فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
معماری منظر رشتهای جوان در عرصه حرفههای مرتبط با طراحی محیط به شمار میآید و هنوز در حال طی مراحل تکامل خویش است. هرچند معماری منظر در بسیاری از مباحث، به ویژه در زمینه مفاهیم مربوط به خلق و سازماندهی فضا و مکان، قرابت بسیار زیادی به معماری دارد، لیکن عرصه فعالیت آن در محیطهای باز طبیعی و مصنوع و ارتباط ناگزیر آن با فرآیندهای جاری در این عرصه، باعث ایجاد خصوصیات ویژهای برای آن شده است. این خصوصیات ویژه، معماران منظر را به آشنایی با طیف وسیعی از دانش وا میدارد. مهمترین سؤال پیش رو چگونگی ایجاد تلفیق و هماهنگی میان موضوعات گوناگون و دانش وسیع مرتبط با معماری منظر است. همچنین سؤالات دیگری در این زمینه مطرح میشوند. معماری منظر چیست و خصوصیات کلیدی آن کدام است؟ مهارتها و بدنة دانشی که معمار منظر باید آنها را بیاموزد کدام است؟ چگونه میتوان به این حدود دانش نظم بخشید، آن را به کار گرفت و آموزش داد؟
بدین ترتیب این مقاله میکوشد با معرفی اجمالی معماری منظر و حوزههای فعالیت آن به رفع برخی از ابهامات در زمینه ویژگیهای خاص این رشته و وجوه تمایز آن با دیگر رشتهها و همچنین تبیین دانش مرتبط با این رشته اقدام کند. به نظر مهمترین ویژگی حرفهای معماران منظر در حل مشکلات از طریق مدیریت خلاقانه حدود دانش در ارتباط با موضوع است. لذا در این مقاله ساز و کارهایی با تکیه بر مفهوم نگرش سیستماتیک، مدلسازی و الگو برای غلبه بر مشکل پیچیدگی و گستردگی مفاهیم در جریان طراحی مورد بررسی قرار میگیرد تا با پیوند آنها بتوان در نهایت چارچوبی مناسب و قابل تعمیم برای بکارگیری در طراحی منظر و آموزش آن پیشنهاد کرد.
سیر تحول هنر و فن سفالگری کاشان در دوران پیش از تاریخ
منبع:
جلوه هنر ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
نخستین بخش از مطالعه سیر تحول هنر و فن سفالگری در کاشان ، پژوهشی پیرامون شناخت ویژگیهای سفالگری دوران پیش از تاریخ این منطقه است . اهمیت این بخش به حدی است که شناخت و بررسی سفالگری ایران بدون مطالعه این آثار غیرممکن است . مطالعات باستان شناسی انجام شده برای شناخت ویژگیهای کلی سفالینه های پیش از تاریخ این منطقه از نظر تکنیک ساخت ، مسایل مربوط به پخت ، کوره و همچنین بررسی فرم و نقش سفالینه های آن و وضعیت فعی آنچه از این دوران باقی مانده است از موضوع های مورد مطالعه این قسمت است ...
چیدمان لباس: اهمیت طراحی پارچه در صنعت نساجی ایران (گفتگو با دکتر ابوالفضل داوودی)
حوزههای تخصصی:
نظریات فارابی و کاربرد آن در باب مشارکت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش پدیدة شهرنشینی، ظهور شهرها و تبعات ناشی از آن سبب جلب توجه اندیشمندان علوم مختلف شده است. در این میان نقش محققان حوزه فرهنگ اسلامی همچون فارابی در پژوهش های تاریخی مربوط به شهر، شهرنشینی و شهروندی بسیار پررنگ است. این پژوهش قصد دارد به بررسی آرای مربوط به مقوله ""شهر و شهرنشینی"" از دیدگاه معلم ثانی و کاربرد آن در دانش برنامه ریزی به خصوص در امر مشارکت شهروندان بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی بوده است که از منابع اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. با بررسی های به عمل آمده به این نتیجه می توان رسید که دیدگاه های مطرح شده این اندیشمند اسلامی با دیدگاه های معاصر اندیشمندان امروزی قرابت و تشابه زیادی داشته است. به عبارت دیگر، می توان گفت که ما با انسانی جمع گرا و البته شهرگرا روبرو هستیم که آینده نگری خاصی نسبت به امور شهری داشته است. به نظر می رسد نظریات وی به بحث مشارکت شهروندی نزدیک است که یکی از مسایل مهم در برنامه ریزی انسان گرا به شمار می رود. نتایج این پژوهش می تواند نقش دیدگاه های بومی را در رشته های علوم انسانی به خصوص علوم شهری به نحو کاربردی تری ارتقا بخشد.
از فکر تا اجرا : برنامه مداخله مردم محله در برنامه ریزی و طراحی شهری با بکارگیری ICT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، ارایه روشی کاربردی جهت مشارکت مردم در برنامه ریزی و طراحی شهری و تولید فضاهای زیستی در مقیاس محله به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات است. چارچوب نظری این مقاله از بعد برنامه ریزی و مدیریت، مبتنی بر برنامه ریزی وکالتی است. پرسش عمده ای که مقاله به آن می پردازد، چگونگی مشارکت اهالی هر محله در یک منطقه و توسعه فضایی و کالبدی در محلات با ایجاد هماهنگی بین اهالی محله و مدیران شهر و مشاوران ایشان می باشد. در این مقاله، پس از آسیب شناسی و تدقیق نقاط ضعف در روابط موجود بین افراد و گروه های ذی نفع در برنامه ریزی و طراحی شهری، عناصر لازم برای برقراری هماهنگی و ساختار مربوط در شرایط موجود تبیین شده است. از نتایج به دست آمده می توان به توانمندسازی نظام مدیریت شهری بر اساس ایجاد و توسعه نهادهای محله ای به روش نوین، توجه و در نظر گرفتن مشکلات و خصوصیات خاص هر محل به عنوان مبانی طراحی آن محل، دامن زدن به مشارکت اجتماعی بیشتر در سطح مناطق و شهر، توجه مناسب به دیدگاه های تخصصی برنامه ریزی و طراحی شهری و پایه ریزی معیار کیفیت زندگی بر اساس نیازهای مردم محل اشاره نمود.
باغ و باغ سازی در فرهنگ ایرانی و زبان فارسی
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن اشاره به اهمیت زبان در تولید، حفظ و تداوم فرهنگ و هویت در جامعه، به یکی از دست آوردهای زبان فارسی در انتقال یک حوزه معنایی و نظام مفهومی میپردازیم. این حوزه معنایی همانا بیان فرهنگی - مفهومی فضاهای سبز طراحی شده و ساخته شده توسط جامعه ایرانی در طول تاریخ است. برای نامیدن اینگونه فضاها در زبان فارسی از لغات متعددی استفاده می شده است. مجموعه این کلمات و معانی مرتبط با آنها یک انگاره ذهنی- فرهنگی را ترسیم و تصویر می کند که می توان آنرا الگوی فرهنگی – تاریخی باغسازی بومی و با هویت ایرانی دانست. الگویی که در ضمن، در طول زمان، متحول و متنوع شده ولی متاسفانه امروزه ما اطلاع زیادی از آن نداریم. در نهایت هدف این مقاله آن است که خواننده را با ارتباط متقابل و پویای فرهنگ - زبان- فضا، و این بار در رابطه با طراحی فضاهای سبز، در ایران آشنا نماید. از سوی دیگر این مقاله در صدد نشان دادن روش متفاوتی در تفسیر فضاهای انسان ساخت گذشته در ایران است. شاید این روش بتواند به شناخت برخی از ناشناخته های موجود در مورد فلسفه وجودی و تفسیر اینگونه فضاها کمک کرده و ما را در مورد پیوند بین گذشته، حال و آینده، در فرایندهای برنامه ریزی و طراحی های محیطی در ایران، یاری رساند.
منظر ادراکی شهر؛ آسیب شناسی منظرشهری تهران
منبع:
منظر مرداد ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
چیدمان معماری داخلی: مقدمه ای بر نظام چینش اثاث و اسباب زندگی در خانه های سنتی ایران
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف آشنایی با اثاث و نحوه چیدمان آن ها با رویکردی معمارانه در خانه های صفویه و قاجار، نگاشته شده است. جامعه مورد مطالعه خانه های مردم عادی است و با هدف بارز شدن تمایزها به صورتی بسیار مختصر به خانه های اشراف و خانواده های حکومتی اشاره می گردد. تحقیق از نوع تفسیری تاریخی است و جمع آوری شواهد با روش کتابخانه ای (کتب و اسناد تصویری مربوط به بازه زمانی قاجار و صفویه) صورت گرفته است.
در کنار آن ها تصاویر و اسناد ثبت شده به صورت نگاره ها و کروکی ها به عنوان شواهد تاریخی مورد استفاده قرار گرفته اند. در رابطه با آنچه سیاحان و مورخان از دیدار با ایران نوشته اند باید گفت بخش اعظم مطالب در مورد اثاث خانه ها به صورت توصیفی است و کمتر تحلیلی صورت گرفته است. در تحلیل های مذکور نقش ذهنیت های فرهنگی و اجتماعی شخص مورخ را نمی توان نادیده انگاشت.
در سفرنامه ها، اشاراتی محدود و مختصر در باب توصیف موضوع چیدمان داخلی خانه ها بیان شده است که از دلایل این قلت می توان به مواجهه غیرمستقیم مستشرقین با اندرون خانه های مردم عامی اشاره کرد. رابطه محدود مسلمانان با غیرمسلمانان و وجود و قوت تقیدات دینی و عرفی حاکم بر جامعه منجر به تفکیک آشکار اندرونی (حرم) و بیرونی شده، ارتباط سفرنامه نویسان را با آنچه در داخل خانه ها می گذرد سلب کرده است. در این میان اقلیت های مذهبی که احساس قرابت بیشتری با مورخان غیربومی دارند تمایل بیشتری به پذیرایی از ایشان داشته اند. به عنوان مثال می توان به هولتسر، سیاح و عکاس اروپایی اشاره کرد که کمتر تصویری از اندرون خانه های معمول ایران دارد در حالی که تصاویر بسیاری را در خانه های منطقه جلفا در اصفهان به ثبت رسانیده است. همچنین برخی مورخان مانند پولاک به اقتضای پیشه و تخصص (پزشکی) فرصت بیشتری برای نفوذ به خانه های ایرانی داشته اند.
سیر تحول لعاب سلادون
حوزههای تخصصی:
کارت بافی
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۱ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
بافت ( Weaving ) و بافته یا منسوج ( Textile ) همواره زمینه ای برای خلق آثار هنری و بیان زیبایی و انتقال عواطف و احساسات درونی انسان به شمار رفته است ، حتی انسان بدوی نیز سعی در خلق و ایجاد نقوش و به کارگیری رنگها در جهت زیبایی هر چه بیشتر بافته هایش داشته است . بافت یک نوار باریک یا فرشی که بر زمین گسترده می شد و یا تن پوشی که وی را از گزند باد و باران مصون نگاه می داشت ، همگی موجب فخر و مباهات و شکوه و جلال آفریده های او گردیده است . در این راستا نه تنها در به کارگیری رنگها و خلق نقوش ، تصاویر ساده و پیچیده ، واقعی یا انتزاعی همواره خلاقانه و مبتکرانه عمل شده است ، ...
حرکت با حباب در لایه های ذهن؛ سازه های حبابی، رویکرد نوین معماری امروز
منبع:
منظر اسفند ۱۳۸۸ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تجارب آموزش معماری در غرب
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری ، تجربه ویژه ای است و به نوعی یک رشد و ترقی فردی در آشنایی با جادوی خلاقیت ، هیجان ساخت اشیا و رضایت از هر نوع مهارتی است که در این زمینه به دست می آید . برنامه آموزشی معماری ، بشر را به سوی پیشرفت سوق میدهد ، از نظر فکری ذهن انسان را تکامل می بخشد ، احساسات و عواطف را بر می انگیزد و حتی روح معمار را به این کشمکش فرا می خواند . در واقع معماری باز نمودهای درونی ماست . ...
حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری، با نگاه به تجربه حفاظت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت معماری و تاریخ معماری هریک مفهوم و حوزه جداگانه ای دارند. حفاظتْ حفظ اثر تاریخی و استمرار حیات آن را دنبال می کند و تاریخ معماری به دنبال شناخت و فهم معماری گذشته است. حفاظت با بناهای تاریخی که شواهد تاریخ معماری محسوب می شوند، سروکار دارد که علاوه بر سرنوشت این شواهد، تحقیق تاریخ معماری نیز اهمیت می یابد. در این تحقیق، به دنبال آنیم که بفهمیم رابطه حفاظت معماری و تاریخ معماری چگونه به وقوع می پیوندد و در این رابطه، چه نسبتی میان این دو قابل تصور است؟ هدف از این نوشتار، فهم این نسبت برای پیشبرد تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق به کاررفته، توصیفی تحلیلی و با اتکا به استدلال های عقلی است. راه به دست آوردن داده ها کتابخانه ای و در موارد محدود، مشاهدات میدانی بوده است. برای تبیین موضوعْ حفاظت در جایگاه عمل و جایگاه نظر شناسانده شده و تاریخ معماری در دو معنای تاریخ (1) معماری و تاریخ (2) معماری به کار رفته است. نقطه تلاقی و اشتراک حفاظت و تاریخ معماری در فضای کاری حفاظت و در دو پرده اصلی به وقوع می پیوندد. پرده نخست مربوط به مطالعات مقدماتی حفاظت است؛ زیرا اثر تاریخی (اثر معماری) را به درستی نمی توان مرمت کرد مگر آنکه به درستی شناخته شود و بخش مهمی از این شناخت در حوزه تاریخ معماری روی می دهد. پرده دوم در حین انجام عملیات حفاظتی روی می نماید. به این نحو که ممکن است نشانه هایی در بنای تاریخی آشکار شود که تا پیش از این شناخته شده نبود؛ این آثار درواقع شواهد تازه ای است که دست مایه ای برای تاریخ معماری محسوب می شود. نحوه عمل حفاظت و تاریخ معماری، آن ها را در نقش پیش برنده (خادم) یا سدکننده (مانع) نسبت به هم آشکار می کند. تجربه حفاظت در ایران نیز بیان کننده رابطه میان حفاظت و تاریخ معماری است که آغاز جدیِ آن از میانه دهه 1340ش است. تاریخ نگاریِ معماریِ بناها و مجموعه هایی از قبیل مسجدجامع اصفهان، کاخ عالی قاپو، کاخ چهل ستون اصفهان، مسجدجامع اردستان، گنبد سلطانیه و دیگر بناها در حین حفاظت و مرمت به انجام رسید. مطالعات منتشرشده نشان می دهد شناختی که در حین حفاظت از بناها حاصل شده، مبتنی بر شواهد و اسناد پنهان در بنا بوده و نسبت به تاریخ نگاری هایی که از راه های دیگر حاصل شده، متفاوت است.
جواهرات کالدر
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۰ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، بررسی آثار کالدر (Calder) در قالب جواهرسازی است که تاکنون ناشناخته مانده است و البته برای رسیدن به این مقصود راهی جز بررسی کتب اندک موجود ، آن هم به زبان لاتین نبود ؛ که در تاریخچه و مبحث جواهرات از آنها استفاده شد ؛ ولی در فصل آخر که به بررسی تاثیرپذیریها و تاثیر گذاریهای کالدر میپردازد ، خود به تجزیه و تحلیل پرداخته و برداشتهای شخصی خود را آوردهام که امید است این برداشتها درست باشند. به طور کلی ، آثار هنری کالدر به سه دسته تقسیم میشوند ، ابتدا آثار متحرک او که من در این جستار نام «جنبان» در مقابل Mobile به آنها دادهام و شامل آثاری هستند که به وسیلهی نیروی موتور و با تکیه بر دانش کالدر در زمینهی مهندسی مکانیک ساخته شدهاند...
معماران سده های میانه در شرق و غرب (2)
حوزههای تخصصی:
بررسی دگرگونی تناسبات حاکم بر تیمچه های ایران در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تغییرات تناسبات حاکم بر تیمچه های دوران قاجار را مورد بررسی قرار می دهد تا به این مسئله پرداخته شود که آیا هماهنگی یا سطوح معناداری در مراتب این رابطه تناسبی دیده می شود و آیا این تفاوت ها نسبت به ساختار اقلیمی و دوره زمانی ساخت بنا تغییراتی به خود دیده است؟ در این راستا، برخی ویژگی هایی کالبدی و ابعاد و تناسبات 12 تیمچه از 6 شهر به تفکیک در دو اقلیم سردوخشک و گرم و خشک و2 دوره زمانی (1270-1193) و (1347-1270) که با توجه به دوران 154 ساله حکومت قاجار در ایران تقسیم شده اند، به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش استفاده از شاخص های آماری میانگین و انحراف معیار با فاصله اطمینان 95% درصدی (2SD) بوده و خطای مطالعه به صورت (Pvalue<0.05) محاسبه و نهایتاً نمودارها به کمک برنامه Excel استخراج شده است. نتایج آماری با (P<0.05) نشان دهنده اختلاف معنی دار در جهت کاهش قابل ملاحظه ابعاد صحن و همچنین مساحت فضاهای تیمچه در نیمه دوم حکومت قاجار می باشد. در حالی که در خصوص سایر ابعاد با 95% اطمینان اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. همچنین براساس نتایج عددی بدست آمده از جداول، متغیر اقلیم به نظر به عنوان عامل اصلی در شکل گیری تناسبات و طراحی فضاهای تیمچه مطرح نبوده است.
نسبت نظریه ی معماری با تاریخ
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بررسی تداوم سنت های مؤثر در شکل گیری پل خواجو براساس مطالعه تطبیقی پل های تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استمرار تجارب در معماری گذشته ایران، همواره به شکل سنتی وجود داشته است. حفظ و تداوم این سنت ها در راستای پاسخگویی به نیازهای جدید، پایه ای برای نوزایی آثار بدیع و در عین حال مورد پذیرش جامعه بود. پل های تاریخی اصفهان، نمونه ای از تکوین و تکامل چنین روندی است که در دوره صفویه به اوج شکوفایی رسید این شکوفایی که با مرمت پل های گذشته و احداث پل های جدید همراه بود، به دلیل رونق تجارت، پایتختی اصفهان و گسترش شهر به سمت رودخانه زاینده رود ایجاد شد. در میان این پل ها، پل خواجو دارای کالبد متفاوتی نسبت به دیگر پل های اصفهان است که به همین دلیل در این پژوهش به آن توجه ویژه شده است. سؤالات اصلی نیز پیرامون چگونگی شکل گیری این پل (خواجو) با توجه به تجربیات و ایده های رایج در پل های منطقه شکل گرفت. برای پاسخگویی بهتر با نگاه به سه معیار کارکرد، کالبد و سازه، سنت های مؤثر و چگونگی تداوم آنها در شکل گیری پل خواجو شناسایی شدند. باید توجه داشت که تحولات جوامع انسانی و توجه بیش از حد به جابه جایی سواره در دهه های اخیر، سبب افت کیفیت فضایی پل شده و مفهوم پل را به عاملِ ارتباط دهنده دو نقطه تقلیل داده است. به همین دلیل، مناسب است که با توجه به نمونه های گذشته، در کنار توجه به ساختار سازه ای پل های جدید، به نقش و مفهوم پیاده نیز توجه شود. این پژوهش که براساس مطالعات تطبیقی و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام پذیرفته، نشان می دهد، آن چه سبب ارزش پل خواجو شده، نگاهی است که به انسان پیاده دارد؛ انسانی که راه می رود، تفکر و تماشا می کند، می شنود، می آساید و به تفریح می پردازد. کالبد این پل، به همه این نیازها پاسخ داده و شرایط مناسبی را برای بروز آنها فراهم آورده است. از آن جا که امروزه بیش از گذشته، نیاز به چنین تفکری در طراحی وجود دارد؛ تجربه پل خواجو احتمالاً می تواند در طراحی پل ها و دیگر بناهای معماری مؤثر واقع شود.