فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، مجموعه ای دستگاهمند از پیوندهای ساخت یافته میان کنشگران یک گروه یا جامعه است که مبتنی بر هنجارها و قاعده های خاص است و سبب دست یابی به هدفهای فردی و گروهی می شود. مقوله سرمایه اجتماعی با مفهوم رایج سر مایه در جامعه شناسی، حقوق و اقتصاد متفاوت است؛ بهره گیری از آن حالت استعاری دارد واز عینیت کمتری برخوردار است. ویژگیهایی چون همکاری، اعتماد، آگاهی، نگرانی درباره دیگران، مشارکت در مسائل عمومی، انسجام، تحمل دیگری و همبستگی گروهی، نوعی سرمایه گذاری غیر عمدی است که مالک فردی ندارد، از پیشینیان به ارث می رسد، ریشه های آن در گذشته پنهان است، با مراقبت و نه مهندسی پرورش می یابد و استحصال آن نه تنها موجب کاهش نمی شود بلکه حتی افزایش نیز می یابد. بیهقی در گزارش تاریخ نگرانه خود از رخدادهای روزگار مدعی شده است که: «بنایی بزرگ افراشته چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی بماند»؛ بر این نمط قلم زده است تا ذکری از تلخکامی و دردمندی تاریخ در سراشیب زوال قرار گرفته ایران را روایت کند. در این زمینه که آیا شکلهای خوب یا بد سرمایه اجتماعی وجود دارد یا نه می توان پاسخها و باورهای گوناگون ارائه نمود و حتی سخن از نهادینه سازی بی اعتمادی، بی همکاری، بی آگاهی، بی نگرانی و بی انسجامی به میان آورد. کوشش نگارنده آن است که از متن گزارش تاریخی «فرزانه بیهق»، آنچه را که سبب و نشانه زوال است، بازسازی؛ و دلیل و نشانه دوران صعود وظهور را باز فهمی کند.
مقایسه شگردهای داستانی در روایت بیهقی و تنوخی از ماجرای افشین و بودلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی اثری ویژه در تاریخ و ادبیات فارسی است که شیوه نثر آن تأثیری ماندگار بر آثار و حتی اشعار پس از خود گذاشته است. شگردهای داستانی به کار رفته در این اثر، پژوهشگران فراوانی را برانگیخته تا از منظر داستانی به آن بنگرند. بررسی کارنامه بیهقی پژوهی در ایران نشان می دهد، به ماجراهای حسنک وزیر و افشین و بودلف بیش از دیگر ماجراها توجه شده است. ماجرای نخست در دوران بیهقی روی داده و دومی پیش از عصر او. آن چه تا کنون به آن توجه چندانی نشده است، چگونگی استفاده بیهقی از شگردهای داستانی و بازپرداخت حکایت هایی است که بیهقی از منابع پیش از خود گرفته است. با مقایسه روایت بیهقی از یک ماجرا با همان ماجرا در متنی کهن تر می توان با چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی و نگاه او به مخاطب آشنا شد. از همین رو، این پژوهش در پی بررسی و واکاوی چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی در ماجرای افشین و بودلف و تغییرات پدید آمده از سوی این نویسنده در این ماجرا است و بررسی راه هایی است که بیهقی آگاهانه و برای درگیر ساختن بیشتر مخاطب در روایت به کار برده است. برای مقایسه شگردهایی مانند ساختار، پیرنگ، تعلیق، توصیف، گفت وگو، شخصیت پردازی و فضاسازی در هر دو روایت بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان داد که بیهقی در خطوط اصلی و طرح کلّی حکایت تغییری نداده است؛ اما در چگونگی ارائه، برخی عناصر را به حکایت افزوده و بخش هایی را نیز جا به جا کرده است؛ شگردهایی مانند تعلیق و بحران، فضاسازی، توصیف، گفت وگو، شیوه ارائه روایت و معرفی شخصیت ها در این تولید و بازسازی هنری نقش پر رنگی داشته است.
ساختار روایت خسرو و شیرین نظامی (برپایه نظریه معناشناسانه گریماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نشانه- معناشناسی گریماس، در پی شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب فرایندها و الگوهای گفتمانی متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آن جا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت منظومه های غنایی امری ضروری به نظر می رسد؛ بر همین اساس، در مقاله ی حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی و تجزیه و تحلیل ویژگی های نشانه معناشناسی و راهکارهای تولید معنا در روایت «خسرو و شیرین» نظامی، بر پایه ی نظریه ی معناشناسانه ی گریماس پرداخته ایم. هدف از این مقاله روشن ساختن این مسئله است که تا چه اندازه نظریه ی گریماس که به باور او جهان شمول و قابل انعطاف با سایر متون است، با ساختار منظومه های غنایی هم خوانی دارد و دیگر این که چگونه نیروی حسی عاطفی با تأثیر بر عامل معنایی، باعث تولید معنا می شود؟ پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که در این روایت، معنا در قالب شوش و کنش هر دو تحقق می پذیرد و در مسیر تولید معنا، از نظم حاکم در بعضی از الگوهای مطرح شده ی گریماس پیروی نمی کند و در این مسیر، با چالش هایی مواجه است که عامل زمان در کنار برش زمانی و عامل انتظار، نقش تعیین کننده ای در تحقق و تولید معانی به چالش کشیده شده ی روایت ایفا می کنند.
گویای خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بینی صوفیان، آشکار دیالکتیکی است و این امر در آثار عرفانی و بخصوص در مثنوی مولوی مجال تجلی می یابد و از رهگذر نمادها و استعارات، صور گوناگون می پذیرد. آنچه به دنبال می آید، کوششی است زند آگاهانه برای تاویل و تفسیر داستان دژهوش ربا یا قلعه ذات الصور؛....
بازتاب نقد قدرت در اشعار شهاب نیریزی (تحلیل متنی بازمانده از عصر قاجار، از دیدگاه تاریخ گراییِ نوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بینارشته ای و یاری جستن از نظریّه های مطالعات انتقادی، از رهیافت های کاربردی کردنِ پژوهش های نقّادانة متون ادبی است. «تاریخ گراییِ نوین» (New historicism) یکی از جدیدترین شیوه های تحلیل متن در عرصه مطالعات نقّادانة ادبی است که به «تاریخیّتِ متن و متنیّت تاریخ» باور دارد و به بازسازی ذهنیّت و جهان بینی مستتر در متن و دریافت رابطه این ذهنیّت با ساختار قدرتِ زمانه آن می پردازد. در نوشته حاضر، پس از معرّفی و مروری بر زندگانی سیّد اشرفِ نیریزی، متخلّص به «شهاب»، از دید تاریخگراییِ نوین به مهم ترین ستایه وی، که خطاب به احمدشاه قاجار و در تهنیت بازگشت او از سفر فرنگ سروده شده است، نظری افکنده خواهد شد. «شهاب» از سرایندگان عصر قاجار است که اشعار وی را باید یکی از حلقه های ناشناخته شعر بازگشت در عصر مشروطه دانست. وی شیخ الاسلام نیریزِ فارس از دوره ناصرالدّین شاه تا احمدشاه و صاحب قریحه ای سرشار بود و برخلاف گفته عماد فقیه کرمانی که: «دو مقام است که با هم نشود جمع، عماد
مذهب عاشقی و منصب شیخ اسلامی»
عاشق پیشگی و ذوق شاعری را با شغل شیخ الاسلامی توأمان داشت. در نوشته حاضر، پس از نگاهی به وقایع و اوضاع اجتماعی عصر شهاب و نگاهی به ستایه وی، برمبنای تاریخگراییِ نوین، رابطه ذهنیّت موجود در متن با «قدرتِ» زمانه آن تحلیل خواهد شد. خواهیم دید که از دید اغراض ثانویه جملات، ستایه شهاب بیش از مدحِ شاه قاجار، بیانگر نقد پنهان و گاه آشکارِ «هژمونیِ» دستگاه حاکمه است. تصحیح و تحلیل سروده های شهاب برای دستیابی به تصویر و شناختی هر چه دقیق تر از زنجیره شعرِ بازگشت و ادبیّات عصر مشروطه، چه از منظر فُرم و تتبّع آثار پیشینیان، چه از لحاظ معنا و اندیشه-های نهفته در متن حائز؛ زیرا است.
بحث و گفتگو درباره «تحلیل نقد» اثر نورتروپ فرای
حوزههای تخصصی:
شروه، قهس و لالایی های کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات شفاهی سرزمین کهگیلویه و بویراحمد بسیار غنی است. یکی از ترانه های آن شَروه نام دارد که زنان (و اخیراً مردان) با آوازی حزن آلود آن را می خوانند. حزن موجود در این شعار شیرین و ملایم و مطبوع است و انسان را به تعمق وا می دارد. موضوع شروه ها بیشتر بیان غربت، غم و اندوه، رشادت و حماسه، یاد جوانی و شکایت از روزگار است که به شکل های مختلف نمود پیدا می کند؛ گاهی به صورت دو بیت، گاهی چند مصراع و نیم مصراع و گاهی هم تمام مضمون شروه با ایجاز در یک بیت خلاصه می شود.
قهس یا مقوم آوازهای شادی بخشی است که با مضامینی مثل اوصاف طبیعت، هجران و احساسات عاشقانه کاربرد دارد و از روی شادی و دلخوشی خوانده می شود. لالایی های بویراحمدی با آهنگی نرم و بیانی ساده خوانده می شوند و محتوا و مضمون آن ها با دیگر لالایی های ایران مشترک است. در این مقاله سعی براین است تا ضمن بررسی شروه در کهگیلویه و بویراحمد و نیز مقایسه آن با شروه دیگر مناطق، به بررسی محتوای قهس و لالایی در این منطقه پرداخته شود.
بررسی تطبیقی «طرح» و «توقیعه» در ادب پارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر «طرح » در فارسی و «توقیعه» در عربی یکی از گونه های شعر امروز ایران و عرب است که با معنایی ژرف در قالب کلماتی اندک بیان شده است. قالب شعرهای کلاسیک کوتاه فارسی و عربی جای خود را در شعر مدرن به «طرح» و «توقیعه» داده است و از اوایل دهه هفتاد قرن بیستم شاعران فارسی و عربی به آن رسمیت بخشیدند.
تاریخ شعر کوتاه فارسی به شعر کوتاه قدیم و سپس به خسروانی ها و تاریخ شعر کوتاه عربی به توقیعات دوره عباسی باز می گردد. مهمترین علل و اسباب پیدایش و انتشار این گونه شعری عبارت است از: دگرگونی در جهان بینی، سرعت و شتاب، دگرگونی در ذوق و احساس جمعی، مشغله زیاد و وقت اندک، سنّت شکنی و اثرپذیری از خارج.
این گونه شعری در فارسی با شعرهای کوتاه نیما آغاز شد و به وسیله شاعرانی چون بیژن جلالی، ضیاء الدین خالقی، محمّد زهری، منصور اوجی و سیروس نوذری به اوج رسید و در عربی از آثار امین الریحانی و جبران خلیل جبران آغاز شد و به وسیله شاعرانی چون عزالدین المناصره، أحمد مطر، مظفّر نوّاب، إبراهیم نصرالله، به اوج رسید.
در این پژوهش ویژگی های «طرح» و «توقیعه» از جمله زبان، وزن و قافیه، ایجاز؛ طنز، هنجارگریزی معنایی، جذابیت موضوع، مورد بررسی قرار گرفته و ثابت شده است هر چند این گونه شعری متأثر از گونه های خارجی است؛ ولی هرگز تقلید و نمونه برداری از آن اشعار نبوده؛ بلکه ریشه در شعر کهن ادبیات فارسی و عربی دارد
بررسی کنش بیانی امر در دو زبان فرانسه و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر کوشیده ایم نشان دهیم که علاوه بر دو وجه امری و التزامی، شش فرم زبانی دیگر نیز در زبان های فارسی و فرانسه، برای بیان امر و التزام به کار می رود. حاصل این تحقیق، نکاتی جالب را آشکار می کند که از جمله آن ها می توان موارد ذیل را نام برد: رابطه بین بیان امر و التزام با ذی نفع بودن یا نبودن گوینده جمله؛ وی ژگی معنایی فعل «بایستن» که در هر دو زبان، فقط معنای امر را بیان می کند؛ جنبه کاربردی بیان غیر مستقیم امر و اولویت داشتن آن در زبان فارسی؛ استفاده از عبارت های وا ژگانی در دو زبان برای تخفیف شدت بیان امر؛ کاربرد شکل آینده ساده در زبان فرانسه برای بیان مؤدبانه تر امر و تاًثیر تشدید کننده جای گزین آن (زمان حال ساده) در زبان فارسی که با لحن تحکم آمیز، امر را بیان می کند و گاه نیز حاکی از تهدید است.
بررسی کلامی نبوت خاصه در حدیقه سنایی
حوزههای تخصصی:
با همه کوششی که محققان درباره تفسیر و تحلیل متون منظوم فارسی، از جمله آثار سنایی و بویژه حدیقه الحقیقه، نموده و دستاوردهای ارزشمندی به جامعه علمی ارزانی داشته اند، هنوز جای بحث و بررسی درباره غالب متون منظوم، از جمله منظومه های عرفانی، خالی است. عموم متون عرفانی، علاوه بر جنبه های عرفانی و صوفیانه، از جهات دیگر نیز قابل بررسی اند؛ یکی از این وجوه، بررسی کلامی آنها است. بدیهی است، سنایی و شاعران عارف مسلک پس از او که غالبا تحت تاثیر افکار و اندیشه و سبک و شیوه او بوده اند، دیدگاه های عمیق کلامی را نیز همراه با مسایل عرفانی در آثار خود بازگو کرده اند، که بدون دست یابی به این اندیشه ها، که در واقع اصل اصول اعتقادی و فکری ایشان را نشان می دهد، حتی ارزیابی دقیق جایگاه عرفانی آنها نیز ممکن نخواهد بود. مقاله حاضر درصدد است تا با بررسی کلامی مساله نبوت خاصه از منظر متکلمان اسلامی، موضوع را در حدیقه الحقیقه جست وجو کند و دیدگاه های سنایی را در خصوص وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) نشان دهد و یافته ها را با دیدگاه های کلامی مشهور در روزگار او بسنجد و با جمع بندی و نتیجه گیری نهایی، نشان دهد که سنایی در کدام موضوع از کدام مذهب کلامی پیروی کرده و در کدام مطلب دیدگاه خاص خود را عرضه نموده و از پیروی مذاهب خاص اعراض کرده است
بررسی لایه ی آوایی سوره ی مبارکه ی ""انبیاء"" از منظر سبک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از گرایش های زبانی نقد متون ادبی، از لایه های مختلفی برای تحلیل متن سود می جوید که سطح آوایی یکی از آن ها به شمار می آید. در این لایه، برجسته ترین ویژگی های خلق موسیقی که به دلیل ""نشان دار"" بودن به یک مشخصه ی سبکی بدل می گردد، بررسی می شود و جنبه های زیبایی شناسی آن بازگو می گردد. اوج زیبایی موسیقی در متون ادبی را در آیات قرآن می توان یافت، که با آرایش کلمه ها و چینش دقیق آن ها در کنار هم، باعث تناسب و انسجام شده و توجه خواننده را به متن جلب می کند. از آنجا که موسیقی نقش بی بدیلی در قرآن کریم ایفا می کند، لذا در این پژوهش مهمترین جنبه های خلق موسیقی را در سوره ی مبارکه ی(أنبیاء) مورد واکاوی قرار داده ایم. در این سوره ی مبارکه، شواهد مخلتفی سبب خلق موسیقی و آهنگ گشته است، اما برخی به دلیل بسامد بالا، به یک مشخصه ی سبکی بدل گشته است، که در زیر مجموعه ی موسیقی درونی، موسیقی معنوی و موسیقی فکری به آن ها پرداخته شده است. ایجاد تناسب، انسجام و هماهنگی لفظ با معنی به منظور جلب خواننده، تصویر سازی صحنه های فرح بخش بهشتیان و عذاب آور دوزخیان از طریق صفات و حروف، تثبیت معانی در ذهن از طریق کاربرد مفاهیم متضاد، از کارکرد های موسیقی در این سوره ی مبارکه است. این پژوهش، با روشی تحلیلی- توصیفی به بررسی لایه ی آوایی سوره ی مبارکه انبیاء پرداخته است.
ضحاک در اوستا و شاهنامه
حوزههای تخصصی:
رمان خانوادگی و بازسازی هویت نزد آنی ارنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۶ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
"واژه «رمان خانوادگی» به بازسازی داستان زندگی یک فرد از طریق رویاپردازی اشاره دارد که در آن شخص سیر تحولات داستان را بر اساس دلخواه خود نه بر اساس واقعیت به پیش می برد. لیکن مقوله رمان خانوادگی صرفا در قالب تخیل و رویاپردازی خلاصه نمی شود و در آن ارتباط تخیل با داستان زندگی فرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در مقاله حاضر که به مطالعه تخیل بر اساس الگوی رمان خانوادگی در داستانهای خود زندگینامه ای خانم انی ارنو می پردازد سعی شده است رویاهای دوران کودکی و نوجوانی نویسنده مورد بررسی قرار گیرد. در مرحله بعدی نشان خواهیم داد چگونه تغییر طبقه اجتماعی نزد ارنو منجر به ایجاد کشمکش های روانی شده است که با ظهور تخیلاتی بر مبنای الگوی رمان خانوادگی در دوران کودکی و نوجوانی نویسنده مشخص می شوند. این تخیلات یک مکانیسم تدافعی در مواجهه با فرودستی اجتماعی و بهترین وسیله برای بازسازی هویت نویسنده است.
تاملات تاریخی در وزن و قافیه شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی درگذرتاریخ،دچار دگرگونی هایی شده و به تبع آن، وزن و قافیه شعر فارسی نیز متحول گردیده است و به تاثر از همین تحول، امروز در شعر کلاسیک و کهن، مواردی رامی بینیم که با معیارهای وزن و قافیه منطبق نیست و در بسیاری از موارد ناهمترازی هایی میان عناصر متقارن وزن و قافیه دیده می شود. کتاب های وزن و قافیه نیز اغلب بی توجه و یاکم توجه به عوامل تاریخی و دگرگونی های زبانی به تحلیل و تبیین وزن و قافیه شعر پرداخته و کوشیده اندگره آنها را بگشایند.کاربرد چنین شیوه هایی اگرچه در آموزش وزن و قافیه شعر فارسی سودمند است و به طور موقت می تواند پاسخگوی ذهن خوانندگان باشد، ولی ژرف کاوانه نیست و عطش دانش پژوهان را فرونمی نشاند. نگارنده این مقاله برآن است که برای شناخت علل و عوامل بسیاری از ناهمترازی های وزن و قافیه ، بررسی تاریخی ،ضروری است واین گفتار را به آن اختصاص داده است.
تصویر مرگ در مرثیه های سیدرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار موتیف تشبیه مرگ که از صورتهای شعری فربه و پربسامد مرثیه های سیدرضی است بررسی شده است. پس از اشاراتی اجمالی به اهمیت تشبیه در قلمرو بلاغت و تبیین نقش آن در حوزه ادب غنایی، به ویژه مرثیه که از گونه های پر کاربرد دیوان این شاعر است، به احصا و استخراج نمونه هایی از این نوع تشبیه ها پرداخته ایم و آن گاه آنها را از منظرهای مختلفی کاویده و طبقه بندی نموده و میزان ابتکار و خلاقیت شاعر و ارزش و نوع عاطفه آنها را نشان داده ایم و در نهایت اشاره شده که برخورد شاعر با مساله مرگ به دلیل بهره مندی از جهان بینی خاص تا حدودی متفاوت از دیگر شاعران هم عصر وی است
بررسی سیر تحول مضامین مادرانه درشعر چند شاعر زن از مشروطه تا امروز
حوزههای تخصصی:
شعر زنان عرصه بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفه مادری، اصیل ترین عاطفه زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دوره معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن مطرح (ژاله قائم مقامی، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی) از دوره مشروطه تا کنون است و به بررسی این نکته می پردازد که با ورود تفکر مدرن و گرایش به فردگرایی، احساس جدایی میان مادر و کودک چگونه در شعر این شاعران نمود یافته است. همچنین به بررسی این مطلب می پردازد که مضامین مادرانه در شعر این شاعران چه فراز و فرودی داشته و چگونه تبیین یافته است؟ گرچه عاطفه مادرانه همواره یکسان است، توجه به این نکته ضروری است که حوادث و پیشامدهای زندگی شاعر و اعتقادات و جهان بینی او، همچنین تحولات اجتماعی عصر و زمانه شاعر نیز در بروز نوع خاصی از مضامین موثر است. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد که چهار محور بیان احساسات کودکان و مادران، گفتگوی مادر وکودک، آموزش های مادرانه و دیدگاه مادرانه نسبت به کل هستی از اصلی ترین مضامین مادرانه در شعر این شاعران است. در این مقاله ضمن بررسی مضامین مادرانه در شعر هر یک از شاعران، سیر تحولی این مضمون را نیز با توجه به عصر و دوره هر شاعر پی می گیریم.