فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
فهم نسبی طبیعت؛ تأثیر اختلالات بوم شناسی بر ادراک طبیعت
حوزههای تخصصی:
مشاهده طبیعت به سلامتی بشر و نظارت بر محیط، کمک می کند. هر دوی این موارد، با بروز اختلالات محیطی در محل، تحت تأثیر قرار می گیرند. در سال های اخیر، سوسک زمردی درخت زبان گنجشک، ده هزار درخت خیابانی را در منطقه آن آربور (Ann Arbor) در میشیگان، نابود کرد. پس از این اتفاق اطلاعاتی در خصوص دیدگاه ساکنین و رفتارشان نسبت به ماهیت شهری و درختان شهری با یک نظرسنجی الکترونیکی از 594 صاحب خانه ساکن در منطقه، جمع آوری شد.
نتایج نشان داد ساکنینی که از دست دادن درختان را تجربه کردند به طور چشمگیری با طبیعت ارتباط بیشتری داشتند و تمایلی بیشتری برای نظارت بر محیط نشان دادند. میزان این ارتباط با طبیعت به طور مستقیم با تجربه و تماس شخص با اختلالات [بوم شناختی] ارتباط داشت. تجربه از دست دادن درخت نیز نقش بسزایی در باارزش دانستن ماهیت طبیعت از سوی شرکت کنندگان داشت و این احساس را برانگیخت که درختان خیابان باعث افزایش سلامتی افراد می شوند. با این وجود، صرف نظر از تجربه از دست دادن درختان، تعداد پاسخ های سؤالات مربوط به ارزش ماهیت طبیعت و احساس بهبود سلامتی از طریق درختان خیابان، بسیار بالا بود. همچنین این تحقیق نشان می دهد شاید بهترین راه برای بهبود اختلالات بوم شناختی، فعالیت های نظارتی باشد که شهروندان را به انجام آنچه اهمیت می دهند، تشویق کند به گونه ای که باعث افزایش سلامتی شخص و اکوسیستم محیط شهری شود.
سروستانی در ربع مسکون با باغ تاریخی فین
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۶ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
بازشناسی مفهوم محله در شهرهای کویری ایران نمونه مطالعاتی محله های شهر نایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات برنامه ریزی و طراحی شهری معاصر، پرداختن به مقیاس های خرد شهری در سلسله مراتب نظام تقسیمات شهری، به عنوان مهم ترین مقیاس سکونتی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. اهمیت این موضوع به همراه ویژگی های پایدار واحدهای سنتی، در همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی باعث شده است که الگوهای ارائه شده در نظریه های غربی به گونه ای بر پایه بسیاری از اصول واحدهای سنتی همان کشورها باشد. معادل واحد همسایگی، شاخص ترین مقیاس سکونتی در ایران، یعنی محله است. بررسی مطالعات موجود در تحلیل مفهوم و ساختار محله های سنتی ایران نشان می دهد که از یک سو، عمده این مطالعات و نتایج آن ها توصیفی بوده و از سوی دیگر، بر پایه های روش شناختی روشنی، استوار نیستند. ازاین رو تاکنون نظریه ای درخور که با فرهنگ و شرایط زندگی معاصر در ایران هماهنگ باشد، ارائه نشده است. این پژوهش بر این نکته تکیه دارد که از طریق موردکاوی محلات در شهرهای تاریخی ایران، مبتنی بر تحلیل های کیفی و کمی، می توان به ابعاد جدید از ماهیت محلات دست پیدا کرد. لذا با توجه به تمرکز عمده مطالعات ایرانی، بر مناطق کویری و همچنین ساختار شناخته شده و موجود شهر تاریخی نایین متشکل از 7 محله در فلات مرکزی ایران، نایین به عنوان نمونه مطالعاتی پژوهش انتخاب شده است. در این پژوهش از روش های تفسیری-تاریخی، توصیفی-تحلیلی، تحلیل محتوا و موردپژوهی استفاده شده است. این مطالعات به کمک اسناد تاریخی، مشاهدات میدانی، مصاحبه مبتنی بر تاریخ شفاهی محلات و بهره گیری از نرم افزار تحلیلی Arc Gis، امکان تدوین مدلی ویژه جهت تحلیل محله های شهر نایین در قالب مؤلفه های کمی و کیفی را فراهم آورده است. مؤلفه های کمی و کیفی در کنار هم واقعیت ها را می سازند، اما در این پژوهش به دلیل بررسی دقیق تر و همچنین اهمیت و کمبود مطالعات در زمینه ابعاد کمی محله ها، این دو بعد به صورت جداگانه در محله های شهر نایین مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی این مؤلفه ها در بخش کیفی مشخص می سازد که شکل گیری و تغییرات شهر و محلات آن به صورت مستمر و تدریجی در راستای همسازی مناسب بافت موجود با تغییرات و نیازهای جدید تا دوره قاجار و پیش از پهلوی ادامه داشته است. در این میان آداب ورسوم و ارزش های اجتماعی ازجمله مذهب نقش تعیین کننده ای در نوع عناصر، ویژگی ها، کیفیت روابط، نحوه شکل گیری و هویت محله ای و شهری داشته است. از سوی دیگر، وضعیت سخت اقلیمی و محدودیت منابع آبی نیز سبب فشردگی بالای کالبدی و همچنین محدودیت جمعیت و وسعت محله ها و شهر نایین شده است. یافته های این پژوهش در بعد مؤلفه های کمی نشان می دهد که مساحت کوچک ترین محله نایین 3/2 هکتار و بزرگ ترین آن ها 2/8 هکتار است. این ارقام بسیار کمتر از حدود شناخته شده برای یک واحد همسایگی معاصر در غرب است. همچنین میانگین فاصله خانه ها در هر محله به ترتیب از میدانچه ها 131 متر، از بازار 171 متر، از مسجد 81 متر بوده است که به وضوح، نشانگر سازگاری فواصل با توان عابر پیاده و اهمیت مسجد در بافت به دلیل تعداد زیاد آن هاست.
بررسی تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر
حوزههای تخصصی:
نیاز به مسکن از جمله نیاز های بنیادی بشر است که از زمان انسان های اولیه و غار نشین تا به امروز مطرح بوده است .ولی امروزه نه تنها تامین مسکن بلکه چگونگی تامین آن نیز از معضلات جامعه کنونی است و منجربه آن شده است که تامین مسکن برای قشر کم درامد و آسیب پذیر جامعه از دغدغه های دولت حاکم در هر کشوری باشد.یکی از راه حل هایی که برای این امر مطرح شد بحث مسکن اجتماعی است. به لحاظ تاریخی، مسکن اجتماعی در اروپای شمالی و بیشتر دولت های سوسیالیست به شکلی وسیع وجود داشته است. بعد از جنگ جهانی، یعنی زمانی که دولتها مداخلات زیادی در اقتصاد داشتند، مسکن اجتماعی هم قویتر از هرزمانی به صحنه آمد. در ایران نیز طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد که طرح مسکن مهر نامگذاری شد، به عنوان یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای بر قراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری مطرح شد. . در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای و تحلیل محتوای کیفی و همچنین با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای سعی به مقایسه تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر شد و از نتیجه گیری این پژوهش پیشنهاداتی نیز ارائه شد.
بررسی مصوبه برج-باغ بر فضای شهری (نمونه موردی منطقه 1 شهرداری تهران محله ازگل)
حوزههای تخصصی:
باغ های شهری به عنوان ریه های شهر، یکی از مهم ترین گنجینه های شهری به شمار می روند.. در سالیان اخیر سرمایه ای شدن زمین و سودجویی ناشی از آن سبب گردید که باغات شهر به عنوان زمین های مناسب برای ساخت ساز مورد تخریب قرار گیرند. برای جلوگیری از تخریب باغات شهر تهران، مصوبه ای بنام برج-باغ توسط شورای شهر در سال 1382 به تصویب رسید. هدف از این مصوبه حفظ باغات شهر تهران بود، ولی رفته رفته این مصوبه شکل قانونی به تخریب باغات داد. محله ازگل یکی از مناطقی بود که به خاطر دارا بودن میزان زیادی از باغات، تخریب های گسترده ای به خود دید. این پژوهش با هدف بررسی قانون برج و باغ صورت گرفت. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از مصاحبه های عمیق و نرم افزار GIS، میزان تخریب باغات و اثرات آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر این است که قانون برج-باغ نه تنها در حفظ باغات شهر تهران و محله ازگل موفق نبوده بلکه به تخریب باغات وجهه قانونی داده و اثرات جبران ناپذیری بر محله ازگل داشته است.
کاربرد قوانین ادراک دیداری گشتالت در طراحی گرافیک بیلبوردهای تبلیغاتی نمونه موردی : بیلبوردهای تجاری تهران در سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نظریه گشتالت از جمله نظریه های تأثیرگذار در قرن بیستم در حوزه هنرهای تجسمی است که فرآیند ادراک بصری را به نوعی معطوف به رویت یکپارچه و تمامیت اثر هنری کرده؛ قوانین ویژه ادراک دیداری را طرح می افکند 1 ؛ بنا به هم راستایی هدف ارتباط بصری و اثربخشی ماندگار بر ذهن مخاطب، کاربرد این اصول در طراحی گرافیک، ب هویژه بیلبوردهای تبلیغاتی تجاری ضروری می نماید. از طرفی در سا لهای اخیر با آمار قابل توجه طراحی بیلبورد در شهر تهران مواجه هستیم؛ که ظاهراً هدفی جز اثربخشی ماندگار در ذهن مخاطب ندارند. در این راستا با هدف مطالعه ویژگی ها و کیفیات بصری، نحوه و چگونگی کاربرد قوانین ادراک دیداری گشتالت در طراحی گرافیک بیلبوردهای تبلیغاتی تهران، این پرسش مطرح می شود که به چه میزان قوانین ادراک دیداری گشتالت در نوشت هها و تصاویر گرافیکی بیلبوردهای تجاری تهران به کار رفته است؟ سؤالات فرعی دیگری برای پاسخگویی به این پرسش مطرح می شود: اصول طراحی گرافیک تصاویر و بیلبوردهای تبلیغاتی کدامند؟ و روابط قوانین گشتالت با این اصول چگونه است؟ ضرورت و اهمیت رعایت قوانین مربوطه در طراحی گرافیک بیلبوردها چیست؟ ● روش تحقیق : به منظور تحلیل نمونه های موردی از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از قوانین گشتالت بهر هگیری شد. روش پژوهش آزمون نظریه است که بر 150 نمونه از بیلبوردهای تجاری سطح شهر تهران در سال 1394 صورت پذیرفت. روش گردآوری مطالب با استفاده از منابع مکتوب و پایگاه داده های علمی، تحلیل و تطبیق مباحث با روش دلفی انجام گرفت. یافته های تحقیق مبین آن است که؛ در طراحی نوشته ها و تصاویر بیلبوردهای تهران، هر یک از قوانین به میزانی به کار رفته است. مهمترین اصول و کیفیات بصری در طراحی گرافیک بیلبوردهای تبلیغاتی با ضریب همبستگی درونی، آلفای کرونباخ 796 / 0، مطابق با هویت بصری و تعریف قوانین ادراک دیداری گشتالت و اصول طراحی گرافیک، در یک دسته از قوانین گشتالت جای دارد که می توان به ارتباط متعامل و دوسویه این دو پ یبرد و در هر قانون از برخی اصول طراحی و بالعکس بهره گرفت
موسیقی و حمام
تداوم فرهنگی در نقاشی مدرن عراق بین سال های 1950 و 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال های 1950 ، یعنی آغاز تکوین هنر مدرن عراقی، جریان «بازگشت به ریش هها » اندیشه محوری و جدای یناپذیر از هنر مدرن عراق بوده است. اکثر هنرمندان مدرن نسل اول، از جمله جواد سلیم و شاکر حسن السعید، ایده تداوم فرهنگی و پیوند سنت و مدرنیته و «الهام از میراث » 1 را محور اصلی آفرینش هنری خود قرار دادند و این رویکرد را به نسل های بعدی منتقل کردند. پژوهش حاضر علاوه بر توصیف و تحلیل آثار منتخب هنرمندان عراقی در این دوره، سیر تکوین هنر مدرن عراقی را مورد بررسی قرار داده و می کوشد به این پرسش پاسخ گوید : چه عوامل اجتماعی- فرهنگی زمینه ساز شک لگیری هنر نقاشی شده اند که در درون خود سعی در ایجاد پیوند میان انگاره ای مدرن و سنتی و تداوم بخشی به سنت دارند. برای پاس خگویی به این پرسش می کوشیم مبتنی بر نظریه روبرت وسنو، جامعه شناس فرهنگ آمریکایی، به آزمون این فرضیه بپردازیم که اگرچه شک لگیری و تولید عینی این جنبش ریشه در «بسیج منابع » دارد، محتوا و جه تگیری هنری این جنبش نقاشی )یعنی تداوم بخشی به سنت در کنار پرداختن به انگار ههای مدرن( تحت تأثیر عواملی همچون «افق اجتماعی « ،» بافت گفتمانی موجود » و «سرمایه فرهنگی » این نقاشان تعیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- تاریخی به انجام رسیده نشان م یدهد که هنرمندان مدرن عراق با استفاده از چهار منبعِ پیشااسلامی یا بی نالنهرینی، اسلامی، مدرن و فرهنگ عامه، نقاشی هایی را خلق کردند که در عین مدرن بودن، عراقی است و م یتوان آن را به درستی «هنر مدرن عراق » نامید. تأثیر این منابع را م یتوان در قالب فرم و محتوا یا به عبارت دیگر در زیبایی شناسی این آثار مشاهده کرد، که از آن میان م یتوان به کاربرد چش مهای درشت و اغراق آمیز سومری، خطوط دورگیری ضخیم رایج در نگارگری عباسی، رنگ های بومی و تعویذها، حروف و خوشنویسی اسلامی، هلال، گنبد و مضامینی چون واقعه کربلا اشاره کرد. م یتوان گفت هنرمند عراقی از فرم و محتوایی استفاده م یکند که پیوند هر چه بیشتر او را با «مکان »، که کشور عراق است به تصویر بکشد، چراکه مکان مهم ترین عنصر تامین و حفظ هویت است
باغهای گورکانی هند و علوم جغرافیایی (گذشته و حال)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
طاق کسری
حوزههای تخصصی:
نقشه تبریز قیاسی
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مدارس معماری ، چرا و چگونه ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
صفه ۱۳۸۴ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر کوشیده است تا ضمن ارائه تصویری کلی از توسعه کمی پرشتاب سال های اخیر در آموزش معماری کشور ، که به ناگزیر تنزل کیفیت به دنبال خواهد داشت . ضرورت برنامه ریزی راهبردی و تقسیم کار مبتنی بر نقاط قوت دانشکده های معماری کشور راه را در مقطع زمانی امروز ، گوشزد کند . علاوه بر آن ، مقاله پس از بیان چیستی برنامه ریزی راهبردی ، سازوکار و گام های انجام این مهم را همراه با گزارش یک طرح پژوهشی که با هدف برنامه ریزی راهبردی دانشکده معماری شهید بهشتی انجام گرفته است مطرح می کند .
سه گنبد شکوهمند
حوزههای تخصصی:
مدرسه چهارباغ (2)
منبع:
مهرسال هفت ۱۳۲۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
نگاهی کوتاه بر کتاب هنر و معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
دو منظر مهاجر؛ بازآفرینی منظر دو باغ گورکانی در دهلی و کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
زمینه گرایی در ادبیات مدرن از اصول اولیه مورد توجه در باغ سازی مغولی بوده است. دو تجربه ارزشمند بازسازی باغ مقبره همایون و باغ بابر نشان دهنده اهمیت انتخاب سایت و مکان یابی باغ نسبت به بستر طبیعی خود است. این دو پروژه مرمت در ابعاد مختلف بیانگر نکاتی در زمینه های مختلف فضاسازی، طرح کاشت، احیای شبکه آبی باغ و مرمت راه ها و کفسازی هاست. توجه به سه وجه هندسه و کارکردهای فضایی، طرح کاشت مثمر و غیر مثمر باغ و سیستم یکپارچه آبی برای هریک از این دو باغ سیاست ها و راهبردهای نزدیکی را به دنبال داشته است که همگی در راستای احیای صحیح و مطابق با اسناد موجود اتخاذ شده اند. فارغ از انتخاب ماهرانه سایت، این مناظر با سیستم های ساده تفکیک فضا، به هم پیوستگی آب به عنوان یک عنصر زیباشناسانه و سودمند و تکمیل ساختار فضایی با انبوه گیاهان مثمر و تزئینی، قابل شناسایی هستند. هرچند این باغ ها در اساس برای استفاده و لذت شخصی ساخته شده بودند، امروزه بخشی از فضای شهری هستند که تغییرات آنها در بستر شهر با مشخصه های زیر قابل شناسایی است.
1- تغییر در استفاده (تغییر کاربری) : از ملک شخصی به پارک تفریحی؛
2- ویژگی های کاشت : از باغ میوه به پارترهای چمن کاری شده؛
3- ترکیب بندی فضایی : از تراکم و انباشتگی به گشودگی و دید باز.
کاربرد عملی و نظری این جنبه ها عمیقاً بر برنامه های ناظر بر حفاظت و نگهداری در آینده تأثیر می گذارد.
بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر محور سه مفهوم کلیدی بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران تدوین شده است. مفهوم بازخوانی در مباحث پیش رو نه به تصادف و نه از سر ذوق بلکه با اتکاء به هدفی مشخص و با ابتناء به روش شناسی و رویکردی معین گزیده شده و مورد بحث قرارگرفته است.
هر اثر یادمانی در بستر جاری و شرایط تاریخی و مقتضیات و ملزومات فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی دوره ای که در آن پدید می آمده برای گروه های اجتماعی و مردمانی که آن را پدید می آورده اند در زمانه خود چونان واقعیتی زنده و فعّال بر صحنه تاریخ و فرهنگ و زندگی مردم آن جامعه حضور داشته، نقش خود را بر شانه می کشیده و ایفا می کرده است. تأثیر این بناهای یادمانی نیز بر روان و رفتار و اندیشه و خرد و خیال و ذوق و ذایقه گروه های اجتماعی و مردم جامعه ای که با چنین آثاری هم عصر بوده اند بلاواسطه بوده است. لیکن همان اثر یادمانی برای مردمان جامعه و تاریخ عصری که هزاره های بعد آن را به حضور دوباره فرا خوانده اند، موضوعیتی از جنس دیگر می پذیرفته که اصطلاحاً از آن به بازخوانی و بازاندیشی و بازنمایی تعبیر شده است. به سخن دیگر، آنچه برای مردمان یک دوره چونان واقعیتی زنده و زیستنی و خواندنی تجربه و زیسته می شده برای مردمان اعصار و ادوار بعدی که وارد سپهر دیگری از مناسبت ها و رابطه ها و مقتضیات و شرایط دیگر تاریخی می شده اند هم بازخوانی می طلبیده هم بازنمایی از نوعی و از منظری دیگر. لکن نسبت ذوقی و زیباشناختی مشمول این قاعده نمی شود. زیبا همیشه زیباست و فراسوی زمان تاریخی ایستاده است. مصریان عهد باستان، هم طراحان هم معماران و مهندسان و آفرینندگان معماری یادمانی اهرام بودند هم آنکه نسبتی زنده و فعّال با آثارشان داشتند و در بستر جاری فرهنگ و زندگی خود، آنها را فعّال بر صحنه می دیدند و می زیستند. بر همین سیاق ایلامیانی (عیلامیان) که معبد چغازنبیل و ایرانیانی که معماری پرشکوه تخت جمشید و آتنیانی که معماری معبد پارتنون و مجموعه های پیرامون آن را روی آکروپولیس در قلب شهر آتن عهد پریکلس پدید آورده بودند، حضور زنده و فعّال آنها را بر صحنه فرهنگ وزندگی خویش احساس می کردند و می زیستند. آنچه بود خوانش بود و گفتمان زنده و نسبت و رابطه بلاواسطه. آنچه ما می کنیم بازخوانی و بازنمایی است از منظری دیگر. مصداق این نوع و نحوه رابطه زنده و فعّال را در حرم های مطهر مسلمانان شیعه یا در اجرای مراسم حج و طواف مسلمانان برگرد کعبه به خوبی می توان مشاهده کرد. نه معبد چغازنبیل دیگر آشیانه ایزدستان عیلامیان است، نه معبد پارتنون دیگر پرستشگاه الهه آتنا و نه تخت جمشید کانون فعّال امپراطوری هخامنشی. آنها یادمان هایی هستند که در دوره جدید بار دیگر به حضور فراخوانده شده اند تا بازخوانی و بازاندیشی و بازنمایی های آرکئولوژیک شوند. البته از منظر «آرخه» و«لوگوس» دوره جدید،که مبادی و مبانی فکری و نظام معرفتی اش متفاوت از مبانی و مبادی فکری پدیدآورندگان چنین آثاری است.
معماری یادمانی که در نوشتار حاضر کانون توجّه و بحث قرارگرفته به طور اخص و معماری به طور کلّی و اعم، یک پدیده چندوجهی و چندگون و چندکارکردی است که با جنبه های دیگر فرهنگ و زندگی و روان و رفتار و نحوه نگاه و نحوه بودن و نوع بیان و گفتمان و در یک کلام جهان بینی و هستی شناسی جوامع در ادوار مختلف سخت و استوار درهم تنیده است. لذا وقتی از معماری چونان نوعی زبان در گروه و چارچوب زبان فرهنگ مادّی سخن گفته می شود، به دنبال قواعد و دستور زبان خوانش یا بازخوانی و نشانه شناسی و تفسیر آن نیز باید رفت. هر بنای یادمانی طومار و متن مادی و کالبدی شده ای است که بر روی ما گشوده است. زمانی می توان آن را خوانش و تفسیر کرد که با قواعد و دستور زبان خاص آن زبان و نحوه بیان و گفتمان آشنا باشیم.
فرایندهای اجتماعی و فرمهای فضایی شهر مدرن
حوزههای تخصصی: