مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلال تنیدگی


۱.

روی آوردی جدید در تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه (PTSD)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تهدید اختلال تنیدگی ضربه قدرت تحمل سندرم تقلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۲ تعداد دانلود : ۸۲۰
اختلال تنیدگی پس از ضربه مجموعه واکنشهایی است که فرد در مواجهه با تنیدگی هایی که خارج از قدرت تحمل اوست از خود بروز می دهد. این واکنشها از صدها سال پیش مورد توجه پزشکان و روانشناسان بوده و تحت عناوین مختلفی از جمله هیستری، ضربه عصبی، موج انفجار، نوروز جنگ، درد دوری یار و دیار، سندرم تقلا، نوروز ناشی از ضربه و آسیب و اختلال تنیدگی پس از ضربه از آنها یاد شده است (سلیمی، 1377). اختلال تنیدگی پس از ضربه، به مثابه، زیر مجموعه اختلالات اضطرابی، اولین بار در 1980 در سومین مجموعه تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSMIII (1980)، مطرح شد. معیارهای تشخیص جاری این بیماری به صورتی که در سومین چاپ تجدیدنظر شده این مجموعه DSMIII-R (1987)، تنظیم شده است عبارتند از: الف) شخص یک تهدید جدی نسبت به زندگی و یا سلامت جسمی خود را تجربه کرده و یا شاهد آن باشد. به عبارت دیگر شخص یک رویداد آسیب زای شدید را که خارج از تحمل عادی انسان است تجربه نماید. ب) تجربه مجدد رویداد آسیب زا به صورتهای مختلف. ج) اجتناب مداوم از محرکهایی که در رابطه با رویداد، آسیب زا است و یا بی تفاوتی کلی (عدم پاسخ دهی کلی). د) تجربه مداوم علائم برانگیختگی فزاینده و افزایش تحریک پذیری ھ) علایم محورهای ب، ج و د حداقل یک ماه طول بکشد. لازم به ذکر است که برای تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه بر اساس DSMIII و DSMIV وجود هر پنج معیار فوق ضروری است
۲.

نگاهی بر مقاله «روی آورد جدید در تشخیص پس از ضربه (PTSD)»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختلال تنیدگی ضربه گشایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۷ تعداد دانلود : ۶۸۶
مقاله «روی آوردی جدید در تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه» (سهرابی، 1381) را هم از منظر ارایه و هم از منظر چاپ آن در مجله روانشناسی، باید به فال نیک گرفت: نویسنده می کوشد راهنمای معیارهای تشخیصی را در بعدی خاص؛ دچار تنیدگی کند، اما سردبیر با چاپ آن در مجله روانشناسی، کوشیده است تنیدگی را به فضای مجله انتقال دهد، البته اگر چنین اقدامی، از هر دو جنبه بتواند نوعی ضربه تلقی شود، ما شاهد «پس ضربه ها» نیز باید باشیم، آنگاه امید آن است که نشانه های پس ضربه ای، در جلوه ای تازه، مجله را دربرگیرد: بروز و تکرار رویداد ضربه زا در کسوت نوشتارهای نظرپردازانه، احساس نیاز به تکرار و یادآوری گونه های مشابه، اجتناب از سطحی سازی، گوش به زنگ بودن زایش نو. اگر در هر حال شاهد تک ضربه جدی نیز نباشیم، حداقل، انباشتگی ضربه های محدود و نوسان دار، شاید بتواند نشانه شناسی پس ضربه ای را، به گونه زمانمند، در مجله نمایان سازد، آنگاه با نشانه های تاخیری مواجه خواهیم بود. بدین خاطر است که «روی آوردی جدید در تشخیص اختلال تنیدگی پس ضربه ای» حتی اگر تک ضربه نباشد، اما جزو مجموع ضربه هایی باشد که باید انباشته شوند؛ باز هم مفید است. نقادان می باید با نقادی پویای خود مجله را در واکنش «گشایش» یاری دهند تا اجتناب، براساس یک عادت مرسوم، نهادینه نشود، حتی اگر تنیدگی مجله را دربرگیرد.