فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰٬۷۲۱ تا ۴۰٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل روابط بینامتنی قرآن و غزل های صائب بر اساس نظریه ژنت (با تأکید بر جلوه های زبانی و تلمیحات داستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
123 - 153
حوزههای تخصصی:
ژرار ژنت با طرح نظریه ترامتنیّت، فصلی تازه در نقد و مطالعه روابط بین متون گشوده است که بینامتنیت یکی از زیرگونه های آن است. بر اساس این الگوی بینامتنی، روابط بین متون می تواند به سه شکل صریح، غیرصریح و ضمنی باشد. بن مایه های دینی برگرفته از قرآن بخش جدایی ناپذیر شعر فارسی از آغازین دوران شکل گیری آن تا به امروز بوده است. به تعبیر بینامتنی، این بن مایه ها از اصلی ترین زیرمتن هایی هستند که در آفرینش آثار ادبی دخیل بوده اند. مباحث و مضامین قرآنی علاوه بر این که فی نفسه برای شاعران ارزشمند بوده اند، برای بیان اندیشه ها و تفسیرهای عرفانی، عاشقانه، عامیانه و حتی سیاسی به کاررفته اند؛ با این تفاوت که در هر دوره، بخشی ازاین رویکردها جلوه بیشتری یافته است. در غزل های صائب که می توان آن ها را دانشنامه موضوعات و مضامین مختلف دانست، حضور بن مایه های دینی بسیار چشم گیر است. واژه ها، اصطلاحات، مباحث اعتقادی، اخلاقی، احکام شرعی و داستان ها از محوری ترین موضوعات قرآنی راه یافته در غزل های این شاعر بنام است. این هم حضوری موجب غنای زبانی، هنری و محتوایی این سروده ها شده است. با توجه به گستره و نقش بسیار این مضامین، کشف و تحلیل آن ها، از منظر روابط بینامتنی موجب درک و شناخت بهتری از شعر صائب می شود. در این پژوهش سعی شده است این رابطه ها با شیوه توصیفی- تحلیلی و بر اساس الگوی «بینامتنی ژنت» توصیف و تحلیل شوند. برآیند این تحقیق نشان می دهد که صائب در زمینه «بینامتنی صریح» بیشتر از واژگان و اصطلاحات و در حوزه «بینامتنیت ضمنی» از اندیشه ها، بینش ها و داستان های قرآنی بهره برده است.
تفکرات پسااستعماری در اشعار محمد فیتوری و لنگستون هیوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
317 - 342
حوزههای تخصصی:
در قرن های نوزدهم و بیستم، مسأله تبعیض نژادی و قومیتی از مهمترین جریاناتی بود که بر اثر آن سیاه پوستان آفریقا و آمریکا از متن جامعه رانده شدند. به دنبال آن، جنبشی ضد استعماری تحت لوای تفکرات پسا استعماری ظاهر شد که به شدت علیه تبعیض نژادی به مبارزه برخاست. در این میان ادبا و شعرا نیز علیه تفکرات نژادپرستانه و استعمارگرایانه به پاخاستند که از آن جمله می توان به «محمد فیتوری» و «لنگستون هیوز» اشاره نمود. تحقیق حاضر به جهت تقارب فکری این دو شاعر در حوزه پسااستعماری بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. از خلال بررسی های انجام شده می توان گفت: این دو شاعر اگر چه در اصول اصلی و کلّی خود علیه تبعیض نژادی مشترک بوده و یک موضع دارند، امّا با این حال در بسیاری از جهات نیز با یکدیگر تفاوت دارند؛ به عنوان نمونه فیتوری با لحنی خشن تر از هیوز، علیه استعمار می تازد؛ در حالی که هیوز با لحنی آرام تر علیه استعمار، شعر می سراید
حکیم قاآنی
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان فرانسه: مباحثه های سیاسی و درگیری های گفتمانی در تئاتر «برنارد ماری کلتس» (La représentation de la Dispute dans la dramaturgie française de Bernard-Marie Koltès)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر آینه ی جامعه است از این رو دخالت عوامل اجتماعی در دنیای تئاتر، غیرقابل اجتناب می باشد. با مرور زمان و با بالا رفتن اگاهی های عمومی و اجتماعی مردم، تئاتر منحصه ی حضور سیاست نیز شد. تئاتر سیاسی، ارتباط مستقیم با سیاست دارد و یک نوع تئاتر انتقادی محسوب می شود که در آن، به نام یک اپوزیسیون نامشخص، انتقاد صورت می گیرد.
تئاتر سیاسی نیز همچون دیگر آثار هنری بعد از سال های 1960، موقعیت های اجتماعی را به صورت مصور به ما نشان می دهد و سعی دارد اتفاقات را بازسازی کرده یا واقعی بنمایاند. شرایط سیاسی و اجتماعی موجود برای بیان تمام واقعیات مساعد نیست از این رو وقتی خصوصیات جملات (ساختاری- مفهومی)، برای سانسور بهم ریخته می شود، جنبه های دیگری به خود می گیرند.
تئاتر برنارد- ماری کلتس، نوعی تئاتر سیاسی محسوب می شود که در آن دمکراسی، بازی سیاسی احزابی نامعین، افکار عمومی که این حزب ها را تشکیل داده اند، و مسایل سیاسی جهانی به انتقاد گرفته می شوند. تئاتر کلتس به عنوان دادگاه اقلیتی انجام وظیفه می کند و با طرح درگیری های گفتمانی و مباحثه های سیاسی در شالوده ی خود به انتقاد می پردازد و حال موجود و حال ایده آل جامعه را به تصویر می کشد. طبعاً سیاست تنها موضوع تئاتر وی نمی تواند باشد و در خلال مباحثه ها با بهره گیری از اصول تئاتری و زبان منحصر به فرد خود به بیان رخدادها، شرایط، شیوه های کرداری و آداب و رسوم خوب و بد و زشت و زیبا پرداخته است. به مسایل اجتماعی عامه ی مردم توجه کرده و اینگونه توانسته است انتقاد را عمومیت دهد که در این چنین شرایطی انتقادات کلتس به افکار عمومی روی آورده و افشاگری می کند و نقاب ها را از چهره ها می درد و حقایق را آشکار می سازد.
چهل و یک پاسخ به پنج پرسش (گزارش)
حوزههای تخصصی:
جستاری در شناساندن دست نوشته ای کهن
حوزههای تخصصی:
«اغراق»
خطر زبان
شیوة طنزپردازی فرهاد حسن زاده بر مبنای نظریة ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز، یکی از مهم ترین انواع ادبی است و از راه های متنوّعی حاصل می شود. یکی از نظریه پردازان مشهور طنز، ایوان فوناژی، زبان شناس و روان شناس برجستة مجارستانی است که مفاهیم مختلف طنز و کارکردهای آن را تبیین و بررسی کرده است. ازآنجاکه نظریة فوناژی در مورد طنز، دارای مصادیق متنوّع و جامع است و نگاهی هم به بررسی طنز بر مبنای آرای روان شناسی و زبان شناسی دارد، معیاری مناسب برای بررسی طنز در آثار مختلف ادبی است. فوناژی در نگاهی جزئی تر و دقیق تر، میان طنزپردازی در ژانرهای مختلف ادبی و حتّی حوزه های متفاوت ادبیات مانند ادبیات غنایی یا ادبیات کودک، تمایزاتی قائل است. فوناژی در یک تقسیم بندی کلّی، طنزپردازی در ادبیات داستانی کودکان را به دو نوع اصلی «انحراف از معیار» و «بازی های زبانی» تقسیم می کند و برای هریک از آن ها، مؤلّفه ها و مصادیقی قائل است. در این جستار، داستان های فرهاد حسن زاده در حوزة ادبیات کودک و نوجوان با توجّه به آراء فوناژی و تقسیم بندی او در باب روش های طنزپردازی در ادبیات داستانی کودک نقد و بررسی شده است. در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که حسن زاده، از مصادیق مختلف انحراف از معیار به ویژه اتّصال کوتاه و تخریب حدس به عنوان وجه غالب طنزپردازی استفاده کرده است.
گل های حس و عاطفه در «باغ نقاشی»
حوزههای تخصصی:
نقد و بحث (1): کتاب مجمل التواریخ و القصص تصحیح شادروان استاد ملک الشعراء بهار
منبع:
گوهر آبان ۱۳۵۳ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
تجلیَّات الدیستوبیا و ملامحها فی شعر علی کنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
129 - 152
حوزههای تخصصی:
الدیستوبیا أو المدینه الفاسده أو أدب الواقع المریر ناتجه عن المتغیّرات والأحداث الاجتماعیه والسیاسیه السائده. الشاعر فی الدیستوبیا یعتمد علی المجتمع أو المدینه، متخذاً إیّاها الأرضیه الممهّده والعامل الأساسی لظهور العناصر الدیستوبیه فی البنیه الشعریه. تجلَّت الدیستوبیا فی أعمال الشاعر علی کنعان الشعریه بشکل لافت للانتباه، ونحن بدورنا أیضاً نکشف عن أَبعاد خبایاه الذهنیَّه و الروحیَّه تجاه الدیستوبیا من شتى الزوایا، عبر تطبیقها علی نماذج من نصوص علی کنعان الشعریَّه، و ذلک للکشف عن دلالات هذه الظاهره الأدبیَّه. وَ یعتمد هذا المقال فی دراسته للأدب الدیستوبی بأنواعه فی سطوره الشعریه، و من ثمّ یذکر خصائصه وتأثیره فی نتاجه الشّعری، حتى نتطلع على خصائص هذه البیئه التی عاشها، وأن نصل وبصوره دقیقه إلى رؤیه الأدیب حول المدینه الفاسده. وانطلاقاً من هذا یسعی البحث إلی الوقوف علی دور الأحداث الإنسانیه والاجتماعیه والسیاسیه والاقتصادیه، والَّتی تلعب دوراً مهمّاً علی حصول المعانی الجدیده لنصوص علی کنعان الشعریه وتنوع معانیها من حیث الأدب الدیستوبی، وذلک بمنهجٍ یتصف بطابع الوصفیِّ التحلیلی مدعوماً بالبحث المکتبی والاجتماعی. وَ لقد توصلنا فی هذا البحث إلى أن الشاعر سعى جاهداً فی أعماله الشعریه أن یعطینا صوره صادقه عن المدینه الفاسده، وتأثیرها سلبیَّاً علی المجتمع، مُتخذاً إیاها وسیله لِتوعیه أبناء مجتمعه وتصحیح المسار، حتى یتمکنوا من بناء المدینه الفاضله الزاخره بالحبّ والعداله.
شعری از کامالاداس
منبع:
پروین آبان ۱۳۸۱ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
توحید شیرازی
حوزههای تخصصی:
رمزگانِ رنگ و چرخش معنایی آن در ادبیّات معاصر (با نگاهی تطبیقی به شعر ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحوّل بنیادین در کاربردِ معمولِ رنگ ها و چرخشِ معناییِ آن ها بر گُستره یِ شعر امروز، ظرفیّت هایِ زبانی موجود در تولید متن خلاّقانه را در نزد شاعران نشان می دهد. در این دگردیسی، برخی از شاعران معاصر ایران و عراق ، به موجبِ تجاربِ شخصیِ همگون و نیز قرابت هایِ خاصّ فکری، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ، با دست اندازی هایِ مشابه و تصرّفاتِ همسان در شیوه هایِ هنجارین برخورد با رنگ ها، باورهای محتوم مخاطبان را پس می زنند و به هر مفهومی؛ حتّی مفاهیم ذهنی و انتزاعی - که فاقد جلوه ی عینی هستند - ، رنگ می بخشند؛ تا بدین وسیله، دریافت های پیش داده را دگرگون نمایند و پیش فرض های متعارف را با چالش مواجه سازنند. نکته ی حائز اهمیّت در این زمینه آن است، هرگونه تغییری که از جانبِ این شاعران در کاربردِ عادیِ رنگ ها ایجاد شده، هرگاه که هدف مند بوده و با پشتوانه ی معنایی خاصّی تحقّق پذیرفته، به تقویت زیبایی حوزه ی تصویری شعر منجر گشته است؛ با این حال، چینش بی هدف واژگان در قالب ترکیبات نامفهومی که یک طرفِ آن ها را رنگ ها تشکیل می دهد و جابه جایی ساده و بی دردسرِ یک رنگ به جای رنگ دیگر، نه تنها نوآوری تلقی نمی شود، بلکه به تضعیف زیبایی در شعر انجامیده است. در این پژوهش برآن هستیم تا با نگاهی تطبیقی به کارکردهای مجازی رنگ ها در سروده های شاعران معاصر ایران و عراق، به این پرسش پاسخ دهیم که مهمترین دستمایه هایی که در سروده های شاعران این دو سرزمین، با ایجاد شبکه ی تصویری جدید، رابطه ی معمول میان نشانه و مصداق را به شکل مشترک درهم ریخته و در عرصه ی معنایی زبان، تنش ایجاد نموده،کدامند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که مفاهیمی همچون «سعادت»، «خواب و رؤیا»، «خنده»، «شب و روز»، «سایه»، «عطر»، «نبض»، «اتّفاق یا حادثه» و ... از جمله واژگانی هستند که در ترکیب پذیری با گونه های مختلف رنگ، سازه های نوینی را در حوزه ی معنایی زبان سروده های شاعران معاصر ایران و عراق پدید آورده اند.
سفر شیراز
حوزههای تخصصی:
معرفی نسخه خطی دیوان ابراهیم آبادِ منصور اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
5-33
حوزههای تخصصی:
آن چه از گذشتگان به صورت نسخه های خطی برای ما باقی مانده، هر کدام گنجینه ای است که باید در حفظ، احیا و شناسایی آن کوشید. با وجود آن که در سال های اخیر، سعی فراوانی در شناسایی و معرفی این گنجینه های نفیس صورت پذیرفته، لیکن هنوز راه نرفته بسیار است؛ یکی از این آثار ناشناخته و ارزشمند، دیوان "ابراهیم آباد" از محمدرضا ابن رجبعلی، ملقب به شرابی و متخلص به منصور است که شاعر و طبیب دربار شاهزاده ابراهیم خان قاجار( حاکم کرمان) بوده است. با بررسی های انجام گرفته در فهرست نسخ خطی، تنها یک نسخه از دیوان وی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی یافت شد؛ به نظر می رسد این نسخه توسط شاعر کتابت شده است و در آن قرینه ای مبتنی بر تاریخ کتابت نسخه وجود ندارد. این مقاله می کوشد برای نخستین بار به معرفی اشعار، مضامین و ویژگی های شعری شاعر بر اساس تنها نسخه موجود بپردازد و همچنین با استفاده از تذکره های موجود، شرح حالی از زندگی وی اراِئه دهد. پس از بررسی و خوانش این نسخه به این نتیجه رسیدیم وی از شاعران متوسط دوره قاجار است؛ اشعارش ساده و روان و در شعر به شاعرانی از جمله: انوری، خاقانی، حافظ، جمال الدین و کمال الدین نظر داشته و در کاربرد انواع صنایع بدیعی و بیانی به صنایعی چون: انواع جناس، تکرار، موازنه، مزدوج، لف و نشر، تجاهل العارف، تنسیق الصفات، حسن تعلیل، تلمیح(به ویژه تلمیحات اساطیری و مذهبی)، ایهام تناسب و انواع تشبیه(به ویژه تشبیه تفضیل و بلیغ) توجه ویژه ای دارد. روش انجام این پژوهش، کتابخانه ای و استناد به نسخه حاضر می باشد.
نقد و بررسی جلوه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر شاعران معاصر مصر و ایران (مطالعه مورد پژوهانه: حلمی سالم و عارف قزوینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم، جنبشی ادبی است که در اواخر قرن هجدهم از انگلستان آغاز شد. این مکتب، در میان سرزمین های عربی بعد از وقوع فاجعه فلسطین و در ایران در اوایل دوره مشروطه، تغییر یافت و به تدریج، از حالت فردگرایانه به سمت اجتماع سوق یافت. از جمله شاعران مصری که هنرمندانه در این وادی گام نهاده اند؛ حلمی سالم است که رمانتیسم وی در کنار عناصر عاشقانه و فردی، بیشتر صبغه اجتماعی و سیاسی دارد؛ از سوی دیگر، این رویکرد، همگام با سرزمین های عربی، در میان شاعران ایران نیز رواج بسیار یافت؛ از جمله شاعران ایرانی که تأثیرات مکتب رمانتیسم جامعه گرا در آثار وی به خوبی مشهود است، عارف قزوینی است. نگارندگان در این جستار، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی، به معرفی برخی مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر دو شاعر یادشده پرداخته اند و نتایج پژوهش، بیانگر آن است که از جمله مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر این دو؛ احساسات ملی گرایانه، دلتنگی برای روزگاران باشکوه گذشته، ناهنجاری ها و مفاسد اجتماعی و... است و رمانتیسم سالم، بیشتر سیاسی است و وی بیشتر در این اشعارش زبانی نمادگونه دارد؛ در حالی که رمانتیسم عارف بیشتر جنبه انقلابی دارد و با به کارگیری زبانی صریح و عامیانه، اشعار خود را برای همگان قابل فهم می سازد.