فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۵۸۱ تا ۱۱٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازخوانی شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه (بهره ای برای کودکان امروز)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی استفاده از شاهنامه برای کودکان امروز بر پایة تفکر نظری «شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه» می پردازد. بنیاد شاهنامه که دوره ای از تاریخ اساطیری ایران را دربردارد، بر بستری از اسطوره های ایرانی فراهم آمده است. این اسطوره ها با گذشت روزگار به تمثیل هایی در شاهنامه دگرگون شده و ویژگی های مثبت و منفی خود را در رمزها، رازها، نمادها و پیام های داستان ها بجا گذاشته است که برخی از این آموزه های اسطوره ای، با دنیای کودکان همخوانی ندارد. بنابراین بهتر است برای انتقال شاهنامه به کودکان ویژگی های منفی اسطوره را از نقطه نظر فرهنگ کودک، از داستان های این کتاب کنار گذاشته، آن را با ویژگی های مثبت قصه جایگزین نمود و برش های داستانی را در ساختار داستان کوتاه به شیوه ای هنری و ادبی با زبانی ساده و گویا به کودکان عرضه کرد.
کراج آب مکسور النصاب
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۵ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
احمد خانی و منظومه مم و زین
فلسفه فرحی و خوشدلی در غزل سعدی
حوزههای تخصصی:
نویسنده ضمن برسی مبانی خوش دلی و شادخواری در شعر فارسی، سعدی را از جمله شاعرانی می داند که از خوشی های روزگار سخن به میان آورده است. شاعر، جهان را خواستنی و دلخواه یافته و در هر لحظه آن خرّمی و نشاط را تجربه کرده است. اشعار وی که در برگیرندة مفاهیم خوش دلی است دارای نشانه هایی در این باب اند. اوزان موسیقی شعر او، شوخی و زیرکی او در اشعار، به کار بردن واژگان طرب افزای هم چون بهشت و فردوس، عود، شیرین و شهد، خوبرویان و پریرویان و... از این دست نشانه ها هستند.
کاریکاتور کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه در عناصر سازنده هر اثر ادبی و کشف قوانین حاکم بر آن، ما را در شناخت ساختارهای درونی متن و تعیین عنصرهای سازنده آن یاری می دهد. در این مقاله با نگاهی ساختارگرایانه به مثنوی، عناصر سازنده طنزهای آن بررسی، و نشان داده می شود که کدام یک از این عناصر، عنصری کاراتر در شکل گیری طنزهای این کتاب به شمار می رود. به علاوه با کشف عامل یا عوامل اصلی زیبایی طنزهای مثنوی، مشخص می گردد که هنر مولانا در آفرینش طنز در کدام گستره از ساختهای چهارگانه زبانی، محتوایی، ساختاری و بلاغی، قویتر است.
مقایسه بین صحاح و قاموس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مقایسه تطبیقی دو فرهنگنامه مهم و درخشان در آسمان فرهنگ لغت زبان عربی: صحاح جوهری و قاموس فیروز آبادی است، تا با روشن ساختن نکات مشترک و اختلاف ایندو، برتریهای یکی را بر دیگری آشکار سازد. در این مقاله در می یابیم که این دو فرهنگنامه درسیر فرهنگنامه های لغت عربی مکمل یکدیگر بوده اند.این مقاله مجامع علمی را برای تألیف یک فرهنگنامه نوین لغت عربی که در آن معانی الفاظ عربی به زبانی ساده و به دور از پیچیدگی به طور اعم، و ریشه و تطور تاریخی معانی این الفاظ به طور اخص مورد نظر باشد، دعوت می کند.
فردوسی و شاهنامه
حوزههای تخصصی:
پارسی و رباعی
منبع:
شعر پاییز ۱۳۷۶ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
نقش نی در شعر مولانا و خلیل جبران
حوزههای تخصصی:
المنهج السیمیائی: آلیه مقاربه الخطاب الشعری الحدیث وإشکالیاته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرف المنهج السیمیائی فی العقود الأخیره من القرن العشرین تحولات عده فی التعاطی مع الخطاب الشعری الحدیث على وجه الخصوص، هذا ما أثار العدید من الإشکالات فی کیفیه مقاربه النص الأدبی مقاربه واعیه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أوعلى مستوى التأویل واستنطاق النص بشکل لا یفسد دلاله المعانی الحقیقیه للبنى العمیقه، ومن هنا یعدّ نقد ""الخطاب الشعری الحدیث والمعاصر"" من القضایا النقدیه المهمّه التی تناولها نقادنا المحدثون، فی ظل المنهج السیمیائی الممارس فی تحلیل علامات هذه النصوص دون المساس بهویتها العربیه بلا إفراط أو تفریط.
والتحلیل المقترح، لا یتوقف عند الإحالات إلى المعارف والعلوم المختلفه، وکذا لا ینتهی عند دلاله معینه، بل یفتح النص على سیل من المعارف المتنوّعه، لأنه بالغ التنوّع والتعدد، ویحیل إلى معارف وإیدیولوجیات مختلفه، ولهذا فإن التحلیل السیمیائی یستوعب کل هذا ویضعه ضمن استراتیجیاته. لقد أصبحت المقاربات النصّانیه منهج بحث نقدی، ونظریه علمیه تطرح العدید من التصورات والرؤى المنهجیه والإجرائیه فی تناول النص العربی الحدیث على مستوى التنظیر أو الممارسه التطبیقیه، والتی لا یمکن الاستغناء عنها، خاصه أثناء التحلیل.
وعلیه تکشف هذه المداخله عن أهمیه المنهج ""السیمیائی"" فی مقاربه النص العربی الحدیث، وأهم المشاکل التی یشکو منها الخطاب الشعری الحدیث خاصه من خلط بین النقاد فی تناول الظاهره الأدبیه، وطرق وأسالیب التحلیل التی تبقى محتشمه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أو على مستوى التأویل الصحیح فی استنطاق النص.
تمامت طلبی همه چیز را به باد می دهد
منبع:
کیان ۱۳۷۸ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
تأمّلی بر کارکرد محتوایی رنگ در غزلیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رنگ» یکی از مؤثّرترین ابزارهای آفرینش هنری ادبی است. با آنکه نمود این عنصر در گذشتة ادبیات فارسی، گوناگونی امروزه را نداشت، امّا همواره نقشی مهم و تعیین کننده در القای مفاهیم به مخاطب و تصویرسازی های ادبی، به ویژه در حوزة شعر داشته است. بررسی میزان و نحوة کاربرد انواع رنگ در شعر کهن و معاصر، کوششی راهگشا برای ورود به دنیای عواطف و اندیشه های شاعران است. براساس همین اهمّیت، هدف مقالة حاضر، تحلیل کارکرد محتوایی انواع رنگ های به کار رفته در غزلیات مولوی است؛ چهره ای که پس از جریان سازی سنایی و پیشگامی عطّار، شعر عارفانه را به اوج معنا و ژرفا رسانید و بررسی غزل او از این منظر می تواند به شناسایی بخش مهم دیگری از ذهنیات، تجربه ها و ویژگی های شعریش بینجامد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در کل، مولوی انواع رنگ را در بافت موضوعی معنایی عرفان عاشقانه یا معانی تعلیمی به کار می برد. این کاربرد، البتّه شامل جزئیات بسیار و متنوّع است. پربسامدترین رنگ ها در غزل او نیز به ترتیب عبارتند از: سیاه، سرخ، زرد و سبز.
بزرگ علوی
حوزههای تخصصی:
حدیث غربت سعدی
حوزههای تخصصی:
تحلیل تطبیقی «عروسک فروشی» صادق چوبک 1 و «جثّة علی الرّصیف» سعدالله ونوس2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان آثار صادق چوبک (نویسندة ایرانی) و سعدالله ونوس (نمایشنامه نویس سوری) دو اثر «عروسک فروشی» و «جثّة علی الرّصیف» شباهت فراوانی با هم دارند. در این مقاله سعی شده است ابتدا موضوع و درونمایة دو اثر به وضوح بیان شود و آنگاه با توجّه به مکتب آمریکایی، عناصر ساختاری این دو اثر به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین منظور، ساختار روایی دو اثر بر اساس نظریّه های روایت شناسان بزرگی چون ویلیام لباو، گرماس و ژرار ژنت در چهار بخشِ شخصیّت، پیرنگ، دیدگاه زمانی و دیدگاه مکانی مورد بررسی قرار گرفته است و در خلال تأمّل در عوامل انسجام صوری و معنایی این دو اثر، به بررسی تفاوت ها و شباهت های آنها از نظر موضوع، فضاپردازی، زمان و مکان، طرح و غیره نیز پرداخته شده است. در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، از علل قرار گرفتن این دو اثر در زمرة آثار ناتورالیستی، به مثابة گفتمان حاکم بر آن جوامع نیز سخن به میان آمده است.