فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر احساس ترک شدن و بی ثباتی هیجانی افراد مبتلابه اختلال شخصیت مرزی. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود که در سال ۱۳۹۴ به مراکز روان پزشکی شهر اراک مراجعه کرده اند. به تعداد ۲۴ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس بر اساس تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۱۲ نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی همبسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طرح واره درمانی موجب کاهش معنی دار نمرات بی ثباتی هیجانی و احساس ترک شدن اختلال شخصیت مرزی شده است. با توجه به داده های به دست آمده مبنی بر تأثیر مثبت طرح واره درمانی در کاهش نشانه های مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود تا از این روش در مراکز درمانی استفاده گردد.
رابطه ارزش تکلیف و اضطراب امتحان: بررسی نقش واسطه ای جهت گیری هدفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان مسئله ای است که با عملکرد تحصیلی ارتباط دارد و شدت آن به عملکرد فرد آسیب زده و منجر به افت تحصیلی می شود و ارزش تکلیف به عنوان یک عامل مهم در رشد تحصیلی می تواند به واسطه جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثر داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم ارزش تکلیف از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان انجام شد. روش: این مطالعه در سال 91 روی 350 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرمان که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند انجام شد. واحدهای پژوهش به پرسشنامه های ارزش تکلیف پینتریچ و دی گروت، جهت گیری هدفی الیوت و مک گریگور و اضطراب امتحان فریدبن پاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در مدل پیشنهادی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و داده ها با نرم افزار لیزرل8.7 تحلیل شد. یافته ها: مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. متغیر مکنون ارزش تکلیف به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثرگذار بود. جهت گیری هدفی نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. همچنین در این الگو، تمام وزن های رگرسیونی از نظر آماری در سطح 0.05 معنی دار هستند. نتیجه گیری:ارزش تکلیف بر اضطراب امتحان اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد. نتایج همچنین اثر مستقیم جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان را نشان می دهد.
تعیین خصوصیات شخصی معتادان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف تعیین خصوصیات شخصیتی معتادین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1385 انجام شد.
روش : طرح پژوهشی حاضر از نوع پس رویدادی است. نوع مطالعه، پیمایش مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل مردان معتاد به مواد مخدر مراکز خود معرف ترک و بازتوانی اعتیاد و شهر تهران بود. از میان این افراد 256 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: 1) سیاهه شخصیتی مینه سوتا 2) پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی که حاوی سؤالاتی در زمینه های فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی معتادان بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد در آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی و درصد جداول یک بعدی و دو بعدی برحسب نوع و مشخصات داده ها استفاده شد. آمار استنباطی نیز شامل آزمون خیدو و فیشر بود و با استفاده از نرم افزار SPSS اندازه گیریها تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 1/19% معتادان بیکار، 38% مستاجر، 3/2% بیسواد، 5/60% مجرد و حدود 8/57% از آنان کمتر از 200 هزار تومان درآمد داشته اند.
میزان خطرپذیری معتادین براساس MMPI شامل 81/7% مانیا ، 12/28% Sc ، 5/12% پارانویا ، 98/33% ضد اجتماعی ، 5/12% هیستری ، 42/57% افسردگی و 26/22% خود بیمار پنداری در سطح نابهنجاری بوده و نشانه اختلال شخصیت است.
بحث و نتیجه گیری: مقادیر به دست آمده حاکی از عدم تاثیر بیکاری در گرایش به اعتیاد، وضعیت اقتصادی نسبتاً خوب و اکثر آنها باسواد بوده و نشان دهنده شکست نهادهای اجتماعی حمایتی جامعه است و همچنین چنانچه نمرات حاصل از MMPI در مراجعه کنندگان در میزان های D و PD و Sc بالا و میزان های L و K پایین باشد تشخیص افتراقی اعتیاد مدنظر بوده و خدمات درمانی و مشاوره ای پیش بینی میشود.
عملکرد قربانیان تجاوز جنسی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در حافظه روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجاوز به عنوان یک رویداد استرس زا دارای عواقب بلندمدت، همچون اختلالات شناختی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی عملکرد قربانیان این رویداد در حافظه روزمره پرداخته است. در یک مطالعه علی- مقایسه ای به شیوه نمونه گیری در دسترس 17 نفر از زنان و دخترانی که حداقل یکبار مورد آسیب حمله جنسی قرار گرفته و مبتلا به PTSD بودند و 17 نفر از زنان و دخترانی که در معرض این آسیب نبودند انتخاب شدند. نمونه ها در سه متغیر سن، تحصیلات و طبقه اقتصادی-اجتماعی همتا شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس خودسنجی تاثیر رویداد IES-R)) و پرسشنامه اضطراب، استرس و افسردگی (DASS21، لاویبوند و لاویبوند، 1995) مورد مصاحبه ساختار یافته PTSD قرار گرفتند و سپس آزمون حافظه رفتاری ریورمید (RBMT-3) از آنها گرفته شد. میانگین نمرات حافظه دو گروه بر اساس تحلیل واریانس یک راهه آنوا مقایسه شد. یافته ها نشان داد که عملکرد کلی حافظه روزمره، حافظه کلامی و حافظه آینده نگر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل عملکرد پایین تری دارد نتایج نشان می دهد که حادثه ی حمله ی جنسی و ابتلاء به PTSD موجب تخریب حافظه ی روزمره، حافظه کلامی و حافظه آینده نگر قربانیان تجاوز جنسی شده است. بر اساس نتایج، به محققان پیشنهاد می شود علاوه بر پژوهش در خصوص حافظه روزمره به انواع دیگر حافظه در این افراد توجه نمایند.
اعتیاد جنسی یا جنس اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هرزآمیزی جنسی
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواس فکری - عملی در کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۹
حوزههای تخصصی:
درمانگری شناختی ـ رفتاری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریکپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
"
با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری بر کاهش اضطراب سلامت و افسردگی بیمـاران مبتلا به نشانگـان روده تحریکپذیر (IBS)، 32 بیمار (با تشخیص پزشـک متخصص و براساس ملاکهای Rome II)، بهصورت تصـادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی ـ رفتاری در گروه آزمایشی طی هشت جلسه هفتگی بهکار بسته شد. زیرمقیاس اضطراب سلامت از پرسشنامه کیفیت زندگی (پاتریک و دیگران، 1998) و فهرست افسردگی بک (BDI، 1961( در آغاز و پایان جلسهها و پس از گذشت دو ماه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری کاهش معنـاداری را در نمرههای اضطراب سلامت و افسـردگی گروه آزمـایشی در پسآزمون نشان دادند. آزمـون پیگیری هشت هفته که بعد از پسآزمون اجرا شد، تغییری در نمرههای اضطراب سلامت نشان نـداد، امـا در نمرههای افسـردگی گـروه آزمایشی، افزایش معنـاداری (05/0 P <) دیده شد و ضرورت تدارک یک طرح درمانگری اختصاصی را مطرح کرد. براساس این نتایج، در بیماران روده تحریکپذیر، درمان شناختی ـ رفتاری میتواند یک درمان مؤثر باشد.
"
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان و عزّت نفس دانش آموزان پسر سوم راهنمایی شهرستان قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر اثربخشی راهبردهای شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان و عزّت نفس دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی بررسی شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی، و طرح پژوهش پیش آزمون _ پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری 2610 دانش آموز پسر سال سوم راهنمایی شهرستان قدس، در سال تحصیلی 91-1390، بودند که از میان آن ها 60 نفر در قالب دو گروه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون اضطراب امتحان عبدالقاسمی (TAI) و عزّت نفس کوپر اسمیت بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون اضطراب امتحان و عزّت نفس گرفته شد، سپس برای گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 50 دقیقه ای آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی انجام شد و پس از اتمام جلسات آموزش، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر کاهش اضطراب امتحان(001/0 P<) و افزایش عزّت نفس(05/0 P<) دانش آموزان مؤثر بوده است .
نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال-های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم عواطف و هیجان ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار داده مشکلات جدی سلامت و اختلال های روانشناختی می گردند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. در این راستا، صدوبیست و دو بیمار مرد مبتلا به اختلال های مصرف مواد در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و شاخص شدت اعتیاد (ASI) را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش های توصیفی آماری و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی داشت و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ناگویی هیجانی رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. در نتیجه نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی را می توان بر حسب مکانیسم های متنوعی چون ایجاد فاصله از هیجان های منفی، خود درمانی و تسهیل روابط کلامی و هیجانی تبیین نمود.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان بود. بدین منظور 40 نفر انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و از مقیاس هامیلتون (1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت پنج هفتة متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونه تحقیق به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش افسردگی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود.
بررسی کارکردهای اجرایی در بیماران تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کارکردهای اجرایی در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون.
روش: نمونه مورد مطالعه این پژوهش 25 بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون (گروه آزمایش)، 25 فرد بهنجار (بدون سابقه مصرف مواد) و 25 بیمار در حال پرهیز و محرومیت از مواد (دو گروه کنترل) بودند. سه گروه در متغیرهای سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب حالتی – صفتی اسپیلبرگر و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین بود.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بیماران دریافت کننده متادون، نسبت به دو گروه دیگر، در آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین عملکرد ضعیف تری دارند. در حالی که مقایسه داده های دو گروه بهبودیافته و بهنجار حاکی از آن بود که عملکرد آنها در آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین تفاوتی ندارد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش با یافته های قبلی همخوانی دارد و نشان می دهد که افراد مصرف کننده متادون از مشکلات شناختی آشکاری رنج می برند.
اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر الگوی رفتاری تیپ A در کارکنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد تیپ A به سبب جهان بینی خاصی که دارند به احتمال بیشتری دست خوش مشکلات شغلی می شوند. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر الگوی رفتاری تیپ A در کارکنان یک شرکت صنعتی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بود که در سال 1390 عضو این شرکت بودند، از میان کارکنان این شرکت 500 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و بر اساس پرسشنامه تیپ شخصیتی A مورد بررسی قرار گرفتند و از بین افرادی که در این پرسشنامه، نمره ی آنان بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین بود، به طور تصادفی تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. سپس به گروه آزمایش 10 جلسه مدیریت استرس به شیوه ی شناختی-رفتاری آموزش داده شد. پس از اعمال مداخله آزمایشی داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه بعد از اجرای مدیریت استرس تفاوت معنی داری در الگوی رفتاری تیپ A وجود دارد. همچنین بین دو گروه از لحاظ تیپ A مرضی و تیپ A غیر مرضی پس از اعمال مدیریت استرس تفاوت معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر الگوهای رفتاری تیپ A مؤثر می باشد و از این طریق می توان مشکلات روان شناختی و شغلی مربوط به این تیپ شخصیتی در کارکنان را کاهش داد.