فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۴۸۱ تا ۴۲٬۵۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
تقدم دی ۱۳۰۶ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
آب زنید راه را
بررسی منظومه «هذیان دل» شهریار از منظر مکاتب رمانتیسم و سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
385 - 410
حوزههای تخصصی:
با وجود اختلافات میان ادبیات ملل مختلف جهان، روحی واحد بر آنها حاکم است چراکه در حوزه های گوناگون درهم تأثیر گذاشته و از هم متأثرند. از جمله موضوعاتی که از اروپا نشأت گرفته و به طور اخص بر ادبیات معاصر ایران سایه افکند، مکاتب ادبی است؛ تاجایی که شاعران و نویسندگان زیادی را تحت تأثیر خود قرار داد؛ در این میان شهریار، به عنوان بزرگترین شاعر کلاسیک معاصر، به خاطر آشنایی به زبان فرانسه و به تبع آن تتبع درآثار ادبی غرب به خصوص شاتو بریان و حشرونشر با اشخاصی مثل نیما، عشقی، میرزا جعفرخامنه ای و صادق هدایت، به شدت از مکاتب مختلف ادبی اروپا متأثر شده و آثار ارزشمندی را – که تحت عنوان مکتب شهریار مشهور است- خلق کرد؛ از جمله این آثار که تفاوت فاحش با سبک ذاتی و شخصی شهریار دارد و ذهن خواننده را به طرف کشف این تفاوت ها، سوق می دهد، منظومه هذیان دل است. نوشته حاضر بر آن است که با بهره گیری از شیوه استقرایی و بازخوانی دقیق این منظومه، به این پرسش ها
تفسیر و تحلیل گیاهان نمادین و اساطیری در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه سنائی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار سنایی غزنوی حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه از تمایز و تشخص قابل توجهی برخوردار است؛ زیرا در قالب داستان های آن، مجموعه ای از رمزها، نمادها و کاربردهای آنها به مخاطب ارائه می شود. حدیقه الحقیقه از منظومه هایی است؛ که بر بسیاری از شاعران تأثیر گذارده است. سنایی با سرودن این منظومه ، باب تازه ای را در سرایش منظومه های عرفانی در تاریخ ادب و عرفان گشود. شاعران بزرگی همچون خاقانی و نظامی به ترتیب تحفه العراقین و مخزن الاسرار را تحت تأثیر مستقیم این منظومه سرودند، و سال ها بعد، عطّار و مولانا سرایش مثنوی های عرفانی را به اوج تکامل رساندند. در میان این نمادها، کاربرد عناصر نباتی به ویژه گیاهان قابل تأمل و توجه می باشد. برخی از این گیاهان نمادهایی هستند؛ که نه تنها به این اثر منتسب می باشند؛ که تجلی آنها میان سایر ملل به وفور قابل مشاهده است. نگارندگان در این مقاله به بررسی کاربرد و نماد تعدادی از گیاهان پرداخته اند. نتیجه حاصل شده بدین صورت است؛ که سنایی در مثنوی حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه نیز مانند سایر آثارش برای بیان هر چه بهتر مضامین و مفاهیم از عناصر نمادی و اسطوره ای استفاده کرده است.
حافظ و انسان امروز
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ دفتر ۲۴
17-54
حوزههای تخصصی:
حافظ، چونان حکیم فردوسی، بر آن است که «آز (حرص و طمع)» منشا رذایل (صفات بد) است و موجب تنگ نظری ها و انحصارطلبی ها و درنتیجه سبب فجایعی جبران ناپذیر می شود. درمان بیماری آز، عشق است و عشق، سرچشمه ی فضایل (صفات نیک) است. با گرویدن به مذهب عشق، می توان به فضایلی دست یافت که ازجمله ی آن ها باورداشتن به تکثر دینی، اصالت صلح و آشتی و حق آزادی و آزادگی برای همه ی مردم است. حافظ این معانی بلند جاودانی را با هنری ترین زبان و بیان گزارش کرده و از این طریق، نه تنها بر علاقمندان خود، که بر تمام جست وجوگران حقیقت در تمام اعصار تاثیر نهاده است.
مرگ سپنتا
حوزههای تخصصی:
تصحیح لباب الالباب (26)
مقایسه نظریه آینده متعالی با مرگ اندیشی خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن درباره ی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بن مایه های رایج در ادبیات و جریان اندیشه های هر ملّت است. به دلیل ناشناخته بودن این پدیده، هریک از اندیشمندان بسته به فرهنگ و درک مخاطبانشان به تعبیر های متفاوتی از مرگ و مرگ اندیشی روی می آورند و معانی متفاوت و متناقضی از آن به دست می دهند که این مسأله در گذشته ی ادبی ایران به اشکال گوناگون نشان داده شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با مقایسه مرگ اندیشی از دیدگاه عمر خیام رباعی سرای دانشمند قرن پنجم هجری و دیدگاه پژوهشگران جدید غرب مانند زیمباردو تفاوتها و شباهت های آنها را نشان دهد. این پژوهش از نوع تحلیل مقایسه ای است که با استفاده از منابع کتابخانه ای با استناد به منابع پژوهشی مکتوب انجام گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که تفکر مرگ اندیشی در دو دیدگاه چه معنایی دارد؟ یافته های حاصل پژوهش نشان می دهدکه عمر خیام بیشتر نگاهی بدبینانه و مادی به مرگ و مقوله های مرگ دارد و از مفاهیمی چون خوشباشی، دم غنیمت شمری، پوچی مرگ استفاده می کند در حالی که آینده متعالی دارای یک دید خوش بینانه نسبت به مرگ است و از مفاهیمی مانند خودکشی، سازندگی و توجه مثبت استفاده می کند.
پایین آمدیم دوغ بود!
حوزههای تخصصی:
20th Century American Family Drama: An Exploration of Image of Loss(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to explore the image of loss in modern American drama in the theme of family. The image of loss prevails the post-war era of American drama in three levels of psychological, physical, and moral space. This image is clearly observable in two of the prominent works of the era, Tennessee Williams’ The Glass Menagerie and Arthur Miller’s Death of a Salesman. Moreover, this image of loss is closely connected with the notion of time. The familial breakdown appears as a sustaining motif that plays a central role in the psychologically shattered personality of the major characters, as a result of the profound changes in the American post-war society and family. World War II was a milestone in the society as a whole, and in the family as a smaller society, and correspondingly among the people as entities which the image of loss seemed inseparable from. American post-War drama fully represents the tough conditions of that era particularly in the themes of familial breakdown and the image of loss.
شاعری در پیاده رو
حوزههای تخصصی:
همیشه کمکی از راه می رسد
حوزههای تخصصی:
جلوه های بدیع معنوی در دیوان رفیق اصفهانی
منبع:
قند پارسی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
113-132
حوزههای تخصصی:
بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی دانشی است که با آن زیبایی های سخن آشکار می شود. رفیق اصفهانی از شاعرانی است که صنایع معنوی بدیعی مورد توجّه وی بوده و برای زیبایی آفرینی و آراستن کلام خود در حد اعتدال از آرایه های بدیع معنوی در شعر خود بهره برده است. نگارنده در پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی - تحلیلی از دیدگاه زیبایی شناسی به تعیین و بررسی آرایه های بدیع معنوی در دیوان رفیق اصفهانی، می پردازد. پرسش اصلی پژوهش این است که آرایه های بدیعی مهمّ به کار رفته در دیوان وی کدامند؟ با بررسی اشعار رفیق اصفهانی در می یابیم که آرایه های بدیع معنوی نقش بسزایی در ایجاد تصویر ها و زیبایی کلام وی داشته است. وی برای بیان افکار و اندیشه های خود علاوه بر صور خیال از سایر صنایع بدیعی مانند: ایهام، التفات، تجاهل العارف، تجرید، تفریق، جمع و تقسیم، تنسیق الصفات، تلمیح، طباق، لف و نشر، مبالغه، مراعات النظیر و... برای آراستن کلام خویش، بهره برده است.
سازه آوایی زبان در اشعار سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی لایه ای از روش های نوین نقد ادبی است که به تجزیه و تحلیل متون ادبی در قالب لایه های پنج گانه زبانی می پردازد. مقاله حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به بررسی لایه آوایی زبان در سروده های «سید حسن حسینی» همت گمارده و چهار گزاره تشکیل دهنده سازه آوایی زبان شعر (موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی) را در سروده های این شاعر معاصر ادب فارسی تطبیق و شرح داده است. یافته های تحقیق نشان از آن دارد که امکانات آوایی زبان در آثار حسینی فراتر از تلوین و التذاذ موسیقیایی در چارچوب موسیقی بیرونی شعر بروز یافته است؛ به طوری که پرداختن به رئالیسم اجتماعی از تحلیل و بررسی سازه آوایی در قالب موسیقی کناری آشکار می شود. حسینی با کاربست سازه آوایی و ترکیب شاخص های آن با یکدیگر به نقد درونی جامعه خویش پرداخته است. موسیقی معنوی امکان تصویر آفرینی هرچه دقیق تر را برای این شاعر معاصر فراهم آورده و وی توانسته است از رهگذر این لایه سبک شناسی نوین، تصاویر متحرّک شعری را به مخاطب ارائه دهد.
تصوف و منشأ آن در اسلام
حوزههای تخصصی:
A Lesser-Known Characteristic of Metaphorization in Khaghani’s poems(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
57 - 70
حوزههای تخصصی:
The subject of the present study is the metaphorical chain, a lesser-known characteristic of metaphorization in Khaghani's poetry. The purpose of this study is to better understand the ability of Khaghani odes, his specific techniques in metaphorization, the rhetorical capacities of the Persian language, and the elegance of Khaghani’s poetry. The statistical population was selected according to the version of Khaghani's odes emented by Mirjad al-Din al-Kaza'i, which contains 130 odes. The sample size was based on Cochran's formula and 97 odes were selected by simple random sampling using a random number table. The research method employed was descriptive-analytical. Data were obtained through the library and document analysis method and analyzed based on the content analysis technique. According to the research findings, in metaphorization, Khaghani used strange and far-fetched metaphors, hybrid metaphors, and metaphorical chains. The metaphorical chain is one of the lesser-known features of Persian literature and a stylistic feature of Khaghani’s poetry that distinguishes him from Iranian and Arab poets. Choosing the present tense with the transitive verb provided the poet with a metaphorical chain as exemplified in an 88-verse poem with the two motifs of the Prophet Mohamed's (p.b.u.h.) grave soil and praise of his poetry. In this poem, he succeeds in creating 44 metaphors for the grave of the Prophet (p.b.u.h) and 14 metaphors in praising his poetry as a paradigmatic axis.
صفحه، خالی ذهن...؟!
حوزههای تخصصی:
نگاهی مختصر به نقد جامعه شناختی از دیدگاه حافظ و مولوی
حوزههای تخصصی:
توزیع کتاب، از تولید آن سخت تر است (گزارش)
حوزههای تخصصی:
کاربست سبک جریان سیال ذهن در رمان "وتکلمت الحیاه" (و زندگی به سخن درآمد)
حوزههای تخصصی:
جریان سیال ذهن سبک نوینی در داستان نویسی است که نقش نویسنده در آن به حداقل ممکن می رسد و نویسندگانی مانند جیمز جویس، ویلیام فاکنر و ویرجینیا وولف در آثار خود از آن بهره گرفته اند. در داستان هایی که به این سبک نوشته می شوند نویسنده به جای توصیف وقایع، احساسات و افکار شخصیت ها را درست در لحظه وقوع به چنگ می آورد و با نمایش آن ها خواننده را در تجربیات ذهنی شخصیت ها سهیم می کند. علیاء انصاری نویسنده مسلمان عراقی در رمان خود با عنوان وتکلمت الحیاه برای به تصویر کشیدن روحیات پیچیده و گاهی ترسناک و غم-انگیز شخصیت های داستان و برای نفوذ به اعماق روان آن ها از این تکنیک کمک گرفته است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شاخصه های تکنیک سیال ذهن در رمان وتکلمت الحیاه پرداخته است. یافته های پژوهش به این موضوع اشاره دارد که علیاء الأنصاری با بکارگیری این سبک وظیفه انتقال داستان را به عهده تک گویی درونی شخصیت ها گذاشته و با این شیوه به خواننده اجازه داده تا مستقیم و بدون دخالت راوی در جریان افکار و احساسات قهرمان داستان قرار گیرد. همچنین با کمک تک گویی درونی و شخصیت پردازی و راهیابی به ذهن قهرمان و پدیده همزمانی و دیدگاه دانای کل محدود، توانسته شخصیت ها را به مخاطب معرفی کند. نویسنده در طرح داستان مرزهای زمان و مکان معمولی و منطقی را درنوردیده و خواننده تنها از طریق واگویه های شخصیت ها، می تواند به درک آن نائل آید.