فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
همبودی تروماهای متعدد، دلیریم، مانیا و مصرف مواد: معرفی یک بیمار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
صدمات مغزی به دنبال ضربات جمجمه، امروزه یکی از موارد شایع اورژانس ها می باشد و اغلب عواقب روان پزشکی متعددی را به بار می آورد. از آن جایی که برخی مشکلات دیگر روان پزشکی مانند اختلالات خلقی و مصرف مواد از عوامل زمینه ساز این ضربات می باشد، پیچیدگی علایم و تظاهرات ناشی از این مجموعه در بسیاری از موارد باعث بروز مشکلات تشخیصی و درمانی متعددی می گردد. بدیهی است که وقتی دلیریم (Delirium) و برخی عوارض دیگر ناشی از درمان های جراحی هم به این مجموعه اضافه گردد، مشکلات اداره بیمار بسیار بیشتر می شود. در مقاله حاضر پس از معرفی بیمار، جوانی با مجموعه ای از این مشکلات، یعنی: ضربه مغزی منجر به بیهوشی، دلیریم، مانیا و مصرف مواد مخدر به بحث در مورد تشخیص های افتراقی و اداره آن ها پرداخته شد.
بررسی رابطة خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان دختر دبیرستانی تیزهوش استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم انجام شده است. این تحقیق از نوع پس رویدادی و توصیفی است که در 120 نفر از دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم گروه نمونه را تشکیل دادند. سه پرسش نامة خودکارآمدی تصوری مورگان و جلینگ و هوش هیجانی شوت و سبک های مقابله با استرس موس و بلینگز دربارة آن ها اجرا شد. پس از نمره گذاری، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سطوح مختلف خودکارآمدی تصوری و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» رابطة معنا داری وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» و سبک های «حمایتی» و «شناختی» رابطة معنا داری وجود دارد
مقایسه الگوی ترسیمی، توانایی سازمان دهی و حافظه دیداری- فضایی کودکان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه الگوی ترسیمی و توانایی سازمان دهی و حافظه دیداری – فضایی کودکان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای بود، برای انتخاب نمونه، از بین مدارس ابتدایی پسرانه منطقه 9 شهر تهران، دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان آنان 80 نفر (40 نفر با اختلال، 40 نفر عادی) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. انتخاب کودکان با اختلال بر اساس پاسخ معلمان به فرم غربالگری محقق ساخته و فرم معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (انجمن روان پزشکی آمریکا، 2000) صورت گرفت. برای گردآوری داده ها آزمون تصاویر پیچیده آندره ری در دو مرحله در اختیار آزمودنی ها قرار داده شد و پس از ترسیم تصاویر نمره گذاری گردید. تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل نشان داد که الگوی ترسیمی و توانایی سازمان دهی و حافظه دیداری- فضایی کودکان دارای اختلال ضعیف تر از گروه بدون اختلال است (05/0> p ). بر این اساس، می توان نتیجه گیری کرد که کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در برخی از کارکردهای اجرایی و توانایی های دیداری- فضایی مشکل دارند. این یافته ها را می توان در تشخیص و درمان استفاده کرد.
مقایسه کارایی و اثربخشی شناخت درمانی بک با شناخت درمانی تیزدل در درمان افسرده خویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به سوگ نابهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مرگ یک شخص مهم در زندگی کودک، سخت ترین حادثه ای است که وی می تواند تجربه کند. به منظور درمان علایم متعاقب سوگ روان شناسان و درمانگران از روش های مختلفی سود می برند، از جمله درمان شناختی- رفتاری و هدف از اجرای این پژوهش، نیز بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد استفاده شده است. نمونه آماری شامل 28 نفر دانش آموز (10 نفر پسر و 10 نفر دختر) دبیرستانی بود که از بین دانش آموزان داغ دیده ای که تجربه فقدان یکی از اعضای خانواده یا عزیزان خود را داشتند و بر اساس ملاک های DSM-IR-IV (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) دارای نشانه های سوگ نابهنجار تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و شاهد (10 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخلات درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سازگاری فردی- اجتماعی کالیفرنیا (CTP یا California test of adjustment) استفاده گردید و داده ها با استفاده از روش های آماری Whitney، Wilcoxon و آزمون Z و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در سازگاری کل بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت (02/0 < P). همچنین بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در خرده مقیاس سازگاری فردی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0 < P)، ولی در خرده مقیاس سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری دیده نشد (1/0 < P).
نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که در مجموع، درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار تأثیر مثبت دارد و می توان از این شیوه درمانی برای کمک به سلامت و بهداشت روانی کودکان استفاده نمود.
چگونه می توانم رایانه را به وسیله روش های خلاق به کودکان کم توان ذهنی آموزش دهم؟ (اقدام پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیای کنونی یادگیری رایانه یکی از متغیرهای سواد محسوب می شود. از آنجا که آموزش استفاده از رایانه به کودکان کم توان ذهنی متفاوت از افراد عادی می باشد. هدف از این پژوهش، طراحی و اجرای روش های مبتکرانه برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی و بررسی میزان اثربخشی این روش ها است. روش: پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و از نوع اقدام پژوهی می باشد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان استثنایی گروه کم توان ذهنی استان همدان بودند؛ که با روش نمونه گیری هدفمند، 10 دانش آموز از پایه اول تا پنجم انتخاب و در گروه آزمایش قرار گرفتند. روش های استفاده شده برای آموزش رایانه در این اقدام پژوهی شامل: ساده ساختن مفاهیم و موضوعات آموزشی، استفاده از روش های مجسّم و عینی، استفاده از نرم افزارهای گوناگون، بازی ها و سرگرمی های مختلف، روش های متنوّع تکرار و تمرین و تلفیق مفاهیم درسی همراه با آموزش رایانه می باشند و برای آموزش دانش آموز معلول فلج مغزی هم از دو روش اختصاصی آموزش چندحسی و به کاربردن وسایل توان بخشی مخصوص استفاده شد. عملکرد دانش آموزان در شواهد یک و دو به صورت چک لیست اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: در تحلیل یافته ها مشخّص شد که روش های آموزشی معرفی شده، برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی حدود 53 درصد مؤثر بوده اند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روش های معرفی شده برای آموزش رایانه به دانش آموزان کم توان ذهنی و کودکان عادی زیر 7 سال قابل استفاده می باشد.
اثربخشی روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در بین دانشجویان محسوب می شود که جنبه های مختلف زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.
روش کار: این کارآزمایی بالینی در بازه ی زمانی مهر تا اسفند 1393 انجام شد. جامعه ی آماری را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دادند. 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان مراجعه کننده به کلینیک دانشگاه فردوسی مشهد با شکایت افسردگی، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری شاهد و آزمون تقسیم شدند. گروه آزمون تحت 8 جلسه ی هفتگی 90 دقیقه ای روان درمانی بین فردی کوتاه مدت قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک-2، کیفیت زندگی (WHOQOL)، ابرازگری هیجانی (EEQ)، مهارت های اجتماعی (SSI) و جمعیت شناختی بود. داده ها با کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند.
یافته ها: نمره ی کلی افسردگی در گروه آزمون به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود (004/0=P). هم چنین، نمرات تمام شاخص های ابرازگری هیجانی (031/0=P)، خرده مقیاس های بیانگری هیجانی، بیانگری اجتماعی، حساسیت هیجانی، کنترل هیجانی و کنترل اجتماعی پرسش نامه ی مهارت های اجتماعی(047/0=P) و حیطه های سلامت روان شناختی و روابط اجتماعی کیفیت زندگی به طور معنی داری در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (023/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد روان درمانی بین فردی کوتاه مدت می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در کاهش نشانگان افسردگی و بهبود در مولفه های کیفیت زندگی، ابرازگری هیجانی و مهارت های اجتماعی در نظرگرفته شود.
ارتباط بین تفسیر انتقال با کاهش شدت افسردگی در روان درمانی روانپویشی کوتاه مدت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: تفسیر انتقال در رواندرمانی روانپویشی کوتاه مدت تکنیک مهمی به شمار میرود. هدف این پژوهش بررسی نقش تفسیر انتقال در پیامد شدت افسردگی 6 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی میباشد که با رواندرمانی روانپویشی کوتاه مدت تحت درمان قرار گرفتهاند. روش بررسی: در پژوهش حاضر با استفاده از طرح آزمایشی تک آزمودنی، 6 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی که به روش در دسترس انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. شدت افسردگی از طریق پرسشنامه افسردگی بک 3 بار قبل از درمان، 20 بار در دوره درمان بعد از هر جلسه و 4 بار در دوره پیگیری سنجیده شد. داده های تحقیق با استفاده از روش تحلیل میزان اثر (d کوهن) و نمودار بهطور چشمی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه تغییرات میانگین نمرات افسردگی دوره درمان با دوره قبل از درمان از طریق تحلیل میزان اثر نشان داد که از 6 بیمار مورد بررسی، 5 نفر کاهش شدت افسردگی از حد متوسط به خفیف داشتهاند. میزان اثر تغییر شدت افسردگی در دوره درمان در مقایسه با دوره قبل از درمان، در 4 مورد معادل میزان زیاد و 1 مورد معادل میزان متوسط بود. یکی از بیماران در دوره درمان در شدت افسردگی کاهش نشان نداد. تحلیل روند تغییرات از طریق نمودار حاکی از رخداد کاهش پایدار در نیمه دوم درمان بود. نتیجه گیری: در تفسیر انتقال، تمرکز بر روی یک الگوی غالب رابطه بین فردی، در کاهش علائم افسردگی در چارچوب رواندرمانی تحلیلی کوتاه مدت مؤثر میباشد.
زمان واکنش در بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: هدف از انجام این تحقیق بررسی اختلالات توجه و ادراک در افراد دارای اسکیزوفرنی و مقایسه آنها با افراد عادی است.
روش: روش تحقیق آزمایشی و روش نمونهگیری بهصورت تصادفی است. 30 بیمار اسکیزوفرن به صورت تصادفی از بیماران بستریشده در بیمارستانهای اعصاب و روان شهر تهران (روزبه، مرکز روانپزشکی رازی و سرخهحصار) و 30 نفر از افراد عادی و طبیعی جامعه در دو گروه (آزمایش و گواه) بهصورت کاملا تصادفی انتخاب شدند. ابزار بهکار گرفتهشده در این تحقیق، دستگاه واکنشسنج است که زمان پاسخگویی افراد به محرکهای نوری و صوتی را در یک هزارم ثانیه میسنجد.
یافتهها : بین نمرات میانگین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد. به این معنی که افراد اسکیزوفرن، زمان بیشتری برای پاسخ به محرکهای نوری و صوتی نسبت به گروه گواه صرف میکردند.
نتیجهگیری: افراد اسکیزوفرن، به دلیل اختلالات عاطفی و هیجانی و خلق و خوی افسرده که باعث اختلال در توانایی و عملکرد آنها میشود، نمیتوانند به محرکهای صوتی و نوری پاسخ سریع دهند.
"
مقایسه ی حافظه ی بصری و کلامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه با کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی مدل پردازش واج شناختی خواندن در دانش آموزان پسر عادی و نارساخوان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی برازش یک مدل شناخته شده در زمینه خواندن و نارساخوانی و پاسخ به این سوال بود که آیا در نمونه های یک زبانه فارسی زبان عادی و نارساخوان مدل پردازش واج شناختی، مدل تبیینی مناسبی به شمار می رود؟ بدین منظور از جامعه دانش آموزان دبستانی 8-10 سال شهر تهران با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز نارساخوان پسر و 138 دانش آموز پسر عادی که از لحاظ متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شده بودند انتخاب شدند. آزمون هایی برای سنجش آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و تشخیص نارساخوانی اجرا شد و برای سنجش سرعت و صحت خواندن از آزمون متن خوانی و واژه خوانی فلاح چای (1374) استفاده شد. پایایی تمام آزمون های محقق ساخته با استفاده از روش بازآزمایی بررسی گردید. روش تحلیل عاملی برای کشف عوامل مورد نظر و روش مدل یابی معادلات ساختاری جهت برازش مدل نظری بکار رفت. نتایج نشان دادند که مدل پردازش واج شناختی در گروه نارساخوان و گروه عادی از برازش مناسبی برخوردار است. این مدل هم در گروه عادی و هم در گروه نارساخوان می تواند سرعت و صحت خواندن را تبیین نماید. در گروه عادی مدل پردازش واج شناختی یک مفهوم سه بعدی است که از متغیرهای آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی و نامیدن سریع خودکار تشکیل شده است. اما متغیر نامیدن سریع خودکار به دلیل نداشتن رابطه معنی دار با متغیر حافظه به خوبی در مدل قرار نمی گیرد. در گروه نارساخوان ها سه مولفه پیشنهادی مدل بدلیل همبستگی معنی دار با هم اجزای یک ساختار به شمار می روند. در تمام مولفه های مدل گروه عادی عملکرد بهتری از گروه نارساخوان داشت.
"تمارض یا خود را به مریضی زدن "
حوزههای تخصصی:
پیش بینی وسواس مرگ بر اساس سوگیری های مذهبی: بررسی نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با در نظر گرفتن پیشینه پژوهشی مربوط به رابطه سوگیری های مذهبی و سلامت روانی، به نظر می رسد تمایز بین سوگیری های مذهبی درونی و بیرونی در فهم رابطه مذهب و وسواس مرگ مفید واقع شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سوگیری های مذهبی با وسواس مرگ با بررسی نقش جنسیت انجام گرفت.
روش: این پژوهش در یک بررسی همبستگی نگر انجام شده است. نمونه ای به حجم 468 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب و با مقیاس های وسواس مرگ و سوگیری مذهبی مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیری همزمان تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد در هر دو جنس وسواس مرگ با سوگیری مذهبی بیرونی رابطه مثبت دارد، در حالیکه با سوگیری مذهبی درونی رابطه ای منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون هم حاکی از آن بود که سوگیری های مذهبی بیرونی در گروه مؤنث قدرت پیش بینی بیشتری برای وسواس مرگ دارد.
نتیجه گیری: از آنجایی که سوگیری مذهبی درونی با وسواس مرگ رابطه ای منفی دارد، می توان نتیجه گرفت که رشد نایافتگی مذهبی دلیلی بر نگرش های مرضی نسبت به مرگ است. نقش جنسیت در رابطه سوگیری مذهبی بیرونی با وسواس مرگ حائز اهمیت است.