فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
نقدی بر کتاب کارگاه صنایع دستی (چوب)
حوزههای تخصصی:
مقدمه ای بر آفرینش هستی: بایدها و نبایدها
منبع:
سوره ۱۳۸۶ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
پامنارهای ایران
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۶ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
رونق دوباره
بررسی رویکردی نو در نقش پردازی تزئینات گچی کرمان اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هـ
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
معماری کرمان در سه دهه ی آخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم، یعنی با آغاز دوره حاکمیت اسماعیل خان وکیل الملک دستخوش تغییر می شود. بنیاد عمارت های نو و مرمت عمارت های کهنه از جمله آستانه شاه نعمت الله ولی در همین دوره رخ می دهد. مهم ترین عمارت های این دوره را باغ ها تشکیل می دهند. بنابراین رویکرد تزیینی جدید متناسب با تزیینات ویژه این گونه عمارت ها است. به همان نسبت که معماری این دوران در خانه سازی و باغ سازی متاثر از معماری فرنگ است در تزیینات هم این تاثیر به وضوح آشکار است. از جمله نمود ویژه این تاثیر در نقوش گچ بری هایی است که تقریباً در عمارت های مهم این دوران تکرار شده است. از بررسی نقوش این دوره آگاه می شویم که تاثیر نقوش فرنگی و حتی شمال آفریقا در کرمان به صورت آشکار نمود دارد. تا حدی که بعضی از نقوش عیناً تکرار می شوند. اگر چه ممکن است این تاثیر در راستای رواج نظام مند نوعی تفکر متاثر از فرنگ نباشد. همچنین در بررسی نقش پردازی تزئینات این دوره روشن می شود که انتخاب نقش بر مبنای نوع کاربرد بنا صورت نگرفته و نقوش معمولاً از نقطه نظر نمادگرایی و نشانه شناسی در تعریف ماهیت بنا فاقد ارزش هستند و تنها جنبه تزئینی آنها مورد توجه بوده است تا جایی که بعنوان مثال در نقوش جانوری استفاده شده درگچ بری ها، ماهی از واقعی ترین تا انتزاعی ترین شکل، نقش محوری تزئینات گچی این دوره است. در حالی که می دانیم ماهی از نمادهای آشنا و با سابقه فرهنگی منطقه نیست.
درآمدی بر نظریه نقش و جایگاه زبان های بومی در قرائت و درک فضا و محیط زیست انسانی
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
مبحث رابطه زبان و ذهن از مدت ها قبل در جهان مطرح و نظریات متعدد و رو به تحولی در این حوزه مطرح بوده است؛ آنچه در این عرصه متاخر به حساب می آید نحوه ارتباط متقابل زبان و محیط زیست از طریق ارتباط بین زبان و ذهن و فرآیندهای تفکر است. در این میان و در مورد خاص زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، موضوع ما در این مقاله ارتباط مستقیم بین زبان و محیط زیست است. این ارتباط آن قدر مستحکم و عمیق است که هر فارسی زبانی برای درک، شناخت، ارزیابی و اظهار نظر در مورد محیط انسان ساخت یا طبیعی چاره ای ندارد جز یاری گرفتن از چارچوب و اجزای زبان فارسی. این بدین معنا است که زبان تنها یک وسیله ارتباطی نیست و نقش آن بسیار فراتر از این محدوده کوچک می رود. در این مقاله ضمن ارائه مستنداتی محکم در قالب روش تحلیل محتوا در مورد وجود غیر قابل انکار نقش زبان (در اینجا زبان فارسی) در فهم جهان اطراف، نشان داده شده است که وقتی ما در زبان فارسی به مفهومی اشاره می کنیم آن مفهوم ویژه این "جهان – زبان" خاص است و ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد. به زبان دیگر فهم ما از محیط از زبانمان نشات می گیرد و در نتیجه زبان فارسی مرجع بسیار مهم و غیر قابل جانشینی برای دریافت و فهم ویژگی های خاص محیط زیست انسانی اصیل ایرانی است.
درباره «شهرهای ایران»
حوزههای تخصصی:
نورافشانی منظرتاریخی؛ احیای مرکز تاریخی «کانازاوا» با تکیه بر نورپردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقای سطح کیفی فضاهای شهری با فراهم آوردن امکان زندگی پیاده در شب از دغدغه های معماران و شهرسازان است. از آنجا که نورپردازی فضاهای شهری امکان تداوم حضور شهروندان در شب و تعاملات ناشی از شکل گیری منظر شبانه را سبب می شود، پلان نورپردازی به ویژه در توسعه و احیای بخش های قدیمی شهر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. این اهمیت و توجه جهانی به پتانسیل های نورپردازی در شهر و منظر آن، حوزه های مختلف را به برگزاری جشن ها و مسابقات نورپردازی در سطح بین المللی و ملی ترغیب کرده است. یکی از مسابقات مطرح در این حوزه مسابقه جهانی «شهرـ مردم ـ نور»1 است که در آن پروژة برتر با توجه به معیارهایی چون کاهش سطح مصرف انرژی، جنبه های زیبایی شناسانه و اصول توسعه پایدار معرفی می شود.
پروژه نورپردازی پارک ـ قلعه شهر کانازاوا2 در سال 2011 برندة جایزه سوم این مسابقه بوده است. فاز اول این پروژه در سال 2000 آغاز شد و فاز دوم آن در آوریل 2010 به پایان رسید.
در این نوشتار نکات مثبت و منفی و تأثیرات متقابل این نورپردازی در دست یابی به اهداف منظر شهری به ویژه در بخش مدیریت منظر در بافت قدیمی کانازاوا مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. این پروژه توانسته از طریق ایجاد حس دراماتیک میان دو بخش جدید و تاریخی بر فرهنگ و تاریخ شهر تأکید سازد و در عین حال هویت شهر را با ایجاد هارمونی در عناصر نورپردازی شده بازنمایی کند.
بافت های فرسوده شهری- تجربه آلمان
منبع:
منظر دی ۱۳۸۸ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
جرجان گنبد قابوس
جام مرودشت؛ ناگفته هایی از میراث فرهنگی ایران به روایت دکتر علی اکبر سرفراز
حوزههای تخصصی:
راهبردهایی برای زیباسازی با طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
نقش اقلیم،فرهنگ و طبیعت در معماری خانه های سنتی استان گیلان
حوزههای تخصصی:
استفاده از اقلیم،فرهنگ و طبیعت امری تاثیر گذار در معماری خانه های سنتی گیلان می باشد. در معماری این خانه ها بهره گیری از جریانات باد در تابستان امری مهم شمرده می شود و تمامی قسمت های خانه را تحت الشعاع قرار می دهد به گونه ای که دورتا دور بنا را ایوان و تلار1 در برگرفته است. ایوان ها و تلارها، به جریان افتادن کوران های2 هوا در سرتا سر خانه کمک کرده و تهویه اتاق ها از طریق بازشوهایی که به آن ها متصل است را میسر می کنند. علاوه بر آن این عناصر به کم کردن تاثیر رطوبت و نور مستقیم خورشید در فصل تابستان کمک کرده و حایل مناسبی برای جلوگیری از برخورد باران به دیوارهای خانه است. معماری گیلان علاوه بر نقش پر رنگ اقلیم در خانه های سنتی خود فرهنگ بومیان منطقه را نیز در دل خود جای داده، به گونه ای که در هر قسمت از این خانه ها می توان آن را احساس کرد. طبیعت همواره جایگاه ویژه ای در این خطه داشته و مردم به همجواری و استفاده از طبیعت عشق می ورزند. این خواسته سبب شده که در بسیاری از عناصر، احترام به طبیعت و دید منظر جایگاه ویژه داشته باشد و عمده مصالح آن را نیز مصالح طبیعی تشکیل دهد.
طبیعت انسانی در نگاه عرفانی باغ در منظر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تبیین جایگاه باغ در منظر حافظ و بیانِ این مسئله که نسبت و ارتباط هنر باغ و شعر از حیث آفرینش هنری باهم چیست که مفهوم باغ به نحوی پربسامد در شعر حافظ حضور می یابد، باید ساحت ادراکی این دو مورد مداقه قرار گیرد. مقایسه این دو هنر بر اساس مؤلفه های بصری، شکلی صرف یا وجوه تعقلی صرف امکان پذیر نیست و در این زمینه تعلق این دو هنر به دو ساحت ادراکی مختلف هنرهای تجسمی و غیر تجسمی و سلسلهِ تحولات نگاه درونی و انفسی به طبیعت را در جریان شعر فارسی باید موردتوجه قرار گیرد. هدف این مقاله کشف چگونگی این رابطه درونی است و می خواهد نشان دهد استفاده فراوان از واژگان مرتبط با باغ در شعر حافظ را باید محصول قرابت نحوه آفرینش هنری در رابطه با تبیین حکمت آفرینش در نگاه او دانست. قرابتی که نه از هم نشینی باغ ساز و شاعر در عالم بیرون که از ارتباطی درونی و انفسی حاصل می شود. طبیعت در شعر حافظ به طورکلی و باغ به طور خاص، توصیف عینیات نیست و برای شناخت آن باید جهان بینی شاعر را مورد مداقه قرار داد. برای شناخت جهان بینی عارف، شناخت سیر تحول نگاه به طبیعت در نزد عارفان و تبدل مفهوم زهد در تاریخ تصوف ضرورت می یابد. در چنین بینشی است که بهشت زمینی می شود و زمین بهشتی. از طرفی بنیان فکری هنرمند هر دو وجه فاعلی و مفعولی طبیعت را می شناسد. وجه فاعلی آن که آفرینش هنری در قالب شعر، باغ و ... از آن سرچشمه می گیرد و هنر را بااخلاق مربوط می کند. قلمرو هنر آنجا آغاز می شود که طبیعت و اخلاق درهم آمیخته و باهم یگانه شوند. طبیعتی که چنان به اخلاق خود درآمیخته که وجودش را نمی توان بی آن تصور کرد، هنر نیز همین احساس لذت وجود دارد. طبیعتی که در هنر، اخلاق خود را یافته است و از منطق درونی خویش پیروی می کند. در این کشاکش، همچنان که طبیعت درون آرایش می یابد و زبان، طبع شاعرانه پیدا می کند، طبیعت سرکش بیرون نیز به دست انسان از نو آرایشی می یابد و نیروهای وحشی از آن رانده می شود و طبیعتی می شود آرایش یافته به دست انسان و برای انسان، یعنی- یک باغ، یک طبیعت انسانی.
مبانی فکری شکل گیری مکان تعاملات اجتماعی از منظر اندیشه اسلامی
حوزههای تخصصی:
مسئله تعامل اجتماعی در اندیشه غربی، به مکان های جمعی در جامعه وابسته است و دلیل توجه به مکان های شهری- جمعی از جمله خیابان ها، مراکز عمومی، میدان ها و دیگر موارد شهری- معماری، نشأت یافته از این مبانی است. تعریف تعامل اجتماعی در معماری غربی همگام با مکان جمعی شهری بوده و موجب شکل گیری نگرش های متفاوت در ایجاد این مکان ها و معماری آنها در مطالعه تطبیقی با اندیشه اسلامی شده است. یافتن مبانی فکری مفهوم تعامل اجتماعی در اندیشه اسلامی و نوع ویژگی های این مکانِ معماری، هدف اصلی این پژوهش است. نوع نگرش در این بحث واکاوی اساسی بحث تعامل اجتماعی از منظر فلسفه اسلامی و یافتن پاسخ این پرسش است که مبانی فکری محققان و اندیشمندان جامعه اسلامی در خصوص تعامل اجتماعی متأثر از چه چیزی بوده و در نهایت مبانی فکری شکل گیری مکان تعامل اجتماعی از منظر اسلام چیست. این تحقیق از نوع پژوهش های بنیادی- نظری است که به روش استنادی و استدلال منطقی پژوهش شده است. درک و تفهیم ارزش ها و مفاهیم برآمده از اندیشه اسلامی و رسیدن و استنباط اصولی که در نهایت عمل رفتاری را به همراه دارد، در خصوص مبانی نظری مکان تعامل اجتماعی از یافته های اساسی این تحقیق با توجه به اصول و نصایح موجود در منابع مطالعاتی اسلامی و اندیشه دانشمندان و محققان حوزه اندیشه اسلامی است. در ابتدا ارزش های معرفی و شناسایی شده توسط فرد و جامعه مقبول واقع گردیده و سپس از ناحیه نصایح و اصول دینی با توجه به نوع رایحه زندگی متّصل به مؤلفه های دینی در اجتماع، سنجیده و اصول یابی شده و سرانجام با توجه به مُحرز شدن این اصول به عنوان رفتاری عملی از جانب همان فرد و جامعه احراز می گردد. خانه و خانواده در مفهوم معماری اسلامی آغازگر تعامل اجتماعی است که در پرتو آن می توان به جامعه صالح که غایت آن مکان تعامل اجتماع است، رسید. این موضوعات در مکان معماری به واسطه فضاسازی های داخلی، مرکزیت قرار دادن فعالیت های خانواده در فضای اصلی و روابط و اختصاص دادن فضاهای گردشی- حرکتی با توجه به برخوردهای چهره به چهره قوی امکان پذیر می باشد که نمونه هایی از عمل به ویژگی های برآمده از اندیشه اسلامی در تعامل اجتماعی می باشند.
ماده و معنا
منبع:
منظر بهمن ۱۳۸۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
علاقه بندی
حوزههای تخصصی: