فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶۳۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه و عوامل پیش بینی کننده سلامت روانشناختی نوجوانان از طریق نوع سبک های تربیتی و همچنین وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین آنان بوده است. 1396 دانش آموز دختر و پسر 15-18 ساله شهر تهران، از طریق تقسیم بندی مناطق مختلف تهران، مقیاس سلامت روانشناختی (دینر، 1992) و مقیاس وضعیت اقتصادی اجتماعی محقق ساخته را کامل کردند و پس از آن، مادران این دانش آموزان پرسشنامه سبک های تربیتی والدینی (بورای، 1991) را تکمیل کردند.
نتایج نشان داد که پایین ترین شاخص سلامت روانشناختی در مناطق جنوب شهر و بالاترین شاخص آن در مناطق شمال شهر است. از بین سبکهای والدینی نیز، سبک اقتدار منطقی و سبک استبدادی از توان پیش بینی معنادار سلامت روانشناختی نوجوانان برخوردار بودند. در پایان، نتایج مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفتند.
بررسی خود - گسستگی در نوجوانان بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوجوانان و پدران
حوزه های تخصصی:
مقایسه مشکلات دوره بلوغ دختران نوجوان کم توان ذهنی با دختران نوجوان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات دوره بلوغ (رفتاری و جنسی) دختران کم توان ذهنی و مقایسه آن با مشکلات دوره بلوغ در دختران عادی در شهر تهران است. روش: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مقطعی است. تعاد 90 نفر دختر کم توان ذهنی و 90 نفر دختر عادی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به صورت گروه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای بررسی مشکلات رفتاری در دوره بلوغ از چک لیست رفتاری آخنباخ (فرم CBCL) و برای بررسی مشکلات جنسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله آزمون های آماری t مستقل، یومن ویتنی، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دختران کم توان ذهنی در دوره بلوغ حالت هایی چون گوشه گیری، اضطراب/ افسردگی، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، درونی سازی و مشکلات جنسی در آنها نسبت به دختران عادی بیشتر مشاهده می شود و در مقیاس های شکایت جسمانی، مشکلات تفکر، رفتار بزهکارانه و برونی سازی بین دو گروه، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دختران کم توان ذهنی در مقایسه با دختران عادی با داشتن بهره هوشی پایین و اختلال در رفتار سازشی، در حل مشکلات فردی و اجتماعی نقص عمده دارند؛ بنابراین بلوغ و تغییرات همراه با آن می تواند مشکلاتی را برای این افراد و خانواده های آنها ایجاد کند.
مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین بین 15 تا 18 سال شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق محروم از مادر، یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر سنین 15 تا 18 سال شهر اصفهان، در سال 1385-1384 انجام شد. روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 سال طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر، ساکن در شهر اصفهان و مشغول به تحصیل در دبیرستانهای عادی در سال 1385-1384 بود.نمونه آماری شامل 228 نفر نوجوان طلاق، یتیم و عادی بود، به گونه ای که، هر گروه شامل 76 نفر (38 نفر و پسر 38 نفر دختر) بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ضمنا در روش نمونه گیری، ترکیبی از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش عضویت گروهی و جنسیت متغیرهای مستقل، وضعیت بهداشت روانی متغیرهای وابسته و ویژگیهای جمعیت شاختی متغیرهای کنترل را تشکیل می دادند. برای بررسی و مقایسه وضعیت بهداشت روانی آزمودنی ها، از پرسشنامه SCL-90-R و برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها، از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مانوا، آزمون تفاوت معنی دار حقیقی توکی (HSD) و میانگین استفاده گردید. سپس از تحلیل داده ها نتایج ذیل به دست آمد: بین میانگین نمرات آزمودنی های سه طلاق، یتیم، و عادی در هر 9 مقوله پرسشنامه SCL-90-R تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0.0001)، ضمنا در شش بعد (افسردگی، اضطراب، شکایات جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک و افکار پارانوئید) P=0.0001 میانگین نمرات دختران بیشتر از پسران بود، ولی در بعد پرخاشگری (P=0.0001) میانگین نمرات پسران بیشتر از دختران بود. در دو بعد وسواس و اجبار و روان پریشی بین میانگین نمرات پسران و دختران تفاوت معناداری وجود نداشت. ضمنا تعامل بین عضویت گروهی و جنسیت بر هیچ کدام از زیر مقایس ها (9 بعد پرسشنامه SCL-90-R) معنادار نبود. یافته های پژوهش در پرتو نتایج تحقیقات مربوط، مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفته است.
رابطه سبکهای فرزندپروری ادراک شده با احساس تنهایی نوجوانان دختر
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ادراک از سبکهای فرزندپروری و تاثیر مؤلفههای آن بر احساس تنهایی نوجوانان دختر است. فرض اساسی این پژوهش آن است که ادراک فرزندان از سبکهای فرزندپروری والدینشان میتواند احساس تنهایی آنان را تعدیل کند یا تغییر دهد. نمونه پژوهش 387 دانشآموز بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از بین دختران دبیرستانی مشهد و منطقه تبادکان انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها عبارت بودند از: پرسشنامه سبکها و ابعاد فرزندپروری (PSDQ، رابینسون و همکاران، 2001) برای بررسی وضعیت ادراک فرزندان از چگونگی تربیت والدین و مقیاس احساس تنهایی افتراقی (اشمیت و سرمات، 1983) برای بررسی میزان احساس تنهایی آزمودنیها که هر دو را دانشآموزان دختر پاسخ دادند. برای بررسی فرضیهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در بررسی فرضیههای پژوهش، بین سبکهای فرزندپروری مقتدر (54/0- r =)، سبک مستبد (34/ 0r =) و سبک سهلگیر (18/0r =) با احساس تنهایی رابطه معنادار (01/0P<) به دست آمد. همچنین نتایج بهدست آمده نشاندهنده رابطه معنادار بین تمامی مؤلفههای سبک تربیتی مقتدر (بعد ارتباطی52/0- r =، بعد نظم 42/0r = - ، و بعد خودمختاری 49/0r =-)، سبک فرزندپروری مستبد (اجبار فیزیکی، 28/0r = ، خصومت کلامی، 29/0 r =و غیرتوضیحیـ تنبیهی، 32/0r =) و مؤلفه بیتوجهی (18/0r =)، از سبک تربیتی سهلگیر با احساس تنهایی (01/0P<) بود.
هویت چیست
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با کیفیت دوستی در دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با کیفیت دوستی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان 16-15 ساله دبیرستانی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 83-1382 می باشد. از میان این افراد 200 نفر (103 نفر پسر، 97 نفر دختر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامه سبک های های دلبستگی کولینز و رید (1990) استفاده شد و کیفیت دوستی با استفاده از پرسشنامه دوستی و عدم دوستی ریسمن و بیلنگهام (1989) اندازه گیری شد.
نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و کیفیت دوستی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و کیفیت دوستی رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اضطرابی - دوسوگرا با مولفه های دوستی ارتباط منفی به دست آمد.
بر اساس یافته های این پژوهش جنسیت آزمودنی ها نقشی در نوع سبک دلبستگی آنها ندارد. اما تفاوت معناداری در میانگین سه سبک دلبستگی (بدون توجه به جنسیت) به دست آمد که آزمون تعقیبی شفه نشان داد بیشترین سهم را سبک دلبستگی ایمن به خود اختصاص داد و سبک ناایمن اضطرابی - دوسوگرا در مرحله بعد و کمترین میانگین مربوط به سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی بود.
در میزان کیفیت دوستی دو جنس تفاوت معناداری به دست آمد که این تفاوت به نفع پسران است. همچنین سبک دلبستگی ایمن، مقدار 8.6% از واریانس کیفیت دوستی را تبیین می کند.
"سینما درمانی و بهداشت روان "
حوزه های تخصصی:
کارکرد خانواده دختران نوجوان مبتلا به اختلالات درون ریزی در مقایسه با گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر علاوه بر بررسی رابطه کارکرد خانواده و اختلالات درون ریزی دختران نوجوان، کارکرد خانواده های آسیب دیده از اعتیاد، تک والد و طلاق را با خانواده های عادی مقایسه کرده است.
روش: در این پژوهش 334 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله از 22 دبیرستان شهر مشهد انتخاب شدند و آزمون خودسنجی نوجوان و مقیاس های ارزیابی سازش پذیری و پیوستگی خانواده را کامل نمودند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد نوجوانانی که نشانگان اختلالات درون ریزی را دارا بودند، میزان پیوستگی خانواده خود را در مقایسه با نوجوانان بهنجار کمتر دانسته و نارضایتی بیشتری داشتند. از سوی دیگر، نوجوانان خانواده های اعتیاد نیز در مقایسه با نوجوانان خانواده های عادی میزان پیوستگی روابط خانواده را کمتر برآورد کرده بودند. تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که ابعاد پیوستگی و رضایت از سازش پذیری می تواند عضویت آزمودنی ها را در گروه های بهنجار و نشانه دار در 7/72 درصد از آزمودنی ها به درستی پیش بینی کند.
نتیجه گیری: توجه به کارکرد خانواده و خانواده درمانی در ارزیابی و درمان مشکلات روانشناختی نوجوانان، به ویژه اختلالات درون ریزی دختران نوجوان، اهمیت خاصی دارد.
تاثیر روان درمانگری گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر شیوه های رویارویی با استرس نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر روان درمانگری گروهی با رویکرد «تحلیل رفتار متقابل» (T.A) بر شیوه های رویارویی با استرس نوجوانان می باشد.
بدین منظور یکی از دبیرستانهای ناحیه پنج مشهد انتخاب و پرسشنامه شیوه های رویارویی موس و بلینگز در مورد 117 نفر از دانش آموزان14 الی 18 ساله اجرا شد. سپس از میان 48 نفر دانش آموز نوجوان که بر اساس نتایج پرسشنامه مذکور هیجان مدار تشخیص داده شده بودند، پس از مصاحبه اولیه، از نظر سن، معدل نمرات تحصیلی، وضعیت تحصیلی، سواد والدین و طبقه اقتصادی، غربال و در دو گروه کنترل و آزمایش به صورت همتاسازی شده جایگزین شدند که اعضای هر گروه 10 نفر بودند. اعضای گروه آزمایش 12 جلسه روان درمانی گروهی با رویکرد «تحلیل رفتار متقابل» دریافت نمودند. پس از اتمام جلسات روان درمانی گروهی با رویکرد «تحلیل رفتار متقابل» اعضای هر دو گروه آزمایش و کنترل با پرسشنامه مذکور مورد پس آزمون قرار گرفتند.
پژوهش حاضر به دنبال آزمون این فرضیه ها بود که روان درمان گروهی با رویکرد «تحلیل رفتار متقابل» موجب کاهش هیجان مداری و افزایش مساله مداری نوجوانان در رویایی با استرس می شود. برای آزمون فرضیه ها از(t) تفاضل جهت بررسی تفاوت بین تفاضل میانگین های دو گروه همبسته استفاده شده است. روش مذکور تاثیر معنی داری (P<0.000) در کاهش هیجان مداری و همچنین تاثیر معنی داری (P<0.02) در افزایش مساله مداری نوجوانان گروه آزمایشی داشته است.
نتایج نشان می دهد که به احتمال 95/0 روش مذکور بر شیوه های رویارویی نوجوانان موثر بوده است و موجب کاهش هیجان مداری و افزایش مسآله مداری در شیوه های رویارویی نوجوانان می شود.
تأثیر معلم و آموزش و پرورش در بحران هویت نوجوانان
حوزه های تخصصی: