هدف: تحقیق حاضر به بررسی سوگیری حافظه ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی و افراد بهنجار پرداخته است.
روش: تحقیق حاضر نوعی پژوهش مقطعی بود، بدین منظور 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 20 نفر افراد بهنجار با دامنه سنی 18 تا 52 سال انتخاب شدند. هر سه گروه آزمودنی بر اساس متغیر های سن، جنس و سطح تحصیلات همتاسازی شده، توسط آزمون تکمیل ریشه کلمه (سوگیری حافظه ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مواد هیجانی شامل مجموعه ای از ریشه لغات در قالبی مبهم بود که می توانست توسط آزمودنی به شکل خنثی و یا هیجانی منفی تکمیل گردد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که افراد مبتلا به اختلالات بالینی افسردگی اساسی و اضطراب منتشر نسبت به گروه هنجار لغات را بیشتر به شکل هیجانی منفی تکمیل نمودند که حاکی از وجود سوگیری حافظه ضمنی در دو گروه بالینی بود.
نتیجه گیری: نتایج همسو با پیشینه پژوهشی و همچنین در مورد اختلال افسردگی اساسی در راستای رویکرد باور (1987)، و همچنین در اختلال اضطراب منتشر در راستای مدل آیزنک و کین (2000) و باور (1987) می باشد.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر شادمانی دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه شهر اصفهان از نظر مدیران و مربیان پرورشی بود. به منظور محدود کردن مساله، صرفا عوامل روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. برای دستیابی به هدف پژوهش از بین مدیران و مربیان پرورشی شهر اصفهان تعداد ...
در این پژوهش، رابطه الگوی پنج عاملی شخصیت با احساس شادکامی در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران مورد بررسی قرار گرفت. افراد شرکت کننده در نمونه تحقیق شامل 569 نفر (356 دانشجوی دختر و 213 دانشجوی پسر) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز برگزیده شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش، دانشجویان مورد نظر به وسیله فرم کوتاه آزمون شخصیتی نئو و مقیاس شادکامی آکسفورد مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها فرضیه های تحقیق را تایید کردند و نشان دادند که بین ویژگیهای پنج گانه شخصیتی و احساس شادکامی همبستگی های ساده و چندگانه وجود دارد.
"هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه شیوه های گزینش افراد با میزان شادی آنها بود. در این راستا با استفاده از مدل شوارتز و همکارانش (شوارتز و همکاران، 2002)، دو شیوه یا روش انتخاب که عبارت از رضایت خواهی و بیشینه خواهی بودند، مطرح شد. سوال اصلی پژوهش این بود که «آیا با افزایش بیشینه خواهی در تمامی حوزه ها، سطح شادی کاهش می یابد؟»
نمونه پژوهش شامل 201 دانشجوی دختر و پسر دانشکده های علوم پایه، مهندسی و علوم تربیتی دانشگاه شیراز بود. برای سنجش شادی، از پرسش نامه تجدیدنظر شده شادی آکسفورد (هیلز و آرگیل، 1998) و برای تعیین انواع جهت گیری انتخاب، از پرسش نامه بیشینه خواهی (شوارتز و همکاران، 2002) استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها به روش آلفا کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عوامل تعیین شد. نتایج، بیانگر روایی و پایایی مطلوب پرسش نامه ها بود. قابل ذکر است که در تحلیل عامل پرسش نامه بیشینه خواهی، دو عامل رفتاری و ذهنی استخراج شد. با استفاده از رگرسیون چند متغیره به شیوه هم زمان، رگرسیون شادی روی دو عامل بیشینه خواهی محاسبه شد. یافته ها نشان داد که هر دو عامل به گونه منفی و معنادار، پیش بینی کننده شادی بودند. نتایج حاصله، موید فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیر نوع جهت گیری انتخاب، بر شادی بود.
"