فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی مداخله شناختی - رفتاری مبتنی بر تعلل بر بهبود عملکرد تحصیلی و حرمت خود دانشجویان دختر پیام نور بود. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانشجویان دختر بر اساس معیارهای ورود- خروج از میان داوطلبان انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. کلیه آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های تعلل و حرمت خود را قبل و بعد از آموزش جلسات تکمیل کردند. همچنین معدل ترم تحصیلی قبل هر دانشجو پیش از مداخله و معدل ترم تحصیلی ترم بعد او پس از انجام مداخله جمع آوری شد. تحلیل نتایج با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماری SPSS و کاربرد آزمون کوواریانس نشان داد که تعلل در آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش و حرمت خود و عملکرد تحصیلی افزایش معنادار داشته است (05/0p<). این نتایج مبین آن است که مداخله شناختی ـ رفتاری مبتنی بر تعلل به واسطه بازسازی شناختی، ذهن آگاهی و روشهای رفتاری از جمله مدیریت زمان به کاهش تعلل و افزایش حرمت خود و عملکرد تحصیلی دانشجویان می انجامد.
نقش هماهنگی شناختی در رابطه ی شناخت اجتماعی ضمنی و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت اجتماعی به دو حوزهی ضمنی و آشکار تقسیم شده است. نظریهی ارزیابی تداعیگرا-گزارهای گاورونسکی و بودنهازن (2006) پیشبینی میکند که طی فرآیند ترجمهی یک شناخت معین از حوزهی ضمنی به آشکار، هماهنگی شناخت ضمنی مربوطه با نسخههای آشکار سایر شناختهای موجود در ذهن بررسی میشود و هر چه این هماهنگی بیشتر باشد، نیاز کمتری به ایجاد تغییر در شناخت مربوطه است و لذا نسخهی آشکار حاصل، ارتباط قویتری با نسخهی ضمنی اولیهی خود خواهد داشت. این مطالعه به آزمودن این فرضیه در متن سه شناخت هویت جنسی، هویت گروهرشتهای و تصور قالبی جنسیت ـ رشته میپردازد. بهعلاوه، بررسی تعدیلگری هماهنگی با نسخههای ضمنی سایر شناختها در رابطهی ضمنی ـ آشکار نیز به عنوان هدفی اکتشافی دنبال میشود. روش: 192 دانشجوی کارشناسی از دو دانشگاه تهران (نیمی علوم انسانی و نیمی ریاضی فنّی، نیمی زن و نیمی مرد) در این پژوهش همبستگی شرکت نمودند. سه شناخت مورد تمرکز، به دو طریق، یکی غیرمستقیم با استفاده از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد، مکقی و شوارتز، 1998)، و دیگری مستقیم با استفاده از پرسشهای لیکرت سنجیده شدند. برای آزمون تعدیلگری هماهنگی شناختی، از رگرسیون سلسله مراتبی برای هر یک از شناختها استفاده شد. یافتهها: در مورد هویت جنسی و هویت گروهرشتهای، نه هماهنگی با دو شناخت آشکار دیگر و نه هماهنگی با دو شناخت ضمنی دیگر تعدیلگر معناداری در رابطه بین نسخههای ضمنی و آشکار آنها نبودند. برای تصور قالبی، هماهنگی با شناختهای آشکار دیگر تعدیلگر معناداری نبود، اما هماهنگی با شناختهای ضمنی دیگر به طور حاشیهای معنادار شد. نتیجهگیری: نظریهی گاورونسکی و بودنهازن (2006) در مورد هیچکدام از سه شناخت تأیید نشد. در مورد تصور قالبی، نتایج دلالت دارد بر اینکه دو فرآیند متمایز از فرآیند ذکرشده در این نظریه در ساخت تصور قالبی آشکار نقش داشته باشند: یکی فرآیندی براساس شناختهای آشکار دیگر، و دوم فرآیندی بر پایهی میزان تعامل بین سه شناخت در حوزهی ضمنی.
تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، طی دهههای اخیر در عرصه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اساسی پ ژوهش حاضر بررسی تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن و مقایسه نظریه ذهن در سه گروه از کودکان 3، 5 و 7 ساله می باشد. روش: برای این منظور 150 نفر از کودکان مذکور از شهرستان رشت به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به آزمون 38 سوالی نظریه ذهن پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی در سطح معنی داری01/0≥ α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین سه سطح نظریه ذهن در سه گروه مذکور تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که آزمودنی های سنین بالاتر نسبت به آزمودنی های سنین پایین تر در همه سطوح نظریه ذهن، نمرات بالاتری را اخذ نمودند. نتایج: مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر می توان اذعان نمود که کودکان با افزایش سن در سیر تحولی خود به سطوح متمایزی از نظریه ذهن دست می یابند.
رابطه عزت نفس و خودکارآمدی با متقاعدسازی در مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، بررسی رابطه عزت نفس و خودکارآمدی با متقاعدسازی در مدیران آموزشی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه مدیران آموزشی دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران بود، که تعداد 120 نفر (76 زن و 44 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری عزت نفس از آزمون عزت نفس کوپراسمیت (1967) و برای اندازه گیری خودکارآمدی از آزمون باورهای خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) و برای اندازه گیری متقاعدسازی از آزمون دانش متقاعدسازی (سپاه منصور و هومن، 1389) استفاده به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، از هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متقاعدسازی با عزت نفس و متقاعدسازی با خودکارآمدی، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد (به ترتیبr=0/771 و r=0/494). همچنین نتایج نشان داد که 59% از واریانس مربوط به متقاعدسازی با عزت نفس (R2=0/594) و 24% از واریانس متقاعدسازی با خودکارآمدی (R2=0/244) تبیین می شود. و نتایج حاصل از ضرایب شیب نشان داد که در پیش بینی متقاعدسازی، سهم عزت نفس بیش از خودکارآمدی بود (=0/70β).
بررسی فرآیند شناختی تحول آرزوهای شغلی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی روند تحول آرزوهای شغلی کودکان می باشد. به این منظور 179 دانش آموز (85 دختر و 94 پسر) از نواحی 5 گانه آموزش و پرورش اصفهان به شیوهی نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه ی نیمه سازمانیافته بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و مقایسه ی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت مشاهده شده در نمرات آرزوهای شغلی کودکان و نیز تفاوت مشاهده شده در نمرات کودکان در سنین مختلف و تأثیر جنسیت بر آرزوهای شغلی معنادار (05/0< P) است. همچنین اگرچه در هر دو جنس تحول آرزوها رو به پیشرفت است، سطح تحولی آرزوهای شغلی دختران بالاتر از سطح تحولی آرزوهای شغلی پسران است.
بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه انجام گرفت. روش اجرا: این پژوهش از نوع آزمایشی است و نمونه پژوهش عبارت است از 40 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس استاندارد شده راترو پرسشنامه برانگیختگی-کاهش ناهماهنگی DARQ هارمون ـ جونز (صفارینیا و زندی، 1389) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین منبع کنترل دانش آموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانش آموزانی که این آموزش را ندیده اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. یعنی تفکرانتقادی م یتواند باعث تغییر در بعضی از صفات و ویژگیها شود، که در این پژوهش ویژگی مورد نظر ما منبع کنترل است و تفکر انتقادی بر روی این متغیر تأثیر گذاشت. اما بین میزان کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانش آموزانی که این آموزش را ندیده اند، تفاوت معنیداری وجود ندارد. در این پژوهش تفکر انتقادی نه تنها میزان ناهماهنگی (بر انگیختگی) شناختی را در گروه کنترل کاهش نداد بلکه تا حدی باعث افزایش ناهماهنگی شناختی گردید.
آیا شخصیت افراد چپ برتر، راست برتر و دوسو توان متفاوت است؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برتری جانبی به تخصیص نیمکره های مغز به فعالیت ها و رفتارهای خاص گفته می شود. ساختار متفاوت مغز در افراد منجر به الگوی شخصیتی متفاوتی می شود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیت و دست برتری انجام شد.
مواد و روش ها: تعداد 520 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم اقتصادی تهران از هشت رشته تحصیلی گمرک، بیمه، بانک داری، حسابداری، مالی، اقتصاد نظری، اقتصاد حمل و نقل و اقتصاد صنعتی مشغول با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و آزمون ویژگی های شخصیتی نئو (NEO یا NEO personality inventory) و پرسش نامه دست برتری Edinburgh اجرا شد. در این پژوهش که از نوع علی مقایسه ای بود، نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی Scheffe تحلیل شد.
یافته ها: بین افراد راست برتر، چپ برتر و دوسو توان در مقیاس گشودگی (012/0 = P، 421/4 = (2)F) و با وجدان بودن (002/0 = P، 58/6 = (2)F) تفاوت معنی داری وجود داشت، اما تفاوت معنی داری بین گروه ها و ویژگی های دیگر شخصیت وجود نداشت. تعامل دست برتری، شخصیت و جنسیت در مقیاس های گشودگی (036/0 = P، 338/3 = (2)F) و روان نژندی (04/0 = P، 249/3 = (2)F) معنی دار بود.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی در افراد راست برتر، چپ برتر و دوسو توان متفاوت است. در واقع جانبی شدن بر ویژگی های شخصیت تأثیر می گذارد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و روش های مطالعه با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه علامه طباطبائی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و روش های مطالعه با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه علامه طباطبائی تهران انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی– پیمایشی و از نوع همسبتگی بوده است. به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 110 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه روش ها و مهارت های مطالعه، و برای متغیر پیشرفت تحصیلی، از معدل کل دانشجویان استفاده شد. تحلیل داده ها با همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه بین ویژگی شخصیتی و روان رنجوری و روش مطالعه سطحی با پیشرفت تحصیلی منفی، رابطه بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی، سازگاری، وظیفه شناسی و روش مطالعه عمقی با پیشرفت تحصیلی مثبت، و بین ویژگی شخصیتی گشودکی با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره حاکی از آن بود که روش مطالعه عمقی و سطحی و ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی، روان رنجوری و برون گرایی توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی را دارا می باشند. دانشجویانی که دارای ویژگی های شخصیتی برون گرایی، سازگاری و وظیفه شناسی اند و از روش مطالعه عمقی استفاده می کنند، پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند.
ابعاد شخصیتی اثر گذار در عود سوء مصرف مواد در وابستگان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد شخصیتی اثر گذار در عود سوء مصرف مواد در افراد وابسته به مواد افیونی تحت درمان با متادون صورت گرفت.
روش: در این پژوهش آینده نگر، 210 معتاد که در طول یک ماه اول سال 89 به مراکز درمان نگهدارنده با متادون مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات دموگرافیک و فرم کوتاه سیاهه سرشت و منش مورد بررسی قرار گرفتند و به مدت 6 ماه پیگیری شدند. داده ها به کمک آزمون t مستقل تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بیمارانی که عود داشتند در مقایسه با گروه غیر عود، در ابعاد نوجویی و آسیب پرهیزی نمره بالاتر و در ابعاد خود جهت دهی و همکاری نمره پایین تری به دست آوردند. در ابعاد شخصیتی پشتکار و پاداش خواهی بین دو گروه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: بر اساس مدل ابعادی کلونینجر از شخصیت، نوجویی و آسیب پرهیزی بالا و همکاری و خود جهت دهی پایین،در بر دارنده اطلاعات ارزشمندی در مورد ماهیت صفات شخصیتی اثر گذار در عود می باشد که ممکن است در حوزه درمان و پیشگیری از عود افراد سوء مصرف کننده مواد موثر باشند.
نقش واسطه ای بخشایش در رابطه ی ویژگی های شخصیتی و بهزیستی روان شناختی نوجوانان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای متغیر بخشایش در رابطه ی ویژگی های شخصیتی و بهزیستی روانشناختی در نوجوانان شهر شیراز بود. بدین منظور تعداد 328 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز با میانگین سنی 17 سال به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آنها مقیاس های مورد نظر را تکمیل کردند. در این پژوهش از سه مقیاس پنچ عاملی شخصیت، بهزیستی روانشناختی و بخشایش صفت استفاده شد. روایی و پایایی این مقیاس ها در حد رضایت بخشی محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان و منطبق با مراحل بارون و کنی استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بعد روان رنجوری از ابعاد پنچ عامل شخصیت پیش بین منفی و معنی دار بخشایش و بهزیستی روانشناختی بود. ابعاد برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری و وظیفه شناسی هم به طور مثبت و معنی دار پیش بینی کننده ی بخشایش و بهزیستی روانشناختی بودند. همچنین نتایج نشان داد که ابعاد پنچ عامل شخصیتی با واسطه ی بخشایش می توانند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشند. در نهایت می توان گفت که ابعاد مثبت شخصیتی با فعال کردن عواطف مثبت بر بخشایش و فرایندهای بخشایش موثر هستند و از این طریق می توانند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشند.
رابطه «دینداری» و «ابعاد شخصیت» با «سلامت روان» معلمان شهرستان رودان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن رابطه دینداری و ابعاد شخصیت با سلامت روان معلمان شهرستان رودان به روش توصیفی _ همبستگی انجام گرفت. بدین منظور 274 نفر از معلمان، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی متناسب با حجم طبقات (برحسب جنس و مقطع تدریس) انتخاب شدند، و به پرسشنامه های دینداری خدایاری فرد و همکاران، شخصیت ""NEO-FFI"" مک کری و کاستا و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر ""GHQ-28"" پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش های آماری میانگین، درصد، فراوانی، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و گام به گام، آزمون ""t"" مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار ""SPSS"" انجام شد. نتایج نشان دادند که دینداری و ابعاد شخصیت با سلامت روان معلمان رابطه دارند. به طوری که روان رنجورخویی پایین، و دینداری و برون گرایی و توافق و وجدانی بودن بالا، با سلامت روان بالاتر معلمان رابطه مثبت داشتند. همچنین متغیرهایی از قبیل جنسیت، محل زندگی، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و مقطع تدریس معلمان نیز در بعضی از این روابط مؤثر بودند.
مقایسه ی ویژگی های شخصیتی با سلامت روان زنان و مردان دارای بیماری قلبی و کلیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی ویژگی های شخصیتی با سلامت روان زنان و مردان دارای بیماری قلبی و کلیوی می-باشد. روش پژوهش علی - مقایسه ای بوده و جامعه ی آماری آن عبارت است از بیماران قلبی و کلیوی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه-ی شخصیتی پنج عاملی NEO مک کری و کوستا، پرسشنامه ی شخصیتی تیپA یاB راتوس، اسپنسرا ترجمه ی حمزه گنجی و پرسشنامه ی سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر داده های آماری ثبت و از راه شاخص آماری آزمون تحلیل واریانس و آزمون t برای دو جامعه ی مستقل فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، ویژگی شخصیتی روان نژندی در بین بیماران قلبی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود داشت، ولی ویژگی های شخصیتی برونگرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری و دلپذیر بودن در بین بیماران قلبی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود نداشت و از بین ابعاد ویژگی های شخصیتی، بعد روان نژندی بین زنان و مردان دارای بیماری قلبی تفاوت معناداری وجود داشت و بعد روان نژندی زنان به گونه ای معنادار بالاتر از مردان بود و هم چنین، بین سلامت روانی زنان و مردان دارای بیماری کلیوی تفاوتی معنادار وجود نداشت. هم چنین، بین سلامت روانی زنان و مردان دارای بیماری قلبی نیز تفاوتی معنادار وجود نداشت. در ضمن، بعد روان نژندی بین زنان و مردان دارای بیماری قلبی تفاوت معناداری وجود داشت که بعد روان نژندی زنان به گونه ای معنادار بالاتر از مردان بود.
بررسی نقش صفات شخصیت و سبک های شناختی در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی گرایش و اجتناب از بحث و استدلال دانشجویان و رابطه آن با ویژگی های شخصیتی و سبک های شناختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 289 دانشجوی دوره کارشناسی از گروه های تحصیلی هنر، علوم پایه و حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه مازندران انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس انداز ه گیری گرایش و اجتناب از بـحث و استدلال، مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت و مـقیاس سبک های شـناختی A-E جمع آوری گردید. تحلیل واریانس نشان داد بین میانگین نمرات دانشجویان گروه های تحصیلی مورد مطالعه در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال تفاوتی وجود ندارد و بین سبک های شناختی جذب کننده و کاوش کننده با گرایش و اجتناب از بحث و استدلال نیز همبستگی مشاهده نگردید. از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، برون گرایی و گشودگی به ترتیب همبستگی 25/0 و 26/0 را با گرایش به بحث و استدلال نشان دادند. ویژگی شخصیتی با وجدان بودن همبستگی 12/0 را با گرایش به بحث و استدلال و 12/0- را با اجتناب از بحث و استدلال نشان داده است و بین روان رنجورخویی و برون گرایی به ترتیب با اجتناب از بحث و استدلال همبستگی 17/0 و 15/0- مشاهده گردید. تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان متغیرهای مورد مطالعه فقط دو صفت شخصیتی برون گرایی و گشودگی می توانند تا حدی تغییرات در گرایش به بحث و استدلال را تبیین نمایند و این نمایانگر آن است ویژگی هایی چون معاشرتی بودن، ابراز وجود و قاطعیت و گشودگی نسبت به تجربه های جدید می توانند در تبیین گرایش به بحث و استدلال دخالت داشته باشد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله در مردان معتاد و غیر معتاد انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه علی-مقایسه ای می باشد. در این پژوهش 180 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد رشت که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند با 180 نفر از افراد سالم که از نظر جنس، سن، تحصیلات و شغل با گروه معتاد همتاسازی شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ی شخصیتی نئو و پرسشنامه ی شیوه های حل مساله کسیدی و لانگ گردآوری شد و با استفاده از آزمون تی مستقل، یومن ویتنی و وی کریمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که معتادان در مقایسه با گروه غیرمعتاد، در بعد شخصیتی روان رنجورخویی، نمره بالاتر و در ابعاد شخصیتی توافق پذیری، برونگرایی و باوجدان بودن نمره پایین تری داشتند. در بعد شخصیتی انعطاف پذیری بین دو گروه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، تدوین برنامه های آموزشی-درمانی مناسب به منظور تغییر و اصلاح ویژگی های شخصیتی و رفتار و همچنین آموزش روش های حل مساله در مواجهه با رویدادهای استرس زا، می تواند گامی موثر در پیشگیری و مهار اعتیاد باشد.
ویژگی های روانی شخصیتی زوج های ناسازگار و سازگاری زناشویی آن ها در ایران و تورنتو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگی های روانی ـ شخصیتی زوج های ناسازگار در ایران (اصفهان) و کانادا (تورنتو) در سازگاری زناشویی آن ها است. به منظور دستیابی به این هدف، از جامعه آماری زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان و تورنتو به ترتیب 137 و 71 نفر به عنوان گروه نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس برای پاسخگویی به ابزارهای پژوهش انتخاب شدند. از پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و هفت زیرمقیاس برگرفته شده از MMPI-2 شامل افسردگی، آشفتگی فکری، ملال ذهنی، ناسازگاری خانوادگی، افکار گزند و آسیب، بیگانگی عاطفی و مشکلات خانواگی به منظور دستیابی به داده های مورد استفاده در پژوهش استفاد شد.
داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. در سطح همبستگی در گروه ایرانی بین ویژگی های شخصیتی ـ روانی با سازگاری زناشویی رابطه منفی معنادار (01/0P<) بدست آمد. اما در گروه کانادایی فقط افسردگی، آشفتگی فکری، ملا ل ذهنی، ناسازگاری خانوادگی و مشکلات خانواگی با سـازگاری زنـاشویی دارای رابطه منفی و معنـاداری (05/0P< یا 01/0P<) بودند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین کلیه ویژگی ها، ناسازگاری خانوادگی و افکار گزند و آسیب در نمونه ایرانی و در نمونه کانادیی فقط ناسازگاری خانوادگی قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی هستند.