فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴۲۰ مورد.
لزوم تجدید نظر کلی در صنعت فرش ایران
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر: نگارههای بافته
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختگرایانهی قالیهای رسام عربزاده
حوزههای تخصصی:
بررسی انواع حاشیه در قالی های دوره صفوی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
81 - 96
حوزههای تخصصی:
از عوامل شکل دهنده یک قالی خوب ، طراحی آن است که بسیار تنوع پذیر و قابل گسترش می باشد. تقریباً همه ی قالی های امروزی بر اساس طرح و نقشه بافته می شوند بنابراین نیاز گسترده و سلیقه های مختلف ، بازنگری و تجدید نظر بر طرح ها و نقشه های موجود را لازم می نماید . حاشیه از عناصر ثابت ، سنتی و اصیل فرش و جزء لاینفک آن محسوب می شود و نقش بسزایی در ایجاد فضای بصری مناسب از نظر زیبایی شناسی در طرح قالی دارد.تنوع نقوش حاشیه در دوران های تاریخی فرش ایران بررسی و طبقه بندی آن ها ضروری می سازد .از این رو قالی های دوره صفوی که از درخشان ترین دوره های هنر قالی بافی ایران محسوب می شود مورد توجه قرار گرفت تا با مطالعه نمونه های برجسته آن به شناخت انواع نقوش حاشیه و عناصر به کار رفته در آن ها بپردازیم . پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی به گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای پرداخته و نتایج حاصل از آن در جدول ونمودار ارائه شده است. در بررسی انجام شده بر روی نمونه آماری مورد نظر (56 تخته قالی) مشخص شد که حاشیه های این دوره اکثرأ به صورت حاشیه های سه گانه اند با نقش هایی کاملا متفاوت ، حاشیه ها به نسبت متن پهن ترند ، حاشیه کوچک بیرونی پهن تر از حاشیه کوچک درونی است . همچنین کاربرد نقش های کتیبه ای بیشتر از سایر نقش هاست .
نود سال، از کمال الملک تا امروز - گفتگتو با استاد امینی کهنسالترین استاد قالیباف ایران
حوزههای تخصصی:
معرفی پژوهش-زیراندازهای سنتی آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
قالیهای ایرانی در موزه ویکتوریا والبرت
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تحول پوشش بانوان(سبک، تزئینات ،نقوش) در خراسان بزرگ عصر تیموری بر اساس نگاره های مکتب هرات
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
105 - 121
حوزههای تخصصی:
عصر تیموری یکی از باشکوه ترین دوره های تاریخی در هنر نگارگری ایران اسلامی بوده است. نگاره ها از با ارزش ترین اسناد برای شناخت و درک فرهنگ پوشش طبقات مختلف جامعه در هر می باشند. هنرمندان با ذوق ایرانی در شاهکارهای این عصر بانوان را در پوشش های فاخر و رنگارنگ به تصویر کشیده اند که با بررسی آن با میراثی غنی از فرهنگ پوشش اسلامی که در لابه لای تاریخ پنهان شده میتوان آشنا شد. این پژوهش با گردآوری مطالب کتابخانه ای به روش توصیفی و تحلیلی سعی بر آن دارد تا به پاسخ این پرسش دست یابد که پوشش بانوان خراسان عصر تیموری چه سیر تحولی را در هر دوره پشت سر گذاشته است و عناصر اصلی و تزئینی پوشاک در این دوره چگونه بوده است. برای پاسخ به این سؤالات با بررسی دقیق وهمه جانبه مینیاتورهای این دوره و توصیف آن ها و تحلیل اطلاعات مستخرج شده به این نتیجه رسیده ایم که در دوره تیموری پوشش بانوان در هر سه دوره ( شاهرخ ، میرزا بایسنقر میرزا ، سلطان حسین بایقرا ) جنبه پوشیدگی خود را حفظ کرده است، اما به لحاظ فرم و طرح پوشش همچنین تزئینات کاربردی تغییرات بسیاری را هر دوره پشت سر گذاشته است که شامل تغییر در لایه های تن پوش، فرم سرپوش ها، کاربرد بیشترعناصر تزئینی در تن پوش ها می باشد.
بررسی محتوای فیلم سینمایی «فرش ایرانی» از منظر جامعه شناسی هنر
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
5 - 22
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی هنر با نگاه بیرونی به آثار ، ابعاد مهمی از دنیای هنر را بر ما آشکار می سازد. در آثار سینمایی، بازتاب بسیاری از موضوعات فرهنگی و اجتماعی را می توان مورد مطالعه دقیق قرار داد. هدف این مقاله بررسی نحوه بازنمایی ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف در فیلم "فرش ایران" است که در سال 1385 بصورت یک مجموعه 15 فیلم کوتاه توسط 15 تن از فیلمسازان برجسته ایرانی ساخته شده است. هدف اصلی تحقیق شناخت میزان و ترکیبی است که از ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف ایرانی در فیلم « فرش ایرانی» به عنوان یک فیلم شاخص در این زمینه، بازتاب یافته است. نوع تحقیق توصیفی تحلیلی و روش تحلیل کیفی بوده است. شیوه جمع آوری اطلاعات، مشاهده فیلم ، کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی بوده است. نتایج به دست نشان داد که: ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف، در فیلم بازتاب متناسبی نداشته است و فقط در چهارمورد از پانزده فیلم تمرکز خوبی بر این زمینه مشاهده شد. در مقابل ، توجه به زیبایی و اهمیت هویتی فرش دستباف و بعد فرهنگی آن در فیلم زیاد وجود دارد. در 4 فیلم با محوریت مسائل جامعه شناختی، در عین حال که به همه عناصر چهارگانه تولید، میانجی گری و توزیع توجه خوبی شده، توجه به حیطه تولید و میانجی گری بیشتر و توجه به حیطه توزیع و مصرف کمتر مشاهده شد که در مصرف نیز بیشتر توجه به مصرف جهانی مشاهده شد.
تحلیل طبقه بندی های ارائه شده طرح و نقش قالی ایران و ارائه ی الگوی نوین طبقه بندی بر اساس طرح و نقش قالی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از کهن ترین هنرهای ایرانی است که نقوش متنوع و غنی آن بیانگر پیشینه ی تاریخی آن است. نقش و رنگ فرش متاثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی هر منطقه ای است. که با توجه به وجود معیارهای مختلف در این تنوع دسته بندی و طبقه بندی های گوناگونی از دیدگاه های مختلف ارائه شده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده که با توجه به مطالعات و بررسی های صورت گرفته و نقد طبقه-بندی های موجود در حوزه طرح و نقش قالی ایران، بتوان به طرحی مشخص و معین متکی بر چهارچوب و منطق و همچنین قابل خوانش و از لحاظ بصری ماندگار در حافظه و ذهن رسید. پس از تحلیل و مطالعات صورت گرفته نهایتا موفق به ارائه طبقه بندی ای تحت عنوان "هفت رخ " که بر دو محور طرح و نقش استوار بوده و عبارتند از: محرمات، قابی، واگیره ای، لچک ترنج، باغی، محرابی و افشان شده و نتایج تحلیل و نقد این طبقه بندی حاکی از جامع و شامل بودن طبقه بندی هفت رخ قالی دارد. این مقاله با بهره گیری از نظام طبقه بندی مبتنی بر اصول منطق نظری و با استفاده از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و مشاهده انجام یافته است و در پی ارائه طبقه بندی فراگیر و قابل گسترش در طرح-های جدید می باشد.
بررسی نقش و شیوه بافت در تون بافی خراسان جنوبی (مطالعه موردی روستاهای خشک، خراشاد، گورید بالا و شورستان)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 113
حوزههای تخصصی:
پارچه بافی یکی از صنایع دستی ارزشمند خطه خراسان جنوبی است که از دیرباز بسیار مورد توجه مردم این منطقه بوده است. این هنر سنتی که در منطقه به نام "تون بافی" یا "توبافی" شناخته شده است، در حد وسیع در روستاهای خراسان جنوبی مرسوم بوده و نقش مهمی در اشتغال زایی و خودکفایی مردم داشته است. اگرچه امروزه پیشرفت های زیادی در زمینه تولید انواع پارچه صورت گرفته است، اما بدون شک صیانت از این هنر- صنعت سنتی به عنوان بخش مهمی از فرهنگ، تاریخ، و هویت این منطقه بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش با هدف شناساندن نقوش و طرح های اصیل، و شیوه بافت، به بررسی تون بافی منطقه خراسان جنوبی، به ویژه روستاهای خشک، خراشاد، گورید بالا و شورستان، از توابع این استان، پرداخته شده است. در این راستا به این سؤالات پاسخ داده خواهد شد که چه نقوشی در تون بافی مناطق مورد مطالعه رایج بوده و وجه تسمیه و شیوه بافت آن ها چه بوده است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محصول تون بافی پارچه ای است که به وسیله دستگاه های بافندگی چوبی از نوع دو وردی و چهار وردی تولید می شود. مواد اولیه مصرفی برای تون بافی در گذشته نخ پنبه ای و ابریشمی بوده است و امروزه از نخ های ویسکوز (برق) برای این منظور استفاده می گردد. چپرباف، گنتی، و خشتی از رایج ترین نقوشی هستند که در اکثر مناطق مورد مطالعه جهت تون بافی مورد توجه بوده است. این عناصر برگرفته از طبیعت اطراف در ذهن بافنده نقش بسته است.
ماهیت شناسی نقش مایه "مار" در قالی های ایرانی با نگاهی به اندیشه جهان شناختی اسلامی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
53 - 68
حوزههای تخصصی:
یکی از نقوشی که دارای معنا و مفهومی انتزاعی بر روی آثار تمدن های کهن است نماد مار در اشکال مختلف است که باگذشت قرن ها بار دیگر بر روی قالی های اسلامی نمود یافته است. مشهود است که در گذر زمان با تغییر فرهنگ ها، مذاهب، سیاست ها و... به تناسب آن نیز معنا و مفهوم نمادها دچار تحول گردیده و در هر زمان با توجه به بسترهای تاریخی خود معنا می یابند. بنابراین نماد مار نیز همچون دیگر نمادها در دوره های مختلف همچون پیش ازتاریخ، تاریخی و اسلامی مکرراً با مفاهیم متفاوتی تجلی یافته است؛ گاه با نقشی مثبت و گاه با نقشی منفی، به گونه ای که در دوره پیش ازتاریخ و عیلامی با نقشی مثبت و ایزد گونه ظاهر می شود، با ورود دین زرتشت با نقشی منفی ترسیم شده و در دین میترایی بار دیگر با ظاهری مثبت تجلی می یابد. این روند تغییر معنایی را تا دوره اسلامی شاهد هستیم. آنچه در این پژوهش مطرح است آن است که در اسلام همچون ادیان مسیح و یهود، مار موجودی منفی تصور می شود. بنابراین چگونه می توان استفاده این نقش در قالی های اسلامی و انطباق آن با باور مذهبی اسلامی را معنا بخشید؟ بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی و مطالعه آثار به جای مانده از دوران تاریخی و همچنین متون کلاسیک فارسی – اسلامی و قرآن کریم پرداخته تا به درک و شناختی درست از معنا و مفهوم نماد مار در قالی های اسلامی و چگونگی پذیرش این نقش مایه در بافت مذهبی اسلامی دست یابیم.
مطالعه ویژگی ها و ثبات رنگی نخ پشمی رنگرزی شده با برخی از مواد رنگزای زرد طبیعی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 63
حوزههای تخصصی:
مواد رنگزای طبیعی فراوانی مانند اسپرک، برگ مو، جاشیر، زرد چوبه، زعفران، سماق، پوست پیاز، اکالیپتوس، گلرنگ، گل بابونه، گل جعفری و بسیاری دیگر از گل های موجود در طبیعت وجود دارند که میتوان برای کسب رنگ زرد با درجات مختلف استفاده نمود. در این تحقیق از 10 رنگینه زرد طبیعی رایج در رنگرزی سنتی برای رنگرزی کلاف نخ پشمی استفاده شد. ابتدا، کلاف های نخ پشمی با سه غلظت مختلف از دندانه کلرید قلع (1، 2 و 3 درصد وزنی) به روش پیش دندانه عمل شد و بعد از آن با درصد های مختلف از ماده رنگزا (10%، 30% و 60%) در حضور اسید استیک رنگرزی شدند. طیف های انعکاسی نمونه های رنگرزی شده مورد بررسی و قدرت رنگی آنها محاسبه گردید. با توجه به قدرت رنگی نمونه های رنگرزی شده می توان بیان نمود که ماده رنگزای پوست پیاز و سماق به ترتیب دارای بیشترین و کمترین قدرت رنگی می باشند. نمونه کلاف نخ رنگرزی شده با ماده رنگزای زردچوبه نسبت به سایر نمونه ها دارای ثبات نوری کمتری می باشد.
تبیین جامعه شناختی نقش نظام آموزش در تغییر الگوهای کنش طراحان قالی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
83 - 93
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز به عنوان یکی از مهم ترین مراکز تولید قالی ایران به شمار می رود. مسئله اصلی پژوهش حاضر وقوع تغییرات گسترده در طرح و نقش قالی تبریز مغایر با بنیان های سنتی و بومی هنر ایران است. با توجه به اینکه طراحان، محور اصلی دنیای تولید قالی تبریز را تشکیل می دهند، هدف از این پژوهش شناخت فرآیندهای جامعه پذیری و تبیین رابطه میان نوع نظام آموزش و کیفیت الگوهای کنش آنان هست. پژوهش با استفاده از تحلیل محتوای داده های کمی و کیفی حاصل از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های میدانی کمی و کیفی با بیست نفر از طراحان مطرح قالی تبریز به انجام رسیده است. نتایج نشان دادند، به علت عدم تکمیل چرخه آموزش طراحان قالی تبریز و سیالیت فرآیندهای جامعه پذیری آنان، میزان دسترسی این افراد به انواع قواعد و قراردادهای لازم برای کنش طراحی قالی نیز متفاوت هست. پیامد این کار، تنوع در کنش های طراحان و انحراف از مبانی سنتی طراحی قالی هست. ازاین رو با توجه به نقش محوری نظام آموزش در جامعه پذیری و استمرار کنش های افراد، ارتباط مستقیمی میان مبانی و اصول نظام های آموزش و شیوه کنش مندی طراحان قالی تبریز وجود دارد. با اصلاح فرآیندهای جامعه پذیری طراحان قالی می توان به ارتقای کیفیت کنش مندی طراحان قالی تبریز مطابق با معیارهای هنر سنتی ایران اقدام نمود. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است که با استفاده از قابلیت های روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی و تحلیلی و با رویکردی جامعه شناختی به انجام رسیده است.
بررسی فتوت نامه نویسی در میان طراحان فرش عصر صفوی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
رواج فتوت و فتوت نامه نویسی در میان اصناف عصر صفوی نشان از وجود آداب و معارفی است که لازمه و مشخصه ی هر شغل در آن دوره بوده است. در میان اصناف دوران صفویه عدم حضور فتوت نامه ای برای حرفه ی طراحی فرش علی رغم اهمیت بالای هنر فرش بافی در میان هنرهای آن دوره مسئله ای است که هرگز به علل و چند و چون آن پرداخته نشده است. سؤالاتی که برای رسیدن به هدف می توان طرح کرد، عبارتند از: «علت خالی بودن جای فتوت نامه ی طراحان فرش در میان دیگر اصناف عصر صفوی چیست؟ طراحان فرش آن دوره متعلق به چه صنفی بوده اند؟ فتوت نامه ی طراحان فرش دارای چه ساختار و ویژه گی هایی بوده است؟ در این جستار با روشی توصیفی- تحلیلی به کمک مطالعه و جمع آوری مطالب اسنادی و کتابخانه ایی در حوزه ی نگارگری، فرش و عرفان اسلامی، فعالیت صنفی طراحان فرش و علل نبودن فتوت نامه ایی برای این شغل در عصر صفوی و همچنین ساختار رسالات این صنف مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته های به دست آمده از این پژوهش بیان گر آن است که طراحی فرش در دوران صفوی زیر مجموعه ی فعالیت های حرفه-ای صنف نگارگران و مذهبان بوده است، و بزرگان این صنف رسالات و دیباچه هایی را تصنیف کرده اند که ساختاری همچون فتوت نامه های دیگر اصناف داشته اند. وجه تمایز این رسالات با فتوت نامه های اصناف در ساختار ادبی و نگارشی آن ها بوده است.
پژوهشی تطبیقی بر نمادهای ایران باستانی و تاثیر آن در قالی های پس از اسلام (مطالعه موردی: سیمرغ، جدال شیر و گاو و نماد فروهر)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 137
حوزههای تخصصی:
طراحان قالی های در هر زمان، تحت تأثیر دین و آیین و فرهنگ بومی به استفاده از نقوش نمادین در قالی هامی پردازند. در دوره اسلامی نیز قالی های ایرانی، تحت تأثیر فرهنگ و مذهب زمان خویش قرارگرفته و از نمادگرایی اسلامی بهره مند شده اند. این نمادها بسیار متنوع بوده، اما آنچه مطرح است آن نمادهایی است که ریشه در ایران پیش از اسلام داشته، اما در قالی های ایرانی-اسلامی بار دیگر تجلی یافته اند. مقاله حاضر با روش تطبیقی-تحلیلی می کوشد تا با بررسی نقوش باستانی به طبقه بندی و تحلیل این نمادها پرداخته، سپس به سؤالاتی همچون چرایی دلایل کاربردی این نقوش بر قالی های ایرانی در دوره اسلامی و چگونگی تطابق این نقوش با اندیشه اسلامی پاسخ دهد. با توجه به گستردگی نقوش نمادین با مضامین باستانی، در این پژوهش تنها سه نماد مورد بحث و تحلیل قرار خواهد گرفت که شامل نقوش نمادین؛ ققنوس، جدال شیر و گاو و نماد فروهر هستند. می توان دریافت که نمادها زمانی می توانند به حیات خود ادامه دهند که مطابق نگاه مذهبی و سیاسی جامعه آن روز باشند. در این میان نقوش باستانی در سه رده توانسته اند در دوره اسلامی دوام یابند؛ 1- به لحاظ ساختاری همچون گذشته اما در معنا منطبق با بینش اسلامی تغییر یافته اند 2- به لحاظ ساختاری و معنا همچون گذشته اما با توجه به آن که منافاتی با اندیشه اسلامی ندارد دوام یافته و تنها معناهایی بر آن افزوده شده است 3- به لحاظ ساختاری و معنایی همچون دوره گذشته بوده اگرچه با اندیشه اسلامی مطابقت نداشته اما با اندیشه سیاسی و نظام سلطنتی منطبق بوده اند.
گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 157
حوزههای تخصصی:
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.