8 جلسه،انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بکBDI و باورهای فراشناختیMCQ ,PBRS ,NBRS بود.
یافته ها: درمان تغییرات قابل توجهی در علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران افسرده ایجاد کرد و موجب بهبودی در علائم هر سه بیمار شد همچنین نتایج درمانی تا دوره ی پیگیری ادامه یافتند.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم برآن تمرکز می کند، می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی موثر باشد.
بررسی مهارتهای زبانی - شناختی کودکان دوزبانه با زمینه های اقتصادی - فرهنگی متفاوت
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسی تفاوت مهارتهای زبانی- شناختی دانش آموزان دو زبانه ای است که زمینه های اقتصادی- اجتماعی گوناگونی دارند. در این بررسی، دو دیدگاه مورد نظر بوده است: اول، نظریه ویگوتسگی درباره رشد شناختی عمومی که در مورد یادگیری زبان کاربرد دارد؛ دوم، نظریه برنشتاین درباره طبقه اجتماعی و تفاوتهای کیفی گفتاری. در این پژوهش تفسیرهای نظری مناسبی پیشنهاد می شود تا اثرات متفاوت رفتارهای شناختی در یادگیری زبان دوم مشخص گردد. افزون بر این، یادگیری زبان دوم در چارچوب اجتماعی مورد بحث قرار می گیرد. آزمودنیهای این مطالعه شامل 205 دانش آموز کلاس اول دبستانهای دولتی شهر ارومیه اند. سن این کودکان بین شش سال و شش ماه تا هشت سال و شش ماه بوده است. زبان مادری این کودکان، ترکی یا کردی است، در مدرسه به زبان فارسی تعلیم می بینند، و از طبقات مختلف اجتماعی و اقتصادی انتخاب شده اند.
آزمون توانایی زبان فارسی (آزمون توانایی نوشتن واژگان) برای کودکان دوزبانه به کار گرفته شده است. نتایج این مطالعه شواهد مستدلی دال بر رابطه طبقه اجتماعی با رشد زبانی- شناختی ارائه داده و حاکی از آن است که تجارب اولیه کودک در شبکه خانواده و گروه اجتماعی می تواند در ساختار رشد شناختی و زبانی تاثیر گذار باشد. در عین حال، یافته های پژوهش حاضر شواهد مستدلی در مورد ارتباط فرهنگ و رشد زبانی- شناختی ارائه نداد. یعنی، با وجود تفاوتهای فرهنگی میان کردزبانان و ترک زبانان در منطقه، میزان کسب دانش فارسی نزد این دو گروه از کودکان تفاوتی آماری در برنداشته است. مهمترین نتیجه این مطالعه بر این نکته تاکید دارد که منابع آموزشی در دسترس، تا چه اندازه امکان دارد پیشرفت آموزشی در زبان دوم کودکان دو زبانه را تحت تاثیر قرار دهد. کودکانی که فرصت گذراندن دوره های قبل از دبستان را داشته اند توانایی یادگیری دانش زبان فارسی آنان به مراتب بیشتر از کودکانی بود که چنین فرصتی را در اختیار نداشته اند.
"
بررسی تأثیر آزمایشگاه مجازی و واقعی بر یادگیری و یادداری در درس فیزیک و آزمایشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برگزاری آزمایشگاه مجازی و واقعی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر رشته ریاضی و فیزیک در درس فیزیک و آزمایشگاه می باشد. نمونه پژوهش از میان دانش آموزان دختر رشته ریاضی و فیزیک سال سوم مقطع دبیرستان شهر مشهد که در نیمسال دوم سال تحصیلی 90-1389 مشغول به تحصیل بوده اند انتخاب و محتوای درسی الکتریسیته در نظر گرفته شده است. نمونه مورد نظر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و شامل 30 نفر بودند که در قالب دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون– پس آزمون و پیگیری دو گروهی می باشد. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارتند از آزمون یادگیری و آزمون یادداری که محقق ساخته بوده و در سه نوبت به صورت پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری (پیگیری) برگزار گردید. ضریب روایی محتوایی آزمون پیشرفت تحصیلی برابر با 68/. می باشد که با نظر اساتید و کارشناسان ذیربط مورد تأیید قرار گرفت. همچنین ضریب پایایی، با روش آلفای کرونباخ برابر با 79/.= α و با روش دونیمه سازی 73/. به دست آمد. نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه دو گروه از نظر میزان یادگیری و یادداری نشان داد که، بین میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر در درس «فیزیک و آزمایشگاه» سال سوم مقطع دبیرستان در دو گروه آزمایشگاه مجازی و آزمایشگاه واقعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نیز نشان داد که، تنها عامل تکرار اندازه گیری، معنادار است و افراد، بدون توجه به اینکه در کدام گروه قرار گرفتند، در پس آزمون و پیگیری، پیشرفت قابل توجهی نسبت به پیش آزمون داشتند.
مطالعه سبک های یادگیری در دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه دوره راهنمایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی و جنسیت
حوزههای تخصصی:
"هدف از اجرای پژوهشی که مبنای نگارش مقاله حاضر است، مطالعه و مقایسه سبک های یادگیری در دانش آموزان دوزبانه (ترک زبان و کردزبان) و یک زبانه (فارس زبان) و بررسی احتمال وجود رابطه بین سبک های یادگیری با عوامل پیشرفت تحصیلی و جنسیت بود. به این منظور پرسش نامه سبک های یادگیری فلدر ـ سولومان در مورد 720 دانش آموز دختر و پسر پایه های اول، دوم، و سوم دوره راهنمایی مدارس دولتی در سال تحصیلی 81 ـ 80 ، شامل 240 دانش آموز دختر و پسر دو زبانه کردزبان، 240 دانش آموز دختر و پسر دو زبانه ترک زبان، و 240 دانش آموز دختر و پسر یک زبانه فارس زبان، به ترتیب، در شهرهای سنندج، تبریز، و تهران اجرا شد و نتایج حاصل با استفاده از آمارهای تحلیل واریانس چندمتغیری و روش همبستگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. این پژوهش نشان داد که:
الف) بین سبک های یادگیری دانش آموزان دو زبانه (ترک زبان و کردزبان) و دانش آموزان یک زبانه (فارس زبان) تفاوت وجود دارد، این گونه که دانش آموزان یک زبانه، در مقایسه با دانش آموزان دوزبانه، از سبک یادگیری شهودی و دیداری برخوردارند؛ در حالی که دانش آموزان دو زبانه، در مقایسه با دانش آموزان یک زبانه، سبک یادگیری حسی و کلامی دارند.
ب) بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی دار وجود ندارد.
پ) بین سبک های یادگیری دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؛ به گونه ای که سبک یادگیری پسران از نوع دیداری و کلی است؛ در حالی که سبک یادگیری دختران از نوع کلامی و متوالی است.
"
بررسی رابطه بین شیوه های حل مسئله و سلامت روانشناختی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
ماهیت و فرایند به کارگیری استراتژی های فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ماهیت و فرایند به کارگیری استراتژی های فراشناختی در ارتباط با موقعیت های آموزش زبان انگلیسی شامل نظامهای دموکراتیک- نیمه دموکراتیک و اقتدار ملی در نظام آموزش عالی ایران بوده است، بدین معنا که آیا به کارگیری استراتژی های مذکور از منظر فراوانی و نوع تحت تاثیر موقعیت یادگیری قرار می گیرند یا نه. ضمنا تلاش گردید تا موضوع از زاویه بررسی کمی و کیفی بعنوان دو رویکرد متداول انجام تحقیقات علمی نیز مورد مطالعه قرار گیرد. براین اساس دو فرضیه مطرح و به شیوه تجربی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصله را در دو مقوله موقعیت- محور به کارگیری استراتژی های مذکور و روش- محور تحلیل داده ها می توان تقسیم بندی کرد و نتایج حاصله موید تاثیر نسبی موقعیت های یادگیری و ماهیت مکمل و مانعه الجمع نبودن دو روش تحقیق بوده و معلوم گشت که نظام آموزشی استوار بر اصول اعتدالی زمینه رشد بیشتری را فراهم می آورد و اکتفا صرف به روش تحقیق کمی نمی تواند همیشه نتایج قانع کننده ای را ارایه دهد.این تحقیق دارای کاربردهای نظری و عملی نیز می باشد به طوری که از حیث نظری معلوم گشته که (1) استراتژی های فوق یک سازه یک بعدی است، (2) استراتژی های فراشناختی مرتبط با استراتژی های شناختی است، (3) استراتژی های فراشناختی پارامترهای متفاوتی را در موقعیت های مختلف نشان می دهند و (4) استراتژی های فراشناختی ماهیتی پیچیده دارند که نیازمند بررسی بیشتر می باشد. از نظر کاربرد آموزشی نیز واقعیت تعدد در نظام آموزش زبان انگلیسی در ایران تایید شد که این وضعیت بر کل فرایند یادگیری زبان های خارجی اثر می گذارد. براین اساس افق های جدیدی در سطح کلان آموزشی شامل سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزشی زبان های خارجی در سطح ملی و همچنین در مقیاس خرد یعنی مدیریت کلاسی و اجرای برنامه ها و سیاست های آموزشی گشوده می شود.
باورهای فراشناختی و سلامت عمومی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم در برگیرنده ی دانش، فرآیندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت و یا کنترل می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط باورهای فراشناختی با سلامت عمومی دانشجویان انجام شده است.روش کار: تعداد 100 نفر (56 دختر و 44 پسر) از دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه آزاد کرج به صورت تصادفی خوشهای انتخاب و علاوه بر سئوالات دموگرافیک به پرسش نامهی باورهای فراشناختی ولز و کارترایت و پرسشنامه ی سلامت عمومی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد.یافته ها: بین نمرات افراد در مقیاسهای باورهای فراشناختی و سلامت عمومی همبستگی مثبت معنیداری وجود داشت به عبارتی با افزایش نمره
ی فرد در مقیاس فراشناختی، وضعیت سلامت عمومی وی بدتر می شد. هم چنین نمره ی کلی با نمرات افراد در ابعاد کنترل ناپذیری و خطر، باورهای ثبت درباره ی نگرانی، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار رابطه ی معنی داری داشت (001/0P<) ولی با نمره ی عامل وقوف شناختی رابطه ی معنیداری نداشت. بهترین پیش بینی کننده ی وضعیت سلامت عمومی، نمره ی فرد در عامل فراشناختی کنترل ناپذیری و خطر بود.نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل موثر در وضعیت سلامت روانی هستند و می توان با تغییر فراشناختهایی که شیوههای ناسازگارانه ی فکرات منفی را زیاد میکنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد.
"
بررسی رابطه ابعاد فراشناخت عاطفی و جهت گیری هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم ارتباط میان شناخت، فراشناخت، عواطف، انگیزش و فرآیندهای انگیزشی درونی از مسایل مطرح در روانشناسی تربیتی است. به اعتقاد برخی از محققین عواطف به عنوان فرآیندی پویا در هر لحظه شناخت، احساس، و فرآیندهای انگیزشی را ترکیب و آنها را با فرآیندهای یادگیری یکی می نماید. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد مختلف فراشناخت عاطفی بر روی جهت گیری هدف می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 167 نفر دختر و پسر دانشگاه شیراز بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش ابعاد فراشناخت عاطفی از پرسشنامه فراشناخت ولز (1995) و جهت سنجش جهت گیری هدف نیز از پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (2001) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی و پایایی نیز با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که بعد باورهای منفی درباره کنترل پذیری تفکر و خطرات مربوط به نگرانی پیش بینی کننده هدف عملکرد - اجتنابی می باشد. همچنین بعد فرآیندهای شناختی پیش بینی کننده هدف تسلط - رویکردی بوده و بعد باورهای مثبت درباره نگرانی پیش بینی کننده اهداف عملکرد - اجتنابی و عملکرد - رویکردی می باشد. بعد نیاز به کنترل افکار نیز پیش بینی کننده هدف تسلط - اجتنابی است.
اثر محتوای عاطفی تکالیف بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: بهمنظور بررسی تفاوت تاثیر رویدادهای خوشایند و ناخوشایند در حافظه، این پژوهش به بررسی تاثیر محتوای عاطفی تکالیف بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار دانشجویان پرداخت. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی است و با انتخاب و تخصیص تصادفی 90 نفر از دانشجویان بهصورت انفرادی اجرا شد. به هر آزمودنی یکی از تکالیف دارای بار عاطفی مثبت، خنثی یا منفی داده شد. سپس با دو روش برای سنجش حافظه آشکار و حافظه ناآشکار، میزان یادآوری تکالیف عاطفی اندازهگیری شد. یافتهها: تکلیف عاطفی (مثبت، منفی و خنثی) تاثیر متفاوتی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار داشتند. در حافظه آشکار، بهترین عملکرد مربوط به تکالیف عاطفی مثبت و کمترین عملکرد حافظه، در تکلیف منفی بود. عملکرد حافظه ناآشکار در هر دو نوع تکالیف عاطفی مثبت و منفی بهتر از تکلیف خنثی بود.
نتیجهگیری: حافظه آشکار نسبت به مسایل عاطفی مثبت و خوشایند بیشترین کارآیی را دارد؛ کمترین میزان کارآیی حافظه مربوط به مسایل عاطفی ناخوشایند و منفی است. در حافظه ناآشکار خوشایند (مثبت) یا ناخوشایند (منفی) بودن مسایل عاطفی موجب بهتر بهخاطر سپردن اطلاعات میشود، اما مطالبی که دارای محتوای خنثی هستند، کمترین میزان تاثیرگذاری را بر حافظه ناآشکار دارند."
تاثیر القای خلق بر سوگیری حافظه ی آشکار با توجه به سیستم های مغزی رفتاری: تحلیل مبتنی بر تئوری تشخیص علامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر القای خلق بر سوگیری حافظه ی آشکار [زمان واکنش، سوگیری پاسخ ( ) و حساسیت پاسخ ( )] در افراد با حساسیت بالای BAS، BIS بود. ابتدا 527 نفر از دانشجویان، پرسشنامه ی BAS و BIS را به همراه تعدادی سوال برای کنترل برتری جانبی دست تکمیل نمودند. سپس براساس نمره ی استاندارد (z) 25 نفر آزمودنی با حساسیت بالای BAS، 25 نفر با حساسیت بالای BIS و 25 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابتدا واژه ای هیجانی به آزمودنی ها ارائه شد تا آنها را به خاطر بسپارند. سپس نیمی از آزمودنی-های هر گروه در معرض القای خلق شاد و نیم دیگر در معرض القای خلق غمگین قرار گرفتند. در مرحله ی بعد واژه های هیجانی قبلی به همراه یک سری کلمات دیگر به آزمودنی ها ارائه شد تا آنها را بازشناسی نمایند. قبل از تجزیه و تحلیل آماری، ابتدا شاخص های سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ بر مبنای نظریه ی تشخیص علامت محاسبه گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که افراد با BIS بالا در شرایط القای خلق غمگین در مقایسه با BAS بالا و گروه کنترل واژه های دارای بار هیجانی منفی را سریع تر بازشناسی می کنند اما در مورد افراد با BAS بالا در موقعیت های القای خلق تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. در مورد حساسیت پاسخ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج مربوط به مولفه سوگیری پاسخ نشان داد که میانگین برای واژه های منفی در گروه BIS به طور معناداری پایین تر از گروه BAS و کنترل بود؛ یعنی این افراد در بازشناسی واژه های منفی راهبرد سهل گیرانه ای را اتخاذ می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوار فکری و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی از درمان های موج سومی هستند که اثربخشی آن ها در دامنه ای از اختلال های روانی مختلف آزمون شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوارفکری و اجتناب تجربه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. به این منظور با استفاده از فراخوان، از دانشجویان برای شرکت در جلسات گروه درمانی دعوت شد. 28 نفر از افراد با نشانه های افسردگی طبق نمره برش پرسشنامه افسردگی بک (28-10) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن 15 نفر و درمان فراشناختی 13 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی بک(بک و همکاران)، مقیاس باورهای فراشناختی مثبت درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو و ولز) ، مقیاس باورهای فراشناختی منفی درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو ، ولز و منیا) و پرسشنامه پذیرش و عمل- نسخه دوم(بوند و همکاران) قبل و بعد از درمان اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه تک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان فراشناختی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن تأثیر بیشتری در کاهش باورهای مثبت (05/0 >P) و منفی (05/0 >P) فراشناختی درباره نشخوار فکری دارد. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن اثربخشی بیشتری در کاهش اجتناب و افزایش پذیرش داشت (01/0P<). به این ترتیب یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده اثربخشی بیشتر درمان فراشناختی برای باورهای مثبت و منفی فراشناختی درباره نشخوار فکری و اثربخشی بیشترشناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی هستند. امید است پژوهش های آینده مکانیزم های اثربخشی دو درمان مذکور را روشن تر کنند. کلید واژه ها