ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
۴۷۴۱.

چیستی علم حضوری و کارکردهای معرفت شناختی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری علم حصولی علم به ذات بدیهیات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۲۹۸۴
علم حضوری پایه و مبنای مسایل معرفت شناختی در فلسفه اسلامی است در این مقاله چیستی و کارکردهای معرفتی این نوع معرفت بیان شده است. نگارنده پس از بیان تاریخچة این بحث و اشاره به آرای فلاسفه اسلامی ویژگی‌های علم حضوری را بیان کرده و به برخی از مصادیق و دلایل علم حضوری پرداخته است.
۴۷۴۸.

روشنفکرى و روند شکل‏گیرى آن و نقد هگل از آن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
تعداد بازدید : ۲۳۲۲
این مقاله در صدد است تا تبیینى تاریخى و مفهومى فشرده از روشنفکرى در غرب را ارائه کند. بدین منظور نخست نقطه مقابل آن؛ یعنى جهان‏بینى مسیحیت قرون وسطى توصیف شده است و سپس تحولات فرهنگى اجتماعى اواخر قرون وسطى که زمینه‏ساز نهضت تجدید حیات فرهنگى (رنسانس) و اصلاح دینى (پروتستانتیزم) و بالاخره انقلاب علمى بودند، بیان گردیده و پس از ارائه گزارشى فشرده از نهضت تجدید حیات فرهنگى، نهضت اصلاح دینى و انقلاب علمى به عنوان عوامل تکوّن عصر روشنایى و روشنفکرى، به خود روشنفکرى، اهداف، ویژگیهاى روشنفکرى و روشنفکران پرداخته شده است. جهت ارائه بحثى انتقادى در این زمینه، نقد هگل از روشنگرى که در کتاب پدیدارشناسى روح مطرح شده است نیز گزارش مى‏گردد. قبل از پرداختن به نقد هگل از روشنگرى، ابتدا روند روشنگرى در آلمان و مراحل مختلف آن توصیف و سپس نقد هگل از روشنگرى در دو مرحله مطرح شده است: الف) نقد او از موضع سلبى روشنگرى نسبت به ایمان مذهبى. ب) نقد او از دستاوردهاى ایجابى روشنگرى. هگل در مجموع روشنگرى قرن هیجدهم از نوع فرانسوى آن را روشنگرى کاذب و سطحى مى‏شمرد. اما قبل از پرداختن به نقد هگل از روشنگرى، چگونگى و جایگاه روشنگرى در آلمان را بررسى مى‏کنیم و پیشاپیش خاطرنشان مى‏کنیم که پدیده روشنگرى در آلمان آن روزگار مانند پدیده روشنگرى در ایران امروز، امرى وارداتى، اجنبى و نامطلوب تلقى مى‏شده است.
۴۷۴۹.

معرفت پیشین

کلیدواژه‌ها: سازگاری قضایای ترکیبی تجربه گرایی مبنا گرایی معرفت پیشین معرفت پسین فضایای تحلیلی حقایق کلی حقایق ضروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۴۱
در این مقاله، دو موضع گیری تجربه گرایان، در برابر چالش مهم معرفت پیشین و مستقل از تجربه (مانند حقایق ریاضی، منطقی و...)، مورد بررسی قرار گرفته است. موضع و پاسخ اول، این است که معرفت پیشین، مربوط به حقایق و گزاره های تحلیلی، یعنی گزاره هایی که بر حسب معانی الفاظ موجود در آن ها، صادق هستند، می باشد. مؤلف، در مقام نقد، به مثال های متعددی اشاره می کند که حقیقتی، ترکیبی و نه تحلیلی هستند، و معرفت ما به آن ها، به نحو پیشین می باشد. موضع و پاسخ دیگر، از آن کواین است که اساساً تمایز میان حقایق تجربی و پیشین را نفی می کند و تمام حقایق را به درجاتی، تجربی و لذا اصلاح پذیر می داند. برای بررسی موضع کواین و برای تامل بیش تر در چیستی معرفت پیشین، ابتدا درباره ی این پیش فرض های کانت، بحث شده که آیا حقایق پیشین، باید کلی و ضروری باشند. مؤلف، به ویژه با بهره گیری از نظریات کریپکی، در صدد است نشان دهد که بر خلاف نظر کانت، حقایق جزئی هم می توانند به نحو پیشین، دانسته شوند. هم چنین نظر کواین درباره ی اصلاح پذیری برخی حقایق، هم چون اصل عدم تناقض، قابل دفاع نیست. آن چه بیان شد، دو نگاه مبناگرایانه به مساله ی توجیه و از جمله ی به مساله ی معرفت پیشین بود. در پایان مقاله، تقریر متفاوت قائلان به نظریه ی سازگاری از معرفت پیشین و حقیقت ضروری، مورد بررسی قرار گرفته است.
۴۷۵۰.

تقدم وجود بر ماهیت از دیدگاه سارتر و هایدگر

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت امانیسم ناامیدی وجود خاص انسانی سابچکتیویزم اختیار و مسؤولیت پذیری دلهره وانهادگی قیام ظهوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶۰ تعداد دانلود : ۶۲۳۲
تمایز میان وجود و ماهیت یکی از قدیمی ترین تمایزها در فلسفه است ، این تمایز ، کاربرد بسیار وسیع و پرفایده ای دارد . در سراسر تاریخ تفکر فلسفی ، گایه اندیشه ی اصالت وجود و گاهی اندیشه ی تقدم ماهیت حاکم بوده است. فلسفه ی وجودی ( اگزیستانسیالیسم ) با دفاع از انضمامی بودن وجود و تقدم آن در برابر آن چه که می توان آن را اصالت ماهیت فلسفه ی هگل نامید ، آغاز می گردد . ژان پل سارتر و مارتین هایدگر هر دو به نحوی نماینده ی تفکر مکتبی هستند که از آن به اگزیستانسیالیسم تعبیر می شود ...
۴۷۵۱.

نامه های فلسفی ولتر: سنتی بازیافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان ولتر نامه های ایرانی منتسکیو نامه های فلسفی عناصر و اجزای رمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۹۲
رمان یک نوع ادبی است که به مرور شکل ادبی خود را یافته است. اگر نگاهی به آثار ادبی گذشته فرانسه بیندازیم، ملاحظه خواهیم کرد که این نوع ادبی ریشه در سایر انواع نوشتار ادبی از جمله آثاری که به شکل نامه نوشته می شدند (نامه های ایرانی منتسکیو) و یا آثاری که جنبه فلسفی و انتقادی داشته اند (نامه های فلسفی ولتر) دارد. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر آثار بزرگانی چون ولتر و منتسکیو دو بحث roman و romanesque مسایل مربوط به تعامل و تقابل در این دو مقوله، مورد تحقیق قرار گیرد.
۴۷۵۶.

بررسی تطبیقی مبانی تکثر گرایی دینی در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکثر گرایی دینی وحدت حقه دینی حقانیت دینی تجلیات دینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید پلورالیسم دینی
تعداد بازدید : ۳۰۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۸۴
دراین مقاله تکثر گرایی دینی با استناد به برخی آیات قرانی و با استفاده از دیدگاه های علامه طباطبائی و شهید مرتضی مطهری مورد بررسی و مداقه قرار می گیرد طباطبائی و مطهری هر دو با الهام از تعالیم قرانی به تعدد وتکثر ادیان الهی اعتقاد دارند و وحی همه انبیا را الهی و متصل به ذات ربوبی می دانند و هر گونه تلقی از وحی به عنوان امری شخصی مکاشفه ای و یا تجربی را نفی می کنند در عین حال اگر چه هر دو به وحدت حقه دینی اعتقاد کامل دارند اما در تفسیر این وحدت تفاوت هایی نیزد به چشم می خورد درنگرش طباطبایی وحدت حقه دینی که همان اسلام است شئون و تجلیات گوناگونی دارد اما از دیدگاه مطهری اگر چه مفهوم دین انحصار و حیانی ندارد اما پس از ظهور اسلام هیچ مصداق دیگری ندارد هم چنین تفاوت معنایی تحول وتکامل دینی که در آرا مطهری دیده میشود با آنچه طباطبائی ازتجلیات و مراتب دینی گفته است یکی از وجوه اختلاف دیدگاه این دو متفکر به شمار می آید بر این اساس از نگاه طباطبائی اعتقاد به خاتمیت نه تنها تعارضی با حقانیت اصول دینی ندارد بلکه مکمل آن نیز می باشد اما شهید مطهری نسخ ادیان و شرایع توسط دین اسلام را ملازم معنای خاتمیت دانسته است همچنین در نگرش طباطبائی رستگاری و نجات اتباع ادیان الهی مرتبط با حقانیت دینی است اما شهید مطهری با تفکیک کامل دو مقوله حقانیت و عدم عقاب منکر هرگونه تلازم بین این دو مقوله است
۴۷۵۷.

دیدگاه اومانیستی و دین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسانگرایی‌ (اومانیسم) دین، الحاد (آته‌ایسم) دین‌ طبیعی‌ (دئیسم) دین‌ وحیانی‌ (تئیسم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۱۵۱۱۷
بینش‌ انسان‌ محورانه‌ که‌ از دورة‌ رنسانس‌ به‌ بعد شالودة‌ تفکر غربی‌ را تشکیل‌ می‌دهد، در اندیشة‌ دینی‌ الاهیات‌ غربی‌ نیز نقش‌ اساسی‌ و بنیانی‌ بازی‌ می‌کند؛ اما این‌ نقش: 1. گاهی‌ با ادیان‌ الاهی‌ مانعة‌ الجمع‌ است؛ 2. زمانی‌ با اصالت‌ بخشی‌ به‌ عقل‌ انسان‌ فقط‌ دین‌ عقلانی‌ را می‌پذیرد؛ 3. و زمانی‌ قابل‌ جمع‌ با ادیان‌ وحیانی‌ و الاهی‌ است. به‌ بیانی‌ دیگر: در رابطة‌ سلبی‌ اومانیسم‌ با خداپرستی‌ انسان‌ آن‌ چنان‌ در زمینة‌ اختیار، آزادی‌ و قدرت، خود را توانا می‌یابد که‌ به‌ نحو بالقوه‌ یا بالفعل‌ اد‌عای‌ خدایی‌ می‌کند و این‌ نهایت‌ درجه‌ طغیان‌ انسان‌ است. در رابطة‌ ایجابی‌ اومانیسم‌ با خداپرستی: أ. عقل‌ آدمی‌ آن‌ چنان‌ فربه‌ تلقی‌ می‌شود که‌ از وحی‌ الاهی‌ اظهار بی‌نیازی‌ می‌کند و قوای‌ درونی‌ و بیرونی‌ انسان‌ و طبیعت‌ بهترین‌ راهنما برای‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ حقایق‌ الاهی‌ و سعادت‌ دنیایی‌ و آخرتی‌ معرفی‌ می‌شود. ب. با تأکید بر ارزش، اختیار، آزادی‌ و قدرت‌ انسان، وی‌ در مقابل‌ عظمت‌ پروردگار چون‌ قطره‌ای‌ در مقابل‌ اقیانوس‌ مشاهده‌ می‌شود و می‌کوشد تا تمام‌ وجود خود را در معرض‌ انکشاف‌ الاهی‌ و کلمه‌ ا قرار دهد تا با تجربة‌ دینی‌ و تماس‌ وجودی‌ با تعالی‌ در هویتی‌ مؤ‌منانه، خود را از برهوت‌ نیستی‌ و عدم‌ که‌ وجود محفوف‌ به‌ آن‌ است، در یک‌ جهش‌ ایمانی‌ به‌ طرف‌ هستی‌ و وجود بی‌پایان‌ سوق‌ دهد و نوعی‌ اومانیسم‌ خدا مرکزانه‌ را به‌ نمایش‌ گذارد.
۴۷۵۸.

برابری (تساوی) در حقوق بشر و پیشینه تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹۶ تعداد دانلود : ۸۲۷۶
در این مقاله مفهوم «برابری»(تساوی)، سیر تاریخی یا تکامل تدریجی مفهوم آن در تاریخ، نسبت آن به عدالت و دموکراسی و جایگاه آن در حقوق بشر امروز مورد بحث و بررسی واقع شده است. برابری ابتدا در آرای سوفسطاییان وسپس در فلسفه رواقی مطرح شد. اما تعالیم افلاطون و مسیحیت با آن به مخالفت برخاست. در عصر حدید برابری ابتدا در تعالیم دکارت مطرح شد و به سرعت در آرای جان لاک و کانت رسوخ کرد. برابری در کنار «آزادی» یکی از ارکان دموکراسی جدید است. بنابراین تعالیم فلسفه جدید برآمده از آرای دکارت، لاک و کانت، انسانها قطع نظر از رنگ پوست، نژاد، ملیت، دین و نظیر این ها حقوق انسانی برابر دارند. دموکراسی جدید از جمع برابری و آزادی به وجود آمده است، تعیین نسبت برابری با عدالت کار دشواری است زیرا در عدالت(که عموما آن را عمل مطابق قانون تعریف کرده اند) تناسب تعیین کننده روابط افراد است نه تساوی (برابری). علاوه بر این تعریف و تعیین دقیق ماهیت برابری خالی از اشکال نیست و ابهام در تعیین نسبت برابری به عدالت از همین ابهام در مفهوم برابری برخاسته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان