ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
۱۹۰۴.

نظریه ی تصویری زبان ؛ با تاکید بر لوازم معرفت شناختی آن

کلیدواژه‌ها: معنا دین اخلاق زبان مابعدالطبیعه ویتگنشتاین گزاره ی بسیط گزاره ی مرکب گزاره ی تحلیلی گزاره ی ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۴۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۳۴
ویتگنشتاین، در طول فعالیت فلسفی خود، دو نظریه ی کاملاً متفاوت درباره ی زبان و ماهیت و ساختار آن ابراز داشت. یکی از نقاط اصلی اختلاف در فلسفه ی او، همان اختلافی است که در دو نوشته ی مهم او رساله ی منطقی ـ فلسفی، مشهور به تراکتاتوس و پژوهش های فلسفی، در مورد تحلیل زبان، به چشم می خورد که می توان آن را تقابل میان «نظریه ی تصویری زبان» و «نظریه ی کاربردی زبان» دانست. ویتگنشتاین، در دوره ی اول فلسفی خود، با پذیرش اتمیسم منطقی و رویکرد زبان صوری (متاثر از نظریات راسل) و تقسیم گزاره ها به تحلیلی و ترکیبی (متاثر از هیوم) و بی معنا تلقی کردن قضایای تحلیلی و نیز پذیرش گزاره های بسیط و گزاره های مرکب در عالَم زبان و واقعیات بسیط و واقعیات مرکب در عالَم خارج، نظریه ی تصویری زبان را در تراکتاتوس، بیان کرد. مساله ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، ماهیت زبان، ماهیت اندیشه و واقعیت است. اندیشه ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، این است که زبان، تصویری منطقی از جهان ارائه می کند. زبان، یک ماهیت مشترک دارد و وظیفه ی آن، تنها تصویر واقع است و نمی تواند به فراسویِ واقعیت برسد. متافیزیک، مساله ی حیات، اخلاق، زیبایی شناسی و دین، همگی فراتر از زبان هستند؛ این امور، رازورزانه هستند و برای گام نهادن در این امور، باید با آن ها ارتباط وجودی برقرار کرد.
۱۹۰۵.

هنر, قدرت و سیاست: اندیشه هایدگر در باب عمل و پوئسیس

۱۹۰۹.

روش شناسى فارابى در علم مدنى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش‏شناسى هرمنوتیک روش استقرا فارابى عقل‏گرایى علم مدنى نقد پوزیتیویسم تجربه گرایى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
تعداد بازدید : ۲۴۱۲
نظریه و گرایش علمى مدنى فارابى، با توجه به برخورد بنیادین، فراگیر، نظام‏مند و غایى در عرصه عین یا پدیده مدنى، ذهن یا تعقل مدنى و علم یا یافته‏هاى مدنى و حتى عمل یا روابط و رفتار مدنى، ظرفیت بالایى براى باز سازى دوران جدید و پیش روى دارد و کارآیى روزافزونى مى‏یابد. این نظریه با رویکردى مستقل و معتدل، قابلیت والایى براى ورود به چالش علمى سیاسى، اجتماعى معاصر و پاسخ‏گویى به نیازهاى علمى و عملى حاضر دارد. گرایش علمى مدنى فارابى، به عنوان جهتى مستقل، جایگزین مناسب روش طبیعت انگار پوزیتیویستى و رویکرد ضد طبیعت‏گراى هرمنوتیکى، از جهت معرفت‏شناسى، روش‏شناسى و علمى اجتماعى و سیاسى بوده و براى رفع یا کاهش جهت‏گیرى‏هاى یک سویه افراطى یا تفریطى و متعارض چالش علمى - سیاسى جارى و آتى مى‏باشد.
۱۹۱۳.

تبیینی از مبانی نظری اندیشه مرجعیت زدایی اخلاقی پسا ساختارگرا و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پساساختارگرایی اخلاق و غرب مرجعیت زدایی صورت های مرجعیت اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۲۴۱۰ تعداد دانلود : ۳۴۵۵
این مقاله ضمن توصیف و توضیح روند ظهور و بروز اندیشه مرجعیت زدایی در اخلاق در بستر اندیشه های فلسفی غرب با تأکید بر رویکرد پساساختارگرایی به تبیین مقوله مرجعیت زدایی با معرفی سه تجلی ""ایده، متن و شخص"" به عنوان صورتهای مرجعیت اخلاقی پرداخته، پیامدهای مرجعیت زدایی اخلاقی را مورد نقد قرار می دهد. براورد پژوهش این است که نگاه های نسبی گرایانه به ارزش، موجب تزلزل در استحکام مرجعیت اخلاقی می شود؛ اما به نفی مطلق مرجعیت نمی انجامد در حالی که نگاه کثرت گرای پساساختارگرایی با نشانه گرفتن بنیان ارزشها به ساختارشکنی از مرجعیت می پردازد و مرجعیت اخلاقی را از اساس ویران می سازد.
۱۹۱۴.

بررسی تأثیر شیوة آموزش ارزش های دینی بر درونی سازی ارزش عفاف مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش و شخصیت» توماس لیکنا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عفاف شخصیت ارزش درونی سازی تربیت منش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۴۰۹ تعداد دانلود : ۱۶۹۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی تأثیر آموزش ارزش های دینی مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش و شخصیت» توماس لیکنا1 بر درونی سازی ارزش عفاف از طریق برنامة درسی در دانش آموزان مقطع دبیرستان ناحیة 4 استان قم صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع دبیرستان غیر انتفاعی جاویدان شهر قم تشکیل می دهند. نمونة آماری این تحقیق بر اساس استاندارهای نمونه گیری، تعداد 14 نفر است. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از طریق ترسیم جدول های توزیع فراوانی، نمودار درصدی (آمار توصیفی) و آزمون «تی» (آمار استنباطی) انجام شده است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss با روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی «پیرسون» تجزیه و تحلیل شده است. همان گونه که نتایج نشان داده، میان برنامة درسی آموزش ارزش های دینی مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش» و شخصیت و درونی سازی ارزش عفاف در دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد که همین موجب تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به این ارزش در ابعاد گوناگون اهمیت عفاف، عفّت گفتاری، پوششی، دیداری، شنیداری و جنسی شده است.
۱۹۱۵.

اختیار و جهان های ممکن از دیدگاه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار لایب نیتس جهان های ممکن امکان خاص ضرورت شرطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۸۰
مساله اختیار از مهم ترین مسایل مورد توجه لایب نیتس است. او از این مساله تحلیلی را ارایه داده است که در آن می خواهد نشان دهد انسان و خداوند به معنای مشابهی مختارند. او در راستای ارایه راه حل خود برای مساله اختیار نکات مهمی را مطرح کرده و مورد بحث قرار می دهد که از جمله آنها تمایز میان ضرورت شرطی و ضرورت مطلق و نظریه جهان های ممکن است. در این مقاله نشان داده می شود که تلاش لایب نیتس برای مساله اختیار خود دشواریهایی را به دنبال خواهد داشت و در نهایت به موجبیت افعال انسانی منجر خواهد شد.
۱۹۱۷.

تبیین نقش مبدا هستی در اندیشه دکارت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود جهان مادی دکارت کمال خرد مبدا هستی روح انسانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۲۴۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۸۹
دکارت در آثار خود، با استفاده از براهین و استدلال های عقلی، سعی در تشریح یکی از مسائل بنیادین فلسفی، یعنی اثبات مبدا هستی دارد. او با در هم شکستن شالوده اسلوب های گذشته و با بهره گیری از ابزار خرد، در پی شناخت و تبیین نقش خداوند به عنوان امری یقینی و جوهری نامتناهی در جهان هستی است. دکارت، ضمن فطری خواندن حس خداخواهی در انسان، آن را ناشی از میل کمال جویی انسان می داند. ادله دکارت برای اثبات وجود خداوند، ادله ای فلسفی است، نه کلامی؛ زیرا آرایی که دکارت درباره ذات خداوند و جاودانگی روح انسانی ارائه می دهد، تنها با کمک خرد استدلالی و فلسفی قابل تفسیر است. خردباوری دکارتی برای تبیین نقش مبدا هستی؛ دیدگاه ها و راهکارهای علمی و در عین حال روحانی او برای اثبات وجود خداوند؛ بهره گیری او از مبانی ریاضی و علم مکانیک برای تبیین جهان مادی؛ و بالاخره باور قلبی، سلوک عقلانی، خشوع معنوی و آرامش عمیق دکارت در برابر اراده پروردگار، از جمله مواردی است که در این مقاله تحلیل می شوند .
۱۹۱۸.

مفهوم واهمیت فلسفه فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۰۶
فلسفه فرهنگ از گرایشهای جدید فلسفه است که درسالهای اخیراهمیتی بیش از گذشته پیدا کرده است.فلسفه فرهنگ عناصر و مواد اندیشه و پژوهش خودرااز سویی با رجوع به فیلسوفان بزرگ و از سوی دیگر از حوزه مطالعات و پژوهشهای علوم انسانی و حتی علوم طبیعی فراهم کرده است.فلسفه تاریخ،انسان شناسی فلسفی،جامعه شناسی،روان شناسی،زیست شناسی و انسان شناسی فرهنگی هرکدام به نحوی بسترتاملات فلسفه فرهنگ را فراهم ساخته اند.به همین جهت در فلسفه فرهنگ بیش از هر گرایش دیگر فلسفه،زمینه داد و ستد بین فلسفه و علوم انسانی فراهم شده است.تحولات جهانی در سه دهه اخیر و اهمیت یافتن هرچه بیشتر تلاقی های فرهنگی و تکثر فرهنگ ها باعث توجه بیشتر به موضوع فرهنگ درفلسفه و اخیرا موجب پیدایش فلسفه جدیدی با عنوان"میان فرهنگی"شده است.در این مقاله ضمن معرفی این رشته از اهمیت آن درجهان معاصر سخن خواهیم گفت.
۱۹۱۹.

تبیین تلقی پدیدارشناسانه مرلوپونتی از نقاشی های سزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعالی آگاهی پدیدارشناسی طبیعت نقاشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱۰ تعداد دانلود : ۲۰۹۳
موریس مرلوپونتی(1961-1908) اساس تفکرش در کتاب پدیدارشناسی ادراک را بر مفهوم «در- جهان – بودن» استوار کرده است. او به تأسی از هوسرل و هیدگر، سعی دارد در خصوص نسبت ما و جهان تأمل کند. یکی از مفاهیم بسیار مهم در اندیشه های پدیدارشناسانه هوسرل، بازگشت به شیئ است که علم معاصر از آن غافل مانده است و مرلوپونتی سعی دارد با تکیه بر طبیعت و شیئ به تصویر درآمده در آثار سزان، مسئله پدیدارشناسانه بازگشت به شیئ و طبیعت را تبیین کند. او می کوشد تا نقاشی های سزان را حد واسط دو نوع تحویل متمایز یعنی تحویل استعلایی و ذات گرا قرار دهد و از این طریق شکاف میان این دو تحویل را پر نماید. تحقیق حاضر به شیوه ای پدیدارشناسانه به اهتمام مرلوپونتی در خصوص مفهوم طبیعت، شیئ و رهیافت هنرمندانه سزان به این مفاهیم می پردازد و سعی دارد تبیین نماید که بنا بر آموزه های مرلوپونتی نقاشی های سزان چگونه می تواند شکاف میان آگاهی و جهان را پرنماید.
۱۹۲۰.

الیاده و هستی شناسی مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی هستی مقدس نامقدس انسان دین ورز الیاده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۲۴۰۷ تعداد دانلود : ۱۷۳۲
این نوشتار به بررسی آرای میرچا الیاده دربارة هستی می پردازد. الیاده، که با روش هرمنوتیک تاریخی- دینی به کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اسطوره ها، آیین ها و نُمادها می پردازد، پرسش از هستی را، پرسشی راستین و اساسی انسان می داند. هر دینی، حتی در ابتدایی ترین صورتش، یک هستی شناسی است. الیاده انسان ها را به لحاظ نگرش به هستی به دو دسته تقسیم می کند: انسان جوامع سنتی که قطعاً انسان دین ورز است و انسان مدرن. الیاده مجموعه اعتقادات انسان جوامع کهن را «هستی شناسی آغازین» خوانده و بر آن است که انسان جوامع سنتی در یک دنیای واقعی و مؤثر زندگی کرده و از زندگی در وجه مقدس هستی احساس آرامش می نماید. هستی دو وجه دارد: مقدس و نامقدس. وجه مقدس وجه واقعی، منظم و مهم است، در صورتی که وجه نامقدس بدون ساختار، بی نظم ، نسبی و نامتجانس است. توصیف الیاده از هستی شناسی کهن بیانگر یک سری مضامین کلی است: هستی رابطه ای، نشأت ناپذیر، تحویل ناپذیر، نامشروط، پویا و ایستا است. هستی علاوه بر وجود انسان ها وجود جهان را نیز دربر دارد. در هستی شناسی الیاده ماهیت مقدم بر وجود است. یعنی انسان دینی دقیقاً همان چیزی است که در زمان آغاز به او داده شده است. مقدس به انواع و اقسام مختلف در کسوت اساطیر، خدایان، نُمادها، آفرینش و انسان ها تجلی می کند. تجلی مقدس، دیالکتیکی است که نکته بسیار اساسی در آن، تبدیل شیء غیر مقدس به مقدس است. نمادها و اسطوره ها «هستی» را آشکار می سازند. اسطوره مبتنی بر هستی شناسی است و تنها از اموری که واقعاً حادث شده اند، سخن می گوید. حقیقت همان امر مقدس است. انسان دینی، در پرتو اسطوره ها شاهد تجلی «هستی» گشته و خود را شبان آن می داند. هستی شناسی او متأثر از افلاطون و تفکر هندویی است؛ از این رو متهم به این شده که جهان نامقدس را به نمود یا توهم فروکاسته و برای آن واقعیتی قایل نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان