فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to compare the effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapy (CBT) and Eye Movement Desensiti zation and Reprocessing (EMDR) in reducing PTSD symptoms severity among Iranian children 20 months after the 2008 Qeshm earthquake. This study follows an experimental design with randomized pre-test post-test to control the internal and external validity of the study. In this study, 26 students from 7 to 12 years old who received PTSD diagnosis due to earthquake based on the clinical interview were randomly assigned to CBT, EMDR, and wait-list control groups. All the participants completed UCLA-PTSD DSM-IV Index as pre-test and post-test. The respondents in the treatment groups were also required tocomplete The Youth Client Satisfaction Questionnaire (YCSQ). According to the results of ANCOVA, after participating in 8-12 sessions of psychotherapy, the participants of CBT and EMDR groups showed a significant reduction in overall PTSD symptoms compared to the wait-list group between the pre and the post-intervention. Although in comparison to EMDR, CBT was more effective in reduction of PTSD symptoms, the difference was not statistically significant. Post-treatment therapeutic outcomes were maintained during six weeks follow-up; however, the effects of EMDR were improved during this period. The results also showed no significant difference between the respondents' satisfaction from CBT and EMDR.
Both CBT and EMDR appeared to be feasible and acceptable to PTSD children survived from natural disasters.
مقایسة تاثیر شناخت درمانی مذهب محور و درمان وجودی درکاهش میل به خودکشی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسة تاثیر مذهب محور و درمان وجودی درکاهش میل به خودکشی در میان دانشجویان انجام شد. جامعه تحقیق شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه کردستان بود که از این جامعه 36 دانشجو به شیوة تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش میزان مستعد بودن فرد به خودکشی از مقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک(1979) و مصاحبة تشخیصی تکمیلی برمبنای SM- IV- R ، استفاده شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری (گروه مذهب محور و درمان وجودی و گواه) قرارگرفتند. با استفاده از مقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک دانشجویان، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که روی آورد تاثیر مذهب محور و درمان وجودی در کاهش میل به خودکشی دانشجویان مؤثرند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، بین دو روی آورد میل به خودکشی دانشجویان در کاهش میل به خودکشی تفاوت معناداری و جود ندارد.
برسی کارکرد خانواده در بیماران مبتلا به سردرد مزمن و غیر مزمن و افراد فاقد سردرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه کارکرد خانواده در بیماران مبتلا به سردرد با افراد سالم بود. شرکت کنندگان این پژوهش 124 بیمار (89 زن و 35 مرد) که مبتلا به سردرد مزمن و سردرد تکرار شونده بودند، که از این تعداد 69 نفر مبتلا به سردرد مزمن و 55 نفر مبتلا به سردرد تکرار شونده بودند. در گروه کنترل نیز 53 نفر از افرادی که سابقه جدی سردرد نداشتند، شرکت کردند. شرکت کنندگان این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس سنجش خانواده (FAD) توسط این افراد تکمیل شد و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) برای بررسی معنا داربودن تفاوت میانگین های سه گروه اجرا شد. نتایج نشان داد که کارکرد خانواده بین گروه کنترل و بیمار تفاوت معنی داری نشان می دهد ( 01/0> p) همچنین بین سه گروه افراد مبتلا به سردرد مزمن و غیر مزمن و گروه کنترل تفاوت معناداری در زیر مقیاس های FAD وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی جیمز هاول نشان داد که افراد مبتلا به سردرد مزمن نسبت به گروه کنترل (فاقد سردرد) کارکرد ضعیف تری در تمام زیر مقیاس های کارکرد خانواده داشتند. بنابراین نتیجه می گیریم خانواده های بیماران مبتلا به سردرد بخصوص سردرد مزمن دچار بدکارکردی هستند و نقش خانواده در ایجاد، تثبیت و بدتر شدن سردرد عود کننده باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. بررسی نقش عوامل خانوادگی ما را به یافته های جالبی خواهد رساند و در فهم بیشتر ما از این اختلال پیچیده مفید واقع می شود.
احساس کهتری
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۴
حوزههای تخصصی:
اضطراب خود را کنترل کنیم
عملکرد نوجوانان مبتلاء به اختلال افسردگی اساسی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در حافظه فعال و سرعت پردازش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی اساسی در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات انجام گرفت. در یک مطالعه علی- مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 15 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، 15 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 15 فرد سالم که در متغیرهای سن و هوش و شرایط اقتصادی و اجتماعی همگن شده بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلالات محور I در (SCID-I) DSM_IV، پرسشنامه خود سنجی تأثیر رویداد (IES-R)، سیاهه اضطراب حالت - رگه اسپیلبرگر، آزمون شاخص پردازش اطلاعات، خرده آزمون توالی حروف-اعداد آزمون حافظه وکسلر، خرده آزمون نماد ارقام (رمزگردانی) آزمون هوش وکسلر (سرعت پردازش). داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش، در بخش کلامی حافظه کاری میان گروه های افسرده و PTSD، میان افسرده و بهنجار و میان بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، از نظر بخش فضایی معکوس حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. از نظر بخش دیداری حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD و میان دو گروه بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد نتایج آزمون توکی از نظر سرعت پردازش اطلاعات میان گروه های بهنجار و PTSD و میان گروه های بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه یافته های این پژوهش مهر تاییدی بر اختلالات در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات نوجوانان مبتلا به افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه است.
مقایسه ناگویی خلقی، سرشت و منش و پرخاشگری در معتادان و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ناگویی خلقی، سرشت و منش و پرخاشگری در معتادان و افراد عادی بود. مواد و روش ها:این مطالعه به صورت علی- مقایسه ای انجام شد. 80 فرد معتاد و 80 فرد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ناگویی خلقی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS)، پرسش نامه سرشتی منشی Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI) و پرسش نامه پرخاشگری Buss و Perry بود. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های ناگویی خلقی (دشواری تشخیص احساس ها، دشواری توصیف احساس ها و تفکر برون مدار) و پرخاشگری (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) میان معتادان و افراد عادی تفاوت معنی داری وجود داشت؛ بدین صورت که نمرات مؤلفه های ناگویی خلقی و پرخاشگری در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی بود. همچنین، نمرات مؤلفه های آسیب و نوجویی در متغیر سرشت و منش در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی گزارش گردید و نمرات مؤلفه های خودرهبری، مشارکت و پشتکار در افراد معتاد کمتر از افراد عادی به دست آمد. تفاوت معنی داری بین دو گروه در مؤلفه های پاداش- وابستگی و خودتعالی مشاهده نشد. نتیجه گیری:مطالعه حاضر در راستای پژوهش های معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اعتیاد، می تواند در جهت شناخت دقیق تر عوامل دخیل در این پدیده و ارایه راهکارهای مناسب جهت پیشگیری و درمان کمک کننده باشد.
بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری و شدت بیماری در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است.ام اس که از شایع ترین بیماریهای عصبی انسان است، با عوارض جسمی و روانشناختی فراوانی همراه میباشدکه موجب میشود بیماران شناخت معیوب و باورهای تحریف شده ای درباره بیماریشان داشته باشند،لذا درمقابله مثبت وموثر با بیماری و پذیرش آن به عنوان بخشی از زندگی خوددچارمشکل میشوند.بنابراین اصلاح شناخت وایجاد ادراک صحیح از بیماری،می تواند ضمن کمک به واقع بینانه کردن ادراک بیماران، شدت بیماری را نیز کاهش دهد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری و شدت بیماری در مبتلایان به ام اس می باشد. این پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد.جامعه آماری این پژوهش را 2500 بیمارعضو جامعه ام اس،تشکیل داده اند که ازبین آنها،30 نفربه روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند.ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ادراک بیماری بازنگری شده و مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده بود که توسط بیماران پیش وپس از مداخله تکمیل شدند.داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تحلیل شدند.یافته های این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری تأثیر معنادار داشته و باعث ارتقای سطح ادراک صحیح و واقع بینانه از بیماری شده ،اما بر شدت بیماری (بعد جسمی)تأثیر معناداری نداشته است#,
خاطرات تلخ روزهای اعتیاد
نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه روستا های استان کرمان بودند. 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های جو عاطفی خانواده، رضایت از زندگی و گرایش به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معناداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که رضایت از زندگی توانایی پیش بینی 11 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد را دارد. چنانچه جو عاطفی خانواده نوجوان نا مناسب باشد و فرد میزان رضایت پایینی از زندگی داشته باشد، زمینه برای گرایش به اعتیاد در نوجوان فراهم می شود. می توان با افزایش رضایت از زندگی در نوجوانان از اعتیاد پیشگیری نمود.
فلسفه و یتگنشتاین و رویکرد بعدی به طبقه بندی بیماری های روان پزشکی: یک طرح مقدماتی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اهمیت اندیشه فلسفی ویتگنشتاین در جهت حمایت از رویکرد بعدی (dimensional) به طبقه بندی بیماری های روان پزشکی مورد بحث قرار می گیرد و به بعضی از ایده های اساسی وی مثل «شباهت خانوادگی»، «دستور زبان»، «بازی زبانی» و ارتباط آنها با مفهوم «بیماری روانی» در شاهکارش، «پژوهش های فلسفی»، اشاره می شود.
مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: چاقی دوران کودکی و نوجوانی به صورت یک معضل سلامتی و بهداشتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درآمده است و علاوه بر عوارض جسمی، میتواند پیامدهای روانی زیادی از جمله افزایش سطح اضطراب را در برداشته باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی می باشد.
روش: طرح پژوهش حاضر یک طرح علّی- مقایسه ای است. بدین منظور 140 دانش آموز دختر پایه ششم ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با توجه به شاخص توده بدنی (BMI) به دو گروه ( 70 نفر دارای اضافه وزن و 70 نفر دارای وزن طبیعی) تقسیم شدند. شرکت کنندگان به مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1998) پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی داری داشت و در بین مولفه های اضطراب، مولفه های ترس از فضاهای شلوغ، اضطراب اجتماعی و وسواس فکری و عملی در سطح معنی داری در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی دار دارد و سه مولفه باقی مانده اضطراب جدایی، ترس از آسیب فیزیکی و اضطراب فراگیر بین این دو گروه تفاوت معنی داری ندارد (05/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آگاهی دادن به والدین در خصوص پیامدهای چاقی و اضافه وزن و راهکارهای پیشگیری از چاقی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین هرگونه مداخلات زود هنگام و برنامه ریزی های مناسب در حوزه سلامت و بهداشت کودکان، از دیگر اقدامات مهمی است که پیشنهاد می شود
روابط علّی سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و عزت نفس با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین برازش مدل روابط علّی سبک های دلبستگی، احساس تنهایی، و عزت نفس با آمادگی به اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین تمام دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان 596 دانشجو به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس های سبک های دلبستگی هازان و شیور، نسخه کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان دیتوماسو، برانن و بست، عزت نفس روزنبرگ، و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد زرگر را پاسخ دادند. به منظور بررسی مدل از روش تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: مدل به دست آمده از شاخص های برازندگی مناسبی برخوردار بود. از میان متغیرها، سبک دلبستگی دوسوگرا اثر مستقیم و معناداری برآمادگی به اعتیاد داشت ولی از طریق متغیر عزت نفس آمادگی به اعتیاد رابطه معکوس و معناداری داشت. نتیجه گیری: از سبک های دلبستگی فقط سبک دلبستگی دوسوگرا هم مستقیم و هم غیرمستقیم به واسطه احساس تنهایی و عزت نفس پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد بود.
تاثیر تقویت حافظه فعال هیجانی بر کنترل شناختی افراد مبتلا به اضطراب صفت بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی سرعت پردازش اطلاعات با نگاه به اضطراب رگه / حالت
حوزههای تخصصی:
سازه های هیجان و شناخت دو بعد اساسی ساختار روان شناختی انسان را شکل می دهند و تببین عملکرد فقط در صورت توجه به تعامل این دو بعد امکان پذیر است.هدف پژوهش حاضر بررسی سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان بر اساس اضطراب رگه / حالت بود.ازجامعه وسیع دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان نجف آباد بر اساس ملاک های ورود و نمرات انتهایی توزیعپرسش نامه اضطراب رگه / حالت اسیپیلبرگر،چهار گروه 15 نفری(اضطراب حالت بالا، اضطراب حالت پایین، اضطراب رگه بالا و اضطراب رگه پایین) انتخاب شدند و توسط آزمون های سرعت پردازش زاهلن / وربیندونگزاسؤالدوروس (1978)و رمزگردانی کی دی تی سیتزول (1995)مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایجتحلیل چند متغیری واریانس و آزمون های تعقیبی بون فرنی نشان دادکه بین چهار گروه در سرعت پردازش و رمز گردانی تفاوت معنا دار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سرعت پردازش دانش آموزان دارای اضطراب رگه و حالت پایین بهتر از دانش آموزان دارای اضطراب رگه و حالت بالا است.بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت اضطراب نقش مهمی در کارکردهای شناختی و سرعت پردازش اطلاعات دارد و اضطراب بالا (رگه / حالت) سبب تداخل در سرعت پردازش اطلاعات و کارکردهای شناختی می شود.
نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک و افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک و افیون بود. روش: در قالب یک طرح علی-مقایسه ای از بین مراجعه کنندگان مبتلا به مصرف مواد محرک و افیون به صورت در دسترس 45 بیمار مبتلا به افیون و 45 بیمار مبتلا به محرک انتخاب شدند و پرسشنامه های انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی فرم پنج در میان آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج تابع تشخیصی نشان داد هیجان خواهی و انقطاع پاداش تأخیری توانسته اند 66/86 درصد افراد مواد محرک و 44/84 درصد افراد مواد افیونی را درست گروه بندی کنند؛ به عبارت دیگر به صورت کلی 60/85 درصد کل نمونه درست طبقه بندی شده اند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در برنامه های پیشگیری و درمان مرتبط با این دو اختلال به این متغیرها توجه ویژه شود.
انزواجوئی کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۶ شماره ۱۰۰
حوزههای تخصصی:
تاثیر برنامه کاهش استرس بهشیاری محور گروهی بر شدت فیبرومیالژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شکل گروهی بر شدت فیبرومیالژی بود. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه، پس از مداخله و پی-گیری با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 25 بیمار با تشخیص فیبرومیالژی از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان پارسیان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به گروه آزمایش (13 = n؛ تحت برنامه کاهش استرس بهشیاری محور طی 8 جلسه گروهی یک بار در هفته) و گروه کنترل (12 = n) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه اطلاعات جعیت شناختی و شاخص ترکیبی شدت فیبرومیالژی (ICAF) را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پی گیری تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بیماران دریافت کننده برنامه کاهش استرس بهشیاری محور در دو مرحله پس از مداخله (سه ماه بعد از سنجش خط پایه) و پی گیری (9 ماه پس از سنجش خط پایه) شدت پایین تر فیبرومیالژی را گزارش کردند و عملکرد کلی آنان در مقایسه با گروه کنترل بهتر شده بود. طبق نتایج این پژوهش، برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شیوه گروهی روش موثری برای کاهش شدت فیبرومیالژی است. این یافته دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهشی در آینده و نیز کار بالینی در این زمینه است.