فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب فضاهای عمومی ش هری ازجمله خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وس ایل نقلیه موتوری و وابس تگی الگوی زندگی ش هری به آن ها، به شدت تحت سلطه ماشین درآمده و سرزندگی خود را ازدست داده اند. خیابان که زمانی محل تعاملات و فعالیت های انسانی بود، به مکانی بیشتر برای عبور تبدیل شد و به تصرف اتومبیل ها درآمد. مردمانی که زمانی نه چندان دور در خیابان به گفت وگو و دادوستد می پرداختند، کودکانی که خیابان را محلی برای بازی می دانستند، جوانانی که برای تفریح به خیابان می آمدند و موجب ارتقای سرزندگی می شدند، همگی ازآن پس به مخاطبان پیاده ای تبدیل شدند که جز از محل های ویژه خط کشی شده حق گذر از آن را ندارند. بنابراین با توجه به موارد مطرح شده و شواهد موجود توجه به نیازهای تمامی شهروندان ازجمله کودکان و جوانان از طریق افزایش سلامت فکری و روانی آن ها و احساس آرامش از بابت فضایی مناسب با امنیت فیزیکی و اجتماعی برای حضور یافتن به منظور ارتقا سرزندگی و نشاط را در شهرهای کشورمان مهم به نظر می رسد. در این میان طرح خیابان کامل یکی از راهبردهای مناسبی هست که می تواند امنیت، آسایش و دسترسی آسان برای اتومبیل سواران، عابران پیاده، دوچرخه سواران و رانندگان وسایل حمل ونقل عمومی را به طور هم زمان فراهم آورده و آن تعاملات و سرزندگی اجتماعی سال های گذشته را زنده گرداند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر سرزندگی فضایی - اجتماعی بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه ای انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه ساختاریافته بود. با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای، داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با 72 نفر از شهروندان شیرازی و 39 نفر از شهروندان همدانی، طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) کدگذاری شد. کدهای باز شامل 25 مفهوم مربوط به شیراز و 35 مفهوم مربوط به همدان و کدهای محوری شامل سه مقوله عمده است که مشتمل بر پویایی، جذابیت و مردم و فعالیت ها (فعال و غیرفعال) هست. عدالت فضایی – اجتماعی، به عنوان کد محوری پژوهش حاضر، ز، ایران شناسایی گردید.
تحلیل تناسبات هندسی خانه های تاریخی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل بناهای سنتی ایرانی از منظر دانش هندسه نشان می دهد که در معماری سنتی ایران تناسبات، از جمله نسبت زرین، در وجوه مختلف از جمله الگوهای معماری و هندسی، مقاطع، طراحی پلان ها و مشخصات سازه ای نقش پررنگی داشته است. در حقیقت، هندسه ابزاری است که می تواند در معماری نظم ایجاد کند و در برقراری ارتباط آگاهانه بین اجزای تشکیل دهنده بنا مؤثر باشد تا امکان بروز یکپارچگی فضا که ترکیبی هدفمند، هندسی و مبتنی بر خلاقیت است، در عین مرکب بودن، پدید آید. در معماری سنتی ایرانی، تناسب به سبب فراهم کردن گونه ای از معماری که بر مبنای برداشت سلیقه ای نبوده، بر کیفیت درک بنا، مثلاً خانه، مؤثر بوده است. در بین تعالیم معماری ایرانی، دو تئوری «مستطیل طلایی ایرانی» و «گز و پیمون» کاربست و تعریف بیشتری دارند. روش تحقیق: در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و با مطالعه درباره فضاهای پنج دری، سه دری و حیاط خانه های تاریخی اهواز، درستی این تئوری ارزیابی شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدامیک از سیستم های برقراری تناسب در هندسه خانه های تاریخی اهواز استفاده شده است؟ یافته ها:در مقاله حاضر، صحت این فرضیه با مطالعه فضاهای پنج دری، سه دری و حیاط در خانه های تاریخی شهر اهواز مربوط به دوره قاجار و پهلوی بررسی شده است. ابعاد و اندازه برداشت و داده های آماری به کمک نرم افزار spss تحلیل شد. برای تشخیص عادی بودن داده های به دست آمده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و با توجه به عادی بودن داده ها به منظور پاسخ به فرضیه های پژوهش از آزمون های پارامتریک استفاده شده است. نتیجه گیری: با درنظرگرفتن وضعیت واقعی و الگوی پلان منازل اهواز، ضریب تغییرات مقادیر به دست آمده از گز و پیمون نسبت به مقادیر به دست آمده از مستطیل طلایی ایرانی کمتر و مقادیر آن به مقادیر واقعی نزدیک تر است. این فرضیه به عنوان نظریه اصلی استفاده شده در هندسه خانه های مورد بررسی پذیرفته می شود.
تبیین نقش ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی شهری در بهبود وضعیت بافت های تاریخی ناکارآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری به مثابه رهیافتی توانمند برای برون رفت از جریان زوال پهنه های ناکارآمد شهرها، به رغم اقبال نسبی در پژوهش های شهرسازی ایران طی دهه گذشته، به ندرت با نگاهی جامع نگریسته شده است؛ در این پژوهش نحوه ترکیب ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی شهری طی دهه 1390 در مقالات نشریات علمی پژوهشی شهرسازی و چگونگی نگرش پژوهشگران به آن بررسی شده است. پژوهش، با رویکرد کیفی و به روش استدلال استقرایی در سه فاز انجام شده است. نخست، با استفاده از مطالعه اسنادی، مؤلفه ها و ابعاد بازآفرینی شهری استخراج گردید. سپس به مدد شاخص روایی محتوایی و نظر کارشناسان، ابعاد و مؤلفه های مرتبط ثبت و تأیید شدند. در فاز دوم به کمک انتخاب نظام مند، مقالات مرتبط با بازآفرینی شهری انتخاب و با استفاده از نرم افزار MaxQda2020 و VOSviewerتحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. نهایتاً با استفاده از یافته های پژوهش، مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. بر اساس یافته ها، ابعاد اجتماع، اقتصاد و فرهنگ و مؤلفه های مشارکت اجتماعی، اقتصاد شهر و محله و میراث فرهنگی بیشترین میزان توجه و مشارکت را در ترکیب محتوای ساختار پژوهش ها داشته و ابعاد محیط زیست، مدیریت و قانون و مؤلفه های قوانین و مقررات و آلاینده های زیست محیطی کمترین میزان توجه را داشته اند. با توجه به نتایج، در دهه گذشته دو رویکرد کاربست اقتصادیِ میراث فرهنگی به منظور رونق اقتصادی و با هدف نهایی رونق اجتماعی پهنه های ناکارآمد شهرها و بهره بردن از بالقوگی های اجتماعی پهنه های شهری به منظور احیای حیات آنها بیشترین میزان توجه را داشته اند. بنابراین پیشنهاد می گردد به منظور افزایش بهره وری پژوهش ها، رویکردی متعادل با بهره گیری از هر دو نو نگرش اتخاذ گردد که در این میان توجه به قابلیت رویدادهای شهری به مثابه مفهومی مرتبط با هر دو جنبه راهگشاست. به علاوه، انطباق چارچوب سیاست گذاری بازآفرینی شهری در ایران با کلان نظریات وحدت بخش همچون نظریه شهر رویدادمدار، نظریه شهر ایرانی اسلامی و نظریه ایرانشهر می تواند منجر به موفقیت آنها در چارچوب برنامه های توسعه در ایران گردد.
تحلیلی بر چالش ها و موانع حمل ونقل شهری هوشمند در کلانشهر تبریز بر بستر اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
185 - 219
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون شهرها و ترافیک از یک سو و توسعه فناوری های نوین از سوی دیگر کشورها را با مسائل جدیدی مواجه ساخته است. نهادها و شیوه های مدیریت قدیمی با جهان پیچیده و به سرعت در حال تغییر در تضادند، درنتیجه برنامه ریزان در تلاش اند تا با نگاهی یکپارچه، مدل هایی را برای توسعه شهرهای قرن 21 به منظور پاسخگویی به انتظارات جدید، توسعه دهند. یکی از این مفاهیم، توسعه شهر هوشمند است که محور تحول و توسعه هزاره سوم می باشد. حمل ونقل شهری نیز از حوزه هایی است که از فناوری ها نظیر اینترنت اشیاء (IoT) متأثر می گردد. این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی و ازنظر گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی- تحلیلی می باشد. با انجام تحلیل های کیفی به کمک پرسشنامه باز، مؤلفه های تأثیرگذار شناسایی و سپس پرسشنامه بسته ای طراحی و با روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی، اقدام به جمع آوری اطلاعات به تعداد 177 نمونه از سطح جامعه آماری گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با مشکلاتی زیادی در زمینه حمل ونقل هوشمند درون شهری مواجه می باشد که تحقق آن با چالش ها و موانع متعدد من جمله ضعف مدیریت یکپارچه شهری، نداشتن چشم انداز مشخص، ضعف برنامه ریزی، کمبود منابع مالی، نبود ساختارهای تشکیلاتی مرتبط، نبود سامانه های هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و استفاده از سامانه های ناهمگون، عدم آشنایی با سیستم های هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و... روبرو می باشد.
بررسی مکان یابی و پراکنش جایگاه های پمپ بنزین در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هجوم بی رویه جمعیت به سوی شهرها لزوم طراحی مناسب به منظور ارائه خدمات ایمن، در دسترس و آسان را یک اولویت در برنامه ریزی و مکان یابی شهری معرفی می نماید، در این راستا با توجه به نقش پمپ های بنزین به عنوان عامل اصلی چرخه انرژی در حوزه حمل و نقل شهری و نیز آسیب پذیری و تاثیرگذاری بالای آن در نتیجه وقوع حوادث لزوم پرداختن به موضوع جانمایی و مکان یابی انجام شده جایگاه های مذکور را در شهرها یه ویژه در شهرهای مرزی مانند شهر زاهدان با توجه به شرایط خاص سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی دارای اهمیت می نماید. در این پژوهش سعی شده تا با همراه کردن نگاهی کاربردی به موضوع تاثیر پنج معیار اصلی که در متن به تفصیل به آن اشاره می شود، با توجه به شرایط خاص شهری زاهدان مبحث استقرار پمپ های بنزین شهری با لحاظ کاربری های پیرامونی با بکار گیری مدل Fuzzy AHP مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.این تحقیق به برنامه ریزان پیشنهاد می دهد تا در زمان جانمایی یک کاربری مهم و استراتژیک حتما به محیط پیرامونی، برهم کنش کاربری ها و تاثیرات فضایی و اجتماعی و امنیتی مستقیم و غیر مستقیم آنها بر هم دقت نماید و همچنین تاکید می شود تا همواره در کلیه جانمایی ها به رغم وقت گیر بودن مطالعات آماری و استفاده از مدل های رفتاری و ساختاری از این قابلیت های موثر در آینده نگری بهتر استفاده بیشتری صورت پذیرد. تا شهرهایی ایمن تر و تاب آورتر داشته باشیم.
رویکردهای شکل گیری مدرسه و الگوهای سازماندهی آن ها بر اساس سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
59 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول آموزشی دارند که با ارئه الگوهای محتوایی جدید، تأثیراتی بر ارزش های آموزشی و ماهیت مدرسه می گذارد. در بسیاری از کشورها مانند فنلاند، سوئد و استرالیا، مدرسه به آموزش محدود نشده است و با عملکرد اجتماعی خود امکاناتی به جامعه اطراف عرضه می کند. اما در ایران، هنوز مدارس وارد این کارکرد نشده و مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است و تصویر روشنی نیز از گونه بندی مدارس وجود ندارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤالات است؛ سؤال اول: الگوهای محتوایی سند تحول، گونه بندی مدارس را چطور تحت تأثیر قرار می دهد و چه گونه هایی از مدارس را توصیه می کند؟/ سؤال دوم: الگوهای سازماندهی هندسی رایج در مدارس چیست و الگوهای محتوایی سند تحول چه الگوهای سازماندهی را می تواند برای مدارس توصیه کند؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش، گونه بندی مدارس از نظر محوریت یادگیری و خدمات، فعالیت ها و کاربری های الحاقی و سپس تعیین الگوی سازماندهی هندسی متناسب با گونه مدارس است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. به منظور کنترل روایی و پایایی پژوهش از پرسشنامه نخبگانی استفاده شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد آموزشی استخراج و از نظر محوریت آموزشی و خدمات و کاربری های الحاقی تحلیل شدند که منجر به گونه بندی مدارس شد. در نهایت الگوهایی برای سازماندهی هندسی گونه ها براساس الگوهای هندسی پرتکرار گروتر تنظیم شد.نتیجه گیری: پژوهش مدارس را در قالب پارک مدرسه، مدارس طبیعت-ورزش-سلامت، مدارس علمی پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و کارآفرینی گونه بندی می کند. مدارس اجتماعی، دسته بندی کلان گونه هاست. همچنین، هشت الگوی سازماندهی رایج در میان مدارس شناسایی شد و سازگاری این الگوها با گونه های شش گانه از نظر کاربری های الحاقی و محوریت آموزشی بررسی شد. برای مدارس اجتماعی، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا نیمه منسجم و نیمه متراکم و برای سایر مدارس، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا پراکنده و آزاد توصیه می شود.
معماری مطلق: مروری بر ایده متافیزیکی ارسطو از معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
49 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحقیق درباره «فلسفه معماری» چنان چه معنای دقیق کلمه مدنظر باشد با مطالعه در آراء فیلسوفان در خصوص معماری آغاز می شود. در میان اندک فیلسوفانی که درباره معماری، اعم از علم یا هنر آن، سخن گفته اند، ارسطو با اندیشه های ناب و آغازین خود به راستی در مقام بلندی جای دارد. در رأی این فیلسوف، معماری با شالوده آن تعریف می شود. شالوده بنا برای او هم چون اصل، مبدأ در هستی انگاشته شده است. معماری به وجود عرضی و مسئله عرض تحدید تعریف نمی شود بلکه برخلاف تصور صاحب نظران دوره مدرن معماری باید در بازگشت بنیاد خویش شناخته شود و نه از طریق شناخت عوارض و حالات انسانی که در زندگی در فضاهای معماری بروز می کند. بدین گونه اثر معماری در محدوده یک وضعیت عرضی و یا پدیداری شناخته نمی شود. هم و غم یک معمار، ساختن چیزهای عرضی بی پایانی که همراه خانه ساخته می شود نیست بلکه او چیزی را می سازد که سرانجام عرضی نیست و حتی در نهایت و غایت از خویشتن معمار استقلال دارد. در یک کلمه، خانه برای خود خانه و نه برای چیز دیگر ساخته شده است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی نظریه معماری ارسطویی و شناخت هستی شناسی ساختن معمارانه است.نتیجه گیری: در این تحقیق مجمل نظریه معماری ارسطویی از منظر و خاستگاه نظریه «معماری به نحو مطلق» یعنی آن معماری که مطابق با حکم فیلسوف و احتمال هستی شناختی ساختن معمارانه است و در دفاع از آن مورد بحث قرار گرفته و برخی ملاحظات سازنده در نظریه با استعانت از طرح ارسطویی کشف و تبیین شده است.
تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده با رویکرد برنامه ریزی محله محور مورد کاوی: محله شمس آباد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد شتابان شهرنشینی، توسعه و گسترش شهرها، مراکز شهری و بافت های کهن دچار تغییرات کالبدی-فضایی و درنتیجه نارسایی های اجتماعی-اقتصادی فراوانی شده اند. رویکردهای زیادی تاکنون به منظور رویارویی با این بافت ها در نظر گرفته شده و در سیر تکاملی خود از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح شده اند. در این راستا، رویکرد بازآفرینی محله محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. . بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری، شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 44 پیشران اولیه در سه حوزه مختلف استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. با توجه به امتیاز بالای اثر گذاری مستقیم و غیر مستقیم عوامل، ده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از ماتریس اثرگذاری عوام ، متغیر های بخش اجتماعی با کسب بالاترین امتیاز، بیشترین تأثیر را در راستای بازآفرینی با رویکرد محله محوری در محدوده موردمطالعه داشته اند.
واکاوی اثربخشی واقعیت افزوده مجازی بر تفکر سطح بالای دانشجویان معماری در درس طراحی فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
87 - 103
حوزههای تخصصی:
علی رغم تمامی تحولات در آموزش معماری، پرورش خلاقیت و تقویت توانایی های حل مسئله همچنان به عنوان ارکان اصلی این حوزه باقی مانده است. مطالعات مختلف نشان می دهد درباره تاثیر فناوری های دیجیتال بر ارتقای خلاقیت و حل مسئله دانشجویان معماری ابهام وجود دارد. این پژوهش، با رویکردی کاربردی و روش آمیخته-تشریحی، تأثیر بهره گیری از فناوری واقعیت افزوده مجازی را بر تفکرات سطح بالای دانشجویان در درس طراحی فنی بررسی کرده است. برای ارزیابی تفاوت ها بین دو گروه آزمایش و کنترل، از پرسشنامه ویلیامز و هوانگ استفاده شد. بخش کیفی پژوهش نیز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که استفاده از این فناوری موجب شد گروه آزمایش در سه مؤلفه تفکر خلاق، یعنی حس کنجکاوی، پنداره ، و انعطاف پذیری، عملکردی چشمگیرتر از گروه کنترل داشته باشد. همچنین فناوری واقعیت افزوده ضمن کاهش بارشناختی دانشجویان، توانایی حل مسئله دانشجویان را ارتقا داد. مشاهدات و مصاحبه ها نیز تأیید کردند که واقعیت افزوده از طریق عینی سازی مفاهیم، تسهیل فرآیند یادگیری، افزایش انگیزه و تقویت حس کنجکاوی و تخیل، با کاهش تلاش ذهنی ابزار موثری در آموزش معماری به شمار می رود. با این وجود، چالش هایی نظیر کاهش تعاملات اجتماعی و ضعف در توسعه مهارت ها و تجربه عملی نیز به همراه دارد. برای بهره وری بهینه، باید تعادلی میان استفاده از فناوری های نوین و روش های مرسوم آموزشی برقرار شود.
جایگاه ساختِ دیجیتال در معماری: ساختِ معماری در نسبت با تعیّن معرفت شناسانه ساختِ دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
79 - 101
حوزههای تخصصی:
ساختِ دیجیتال فقط حوزه ای مبتنی بر دانشی فنّی نیست، بلکه می تواند از منظر مبانی معرفتی نیز مورد بررسی قرار گیرد. برخلاف مباحث فنّی در ساختِ دیجیتال که راهکارهایی برای حل مسائل مختلف ساختِ معماری ارائه می دهند، مبانی معرفتی این حوزه با جهت دهی گفتمان ساختِ دیجیتال مستقیماً بر ساختِ معماری و نتیجه آن اثر دارد، بنابراین لازم است تا جایگاه آن در نسبت با معماری مشخص شود. در پاسخ به این پرسش که: «جایگاه گفتمان ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری چیست؟» این پژوهش در چارچوبی کیفی، ازطریق تحلیلِ انتقادی گفتمان ِ دیجیتال، با رویکرد تاریخی، تلاش می کند تا در مواجهه ای آزاد و بدون پیش فرض های دانشی، در دو سطح روساختی و زیرساختی، تصاویری از این گفتمان را در نسبت با معماری ارائه کند. در بخش اول، با تحلیل متون موجود در ویترین ساختِ دیجیتال، به تحلیل روساختی گفتمان ساختِ دیجیتال می پردازد: نتایج این تحلیل، چارچوبی برای فهم گفتمان ساختِ دیجیتال را مشخص می کند که در گره گاه آن، هرچیزی ازجمله معماری قابل ساخت است. بخش دوم با رجوع به زیرساخت تاریخ ِ دیجیتال در معماری مبتنی بر نظرات کارپو، با تفاوت قائل شدن بین دو تاریخ : یکی تاریخ [دور] وقوع انقلاب ِدیجیتال در معماری و دیگری تاریخ [نزدیک] شکل گیری گفتمان ساختِ دیجیتال در معماری، بزنگاهی را در تبادل ابزار فناوریِ دیجیتال به منظور تحقق ایده های نظریات پست مدرن معماری، مشخص می کند. تحلیل مقایسه ای این دو پاسخ، تفاوتی معرفت شناسانه را بین دو جایگاه از ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری نمایان می کند.
ارزیابی شاخص های تأثیرگذار در بازآفرینی گردشگری شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
92 - 109
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بازآفرینی شهری به عنوان یکی از رویکردهای توسعه پایدار شهری درصدد افزایش عملکرد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی شهرها بوده است، در بازآفرینی بافت های قدیمی، سازمان فضایی جدیدی منطبق با شرایط تازه و ویژگی های نو خلق می شود. گردشگری نیز به عنوان صنعتی در راستای تشویق به بازآفرینی اقتصادی در شهرها مورد استفاده قرار می گیرد.هدف: هدف اصلی این پژوهش ارزیابی شاخص های بازآفرینی گردشگری شهر رشت در 5 شاخص عملکردی- کالبدی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی می باشد.روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر نوع هدف کاربردی است. جامعه آماری شهروندان شهر رشت می باشند و حجم نمونه 384 نفر است. برای ارزیابی میزان تأثیرگذاری هر یک از شاخص ها بر یکدیگر از نرم افزار Smart-PLS و همچنین از آزمون های دو جمله ای و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که از بین شاخص های بازآفرینی گردشگری، شاخص زیباشناختی دارای بالاترین میانگین (3 ) و شاخص زیست محیطی دارای پایین ترین میانگین (6/2) می باشد. با توجه به نتایج آزمون دو جمله ای شاخص زیست محیطی دارای پایین ترین میزان رضایت 19 درصد و شاخص زیباشناختی دارای بالاترین میزان رضایت 47 درصد در بین شهروندان رشت می باشد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که شاخص اقتصادی بیشترین تأثیر را بر شاخص های اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی با مقدار ضریب مسیر 678/0 و 624/0 دارد. همچنین شاخص زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر شاخص های عملکردی – کالبدی و اقتصادی با مقدار ضریب مسیر 663/0 و 624/0 دارد.
تأثیر تناسبات و کشیدگی حیاط بر بازدهی تهویه فضای داخل در خانه های حیاط مرکزی اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
39 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: استفاده از حیاط مرکزی در نواحی مختلف ایران، به یک سنت در معماری گذشته ایران تبدیل شده بود. با توجه به اینکه در اقلیم گرم و مرطوب، موضوع تهویه اهمیت بالایی دارد، بنابراین ساختار حیاط مرکزی در ابنیه می تواند نقش مؤثری داشته باشد. با این حال تاکنون پژوهشی با موضوع تناسبات حیاط مرکزی و نقش آن بر ارتقای تهویه در فضاهای پیرامون آن انجام نگرفته است.هدف پژوهش:در این پژوهش نقش تناسبات و کشیدگی حیاط مرکزی در ایجاد تهویه در فضاهای پیرامون آن در اقلیم گرم و مرطوب بررسی خواهد شد.روش پژوهش: ابتدا طی یک برداشت میدانی، یکی از مهم ترین شاخص های تهویه از جمله سرعت باد به صورت میدانی (تجربی) در یکی از خانه های سنتی با الگوی حیاط مرکزی سنجیده شده است. از این نتایج به عنوان یک شاخص مبنا برای تحلیل سایر نمونه ها استفاده می شود. در مرحله بعد، 10 نمونه براساس تناسبات و کشیدگی حیاط استخراج شد که همگی یک شرایط اقلیمی یکسان در محیط نرم افزار دینامیک سیالات محاسباتی شبیه سازی شد و در نهایت نتایج در قالب خروجی های مختلف از جمله سرعت باد، سن هوا، دبی هوا و در نهایت بازدهی تهویه سنجیده شد. متغیر مستقل در این پژوهش تناسبات افقی حیاط مرکزی و متغیر وابسته، راندمان تهویه در فضای موجود در آکس حیاط مرکزی است. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد در بناهای حیاط مرکزی، افزایش کشیدگی حیاط در امتداد جریان هوای بیرونی بنا، سبب افزایش راندمان تهویه هوا می شود.
سنجش وضعیت گردشگری کلان شهر شیراز براساس مؤلفه های پایداری محیطی در طراحی شهری
حوزههای تخصصی:
گردشگری پایدار، با اتکا بر مفهوم توسعه ی پایدار، می خواهد صنعت گردشگری در عین سوددهی اقتصادی، کم ترین تاثیر را بر جامعه میزبان و محیط زیست را داشته باشد. در قرن بیست و یکم، پیشرفت فناوری موجب می شود تا وقت انسان بیش از پیش آزاد شود و زمان بیشتری داشته باشد. به همین دلیل این قرن، قرن صنعت گردشگری نام گرفته است. به دلیل زیر ساخت های فناوری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده در قرن بیست و یکم، پدیده گردشگری یک واقعیت اجتناب ناپذیر در رفتار و عمل انسان برای ارضای روح کنجکاو او خواهد بود. از این رو این تحقیق با هدف تحلیل وضعیت گردشگری شهر شیراز براساس مولفه های پایداری انجام گرفته است. روش بکار رفته بصورت توصیفی – تحلیلی بوده است. ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوسیله شاخص های هر کدام با مدل تی تک نمونه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ها برای هر مولفه در جهت مثبت برای کلان شهر شیراز بوده است.
کاربرد نظریه نحو فضایی هیلیر در سنجش کیفیت فضای شهری؛ مطالعه موردی: خیابان کوئین در اوکلند (نیوزلند)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
213 - 232
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری با در نظر گرفتن نیازهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، فضاهای شهری را به گونه ای سامان می دهد که هم به نیازهای شهروندان پاسخ دهد و هم تعاملات اجتماعی و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. این فرآیند با تمرکز بر پایداری و بهره وری، فضاهایی سازگار با محیط زیست و فرصت آفرین از نظر اقتصادی ایجاد می کند که حس تعلق شهروندان را تقویت و محیط زندگی را ارتقاء می بخشد. به همین دلیل، یک طراحی شهری خوب می تواند کیفیت فضای شهری و در نهایت کیفیت زندگی شهری را بهبود بخشد. تلفیق فرآیند طراحی شهری با روش های تحلیلی که در مراحل خاص فرآیند طراحی به کار می رود، نه تنها در مرحله ایده پردازی تاثیرگذار خواهد بود بلکه سبب می شود تا خروجی های به دست آمده در مراحل مختلف، قابلیت ارزیابی و اصلاح داشته باشند و راه حل های سودمند که احتمال شکست کمتری دارند را، برگزید. این پژوهش به بررسی کاربرد نظریه نحو فضا در خیابان کوئین، در منطقه تجاری مرکزی شهر اوکلند پرداخته و به دنبال پاسخ به این سوال است که چگونه می توان کیفیت فضاهای شهری در این خیابان را با استفاده از نظریه نحو فضا ارزیابی کرده و چه چالش هایی در این زمینه وجود دارد. روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) بوده و داده ها در نرم افزار Depth Map تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که این خیابان به خوبی نقش خود را در شبکه معابر شهری ایفا کند و یکپارچگی و اتصال کافی با سایر معابر دارد. با این وجود، اقداماتی لازم است تا این عملکرد تقویت شود. در هنگام بکارگیری نظریه نحو فضا در این خیابان چالش هایی چون الزامات پیچیده تجزیه و تحلیل داده ها، ذهنی بودن تفاسیر، ترکیب عوامل زمانی، حساسیت های فرهنگی، پیش بینی پذیری محدود، شناسایی شد که ضرورت انجام تحقیقات بین رشته ای مستمر و همکاری برای غلبه بر این چالش ها را می طلبد.
تدقیق دو مفهوم «نمونه» و «مورد» و سنجش نسبت آن ها با «طراحی پژوهی» در معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
97 - 108
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «نمونه موردی» کاربرد زیادی در معماری منظر دارد. اما درباره مفهوم این اصطلاح مطالعه قابل توجهی انجام نشده است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تدقیق تفاوت دو مفهوم «نمونه» و «مورد»، به عنوان واژگان تشکیل دهنده اصطلاح فوق، ارتباط آن ها را با پارادایم «طراحی پژوهی» بسنجد. هدف، کاهش موانع نظری و ضعف اصطلاح شناسی است.
راهبرد تحقیق استدلال منطقی است. نخست با مطالعه کتابخانه ای، دوره های اصلی که معنای واژه ها در بستر آن ها بروز می یابد استخراج شده است. دوم، با تحلیل محتوای کیفی این دوران ها، تعاریفی برای تشخیص تفاوت اصطلاحات پیشنهاد شده است. سوم با تکمیل پرسشنامه از میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی، که تحت تعلیم استادان مختلفی در طی تحصیل شان بوده اند، نتایج مرحله دوم بررسی و نهایتا نتیجه گیری شده است.
نتایج نشان می دهد بین «نمونه» و «مورد» تفاوت معنایی مهم روش شناختی وجود دارد که حداقل می تواند منجر به تفکیک پنج اصطلاح «پیشینه ها»، «نمونه موردی»، «نمونه آماری»، «موردِ پژوهشی» و «موردْ پژوهی» گردد ولی این تفاوت معنایی نزد پاسخ دهندگان کم رنگ و فاقد وجه بین الاذهانی است. «مطالعه مورد ها» در مقایسه با «مطالعه نمونه ها»، به سبب وجود ظرفیت های بالا برای مواجه شدن با گوناگونی، پیچیدگی و نامعلومی، توان بیشتری برای ادغام با طراحی پژوهی دارد؛ ولی بخش بسیار اندکی از پاسخ دهندگان با مفهوم طراحی پژوهی آشنا هستند.
بررسی تجربی و عددی الگوهای خرابی پیچ های پرمقاومت در روش های متداول آزمایش کشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
15 - 27
حوزههای تخصصی:
استحکام کششی پیچ های پرمقاومت، با دو شیوه آزمایش تعیین می شود. در روش اول، مقاومت کششی پیچ با استفاده از مهره، تعیین می گردد. اما در روش دوم، به جای مهره از ابزار معرفی شده در استاندارد ایزو استفاده می شود. در پیچ های مورد آزمایش، دو الگوی خرابی مشاهده می شود، لهیدگی رزوه ی پیچ و گسیختگی پیچ از ناحیه کاهش یافته رزوه . در این تحقیق علاوه برانجام آزمایش، شبیه سازی عددی الاستیک _ پلاستیک الگوی خرابی پیچ ها، در نرم افزار اجزاء محدود، نیز انجام شده است. نتایج مطالعه حاظر نشان می دهد، فراوانی الگوی خرابی لهیدگی رزوه، در آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو، چهار درصد و در آزمایش کشش پیچ با مهره 90 درصد است. در ضمن استحکام کششی حاصل از آزمایش کشش پیچ با مهره، کمتر از روش آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو است. با توجه به درصد فراوانی الگوی خرابی در هر روش آزمایش معلوم می گردد، آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو منجر به تعیین استحکام کششی مصالح پیچ و آزمایش کشش پیچ با مهره، منجر به ارزیابی استحکام کششی مجموعه پیچ و مهره می گردد. به دلیل مطابقت عملکرد پیچ و مهره در طراحی و اجرای سازه های فولادی، این تحقیق انجام آزمایش کشش پیچ با مهره را، علاوه بر انجام سایر آزمایش ها پیشنهاد می نماید.
مؤلفه های اثرگذار و اثر پذیر توسعه شهری و تغییرات اقلیمی، یک رابطه دو سویه در جهت انطباق پذیری با سناریوهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
91 - 112
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مهم ترین بحران قرن حاضر شناخته شده است که بسیاری از دانشمندان و محققان عامل اصلی وقوع آن را فعالیت های انسانی به ویژه در سطح شهرها می دانند، اما باید عنوان نمود که تغییر اقلیم نه تنها متأثر از عوامل انسانی و شهری است، بلکه بر آنها نیز تأثیر گذار خواهند بود و پیامدهای مختلفی را به دنبال خواهد داشت. این فرایند چرخشی با توجه به تسریع تولید گازهای گلخانه ای و فعالیت های صنعتی روز افزون به مراتب اکوسیستم شهری و طبیعی را بیشتر در معرض خطر قرار می دهد. بنابراین هدف اصلی پژوهش، شناخت عوامل تأثیر گذار و تأثیرپذیر چه در سطح شهری و چه در سطح طبیعی و ارائه راهکارهای کارگشاتر و مدیریت قابل قبول تر در عرصه محلی و جهانی جهت مقابله با خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی بودده است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی- استدلال منطقی استفاده شده است. طبق بررسی ادبیات پژوهش و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل و بررسی و تکیه بر استنباط و تجزیه و تحلیل مبانی ؛ عوامل مهمی همچون اقتصاد، اجتماع، عملکرد و زیرساخت ها، کالبد و ریخت شهری، زیست محیطی به عنوان عوامل اصلی و ریز فاکتورهای هر کدام به صورت کاملاً تفکیک شده، راه را برای ارائه راه حل های دقیق تر و تخصصی تر جهت مقابله با تغییرات اقلیمی (علل رخداد، اثرات و پیامدها) هموارتر می سازد و راهنمایی برای علاقه مندان و پژوهشگران حوزه محیط زیست، شهرسازی، معماری، اجتماع، اقتصاد، سیاست مدیریتی و... می-باشد.
تحلیل شاخص های توزیع خدمات شهری با رویکرد عدالت فضائی کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
131-142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش شاخصهای توزیع خدمات شهری به عبارتی حکمروایی خوب شهری با در نظرگرفتن شرایط موقعیتی و عدالت فضایی شهر شیراز میباشد. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، از نوع همبستگی بوده و روش گردآوری اطلاعات تحقیق، کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق، متخصصین حوزه شهرسازی و معماری میباشند که با استفاده از روش دلفی 30 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. جهت جمع آوری دادههای تحقیق از پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق، از آمار توصیفی و آمار استنباطی و روش ضریب عمران پذیری نواحی و تحلیل عاملی استفاده گردید. یافتهها و نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس آزمون تحلیل عاملی به ترتیب معیارهای مشارکت، قانونمندی، جهتگیری توافقی، پاسخگویی و پاسخدهی، بینش راهبردی، اثربخشی و کارآیی و شفافیت متغیرهای حکمروایی خوب شهری مؤثر بر عدالت فضایی مناطق کلانشهر شیراز میباشد و همچنین منطقه 10 با ضریب 9/0 از بیشترین عمران پذیری برخوردار است که بیانگر مطلوبیت بیشتر این منطقه برای عمران پذیری میباشد. مناطق 1 و 6 که با ضریب 5/0 و 15/0 در رتبههای دوم و سوم قرار دارند نیز از عمران پذیری مطلوب تری برخوردارند. سایر مناطق مورد پژوهش (7 منطقه دیگر) از ضریب عمران پذیری پایینی برخوردارند و حکمروایی خوب شهری و عدالت فضایی-اجتماعی در این مناطق با شکست روبه رو شده است.
هندسه، اساس و منشاءِ معماری استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
177 - 193
حوزههای تخصصی:
ماهیت هندسه در معماری و نحوه کاربست آن، همواره موضوعی مورد مناقشه در میان معماران و اندیشه ورزانِ این حوزه بوده است، و غالباً پژوهشگران با توجه به خاستگاه نظریِ خود، از جنبه هایی متفاوت و حصری بدان نگریسته اند. حال این پژوهش درصدد است تا با بهره گیری از مکتب اسلام به عنوانِ یک خاستگاه نظریِ جامع و مانع به شناخت ماهیت و وظایفِ هندسه در نظامِ آفرینش کلیه مخلوقات و مصنوعات و به شکل ویژه معماری همت گمارد و از این رهگذر، به استعلای آموزش و طراحی معماری کمک نماید. از اینرو، ابتدا ضمن بررسیِ این مولفه در مکاتب گوناگون بشری، تلاش گردیده است؛ برای شکل دهی به چهارچوبِ نظریِ پژوهش، با رویکردی تفسیری- تحلیلی و با بهره گیری از منابع اصیل اسلامی به شناخت این مفهوم و جایگاه آن در نظامِ هستی و کلیه ممکنات موجود در آن، از جمله معماری پرداخته شود. سپس با بهره گیری از روش استدلال منطقی سعی شده است تا نقش های هندسه در معماری از چهارچوب نظری پژوهش استخراج گردد. سپس بر این مبنا و برای ادراکی جامع از نقشِ هندسه در معماری، علل اربعه هندسه در معماری شناسایی و در یک بنا که در اینجا «خانه کعبه» به عنوانِ نمودی از معماری الهی می باشد، بررسیِ انطباقی گردیده است. در پایان، شناختِ این علّل، مبین این موضوع می باشد که: علّت فاعلیِ هندسه در معماری، انتظام بخشی به اجزاء در قالبِ یک کلِ وحدت یافته، برای بهره برداری انسان (انسانِ کامل) می باشد. علت غایی نیز، انتقالِ حقیقتِ معنا متناسب با نوعِ عملکرد معماری، در جهت نیل به مقامِ هدایت و عبودیت است. علّت مادی عنصر «فضا» می باشد که می بایست متناسب با عملکرد بنا و قوای ادراکی انسان، مشخصاتی خاص یابد. علت صوری، وجوهِ محدود کننده و متمایز کننده فضا (کف، سقف، نمای درونی و بیرونی) می باشد، که می بایست متناسب با عملکرد بنا و معنای مورد انتظار از آن؛ صورت یابد.
مولفه های ادراک معنایی فرامکان: خوانشی پدیدارشناسانه از مراکز نمادین تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
آرمانشهر ایرانی _اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی بوده که مبتنی بر جهان بینی های عقلی، نقلی و شهودی شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون مرکز فراهم ساخته و به یگانگی می کشاند. پرسش اینجاست که نظام معنایی عمیق یا معنوی این مجموعه مرکزی با کدام مؤلفه ها برای انسان ها _ با هر نگرش و جایگاه وجودی _ ادراک پذیر و قابل دریافت می شود؟ هدف، فرارفتن از ادراک حسی و دسته بندی دریافت معنایی از مراکز نمادین تاریخی بر پایه اوج فهم معنایی مشترک افراد است. بازخلق چنین فضاهایی بدون حصول مؤلفه های ادراک معنایی و معنوی ممکن نیست. روش پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است که از رویکردهای تاریخی _ تفسیری و راهبرد مورد پژوهی عمیق درونی بهره می برد. کشف جوهر مشترک تجربه زیسته افراد از طریق طبقه بندی و تحلیل اطلاعات بر پایه مرور سیستماتیک متون و مشاهدات میدانی استوار بوده است. بر پایه نتایج حاصل از پژوهش، مجموعه مرکز نمادین تاریخی شهر اصفهان بر پایه زبانی با منش کالبدی _ فضایی، از مبدأ میدان کهنه شروع شده، مسیر بازار را می پیماید و به مقصد نقش جهان می رسد. در این گذر و گذار از مبدأ به مقصد، دریافت معانی با ارجاع به مؤلفه های پایداری فرازمینه ای، رویداد فراعملکردی _اجتماعی، موضع فراریخت شناسی، سیماشناسی فرادیداری و گونه شناسی فرافضایی بیشتر قابل ادراک می شود. فرایند بازخلق مراکز نمادین کهن ایرانی در کشاکش مؤلفه های ادراک معنایی بیشتر رخ می دهد، اگر تجربه زیسته "تهی از هر" بتواند از موقعیت پیرامونی آگاهی به مرکز سیر کند. این وضعیت با عاملیت یافتن بیشتر وجوه نمادین (به نسبت شمایلی) مکان همچنین کنش شدنی (به نسبت بودنی) ناظر در فضا افزایش می یابد. در این حالت، ادراک معنایی در اوج خود به یگانگی کنشگران در فضا منتهی می شود.