فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
257-276
حوزههای تخصصی:
هدف: همسران افراد معتاد به علت مشکلاتی که در زندگی شان تجربه می کنند در معرض آسیب های روانی بسیاری قرار دارند، لذا نیازمند آموزش هایی در جهت مقابله با این شرایط می باشند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درانعطاف پذیری روانی و سرمایه های روان شناختی همسران افراد تحت درمان متادون بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی همسران افراد تحت درمان متادون در کلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان بود که ۳۰ نفر از آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون هر دو گروه به پرسش نامه های تاب آوری، امید، خوش بینی، خودکارآمدی و انعطاف پذیری روانی پاسخ دادند، سپس گروه آزمایش تحت هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرارگرفته و درنهایت از شرکت کنندگان پس آزمون و یک پیگیری 2 ماهه گرفته شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل کواریانس حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روانی و سرمایه های روان شناختی (امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی) در گروه آزمایش در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری بود ( p <0/05 ). نتیجه گیری: نتایج فوق نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند منجر به بهبود قابلیت های روان شناختی همسران افراد معتاد شده و می توان از این شیوه درمانی در کنار سایر درمان ها استفاده نمود.
مقایسه خطرپذیری و تحریف شناختی در دانش آموزان با و بدون گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه خطرپذیری و تحریف شناختی در دانش آموزان با و بدون گرایش به اعتیاد بود. روش: این پژوهش توصیفی، از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر دبیرستانی در سال تحصیلی 94-93 شهرستان بستان آباد تشکیل دادند. نمونه پژوهش100 دانش آموز دارای گرایش به اعتیاد و 100 دانش آموز بدون گرایش به اعتیاد بود که از میان دانش آموزان شناسایی و انتخاب شده بودند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد، خطرپذیری نوجوانان و تحریف شناختی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد خطرپذیری و تحریف شناختی در دانش آموزان با گرایش به اعتیاد بیشتر از دانش آموزان بدون گرایش به اعتیاد است. نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که خطرپذیری و تحریف شناختی از متغیرهای مهم در گرایش دانش آموزان به اعتیاد می باشند. بنابراین بر اساس یافته ها در نظر داشتن خطرپذیری و تحریف شناختی برای خدمات پیشگیری، آسیب شناسی و مشاوره ضروری است.
عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران: یک مطالعه ی گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
47-82
حوزههای تخصصی:
هدف : وسوسه مهم ترین عامل مرتبط با عود مصرف مواد است. زنان نسبت به مردان، وسوسه ی بیش تری را تجربه می کنند و با وسوسه ی بیش تری نسبت به مردان در طول دوران درمانی خود مواجه می شوند. از این رو، هدف این پژوهش، کشف عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران بوده است. روش: روش این پژوهش، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بود. جامعه ی پژوهش، زنان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران و نمونه ی پژوهش ، 40 نفر از زنان معتاد مراجعه کننده ی مقیم مرکز ترک اعتیاد زنان بهبودگستران همگام (کمپ) در سال های 97 بود که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: پنج مقوله ی عوامل شناختی آشکارساز وسوسه، عوامل عاطفی- هیجانی آشکارساز وسوسه، عوامل جسمانی- فیزیولوژیک آشکارساز وسوسه، عوامل رفتاری آشکارساز وسوسه و صفات و ویژگی های شخصیتی آشکارساز وسوسه کشف شد. نتیجه گیری: با آموزش این عوامل به زنان معتاد و خانواده های آنان، از بروز وسوسه و متعاقب آن عود، پیشگیری می شود و سطح کارآمدی و توانمندی افراد در حال بهبودی، ارتقا پیدا می کند.
روش های نوین ترک سیگار
آمادگی جسمی و فعالیت بدنی مرتبط با سلامت افراد با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نشانگان داون رایج ترین بیماری ژنتیکی در افراد دارای کم توانی ذهنی با شیوع 1 در 800 تا 1200 تولد زنده است. افراد با نشانگان داون جمعیت منحصربه فردی در عامل های آمادگی جسمی مرتبط با سلامتی هستند.
ضرورت ایجاد کلینیک های روانی - پزشکی - اجتماعی
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۳۶
حوزههای تخصصی:
تاثیر درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر بهبود معتادان جنسی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر بهبود معتادان جنسی زن بود. جامعه آماری تمامی معتادان جنسی زن استان فارس در سال1390 بودند. حجم نمونه 5 زن دارای اعتیاد جنسی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پژوهش به صورت تک آزمودنی و با استفاده از روش خط پایه چندگانه اجرا گردید. داده ها از پرسشنامه اعتیاد جنسی کارنز گردآوری گردید. نتایج نشان دهنده تایید فرضیه بود .بدین معنا که در شاخص بهبودی در متغیر اعتیاد جنسی سیر نزولی منحنی به نسبت خط پایه درمان مشاهده گردید. با توجه به مبانی نظری اعتیاد جنسی که آزارهای جنسی دوران کودکی زمینه ساز مهمی برای این اختلال می باشد. هم چنین وجود علائم مشابه و رابطه مثبت بین آسیب های وابسته به اعتیاد جنسی با نشانه های استرس پس آسیبی و مشکلات شناختی و تاثیر مثبت درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر بهبود این افراد و نتایج حاصل از این پژوهش می توان برای درمان معتادان جنسی از روش درمانی حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات رفتاری دختران شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات نوجوانان فرزندان نوجوان دختر (16-13 سال) شاهد و ایثارگر بود. 39 نفر از فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه 13 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ گودمن، 2000) و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و چهار ماه بعد پیگیری اجرا شد. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری در نمره کل (نمره کل توانایی و نمره کل مشکلات رفتاری هیجانی) بین گروه های آزمایش متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی در مقایسه با گروه گواه وجود داشت (F=4.29,P≤0.001). در زیر مقیاس های مشکلات بیش فعالی (M=3.15) و مشکلات سلوک (M=3.23)، اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما از آموزش مهارت های اجتماعی مؤثرتر بود. در مرحله پیگیری، و در زمینه توانایی نوع دوستی، آموزش مهارت اجتماعی (M=9.53) بر مداخله متمرکز بر تروما (M=9.38) برتری داشت (01/0 >P ،F=6.98).در مجموع، این تحقیق استفاده از مداخله متمرکز بر تروما و مداخله آموزشی مهارت های اجتماعی را در جهت افزایش توانایی ها و کاهش مشکلات رفتاری در فرزندان شاهد و ایثارگر پیشنهاد می کند.
تأثیر کم شنوایی بر ویژگی های صوتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، بررسی تأثیر کم شنوایی بر برخی ویژگی های اکوستیکی صوت در دو گروه کودکان کم شنوا و کودکان طبیعی همتا شده با آنها از نظر سن و جنس می باشد. این مطالعه مقطعی ، توصیفی - تحلیلی بر روی دانش آموزان کم شنوای مقطع ابتدایی با افت شنوایی شدید تا عمیق و همتایان طبیعی آن ها انجام شده است. داده های مربوط به ویژگی های اکوستیکی صوت از طریق نرم افزار Speech Studio و دستگاه حنجره نگار جمع آوری شد. از آزمون T جهت مقایسه میانگین هر کدام از پارامترهای مورد نظر بین دو گروه استفاده شده است. در کودکان کم شنوا میانگین فرکانس پایه 04/323 در برابر گروه کنترل 53/267، تغییر بسامد 5/10 درصد در برابر 52/1 درصد، مدت زمان سکوت 40/29 درصد در برابر 02/17 درصد، مدت زمان سایش 55/17 درصد در برابر 52/34 درصد و مدت زمان صداسازی 71/14 درصد در برابر 65/28 درصد به دست آمد. بین میانگین بسامد پایه ، تغییرات دوره به دوره ی بسامد ارتعاش تارهای صوتی ، مدت زمان سکوت، مدت زمان سایش و مدت زمان صداسازی در دو گروه مورد بررسی تفاوت معناداری (P<0/0001) وجود داشت .
ارزیابی تطبیقی میزان اثربخشی اقدامات کلینیک ها، کمپ ها و گروه های معتادین بی نام و ارائه مدلی کارآمد در کنترل و کاهش اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق ارزیابی تطبیقی میزان اثربخشی اقدامات کلینیک ها، کمپ ها و گروه های معتادین بی نام و ارائه مدلی کارآمد در کنترل و کاهش اعتیاد بود. روش: به این منظور150 نفر از معتادان کلینیک ها، کمپ ها و گروه های معتادین بی نام شهر یزد (هرکدام 40 مرد و 10 زن) به روش کیفی و به شیوه مصاحبه عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد هرکدام از اقدامات کلینیک ها، کمپ ها و گروه های معتادین بی نام دارای نقاط ضعف و قوتی متفاوت هستند. نتیجه گیری: در درمان اعتیاد بایستی درمان خشک و درمان با متادون مورد توجه قرار گیرد و در هر دو شیوه ارتباط مستمر فرد معتاد با خانواده، لزوم مشارکت وی در فعالیت های مرکز ترک و ایجاد حس امنیت و اشتغال برای وی باید مدنظر قرار گیرد.
مروری مختصر بر « نقص توجه، کنترل حرکتی و ادراک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم AMP (نقص توجه، کنترل حرکتی و ادراک) حدود 20 سال است که در اسکاندیناوی مورد استفاده بالینی قرار گرفته است. نشانگان «نقص توجه، کنترل حرکتی و ادراک» بر اساس وجود همزمان اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و اختلال ناهماهنگی رشدی در کودکانی که مشکل یادگیری شدید یا فلج مغزی ندارند، تشخیص داده می شود. در شدیدترین حالت، این اختلال حدود 1.5 درصد جمعیت عمومی کودکان سنین مدرسه را تشکیل می دهد. پسرها عموماً بیشتر علائم این اختلال را نشان می دهند و دخترها غالبا تشخیص داده نمی شوند. مشکلات و شرایط همبود زیادی از جمله اختلال سلوک، افسردگی/ اضطراب و شکست تحصیلی با این نشانگان وجود دارند.همچنین ارتباطی قوی میان اختلالات طیف اوتیسم و نشانگان «نقص توجه، کنترل حرکتی و ادراک» شدید وجود دارد. عوامل خانوادگی و شرایط خطرزای پیش از تولد اهمیت زیادی در این اختلال دارند.عوامل خطرزای روانی اجتماعی موجب افزایش خطر نابهنجاری های روان پزشکی حاد در «نشانگان نقص توجه، کنترل حرکتی و ادراک» می شوند. در مطالعه ای، ضعف روانی اجتماعی در حدود 60 درصد بزرگسالانی که درمان نشده اند، مشاهده شد. مداخلات موثر قابل دسترس برای بسیاری از مشکلاتی که در نشانگان «نقص توجه، کنترل حرکتی و ادراک» با آنها مواجهیم، وجود دارد.
اثربخشی روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد در زنان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از اتفاقات غیرنظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد در درمان زنان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از اتفاقات غیرنظامی در شهر یاسوج بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده تمامی زنانی بود که در بیمارستان ها و مراکز درمانی و تخصصی شهر یاسوج دارای پرونده روانشناسی و روانپزشکی بوده و تشخیص اختلال استرس پس از ضربه ناشی از اتفاقات غیرنظامی دریافت کرده بودند.40 نفر از جامعه مورد مطالعه به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. سپس روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد بر روی گروه آزمایشی به مدت 5 جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته اعمال گردید و بر روی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تأثیر واقعه تجدید نظر شده، مقیاس خود گزارش دهی نشانه های اختلال استرس پس از ضربه و چک لیست نشانه های روانی بود. شرکت کنندگان به لحاظ متغیرهای مورد بررسی در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری(مانکوا) و تک متغیری( آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد موجب کاهش نمرات مقیاس تأثیر واقعه تجدید نظر شده، مقیاس خود گزارش دهی نشانه های اختلال استرس پس از ضربه و شاخص شدت کلی چک لیست نشانه های روانی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که این روش درمانی در بهبود علائم اختلال استرس پس از ضربه و نشانه های همراه با آن مؤثر بوده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر مدل فرانظری بر راهبردهای مقابله ای در بیماران مرد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر مدل فرانظری بر راهبردهای مقابله ای بیماران مرد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر نجف آباد بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با گروه گواه بود و ارزیابی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی مردان تحت درمان با متادون در مراکز ترک اعتیاد شهر نجف آباد از تابستان سال 1392 بود. از این بین،30 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش علاوه بر دریافت متادون، از 10 جلسه درمان گروهی به شیوه مدل فرانظری در طی 2 ماه بهره برد و گروه گواه تنها تحت درمان با متادون باقی ماند. پرسش نامه راهبردهای مقابله با موقعیت های فشارزا مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر مدل فرانظری تأثیر معناداری بر مجموع راهبردهای مقابله ای در پس آزمون داشت (001/0p<)، اما این نتایج تفاوت معناداری را در نمرات پیگیری نشان نداد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت: درمان مبتنی بر مدل فرانظری در بهبود راهبردهای مقابله ای مردان وابسته به مواد تحت درمان با متادون مؤثر است و می تواند به عنوان یک مداخله درمانی مناسب در درمان علائم روانشناختی اعتیاد به کارگرفته شود.
رابطه ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای و خودکارآمدی پرهیز از مواد در جوانان آلوده به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: گرایش روزافزون به مصرف مواد مخدر به ویژه با کاهش سن اعتیاد و رواج آن در میان جوانان یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی است و تلاش های بسیاری در راستای بررسی ارتباط سوءمصرف مواد و سازه های شخصیت انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای و خودکارآمدی پرهیز از مواد در جوانان آلوده به اعتیاد شهر مرودشت انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی-همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را افراد معتاد تحت درمان در 7 کانون ترک اعتیاد شهر مرودشت تشکیل می دادند که 116 نفر از آنان به روش در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه مقیاس ابعاد شخصیت نئو، خودکارآمدی پرهیز از مواد و راهبردهای مقابله ای لازاروس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد خودکارآمدی پرهیز از مواد با بعد روان رنجورخویی شخصیت رابطه منفی و با بعد انعطاف پذیری، رابطه مثبت دارد. راهبرد مقابله ای مسأله مدار با بعد انعطاف پذیری شخصیت رابطه مثبت و راهبرد مقابله ای هیجان مدار با بعد روان رنجورخویی رابطه منفی دارد. همچنین خودکارآمدی پرهیز از مواد با راهبرد مقابله ای مسأله مدار رابطه مثبت دارد. نتیجه گیری: ابعاد شخصیتی مختلف و سطوح متفاوت خودکارآمدی و انتخاب سبک و الگوی مقابله ای از عوامل مؤثردر گرایش و یا عدم گرایش افراد به مصرف مواد و اعتیاد می باشد.
اثربخشی برنامه مداخله ای فراشناختی ولز بر کاهش افکار ناکارامد در معتادین با سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان فراشناخت به شیوه گروهی بر تعدیل نگرش های ناکارامد معتادین مرد تحت درمان با متادون بود. روش: از بین مراجعین تحت درمان با متادون ماه های بهمن تا اردیبهشت1393 مرکز متادون درمانی طریقت نو شهر تهران 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گماشته شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه نگرش های ناکارآمد بک و وایسمن قبل از آموزش به شیوه فراشناختی و بعد از آن پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه در نگرش های ناکارآمد تفاوت معناداری وجود دارد، و میانگین گروه آزمایش در نگرش ناکارآمد پایین تر بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد این آموزش با توجه به مفاهیمی مانند پذیرش، افزایش آگاهی، حضور در لحظه، مشاهده بدون داوری، رویارویی و رهاسازی می تواند در جلوگیری از لغزش معتادان موثر باشد.
اثر زولپیدم بر پیدایش وابستگی به مورفین به روش CPP در موش های سوری نر بالغ
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر داروی ضداضطرابی زولپیدم بر پیدایش وابستگی به مورفین به روش CPP در موش های سوری نر بالغ انجام شد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 56 سر موش سوری نر بالغ با وزن تقریبی 35-30 گرم و سن حدوداً 80 روزه بود که به گروه های کنترل، شاهد و 5 گروه تجربی تیمار با مورفین، تیمار با زولپیدم با دوز حداقل و حداکثر و تیمار با مورفین+زولپیدم با دوز حداقل و تیمار با مورفین+زولپیدم با دوز حداکثر تقسیم گردیدند. از مورفین برای ایجاد وابستگی و از زولپیدم به عنوان یک داروی آرام بخش و ضداضطراب استفاده شد و برای تشخیص ایجاد وابستگی از روش ترجیح مکان شرطی(یا به اختصار CPP) استفاده گردید. داده های به دست آمده با کمک آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه کنترل و شاهد اختلاف معنی داری در ترجیح مکان خاصی وجود ندارد و همچنین بین گروه کنترل با گروه تجربی تیمار با زولپیدم نیز اختلاف معنی داری در ترجیح مکان خاصی وجود ندارد. اما بین گروه کنترل و گروه تیمار با مورفین اختلاف معنی داری در ترجیح مکان دریافت مورفین مشاهده گردید و بین گروه تیمار با زولپیدم با دوزهای حداقل و حداکثر+مورفین نسبت به گروه تیمار با مورفین به تنهایی کاهش معنی داری در ترجیح مکانی مشاهده شد. با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که زولپیدم به عنوان آگونیست گیرنده های GABA از طریق مهار مسیرهای دوپامینرژیک باعث کاهش ترجیح مکان شرطی(CPP) القاء شده با مورفین می گردد
نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع علایم افسردگی به طور روزافزونی در حال افزایش است و اثرات مخرب آن بر روی فرد و جامعه بسیار گسترده می باشد. شناسايي عوامل خطر و محافظت کننده و درک فرایند ابتلا به علایم افسردگی به منظور پیشگیری به موقع و تلاش های مداخله ای اولیه، ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی بود.
مواد و روش ها: جامعه آماري این مطالعه، دانشجويان مقطع كارشناسي بودند كه 357 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسش نامه بررسی تجارب زندگی (Life Experiences Survey یا LES)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ) و پرسش نامه افسردگي Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) استفاده گردید. فرضیه پژوهش از طریق روش تحليل رگرسيون مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: راهبردهاي انطباقي تنظيم شناختي هيجان، رابطه بين رويدادهاي استرس زا و علایم افسردگي را تعديل نمود.
نتيجه گيري: افرادی که به دنبال تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان بیشتری از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، علایم افسردگی کمتری را تجربه می نمایند و بر عکس افرادی که پس از تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان کمتری از این راهبردها استفاده می کنند، تجربه علایم افسردگی بیشتری دارند. بر این اساس، مداخلات و برنامه های پیشگیرانه در زمینه علایم افسردگی، باید اهتمام ویژه ای به آموزش و ترویج راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان داشته باشند.