فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اضطراب شایع ترین مشکلات روان شناختی کودکان بشمار می رود که همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی آموزش برنامه فرندز بر اضطراب کودکان شهر شیراز انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دختر و پسر 9 تا 11 ساله مدارس ابتدایی شهر شیراز در سال تحصیلی 94-93 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از پرسش نامه اضطراب کودکان20 نفر از دانش آموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش(10 نفر) و گروه کنترل(10 نفر) اختصاص یافتند. گروه آزمایش به مدت 3 ماه در معرض آموزش برنامه فرندز قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند، پس از سه ماه و پایان برنامه پس آزمون و یک ماه پس از مداخله مرحله پیگیری انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها هم با استفاده از آزمون تی تست و تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش هم سو با مطالعات دیگر از اثر بخشی آموزش برنامه فرندز بر کاهش اضطراب کودکان به شکل قاطع در مرحله پس آزمون و پیگیری حمایت کرد، هم چنین، مشخص شد بیش ترین تأثیر در مرحله پس آزمون بر کاهش اضطراب اجتماعی کودکان و در مرحله پی گیری بر کاهش اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر بوده است. نتیجه گیری: برنامه فرندز می تواند به عنوان یک مداخله پیشگیرانه در کاهش اضطراب کودکان در جامعه ایرانی مورد توجه قرار گیرد.
شکل گیری هذیان : مروری بر ادبیات
حوزههای تخصصی:
در دهه گذشته نظریه پردازی و پژوهش درباره هذیان و تلاش برای پیشنهاد سازوکارهای شکل گیری آن، رشد چشمگیری داشته است. در این مقاله، نخست به دشواری ها در تعریف و تبیین مشخصات هذیان اشاره می شود، و سپس نظریه های مطرح زیر عنوان های ادراک نابهنجار، نقص در نظریه ذهن، نقص در استدلال، نظریه اسناد اجتماعی، مدل های عصب- روان شناختی و شبکه عصبی توضیح داده، و شواهد له و علیه هر یک بیان می شوند. با مرور این نظریه ها، به نظر نمی رسد که هنوز بتوان با سازوکاری یگانه، هذیان های مختلف را در بیماری های مختلف تبیین کرد، و نیاز به ارایه مدل های تلفیقی بسیار محسوس است. با این حال، پژوهش هذیان می تواند آگاهی ما را از این پدیده شاخص افزایش دهد و کاربردهای زیادی نیز در تشخیص و درمان بیماری ها داشته باشد.
نگاهی بر مقاله «روی آورد جدید در تشخیص پس از ضربه (PTSD)»
حوزههای تخصصی:
مقاله «روی آوردی جدید در تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه» (سهرابی، 1381) را هم از منظر ارایه و هم از منظر چاپ آن در مجله روانشناسی، باید به فال نیک گرفت: نویسنده می کوشد راهنمای معیارهای تشخیصی را در بعدی خاص؛ دچار تنیدگی کند، اما سردبیر با چاپ آن در مجله روانشناسی، کوشیده است تنیدگی را به فضای مجله انتقال دهد، البته اگر چنین اقدامی، از هر دو جنبه بتواند نوعی ضربه تلقی شود، ما شاهد «پس ضربه ها» نیز باید باشیم، آنگاه امید آن است که نشانه های پس ضربه ای، در جلوه ای تازه، مجله را دربرگیرد: بروز و تکرار رویداد ضربه زا در کسوت نوشتارهای نظرپردازانه، احساس نیاز به تکرار و یادآوری گونه های مشابه، اجتناب از سطحی سازی، گوش به زنگ بودن زایش نو. اگر در هر حال شاهد تک ضربه جدی نیز نباشیم، حداقل، انباشتگی ضربه های محدود و نوسان دار، شاید بتواند نشانه شناسی پس ضربه ای را، به گونه زمانمند، در مجله نمایان سازد، آنگاه با نشانه های تاخیری مواجه خواهیم بود. بدین خاطر است که «روی آوردی جدید در تشخیص اختلال تنیدگی پس ضربه ای» حتی اگر تک ضربه نباشد، اما جزو مجموع ضربه هایی باشد که باید انباشته شوند؛ باز هم مفید است. نقادان می باید با نقادی پویای خود مجله را در واکنش «گشایش» یاری دهند تا اجتناب، براساس یک عادت مرسوم، نهادینه نشود، حتی اگر تنیدگی مجله را دربرگیرد.
اختلال هذیانی در بیماران سرپایی و بستری بیمارستان روزبه تهران
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان تأثیر چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر نگرش و آگاهی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف: در تحقیق حاضرتأثیر چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر نگرش و آگاهی دانش آموزان پایه اول دبیرستان مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش این تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون تکگروهی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه اول دبیرستان های منطقه 19 شهرتهران بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان دبیرستان شهید کلهر منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از طراحی و تولید نرم افزار آموزشی به صورت چند رسانه ای و همچنین تهیه ابزارهای پژوهش، ابتدا یک پیش آزمون نگرش و آگاهی بر روی دانش آموزان در یک جلسه اجرا شد، سپس آموزش به کمک چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر روی دانش آموزان اجرا و بعد از آموزش، پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر نگرش و آگاهی دانش آموزان اول دبیرستان تاثیرگذار بوده است و آموزش یک نقش اساسی در ارتقاء نگرش و آگاهی دانش آموزان نسبت به مواد توهم زا ایفا میکند. نتیجه گیری: از این روش میتوان برای پیشگیری از اعتیاد بهره برد.
مقایسه خودبازداری، بنیان های اخلاقی و جهت گیری زندگی در والدین سازگار و ناسازگار کودکان آموزش پذیر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه جهت گیری زندگی، بنیان های اخلاقی وخودبازداری در والدین سازگار و ناسازگارکودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر است. روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش را کلیه والدین دارای کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر شهرستان نقده در بهار سال 1395 تشکیل می دادند که از بین آنها 130 نفر (65 نفر والد سازگار و 65 نفر والد ناسازگار) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسش نامه سازگاری بل، پرسش نامه جهت گیری زندگی، پرسش نامه خودبازداری و پرسش نامه مقیاس ویژگی های اخلاقی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بنیان های اخلاقی در خرده مقیاس های اخلاق بر مبنای یادگیری (02/0=p) و اخلاق برمبنای تأیید دیگران (03/0=p) و در جهت گیری زندگی (001/0=p) بین والدین سازگار و ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین جهت گیری زندگی والدین سازگار به صورت معنی داری بیشتر از والدین ناسازگار است. در رابطه با خودبازداری، در مؤلفه های کنترل تکانه (05/0=p) و مراعات دیگران (005/0=p) و مسئولیت پذیری (05/0=p) در والدین سازگار و ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین کنترل تکانه و مراعات دیگران و مسئولیت پذیری در والدین سازگار بیشتر از والدین ناسازگار است، ولی در مولفه فرونشاندن خشم (32/0=p) تفاوتی بین والدین سازگار و ناسازگار وجود ندارد. نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق نتیجه گرفته می شود که والدین ناسازگار در مقایسه با والدین سازگار در جهت گیری زندگی و خودبازداری و در اخلاق برمبنای یادگیری و اخلاق برمبنای تأیید دیگران نمره کمتری را گزارش کردند که برنامه ریزی و آموزش هایی برای افزایش میزان جهت گیری زندگی و خودبازداری و رفتارهای اخلاقی در والدین ناسازگار کودکان کم توان ذهنی پیشنهاد می شود.
یشگیری از سوء مصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
وابستگی به مواد یک اختلال مزمن و عود کننده استا که هزینه سنگینی بر افراد، خانواده ها، اجتماعات و ملل تحمیل می کند. معتادان توانایی خود را برای مقاومت در برابر مواد از دست می دهند و این مساله اغلب منجز به رفتارهای خود تخریبی و خود انهدامی می گردد. جنایت ها و خشونت های ناشی از سوء مصرف مواد نیز یکی دیگر از ابعاد منفی این موضوع می باشد. اما سوء مصرف مواد قابل پیشگیری است امروزه طیف وسیعی از برنامه ها پیشگیری با مخاطبان و پیام های مختلف در سطح جهان طراحی و اعمال می شوند که کارایی آنها توسط مطالعات متعددی تایید شده است. این برنامه در موقعیتهای مختلف تحصیلی -آموزشی ، اجتماعات عمومی، باشگاههای ورزشی و حتی زندانها قابل اجرا می باشند. این مقاله ضمن تعریف مفاهیم، با مروری بر تاریخچه ایجاد برنامه های پبشگیری به توصیف چند نمونه از این برنامه ها که نتایج مثبت قابل توجهی داشته اند می پردازد.
خودکشی
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۹۱
حوزههای تخصصی:
اضطراب و چگونگی مقابله با آن
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۱۷
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوی پیش بینی علایم اضطراب اجتماعی بر پایه عامل سرشتی بازداری رفتاری و عوامل شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی الگوی پیش بینی علایم اضطراب اجتماعی بر پایه مولفه تکاملی-سرشتی بازداری رفتاری و مولفه های شناختی بوده است. فرض بر این است که بازداری رفتاری به عنوان یکی از علل تاریخچه ای نوعی و فردی علایم اضطراب اجتماعی، به همراه مولفه های فردی و شناختی مانند سوگیری در توجه و تعبیر رخدادهای اجتماعی، موجب بروز علایم اضطراب اجتماعی می شود. روش کار: در این پژوهش مقطعی، در سال 91-1390 تعداد 408 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه های شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان، پرسش نامه های بازداری رفتاری بزرگسالان، گذشته نگر بازداری رفتاری، کانون توجه، پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه ی خطی گام به گام با کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل شدند. یافته ها: تمامی متغیرها، به طور معنی داری با اضطراب اجتماعی همبستگی داشتند (05/0 P<). هم چنین متغیرهای سرشتی و شناختی در بروز علایم اضطراب اجتماعی تاثیر معنی داری داشتند. در نهایت الگوی پیش بینی که در آن بازداری رفتاری به همراه عوامل شناختی موجب بروز علایم اضطراب اجتماعی می گردد، مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان از ابزارهای پژوهش به عنوان وسیله ای برای پیش بینی و در نهایت غربالگری افراد در معرض ابتلا به اضطراب اجتماعی بهره برد. هم چنین با توجه به تاثیر عوامل شناختی در بروز علایم اضطراب اجتماعی، می توان آموزش های مبتنی بر شکل گیری باورها و دیدگاه های متناسب و منطقی را از سنین پایه شروع کرده و این آموزش ها را در درمان نیز به کار برد.
سیستم مغزی/ رفتاری، کمال گرایی و علائم افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن رابطة سیستم مغزی- رفتاری و کمال گرایی با علائم افسردگی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. مطالعة حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونة مورد بررسی شامل 360 دانشجوی پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از جامعة 8000 نفری دانشجویان این دانشگاه در سال 91 برگزیده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فلت و هویت و سیاهة افسردگی بک بود. اطلاعات حاضر از اجرای پرسشنامه ها به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل همبستگی متغیر ها بیان کنندة همبستگی مثبت معنادار علائم افسردگی با کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی جامعه مدار و بازداری رفتاری بود و همبستگی منفی معنادار بین علائم افسردگی و فعال سازی رفتاری بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که از بین متغیر های مورد مطالعه، متغیر های کمال گرایی جامعه مدار و سیستم فعال ساز رفتاری بیش ترین سهم را در پیش بینی علائم افسردگی داشتند. بنابراین، می توان بیان کرد که رابطة بین علائم افسردگی با کمال گرایی و سیستم مغزی/ رفتاری جالب توجه است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی، دارو درمانی و ترکیب این دو روش درمانی در زنان مبتلا به افسردگی
حوزههای تخصصی:
تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیرمنطقی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی نوجوانان بزهکار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که به شکل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه مورد پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و سپس (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه نود دقیقه ای مثبت نگری را دریافت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که ارایه مداخله آموزش مثبت نگری باعث افزایش معنادار شادکامی و کاهش نمره کل باورهای غیر منطقی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از روش آموزش مهارت مثبت نگری می توان به عنوان روشی کارآمد برای کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی نوجوانان بزهکار استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی- رفتاری و معنا درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی رفت اری و معنا درمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در سندرم آشیانه خالی شه رستان قروه است. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل می شود. حج م نم ون ه 36 ن ف ر با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د. سپس افراد بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنا درمانی به شیوه ی گروهی را دریافت کردند، گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. سپس به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه افس ردگی بک BDI- IIو پرسشن امه امی د به زندگی اشن ایدر و همکاران استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصی فی و آمار استنب اطی(آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته های به دست آمده نشان داد که درمان شناختی – رفتاری در کاهش افسردگی موثرتر است، و معنا درمانی در افزایش امید به زندگی تاثیر بیشتری دارد. نتیجه گیری می شودکه هر دو درمان شناختی- رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی موثر هستند.