فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر پایه نظریه های شناخت درمانگری بک، تیزدل و یوگا در درمان افسردگی اساسی و به منظور بررسی کارآمدی شناخت درمانگری بک با شناخت درمانگری تیزدل و تلفیق آن با نرمش های یوگا در درمان افسردگی اساسی اجرا شده است. برای این منظور 32 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (12 مرد و20 زن) به طور تصادفی در 4 گروه 1) گروه شناخت درمانگری بک، 2) گروه شناخت درمانگری تیزدل، 3) گروه شناخت درمانگری بک و تلفیق آن با نرمش های یوگا و 4) گروه کنترل گمارده شدند. کلیه بیماران پیش از آغاز درمان و پس از 10 جلسه درمان به کمک پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه افکار اتوماتیک (ATQ)، پرسشنامه مثلث شناختی (CTI) و مقیاس افسردگی MMPI مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمره های بدست آمده از ارزیابی های پیش آزمون و پس آزمون به کمک تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان تلفیقی (تلفیق شناخت درمانگری بک با نرمش ها یوگا) کارآمدی بیشتری در کاهش علایم افسردگی، بهبود خلق، کاهش افکار اتوماتیک منفی و تغییر نگرش آزمودنی ها نسبت به خود، جهان و آینده داشته است. در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل هیچ تغییری نشان ندادند. بنابراین اگر چه شناخت درمانگری بک و هم شناخت درمانگری تیزدل در کاهش افسردگی اساسی کارآمد بوده است، اما روش تلفیقی نسبت به هر یک از این روش ها به تنهایی کارآمد تر است. به علاوه روش تلفیقی در کاهش افکار اتوماتیک و تغییر نگرش نسبت به خود، جهان و آینده کارآمدتر از روش بک یا روش تیزدل به تنهایی نبوده است.
زندگی بی ترس
چگونه می توانم رایانه را به وسیله روش های خلاق به کودکان کم توان ذهنی آموزش دهم؟ (اقدام پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیای کنونی یادگیری رایانه یکی از متغیرهای سواد محسوب می شود. از آنجا که آموزش استفاده از رایانه به کودکان کم توان ذهنی متفاوت از افراد عادی می باشد. هدف از این پژوهش، طراحی و اجرای روش های مبتکرانه برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی و بررسی میزان اثربخشی این روش ها است. روش: پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و از نوع اقدام پژوهی می باشد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان استثنایی گروه کم توان ذهنی استان همدان بودند؛ که با روش نمونه گیری هدفمند، 10 دانش آموز از پایه اول تا پنجم انتخاب و در گروه آزمایش قرار گرفتند. روش های استفاده شده برای آموزش رایانه در این اقدام پژوهی شامل: ساده ساختن مفاهیم و موضوعات آموزشی، استفاده از روش های مجسّم و عینی، استفاده از نرم افزارهای گوناگون، بازی ها و سرگرمی های مختلف، روش های متنوّع تکرار و تمرین و تلفیق مفاهیم درسی همراه با آموزش رایانه می باشند و برای آموزش دانش آموز معلول فلج مغزی هم از دو روش اختصاصی آموزش چندحسی و به کاربردن وسایل توان بخشی مخصوص استفاده شد. عملکرد دانش آموزان در شواهد یک و دو به صورت چک لیست اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: در تحلیل یافته ها مشخّص شد که روش های آموزشی معرفی شده، برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی حدود 53 درصد مؤثر بوده اند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روش های معرفی شده برای آموزش رایانه به دانش آموزان کم توان ذهنی و کودکان عادی زیر 7 سال قابل استفاده می باشد.
مقایسه نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمال گرایی مرضی ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن و وسواسی جبری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 790 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه های بازنگری شده وسواسی جبری، نگرش های اختلال خوردن و کمال گرایی هیل پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری بیشتر از نگرش های خوردن مرضی است. نتایج سهم بیشتر کمال گرایی ناسازگار را در پیش بینی ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی نشان داد. همچنین، کمال گرایی سازگار در هیچ یک از دو مورد نقش قابل ملاحظه ای نداشت. نتیجه گیری: نقش بیشتر کمال گرایی در پیش بینی علائم وسواسی- جبری همسو با الگوی پدیدارشناسی آن می باشد. همچنین کاهش نقش تبیینی کمال گرایی در نگرش های خوردن مرضی احتمالاً به ماهیت ابزارهای سنجش کمال گرایی مربوط می شود.
تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به سوگ نابهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مرگ یک شخص مهم در زندگی کودک، سخت ترین حادثه ای است که وی می تواند تجربه کند. به منظور درمان علایم متعاقب سوگ روان شناسان و درمانگران از روش های مختلفی سود می برند، از جمله درمان شناختی- رفتاری و هدف از اجرای این پژوهش، نیز بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد استفاده شده است. نمونه آماری شامل 28 نفر دانش آموز (10 نفر پسر و 10 نفر دختر) دبیرستانی بود که از بین دانش آموزان داغ دیده ای که تجربه فقدان یکی از اعضای خانواده یا عزیزان خود را داشتند و بر اساس ملاک های DSM-IR-IV (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) دارای نشانه های سوگ نابهنجار تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و شاهد (10 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخلات درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سازگاری فردی- اجتماعی کالیفرنیا (CTP یا California test of adjustment) استفاده گردید و داده ها با استفاده از روش های آماری Whitney، Wilcoxon و آزمون Z و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در سازگاری کل بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت (02/0 < P). همچنین بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در خرده مقیاس سازگاری فردی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0 < P)، ولی در خرده مقیاس سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری دیده نشد (1/0 < P).
نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که در مجموع، درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار تأثیر مثبت دارد و می توان از این شیوه درمانی برای کمک به سلامت و بهداشت روانی کودکان استفاده نمود.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان دارویی بر علایم اضطراب و تکانشگری مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه الگوی ترسیمی، توانایی سازمان دهی و حافظه دیداری- فضایی کودکان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه الگوی ترسیمی و توانایی سازمان دهی و حافظه دیداری – فضایی کودکان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای بود، برای انتخاب نمونه، از بین مدارس ابتدایی پسرانه منطقه 9 شهر تهران، دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان آنان 80 نفر (40 نفر با اختلال، 40 نفر عادی) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. انتخاب کودکان با اختلال بر اساس پاسخ معلمان به فرم غربالگری محقق ساخته و فرم معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (انجمن روان پزشکی آمریکا، 2000) صورت گرفت. برای گردآوری داده ها آزمون تصاویر پیچیده آندره ری در دو مرحله در اختیار آزمودنی ها قرار داده شد و پس از ترسیم تصاویر نمره گذاری گردید. تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل نشان داد که الگوی ترسیمی و توانایی سازمان دهی و حافظه دیداری- فضایی کودکان دارای اختلال ضعیف تر از گروه بدون اختلال است (05/0> p ). بر این اساس، می توان نتیجه گیری کرد که کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در برخی از کارکردهای اجرایی و توانایی های دیداری- فضایی مشکل دارند. این یافته ها را می توان در تشخیص و درمان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل با درمان شناختی- رفتاری در بهبـود علائم مرضی شکست عاطفی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل و درمان شناختی- رفتاری در بهبود علائم مرضی شکست عاطفی دانشجویان بود. روش: بررسی حاضر به روش نیمه آزمایشی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور شش مراجع (پنج دختر و یک پسر) به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه جای داده شدند و هر گروه با یکی از دو روش یاد شده تحت درمان قرار گرفتند. مراجعین در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه های اول، سوم، پنجم، هفتم، هشتم، نهم، یازدهم و جلسه آخر (جلسه چهاردهم) و مراحل پیگیری سه ماهه و شش ماهه پرسشنامه های ضربه عشق، افسردگی، اضطراب، و نشخوار فکری را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسشنامه میلون 3 را برای شناسایی الگوهای بالینی شخصیت کامل کردند. برای تحلیل داده ها از دو روش معناداری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی تحلیل رفتار متقابل و شناختی- رفتاری در بهبود علائم مرضی شکست عاطفی اثربخش بوده اند و مقایسه ی نمرات مراجعین حاکی از آن است که تحلیل رفتار متقابل در اکثر آماج ها توانسته است تغییرات چشمگیرتر و پایدارتری ایجاد کند. ولی نمرات سلامت روان در هر دو درمان تقریباً یکسان بود. نتیجه گیری: تحلیل رفتار متقابل با توجه به فرآیند درمانی- فنی متفاوت و عمیق تری که نسبت به درمان شناختی رفتاری دارد در بهبود علائم مرضی دانشجویان دارای شکست عاطفی از اثربخشی بهتر و پایدارتری برخوردار است.
میزان شیوع و تنوع علایم اختلالات شخصیت خوشه C (وابسته، اجتنابی، وسواسی- جبری)در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ترس از موفقیت، احساس شرم و گناه با نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ترس از موفقیت، احساس شرم و گناه با نشانگان وانمودگرایی اجرا شد و این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی (مقطع ارشد و دکترا) دانشگاه رازی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392بود. که 1200نفر را در بر می گرفت. از میان آن ها، تعداد300 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های نشانگان وانمودگرایی کلانس و ایمز(1978)، ترس از موفقیت زاکرمن و آلیسون (1976) و زیر مقیاس آمادگی برای شرم و گناه مقیاس عاطفه خودآگاه تانگ نی(2005) در میان آن ها توزیع شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که میان نشانگان وانمودگرایی و احساس شرم و گناه و ترس از موفقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و متغیرهای پیش بین ترس از موفقیت و احساس شرم و گناه به طور معنادار و مثبت نشانگان وانمودگرایی را پیش بینی می کنند.
بررسی رابطة خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان دختر دبیرستانی تیزهوش استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم انجام شده است. این تحقیق از نوع پس رویدادی و توصیفی است که در 120 نفر از دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم گروه نمونه را تشکیل دادند. سه پرسش نامة خودکارآمدی تصوری مورگان و جلینگ و هوش هیجانی شوت و سبک های مقابله با استرس موس و بلینگز دربارة آن ها اجرا شد. پس از نمره گذاری، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سطوح مختلف خودکارآمدی تصوری و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» رابطة معنا داری وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» و سبک های «حمایتی» و «شناختی» رابطة معنا داری وجود دارد
مقایسه اثربخشی روش های مشاوره گروهی و اقتصاد ژتونی در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان عقب مانده ذهنی
بررسی و مقایسه مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن در کودکان نارساخوان و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: در طی دهه های اخیر ارتباط میان نقص در مهارتهای آگاهی واجی با مشکلات خواندن بطور وسیعی پذیرفته شده است و عمده ترین علت نارساخوانی، مشکلات پردازش واجی در نظر گرفته شده است. اگر چه نتایج تحقیقات اخیر در زمینه سرعت نامیدن، حاکی از اینست که این مهارت منبع احتمالی دیگری جهت نارساخوانی می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن بر روی 58 کودک پایه دوم ابتدایی شهر تهران صورت گرفته است. 28 نفر از آزمودنیها نارساخوان و 30 نفر عادی بودند. تکالیف مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از: آزمون آگاهی واج شناختی دستجردی (1381). کلیه اطلاعات جمع آوری شده در این پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و یومن ویتنی مورد تحلیل قرار گرفتند، همچنین همبستگی میان مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن در دو گروه آزمودنیها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از اجرای آزمونهای آماری حاکی از آن است که بین گروه نارساخوان و عادی در مهارتهای مذکور تفاوت معنی داری وجود دارد و گروه نارساخوان در هر دو مهارت ضعیف تر از گروه عادی می باشد. همچنین در این پژوهش میان مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن همبستگی معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نیز همسو بسیاری از تحقیقات مشابه، نشانگر وجود مشکلات آگاهی واجی و سرعت نامیدن در افراد نارسا خوان است. از نظر دیگر عدم همبستگی معنادار میان دو مهارت می تواند نشانگر آن باشد که سرعت نامیدن مستقل از آگاهی واجی است."
مقایسه کارایی و اثربخشی شناخت درمانی بک با شناخت درمانی تیزدل در درمان افسرده خویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی مدل پردازش واج شناختی خواندن در دانش آموزان پسر عادی و نارساخوان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی برازش یک مدل شناخته شده در زمینه خواندن و نارساخوانی و پاسخ به این سوال بود که آیا در نمونه های یک زبانه فارسی زبان عادی و نارساخوان مدل پردازش واج شناختی، مدل تبیینی مناسبی به شمار می رود؟ بدین منظور از جامعه دانش آموزان دبستانی 8-10 سال شهر تهران با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز نارساخوان پسر و 138 دانش آموز پسر عادی که از لحاظ متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شده بودند انتخاب شدند. آزمون هایی برای سنجش آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و تشخیص نارساخوانی اجرا شد و برای سنجش سرعت و صحت خواندن از آزمون متن خوانی و واژه خوانی فلاح چای (1374) استفاده شد. پایایی تمام آزمون های محقق ساخته با استفاده از روش بازآزمایی بررسی گردید. روش تحلیل عاملی برای کشف عوامل مورد نظر و روش مدل یابی معادلات ساختاری جهت برازش مدل نظری بکار رفت. نتایج نشان دادند که مدل پردازش واج شناختی در گروه نارساخوان و گروه عادی از برازش مناسبی برخوردار است. این مدل هم در گروه عادی و هم در گروه نارساخوان می تواند سرعت و صحت خواندن را تبیین نماید. در گروه عادی مدل پردازش واج شناختی یک مفهوم سه بعدی است که از متغیرهای آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی و نامیدن سریع خودکار تشکیل شده است. اما متغیر نامیدن سریع خودکار به دلیل نداشتن رابطه معنی دار با متغیر حافظه به خوبی در مدل قرار نمی گیرد. در گروه نارساخوان ها سه مولفه پیشنهادی مدل بدلیل همبستگی معنی دار با هم اجزای یک ساختار به شمار می روند. در تمام مولفه های مدل گروه عادی عملکرد بهتری از گروه نارساخوان داشت.
مقایسه ی حافظه ی بصری و کلامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه با کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
ارتباط بین تفسیر انتقال با کاهش شدت افسردگی در روان درمانی روانپویشی کوتاه مدت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: تفسیر انتقال در رواندرمانی روانپویشی کوتاه مدت تکنیک مهمی به شمار میرود. هدف این پژوهش بررسی نقش تفسیر انتقال در پیامد شدت افسردگی 6 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی میباشد که با رواندرمانی روانپویشی کوتاه مدت تحت درمان قرار گرفتهاند. روش بررسی: در پژوهش حاضر با استفاده از طرح آزمایشی تک آزمودنی، 6 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی که به روش در دسترس انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. شدت افسردگی از طریق پرسشنامه افسردگی بک 3 بار قبل از درمان، 20 بار در دوره درمان بعد از هر جلسه و 4 بار در دوره پیگیری سنجیده شد. داده های تحقیق با استفاده از روش تحلیل میزان اثر (d کوهن) و نمودار بهطور چشمی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه تغییرات میانگین نمرات افسردگی دوره درمان با دوره قبل از درمان از طریق تحلیل میزان اثر نشان داد که از 6 بیمار مورد بررسی، 5 نفر کاهش شدت افسردگی از حد متوسط به خفیف داشتهاند. میزان اثر تغییر شدت افسردگی در دوره درمان در مقایسه با دوره قبل از درمان، در 4 مورد معادل میزان زیاد و 1 مورد معادل میزان متوسط بود. یکی از بیماران در دوره درمان در شدت افسردگی کاهش نشان نداد. تحلیل روند تغییرات از طریق نمودار حاکی از رخداد کاهش پایدار در نیمه دوم درمان بود. نتیجه گیری: در تفسیر انتقال، تمرکز بر روی یک الگوی غالب رابطه بین فردی، در کاهش علائم افسردگی در چارچوب رواندرمانی تحلیلی کوتاه مدت مؤثر میباشد.