فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
چاروق دوزی در زنجان
جمشید امینی هنرمندی قالیباف
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۳ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
بررسى منشأ پیدایش نظریه چهارباغ به عنوان الگوى هنر باغسازى ایرانى
حوزههای تخصصی:
تلاش براى بازسازى زندگى پس از مرگ دربهشت بر روى زمین در باور بسیارى از فرهنگ ها از جمله ایران یکى از دلایل ایجاد فضاهایى مانند باغ شده است. در مورد این موضوع که باغ ایرانى تمثیلى از بهشت و کوششى در رسیدن به بهشت آرمانى در این دنیا است، نوشته هاى بسیارى وجود دارد که در این بین تأثیر چهار نهر بهشتى در فرم و هندسه باغ، به صورت برجسته ترى نمایش داده شده است. مقاله حاضر با تأکید بر تأثیر معنایى بهشت در طرح اندازى باغ ایرانى، بر آن است تا به نقد تأثیر صورى بهشت بر هندسه باغ بپردازد. در مورد باغ هاى پیش از اسلام، اعتقاد ایرانیان به تقسیم دنیا به چهار قسمت و در مورد باغ هاى پس از اسلام نهرهاى چهارگانه بهشت موعود در قرآن از دلایل ایجاد هندسه چهاربخشى در باغ به شمار می روند. هدف این نوشتار تحلیل یا نفى تأثیر معنایى بهشت و آرزوى ایرانیان در ساماندهى منظر به مثابه بهشت نیست بلکه تأثیر صورى آن را نفى می کند. آنچه درباره تقسیم جهان به چهار بخش وجود دارد یا برگرفته از افسانه ها و یا کتاب مقدس یهود (تورات) است که باغ عدن را منزلگاه نخستین انسان مى داند، و سند مکتوبى بر این مدعا وجود ندارد که ایرانیان پیش از اسلام نیز جهان را تشکیل شده از چهار بخش می دانستند، بلکه آموزه هاى دینى زرتشت مبین نظریات دیگرى در این باب است.
شناخت و تحلیل شش خانه ایرانی در اقلیم های متفاوت گلشنی یزد، رسولیان یزد، امام جمعه تهران، بروجردی های کاشان، طباطبایی کاشان، حیدرزاده تبریز
حوزههای تخصصی:
خانه های گذشته ایران دارای مفاهیم اساسی مادی و معنوی نظیر حس تعلق، آرامش، ارتباط با معنویت و پیوند عمیق اجتماعی در جهت ارتقا فرهنگ و پاسخگو به اقلیم منطقه طراحی شده است. هدف اصلی مقاله شناخت شش خانه ایرانی در اقلیم های متفاوت، شناسایی مولفههای ساختمانی و چگونگی ظهور آن-ها در خانه ها، عملکرد و ارتباطات فضایی، و ارتباط با طبیعت است. پرسش اول تحقیق "چگونه می توان آسایش ساکنین را با استفاده از تحلیل بناهای مسکونی ساخته شده، افزایش داد" و پرسش دوم، "ارتباط بین فضاها و نیاز انسان در گذشته به چه صورت است". برای یافت نتایج مطلوب و بیان پاسخ مناسب به سوال های پژوهش، شناخت خانه ها با روش پیمایشی، مولفه های شهرسازی و معماری خانه ها با روش توصیفی، و روش تحلیلی برای شناخت و مقایسه مولفه ها و ارتباط های فضایی خانه های گذشته در اقلیمهای متفاوت استفاده شده است. گردآوری اطلاعات با تکنیک کتابخانه ای مانند کتاب ها، مقاله ها، سایت های اینترنتی، نقشه ها، فیلم ها و عکس های بناها برای شناخت ساختمان های مسکونی قدیم و چگونگی کارکرد بنای ساخته شده در ارتباط با نیاز مصرف کننده است. فضاهای مورد مطالعه 6 خانه ی گذشته، گلشنی و رسولیان یزد، امام جمعه تهران، بروجردی ها و طباطبایی کاشان، و حیدرزاده تبریز است. پیچیدگی سازماندهی و فرم فضاهای خانههای ایرانی نیازمند تحلیل چند جانبه است، اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و روشهای ایجاد آسایش انسان در ابعاد مختلف، قلمروهای انسانی تفکیک و ارتباط فضای نیمه عمومی و عمومی، خصوصی و نیمه خصوصی بررسی شده، حیاط خانهها تعریف تفکیک و وحدت فضاها، کنترل نور با توجه به زاویه و میزان تابش خورشید، باعث تنوع و ترکیبات متفاوت و حفظ محرمیت نما شده است. خانه ایرانی موجود زنده که متناسب با اقلیم، فرهنگ و نیاز انسان رشد و توسعه پیدا کرده است، کدهای ارتفاعی متنوع، فرم فضا، دسترسیها و ارتباطات فضایی باعث تفکیک و تنوع فضاهای زیست انسانی و در نتیجه هماهنگی با نیازهای انسانی، حفظ خلوت و قلمرو انسانی نیازهای زیبایی شناسی و خودشکوفایی انسانها ارتقا یافته است.
شاهنامه بزرگ، سندی بر گفتمان ایرانی گرایی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به زعم بسیاری از محققین، نگارش شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از روش هایی بوده که ایلخانان با هدف مشروعیت بخشی به حکومت خود از طریق برقراری پیوند میان ایلخانان و شاهان اساطیری ایران در نگارخانه های دربار از تولید آن حمایت کردند. ● هدف چگونگی بازتاب و نحوة بیان قدرت و مشروعیت در نگاره های شاهنامة بزرگ ایلخانی. ● روش تحقیق به شیوه کتابخانه ای و تحلیل موردی برخی از نگاره های مهم انجام پذیرفته است. ● بیان مسئله پژوهش حاضر در صدد آن است تا بررسی کند که چگونه مشروعیت ایلخانان در نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی بازتاب یافته و به پیوند آنان با فرهنگ ایرانی کمک کرده و به چه نحو در نگاره ها به نمایش درآمده است. ● نتیجه گیری نتایج حاکی از آن است که بر خلاف گفتمان 1اولیه مغولان که مبتنی بر یاسای چنگیز و با ورود چنگیز و فتوحات اولیه او بر پایه وحشت و ارعاب بنا شده بود، در دومین حمله مغولان که به فتح سراسری و تشکیل حکومت ایلخانی توسط هولاکوخان منجر شد، به گفتمان تسلط و اقتدار بدل شد و در نهایت در اواخر دورة ایلخانی و با مسلمان شدن سه حاکم آخر ایلخان، حاکمان در برابر فرهنگ ایرانی نرمش و انعطاف نشان داده و زمینه های ایرانی گرایی را فراهم کردند. مغولان از شاهنامه در راستای جایگزینی خود با شاهان اساطیری ایران بهره گرفته و به انتخابی گزینشی از صحنه نگاری شاهنامه روی آوردند؛ البته نه در راستای انطباق با نقاط عطف داستانی شاهنامه، آن گونه که در دیگر نسخ دیده می شود، بلکه در رابطه با صحنه هایی که در آن با توازی میان صفات شاهان ایرانی و ایلخانان و جایگزینی بصری خود و آنان قادر بوده تا توازی منطقی میان آنان و شاخصه های مشروعیت حکومت ایرانی را فراهم سازند تا راهی برای کسب مشروعیت و پذیرش هویت ایرانی برای خود به وجود آورند. امری که نشانگر قرارگیری شاهانه بزرگ در بطن گفتمان مشروعیت خواهی ایلخانی در راستای ایرانی گرایی به منظور کاهش فاصله با جامعه ایرانی بوده است.
شهرهای به صلیب کشیده شده
منبع:
اثر ۱۳۵۸ شماره ۲۲ و ۲۳
حوزههای تخصصی:
معرفی برخی از بناهای باستانی و هنرمندان عصر صفویه به استناد تذکره نصرآبادی
حوزههای تخصصی:
درباره قالی و نقش قالی
حوزههای تخصصی:
حمام رهنان
حوزههای تخصصی:
همنشینی آب، گیاه و نظرگاه، به دنبال کهن الگوی باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم مطالعات بسیار در مورد باغ ایرانی و وجوه مختلف آن خصوصاً در دهه های اخیر، ابعاد ناشناخته و مورد اختلاف در باب دلایل شکل گیری و هندسه باغ بسیار زیاد است. در این بین الگوی چهارباغ، که باغ را حاصل دو محور متعامد با وجود کوشکی در محل تقاطع می داند، با استناد به برخی شواهد چون نقوش برجسته چلیپایی و توصیف از بهشتی که آدم ابوالبشر از آن رانده شده است، به عنوان کهن الگوی باغ ایرانی معرفی شده است. در سال های اخیر این تفکر توسط برخی از محققین مورد نقد قرار گرفته است.
در واقع، وجود الگوهای مختلف برای یک پدیده مانند باغ ایرانی نشان از ناتوانی پاسخگویی یک الگوی شکلی ثابت برای آن پدیده است، لذا شایسته است تلاش ها در جهت کشف الگوی پنهانی باشد که بتواند انواع گونه های شکلی را تولید نماید. مقاله با سوال از چگونگی شکل گیری رابطه انسان، آب و درخت در باغ ایرانی به دنبال یافتن کهن الگویی برای باغ ایرانی است که توجیه کننده انواع فرم های توسعه یافته باغ ایرانی نیز باشد. هدف غایی این نوشتار به دنبال معرفی الگوی پنهان باغ ایرانی از ورای بررسی رابطه انسان، آب و درخت در نمونه ها و فرم های متنوع باغ ایرانی است.
نتایج تفحص در عناصر باغ ایرانی، نحوه استفاده از فضاهای آن و زیبایی شناسی خاص ایرانی، حاکی از وجود و تکرار الگوی سه گانه آب، گیاه و نظرگاه در باغ ایرانی است که تلاش در همه گونه های کالبدی بهره مندی از منظر آب و گیاه، به عنوان مهمترین عناصر طبیعی، از روی مکانی به عنوان نظرگاه است.
آجرهای نقش دار یزد
حوزههای تخصصی:
آمایش منظر سرزمینی : رویکرد منظرین در طراحی ابرسازه ها نگاهی به پروژه بزرگراه A20
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر سکونت گاه های شهری انسان چه به واسطه گسترش مرزهای فیزیکی و ساختاری و چه از ناحیه حوزه نفوذ و ردپای اکولوژیکی که در عرصه های بکر طبیعی همجوار خود برجای می گذارند با سرعتی بیش از گذشته در حال نفوذ و تخریب و تغییر چهره طبیعی این اراضی هستند. از مصادیق بارز این تنیدگی روزافزون شهر در حوزه های طبیعی، شبکه های ارتباطی و حمل و نقل برون شهری است. طرح هایی از این دست که با عملکردهای ابرسازه ای در قلمروهای طبیعی ایجاد می شود، در حال حاضر بخش قابل توجهی از پروژه های معماران منظر را در کشورهای غربی به خود اختصاص می دهد و در سایه رویکردهای منظرگرای طراحان به فرصتی برای ایجاد تعاملی هم افزا بین پروژه ها و محیط طبیعی مبدل شده است. پروژه بزرگراه A20 در فرانسه که یکی از شاهراه های حمل و نقل سواره از شمال به جنوب این کشور است از مصادیق چنین طرح هایی است. این پروژه به واسطه گذر طبیعت مدار از اراضیِ با توپوگرافی پیچیده و ریخت شناسی خاص که مهم ترین چالش پیش روی آن بوده و ایجاد ترکیبی یکپارچه و هوشمندانه از رویکردهای اکولوژیک و طبیعت مدار با تأمین امنیت کارکردی و عملکرد بهینه، تحسین شده است. دست کاری های تندیس گرایانه در ریخت شناسی اراضی سایت با بهره گیری از سلسله مراتب هندسی و توجه به مقیاس ادراکی مخاطب در تلفیق با پوشش گیاهی مناسب، جنبه های زیبایی شناسانه طرح را با رویکرد زمینه گرایی اکولوژیک تأمین می نماید. در این پروژه تلاش شده تا با تعدیل مرزهای بصری طرح با محیط طبیعی، تضاد میان اراضی بکر و پروژه به حداقل برسد. چنین نگرشی در سازماندهی فضایی طرح، یک جاده کلان مقیاس برون شهری را از خطوطی تحمیل شونده به طبیعت که قلمروهای یکپارچه آن را می خراشد و چند پاره می کند به مداخله ای هارمونیک در زیست بوم طبیعی مبدل می سازد. به بیان دیگر نگرش منظرین به ابرسازه های توسعه این امکان را فراهم آورده تا نفوذ ناگزیر حوزه های سکونت گاهی انسان به قلمروهای طبیعی و اکولوژیک به گونه ای پایدار و با حفظ تنوع زیستی صورت گیرد.
نقش مؤلفه های اجتماعی در تحقق نوسازی شهری
حوزههای تخصصی:
منظر طبیعی؛ احیای منظر تفرجی دریاچه مهارلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری در صنعت گردشگری، طی چند دهه گذشته یکی از اصلی ترین و در عین حال بحث برانگیزترین مفاهیم توسعه گردشگری و به عنوان چارچوبی برای فهم روندهای توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و مدیریت منابع طبیعی و گردشگری در سراسر جهان مطرح شده است. علیرغم مزایای فراوان این صنعت، چنانچه توسعه آن همراه با سیاست گذاری ها و برنامه های منطبق بر نگرش زیست محیطی و با تأکید بر پایداری توسعه نباشد به طور حتم موجب بروز تأثیرات منفی فراوانی بر محیط زیست خواهد شد. بنابراین تفرج پایدار به عنوان فعالیتی اثرگذار بر تمامی ارکان توسعه، بیش از گذشته نیازمند مطالعه است. منطقه تفرجی دریاچه مهارلو شیراز نیز به عنوان یکی از مناطق مستعد در جذب گردشگر، و یکی از مناظر منحصر به فرد در تولید نمک، به توجه به عوامل پایداری در بخش گردشگری خود نیازمند است. این منطقه با دارا بودن قابلیت اکوتوریستی، در فصول مختلف سال پذیرای گردشگرانی است که جهت گذران اوقات فراغت خارج از محدوده شهری، به سواحل آن پناه می آورند که متأسفانه در حال حاضر به دلیل عدم رعایت اصول فوق در منظر گردشگری این منطقه، بخش وسیعی از آن بلااستفاده مانده است. بنابراین در این نوشتار به منظور دستیابی به مجموعه ای همبسته از سیاست های جامع برای توسعه پایدار گردشگری دریاچه مهارلو و ارتقای ویژگی های منظرین موجود، پس معرفی فضا و مروری بر ویژگی های اجتماعی ـ فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی و همچنین معضلات فعلی این دریاچه، به ارایه راهکارهای منظرین پرداخته می شود.
تحلیل ساختار فضایی محلات سنتی شهری براساس نظام مراکز محله (نمونه موردی: محله سنگلج، تهران)
حوزههای تخصصی:
تحولات شهر در دوران معاصر، بیشترین آسیب را به محلات تاریخی وارد ساخته است. مدرنیزاسیون از بالا که سرآغاز این تغییرات بنیادین بوده، توسعه بی رویه شهرها را به دنبال داشته و موجب فرسودگی و ناکارآمدی محلات سنتی شده است. این پهنه های شهری زمانی در توازن کارکردی قرار داشته و با لایه های آشکار و پنهان خود، نیازهای شهروندان را پاسخگو بوده اند. مراکز محله از وجوه اصلی این قبیل محلات است که کانون اصلی تعاملات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی در مقیاس محله و منطبق بر کنش های شهروندی بوده که در گذر زمان شکل گرفته اند. در بحبوحه تحولات معاصر محلات، این الگوی مراکز محله نیز قابلیت خود را ازدست داده و جایگزینی در مقیاس محله برای آن ایجاد نمی گردد. هدف این پژوهش خوانش الگوی شبکه مراکز محله در محلات سنتی و واکاوی وضعیت فعلی آن ها در جهت بازیابی آن منطبق بر نیازهای شهروندان معاصر است. از همین منظر این پژوهش با انتخاب محله سنگلج به عنوان یکی از مهم ترین محلات تاریخی تهران که درگیر معضل فرسودگی می باشد، به مطالعه نظام عملکردی مراکز محله در آن می پردازد. لذا با اتخاذ نگرش کاربردی و کیفی، روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و بامطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مبانی محله و مرکز محله پرداخته و با مشاهدات میدانی وضعیت بافت فرسوده محله سنگلج را واکاوی می کند. یافته های این پژوهش بیانگر شبکه ای از فضاهای جمعی محله است که با سیستم دسترسی ارگانیک خود با یکدیگر در ارتباط بوده و هرکدام به تناسب به نیازهای شهروندان پاسخگو بوده اند. نتیجه این پژوهش و بررسی های آن، به نیاز خوانش الگوی فضاهای مراکز محله در وضعیت امروزه بافت های فرسوده اشاره دارد و به ارائه راهکارهای در جهت احیای این نظام عملکردی می پردازد.
مسائل اصطلاح شناختی فرش ایران
منبع:
کلک شهریور ۱۳۷۲ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
به یاد استاد دانجلیس
منبع:
اثر ۱۳۵۸ شماره ۲۲ و ۲۳
حوزههای تخصصی:
نقدی بر نمایشگاه تذهیب فریدون جوقاندر مجموعه صبا ؛ تزلزل در وحدت
حوزههای تخصصی: