فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیین یارسان به عنوان یکی از نحله های مذهبی در ایران دارای پیروانی است. اکثر پیروان این آیین در منطقة غرب کشور، کردها و لک ها بوده و شهر کرند مرکز آیین یاری است. عقاید این آیین به صورت التقاطی است و درباره ی این نحله شناخت کافی در جوامع علمی و مردمی وجود ندارد. تحقیقات انجام گرفته شده در این حوزه به اندازه ی لازم گویای ماهیت این آیین نیست و به صورت های گوناگون دربارة چگونگی پیدایش و دوره های تجلی آن سخن گفته شده است. مقالة پیش رو قصد دارد که به بررسی پیدایش آیین یاری و دوره های تجلی این آیین بپردازد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است و از منابعِ دینی یارسانی نیز استفادة کتابخانه ای شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دوره های تجلّی در آیین یاری چهار دوره بوده و پیدایش این آیین پدیده ای اجتماعی بوده و به آیین مذهبی تغییر ماهیت داده است.
وجوه سیاسی امامت از دیدگاه فرق خطابیه
حوزههای تخصصی:
غالی گری و تصورات فوق انسانی از حیات و زندگی پیامبران، ائمه و پیشوایان مذهبی، بزرگان و فرمانروایان در میان ملل و اقوام مختلف همواره وجود داشته است. در میان مسلمانان نیز برخی افکارِ غالیانه ی متأثر از اقوام و ادیانِ یهودی و مسیحی و شرایط سیاسی – اجتماعیِ حاکم بر جامعه ی اسلامی تداوم و گسترش یافت. در این میان شالوده ی فکری ابوالخطاب و تعالیم او مبتنی بر نوعی غلو درباره ی ائمه ی اطهار (ع) خصوصاً امام صادق (ع) بود. او ارتباط خود با امام صادق (ع) را پلی قرار داده بود که بدان وسیله به هدف های خود برسد؛ لذا امام صادق (ع) در فضای سیاسی- اجتماعی زمانه ی خود با توجه به وضعیت فکری و سیاسی حاکم بر جامعه، افکار و اندیشه های ابوالخطاب را شناسایی کرده و به مبارزه و طرد افکار ایشان پرداختند و پیروان خویش را از ارتباط با او بر حذر داشتند و روایات متعددی را در رد افکار و اندیشه های ابوالخطاب و یارانش صادر کرده و خطوط کلی اندیشه ی سیاسی و عقاید تشیع مکتبی را از تشیع غالیانه جدا نمودند. مشخصه های فکری، سیاسی و اجتماعی اندیشه های ابوالخطاب و برداشت سیاسی ایشان از امامت شیعه و پیوند دادن عقاید خود با اندیشه ی مهدویت مسئله ای است که در این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و در نهایت تلاش می شود تا موضع سیاسی- عقیدتی امام صادق (ع) در برابر ایشان مطرح شود. با توجه به اهمیّت موضوع، نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی موضوع وجوه اند.
درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی ، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی توانند از جمله موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.
بررسی تاریخی فرقه حروفیه
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است درباره چگونگی تشکیل و نضج و بالندگی فرقه حروفیه با نگاهی به زمینه های پیدایش و آغاز و انجام آن و تاثیرات آن بر دیگر اندیشه های عرفانی. مسأله اصلی واکاوی زمینه های شکل گیری این فرقه در ایران است و روش پ ژوهش نیز تاریخی و مبتنی بر توصیف و تحلیل خواهد بود. در نهایت نیز نتیجه تحقیق در خصوص فرقه حروفیه اجمالا مطرح می شود که این فرقه در یکی از دوره های گذار در تاریخ ایران پدید آمد. به لحاظ سیاسی گذار از ایران چند دولتیِ پس از ایلخانان، به ایران متحد عصر صفوی، به لحاظ فرهنگی از ایران غالباً سُنّی، به ایران شیعی و به لحاظ اجتماعی نیز گذار از ایران پر آشوب و جنگ دوره تیموری و ترکمانان به ایران نسبتاً با ثبات عصر صفوی.
سادات لاله تبریز در گذار به عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شروع حکمروائی صفویه بیش تر با نظر به رسمیت یافتن تشیع، تمرکز و یکدست شدن حاکمیت سیاسی و درگیری با عثمانی و ازبکان مورد مطالعه قرار می گیرد. اما افراد و گروه های مختلفِ درون قلمرو صفوی، چگونه با شرایط جدید مواجه شدند و سیاستهای حکومت صفوی چه عاقبتی برای آنها رقم زد؟ تا آنجا که به موضوع ما مربوط می شود، از همان آغاز سادات به طور وسیع از سوی حکومت در مناصب رسمی بکار گرفته شدند، حتی منصب صدارت به انحصار آنها درآمد. اما شیوخ صوفیه چون در امور معنوی و برخی در حوزه قدرت دنیوی، رقیب بالقوه شاه صفوی تصور می-شدند، چندان مورد اعتماد نبودند. رسمیت یافتن تشیع باعث شد هرکسی به صرف باورهای غیر شیعی اش عنصری مشکوک تلقی شود، بویژه که عثمانی و ازبکان همواره باورهای مذهبی را توجیه کننده درگیری های نظامی خود با صفویه می دانستند. با این مقدمات، هدف این مقاله پی گیری تحولاتی است که خاندان لاله در دوران پرآشوب قرن دهم، در جامعه صفوی از سر گذرانده اند. آنها از خاندان های سرشناس تبریز در قرن دهم و برخوردار از امتیاز سیادت بودند. بزرگ این خاندان، بدرالدین احمد، شیخی صوفی از سلسله کبرویه و خلیفه سید عبدالله برزش آبادی در آذربایجان بود. پدرش مرید خواجه علی صفوی بود و یکی از پسرانش مدت کوتاهی صدارت شاه اسماعیل را داشت. سادات لاله در نیمه دوم قرن دهم، به تسنن متهم بودند و احتمالاً به همین سبب مورد سوءظن قرار گرفته و به اصفهان تبعید شدند. مجموعه اینها نشان می دهد مطالعه موردی تاریخچه این خاندان تا چه حد می تواند ما را در فهم تحولات این دوره یاری دهد.
نگرشی بر عملکرد مبلغان پروتستان در یزد عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال شکل گیری مبلغین تبشیری در غرب، انجمن تبلیغی کلیسا با تکیه بر نفوذ انگلیس در ساختار سیاسی ایران؛ اصفهان را کانون استقرار خود ساخته و پس از تعیین سرحدات تبلیغی با پرزبیتری ها، درصدد بسط قلمرو به یزد، کرمان و شیراز برآمد. در این میان گرچه بُعد مسافت یزد از مراکز تحول خیز و امنیت نسبی؛ تضمینی بر حضور و بقای سه اقلیت زرتشتی، یهودی و بهائی بشمار می رفت، اما در خلأ وجود هم کیشان مسیحی، انجمن تبلیغی کلیسا جذب اقلیت های مذکور و خاصه زرتشتیان را فرصتی مغتنم شمرده؛ برای جلوگیری از تحریک احساسات دینی مسلمین، اهداف تبلیغی خود را در قالب ارائه ی خدمات درمانی و آموزشی پوشیده داشت. باوجود حمایت سیاسی انگلیس و حکومت مرکزی در تضمین بقای انجمن، اوج درخشش مبلغین را می توان تا وقایع مشروطیت دانست که با ساخت بیمارستان، مدرسه و توزیع اعانه میان مستمندان شیوه های مختلفی را برای جذب نوکیشان به آزمون گذاردند. بر این اساس پژوهش حاضر می کوشد تا کارکرد این انجمن در حوزه های درمانی، آموزشی و دیگر تدابیر جذب نوکیش را به بحث گذارد.
نمونه هایی از گروش غیریهودی تباران به یهودیت در جهان باستان
حوزههای تخصصی:
یهودیت دینی غیر تبلیغی است و به طور معمول داشتن تبار یهودی دلیل بر یهودی بودن یا نبودن یک فرد است. از همین رو گروِش به دیانت یهودی در طول تاریخ بسیار به ندرت دیده شده است. با توجه به تنوع نژادی امروزی یهودیان و همچنین وجود دولت های یهودی با سابقهٔ غیر یهود این پرسش مطرح می شود که آیا این قاعده همواره رعایت شده است؟ نمونه هایی منحصربه فرد از پیوستن به این دیانت کهن در تاریخ دیده شده است. در این مقاله سعی شده به سه نمونه از این گروش ها به دیانت یهودی در عصر باستان پرداخته شود: پادشاهی آدیابن (در حدود کردستان عراق کنونی، در مرزهای ایران و ترکیه)، خزرستان (در شمال قفقاز و فاصلهٔ میان دریای مازندران با دریای سیاه) و در میان خاندان حمیری یمن.
آدیابن دولتی خودمختار بود که در اوایل قرن یکم میلادی دین یهودیت را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت و تا حدود صد سال پس ازآن که رومی ها این دولت را سرنگون ساختند، یهودیت همچنان مذهب رسمی آنان بود. خاندان حمیری یمن دودمان حاکم قدیمی یمن بودند که در قرن چهارم میلادی به یهودیت گرویدند و تا سدهٔ ششم میلادی که مسیحیان حبشی یمن را فتح نمودند، یهودیت همچنان دین حاکمان این سرزمین بود و سرانجام خزرها که مردمانی بدوی و آلتایی تبار بودند. آنان در قرن هشتم میلادی یهودیت را به عنوان دین رسمی خزرستان پذیرفتند و تا فروپاشی این کشور در قرن دهم میلادی، دست کم اسماً بر این دین بودند.
نقش قبایل یمنی در رواج تشیع در آذربایجان طیّ سده های نخست اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با فتح آذربایجان در دهه سوم هجری، گروه بزرگی از تیره ها ، عشیره ها و قبیله های گوناگون عرب، به سوی این سرزمین رهسپار شدند. این امر، علاوه بر اینکه در گسترش اسلام در این ناحیه سهمی بسزا داشته، می تواند دورنمایی از وضعیت تشیع را نیز در این سامان به دست دهد؛ زیرا با توجه به موقعیت عرب های مهاجر، موضع گیری مذهبی آن ها، در میان بومیان نیز اثرگذار بوده است. بررسی نقش مهاجرت قبایل عرب در تشیع آذربایجان، از دو بُعد قابل توجه است: نخست، نقش اسکان قبایلی که عقاید شیعی در بین آن ها رواج داشته است؛ نظیر قبایل یمنی در آذربایجان. و دیگری، نقش شهر کوفه که شاهد بروز و ظهور عقاید شیعی در بین قبایل یمنی ساکن آن هستیم. پژوهش حاضر، در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، نقش مهاجرت قبایل عرب، به ویژه قبایل یمنی را طیّ قرون نخست اسلامی در گسترش تشیع در آذربایجان، در محورهایی نظیر: مشارکت یمنیان در فتح آذربایجان، حضور والیان و کارگزاران و مأموران حکومتی یمنی در این ناحیه، نقش اشعریان در تشیع آذربایجان و اصحاب یمنی ائمه: در این ناحیه، بررسی نماید.
سنیان و شیعیان بخارا؛ از نزاع تا همگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بخارا مهم ترین شهر ماوراءالنهر در دوره اسلامی است که در سال های پایانی دهه سوم قرن چهاردهم هجری شاهد یک درگیری مذهبی گسترده بین شیعیان و اهل سنت بود. این درگیری که به بهانه بدعت خوانده شدن مراسم عزاداری شیعیان در سال 1328ه .ق و به رهبری «آستانه قول قوش بیگی» به عنوان نماینده اقلیت شیعه و «برهان الدین» به عنوان نماینده اکثریت سنی و محتسب شهر آغاز شد، ریشه در زمینه های سیاسی و اجتماعی و قومی پیشین داشت که مهم ترین آن ها را می توان این گونه برشمرد: دامن زدن به تعصب دینی از سوی برخی حاکمان، ضعف قدرت مسلمانان در ماوراءالنهر و سوء استفاده غیرمسلمانان برای دست اندازی به سرزمین های مسلمان نشین، افراط گرایی مذهبی از سوی شیعیان و اهل سنت ماوراءالنهر، اختلاف های قومی و رقابت های سیاسی در شهر بخارا. پیش از سلطه اتحاد جماهیر شوروی، این نزاع مهار شد و شیعیان و اهل سنت بخارا دوباره به زندگی مسالمت آمیز خود روی آوردند. این نوشتار، ضمن بررسی تاریخی چگونگی و چرایی این واپسین نزاع سنی شیعی در بخارا پیش از گسترش موج ملی گرایی و سلطه روس ها، به این نتیجه رسیده است که مسلمانان ماوراءالنهر باید با دوراندیشی و افزایش آگاهی دینی خود، مصالح امت اسلامی را حفظ کنند و به تقویت همگرایی بپردازند.
پراکندگی جغرافیایی امامیه در ایران دوره سلجوقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از جغرافیای انسانی گروه های مذهبی، می تواند به شناخت ترکیب جمعیت، ظرفیت های اندیشه ای و توان مدیریتی بزرگان آن مذهب برای گسترش باورهای خود کمک کند. مذهب شیعه که از آغاز اسلام به تدریج در ایران هوادارانی یافته بود، در دوره سلجوقیان در مناطق قابل توجهی از ایران گسترش یافت. این نکته با توجه به تعصب مذهبی سلجوقیان، بسیار قابل توجه است. محور اصلی این مقاله، شناسایی مراکز جمعیتی با اکثریت و یا اقلیت شیعی در حوزه کویر مرکزی، شمال و شمال شرقی و جنوب ایران طی قلمرو حکومت سلجوقیان، با اشاره به زمینه های شناخت بهتر افراد و خاندان های شیعه در این مناطق است.
« فعالیت های سیاسی - نظامی مسیحیان و رقابت قدرتها در غرب آذربایجان » (1914م-1918(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در چارچوب جنگ اول جهانی، برای نخستین بار به بررسی
تحرکات و فعالیتهای سیاسی نظامی قوای مسلح مسیحی در آذربایجان و
بهویژه در ارومیه میپردازد. و با تکیه بر معتبرترین منابع و شواهد و با روش
تحلیلی توصیفی ضمن پرداختن به زمینهها و دلایل شکلگیری این نیرو و
اهداف آن، در تلاش است روشن سازد که تشکیلات مسیحی چه ماهیتی
داشت.حامیان آنان کدامها بودند و با چه اهدافی به همکاری با مسیحیان
میپرداختند. این مقاله نشان میدهد برخلاف ایدهای که قوای مسیحی از
سازماندهی قوا و اهداف مورد نظر خود داشتند، فعالیتهای آنان جزئی از
دغدغه تاریخی بریتانیا درخصوص حفظ هندوستان بود. اگرچه آسوریها
اهداف خاص خود را دنبال میکردند اما با کشته شدن مارشیمون بهدست
سمکو، برنامههای آنها بهطور کامل دچار شکست شد. درواقع، انگلیسیها
که با خروج روسها از جبهههای جنگ درنتیجه انقلاب اکتبر تنها مانده
بودند، میبایست برای جلوگیری از پیشروی قوای ترک و آلمانی به سوی
هن د د ر شمال غرب ایرا ن و قفقا ز خطو ط دفاعی تشکی ل میدادند.
انگلیسیها دیگر کشورهای متفق را نیز درگیر برنامههای خود کردند. ژنرال
دنسترویل با بهکار گرفتن قوای مسیحی در حفظ مرزهای شمال غرب
ایران، خود را به قفقاز رساند و به مقابله با پیشرویهای دشمن شتافت.
تلاشهای بریتانیا و مسیحیان برای جلوگیری از پیشروی عثمانیها اگرچه
به پیروزی نینجامید اما با پایان یافتن جنگ، قوای عثمانی نیز بهرهای از
پیروزیهای خود نگرفتند. در این میان مسیحیان بودند که هزینه حفظ
منافع انگلیس را پرداختند و برای همیشه آواره و بی خانمان شدند.
گرایشهای عقیدتی در اصفهان عصر سلجوقی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین خصیصه اجتماعی وفرهنگی قرون میانه اسلامی و عصر سلجوقی، نزاع های فرقه ای و مجادلات مذهبی بود. با انتخاب اصفهان به عنوان دارالسلطنه سلاجقه بزرگ، این شهر کانون حب و بغض های سیاسی و محل منازعات عقیدتی- مذهبی گردید. این تحقیق به دنبال آن است تا با بیان گرایش های عقیدتی اصفهان عصر سلجوقی، زمینه ها و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار دهد. آنچه به دست آمد این که عوامل چندی چون تفکر مذهبی حاکم بر مذاهب و نحله های اسلامی، سیاست مذهبی دو نهاد خلافت و سلطنت و رجال علم و سیاست، فعالیت نظام مند و تاثیر گذار محافل و مدارس علمی اهل سنت و تکاپوی هدفمند گرایشهای شیعی،نقش مهمی در تشدید اختلافات مذهبی داشت و حیات اجتماعی و معنوی و منابع معیشتی مردم را سخت تحت تأثیر قرار داد. در نتیجه اصفهان عصر سلجوقی، عرصه آشفتگی و نابسامانی هایی در عرصه های مختلف حیات اجتماعی و سیاسی گردید که خاطرات تلخ و هراسناک آن از لابلای کتب تاریخی قابل استشمام است. پیامد این امر در قرون متمادی، تغییرات فرهنگی و دگرگونی های عقیدتی و تغییر سلایق مذهبی مردم به نفع شیعیان بود. روش تحقیق، مطالعه تاریخی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از متون تاریخی و اسلامی و تحقیقات معاصر انجام گرفته است.
سیاست مذهبی بیزانس و تأثیرات آن بر شام و مصر تا فتح مسلمین (525 تا642 م.)
حوزههای تخصصی:
پس از زوال تدریجی امپراطوری رم، امپراطوری بیزانس در بخش شرقی آن در پرتو پذیرش مسیحیت به عنوان دین رسمی به حیات خود ادامه داد. امّا در پی رسمی شدن دین مسیحیت مجبور به پی ریزی سیاست مذهبی جدیدی شد و هر سیاستی نیز دارای تبعاتی می باشد. هدف این پژوهش بررسی سیاست مذهبی بیزانس تا پایان عصر هراکلیوس است تا به سر این نکته پی ببرد که چه اثراتی سیاست مذهبی بیزانس بر شام و مصر تحت حاکمیت آن ها داشته است؟
یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیاست دولت بیزانس در بخش مذهبی دین مسیحیت و کلیسای آن را تحت تسلط امپراطور درآورد. در پی آن امپراطوران بیزانس سعی کردند با تحت فشار قرار دادن پیروان دیگر ادیان و مذاهب در قلمرو خود یکپارچگی مذهبی ایجاد کنند، امّا این امر باعث ایجاد نارضایتی عمیق در دو ایالت شام و مصر گردیده و باعث گردید تا نقش پر رنگی در فروپاشی قدرت بیزانس در شام و مصر ایفا کند.
ورود سلجوقیان به خراسان و مسئله «محنت» شافعی- اشعری های نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان به عنوان حامیان و حافظان «اهل سنت و شریعت» از بدو استقرار در قدرت سیاسی در پی نبرد دندانقان (431ق.)، تعاملات پرفراز و نشیبی با فرق و مذاهب مختلف اهل سنت و شیعه داشتند. تنش و رویارویی حنفیان نیشابور با اشعری ها به عنوان یکی از جریان های کلامی متعلق به مذهب شافعی و لعن و تکفیر ابوالحسن اشعری و تبعید تعدادی از علمای شافعی مستقر در نیشابور ازجمله بحران های سیاسی- مذهبی مهم و چالش برانگیز در مراحل نخستین استقرار سلجوقیان در خراسان بود. امری که ناشی از بر افتادن غزنویان و به هم خوردن معادلات حضور و نقش آفرینی پیروان مذاهب شافعی و حنفی در بدنه نظام سیاسی مستقر در خراسان بود. طبقات نویسان شافعی عصر سلجوقی تنش شافعی- حنفی در نیشابور را به عنوان یک «محنت» و مصیبت مذهبی فراگیر و عظما برای علما و پیروان مذهب شافعی در گستره شهرهای جهان اسلام عنوان کرده اند؛ درحالی که مکان جغرافیایی و زمان وقوع این رویداد محدود به نیشابور و سه سال بیشتر نبود. همچنین علی رغم اینکه این واقعه در ظاهر به عنوان تنش و بحرانی مذهبی نشان داده می شود، اما بیش از اختلافات کلامی و اعتقادی و رقابت های مذهبی برخاسته از آن، رقابت های سیاسی نخبگان مذاهب و تلاش آنها برای حضور در عرصه نظام سیاسی سلجوقی نقش تعیین کننده ای در وقوع این حادثه داشته است. با عنایت به آنچه مطرح شد، در پژوهش حاضر تلاش شده است با رویکردی انتقادی به روایات منابع تاریخی و بازتاب آن در تحقیقات برخی محققان، ابعاد و گستره بحران تنش و درگیری بین شافعی- اشعری ها و حنفیان نیشابور، در ارتباط با نقش عامل رقابت های سیاسی نخبگان این مذاهب و سیاست های حکومت سلجوقی در استفاده از چنین وضعیتی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
مبانی اقتدار در تفکر اسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع شناخت اسماعیلیه در هفت قرن اول هجری چهار دسته اند: امامیه، اسماعیلیه، اهل سنت، و تحقیقات اخیر. برای واکاوی دلایل اقبال شیعیان به اندیشة اسماعیلیه شناخت فضای فرهنگی، سیاسی، و کلامی حاکم بر این دوره ضروری است. تصور اولیه (ارشدیت اسماعیل و مورد علاقة امام بودن) و تکذیبة بعدی ایشان (گناه کار بودن اسماعیل) در کنار هم موجب بروز دو نوع اشتباه بزرگ شد. مبانی اقتدار اندیشة اسماعیلیه در ابتدا بیش از توسعة نظامی بر توسعة فکری استوار بود. لازمة این اقتدار نخبه گرایی و توجه به اندیشه و باطن هستی (باطنی گری) بود. بر این مبنا، «دعوت» اساس و بنیان اندیشة اسماعیلی بود. نگارنده در این مقاله به دنبال آن است که اثبات کند وجود سازمان تبلیغی تبشیری به نام سازمان دعوت یکی از عوامل اصلی در توسعة اقتدار اسماعیلیه محسوب می شود. هم چنین ضمن بیان جایگاه منابع اسماعیلی، به تجزیه و تحلیل مهم ترین مبانی فکری اقتدار این فرقه پرداخته شده است. روش تحقیق در این نوشتار بر تطبیق و مقابله با منابع دیگر و توصیف موضوع استوار است.
تحلیل جایگاه موبدان و کارکرد اقتصادی آنان در ساختار نظام سیاسی – اجتماعی ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ارتباط وضرورت همراهی دین وسیاست درایران عصرساسانی،پیامدها وتبعاتی راایجادکردکه مستقیم یاغیرمستقیم،درتحولات اجتماعی،حوادث تاریخی وانواع فعالیت های اجتماعی مردمان آن روزگار،تاثیر گذاربود.نهاد دین وطبقه موبدان،بعنوان متولیان معنویت واعتقادات جامعه،از قبل تبیین یک جهان بینی خاص ونوع تعاملات ورویکرد خود،جامعه ای بسته پدید آوردندکه ضمن حذف مخالفان ورقیبان،انتفاع حداکثری ازامکانات ومواهب مادی ومعنوی درعرصه اجتماعی واقتصادی رادرانحصارخودگرفتند.برخورد بسیار قهرآمیزموبدان بانهضت هاوجنبش های اجتماعی واعتقادی رقیب وادیان غیرهمسووتسلط برمنابع قدرت وثروت درقالب رسمیت یافتن دین زرتشت وهمراهی دونهاد دیانت وسلطنت درعصرساسانی وکارکردمتنوع آتشکده ها،به همان نسبت که این طبقه اجتماعی رابرخوردارکرد،جامعه رادر سیرتوسعه وعدالت فراگیر آسیب پذیر نمود.این پژوهش برآن است تا بااستفاده شیوه تحقیق کتابخانه ای وتحلیل تلفیقی دادهای تاریخی،ضمن بهره گیری ازطیف متنوعی ازمنابع،جایگاه موبدان درجامعه ساسانی راباز شناسی کرده وازقبل آن ضمن تمرکزبرفعالیت هاوعملکرد های اقتصادی موبدان،بخشی ازساختار نظام سیاسی واقتصادی ساسانیان رابازکاوی نمایدو ازآن دو،قسمتی ازهویت تاریخی وپیشینه فرهنگی وتمدنی ایران زمین درآخرین دوره ازعهدباستان را مورداستقراءواستدلال قراردهد.نتایج حاصل حاکی ازآن است که موبدان علاوه برفعالیت های فرهنگی،اجتماعی واعتقادی،بربخش نمادینی ازفعالیت های اقتصادی نیزتسلط داشتند وازاین راه عایدات عمده ای رانصیب برده وبرچرخه اقتصادی کشوراثرگذاربودند.
تأثیر دیدگاه های سیاسی و مذهبی فرقه زیدیه در تعامل یا تقابل با دیگر گروه ها
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین گروه های اسلامی که از سده دوم هجری به نقش آفرینی در عرصه سیاسی و فکری پرداخت، زیدیه است. فرقه زیدیه که در پی شهادت زید بن علی به دست عمال خلیفه اموی، هشام بن عبدالملک در سال 122 ه . ق. و پس از آن شهادت فرزند زید، یحیی در خراسان، به تدریج هوّیت خود را دریافت، با بر سر کار آمدن بنی عباس، راه نوعی خارجی گری را در مبارزه با خلفا و حکام ظالم در پیش گرفت و دست به قیام های متعددی در طول دو سده بعد زد. در این میان زیدیه راه تعامل و تسامح با اهل سنت به خصوص با فرقه معتزله را برگزید؛ لکن در ابتدا با امامیه مقابله کرد. زیدیان نسبت به حکام و خلفا نیز برخوردهای مستقیم را برگزیدند که در ابتدای امر، موجب کشته شدن بسیاری از سران زیدیه در جنگ های مکرر گردید. اما در سال های بعد ارتباط زیدیه با گروه های دیگر دستخوش تحولاتی گردید. پس از به قدرت رسیدن معتزله در زمان مأمون و معتصم عباسی، دوران سقوط و زوال آنان بسیار سریع فرا رسید. در پی آن دشمنی سخت اشاعره با معتزله، به تبع آن ارتباط زیدیه با اهل سنت را دچار افول کرد. در دوره های زمانی خاصی از جمله دوران امام رضا و شیخ مفید، زیدیه نسبتاً به امامیه گرایش یافتند. مبارزه مستقیم با خلفا نیز پس از مدتی جای خود را به تلاش برای تشکیل دولت های مستقل شیعی داد.
ارزیابی نقش موبدان در حفظ و احیای میراث ایرانی در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتح ایران توسط اعراب تحولی عمیق در ایران پدید آورد. این حادثه موجبات تغییر ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور را فراهم آورد. در مواجهه با وضعیت جدید جریان های گوناگونی در ایران شکل گرفتند؛ در این میان کسانی بودند که با نفی و انکار شرایط جدید سعی کردند همچنان با اتکا به عناصر و مؤلفه های هویت ایران باستان خود را معرفی نمایند ازجمله آن ها موبدان هستند. مسأله ما در این پژوهش این است که موبدان در واکنش به این وضعیت جدید چه تدابیری اتخاذ کردند و اینکه سهم آن ها در حفظ و احیای میراث ایرانی چه میزان بوده است؟ با بررسی منابع تاریخی، جغرافیایی و ادبی درمی یابیم که موبدان در حفظ، احیاء و گسترش دین زرتشتی، زبان فارسی، آگاهی تاریخی، آداب و سنن و فرهنگ ایرانی در دوران جدید سعی و تلاش وافری نمودند. اگرچه آن ها به عنوان حافظ دین بهی نتوانستند جلوی اسلامی شدن ایران را بگیرند ولی در عرصه ی تاریخ و فرهنگ تلاش آن ها به بار نشسته و بدین ترتیب در تداوم میراث ایرانی (هویت ایرانی) در دوران اسلامی نقش کلیدی ایفا کردند. در این جستار سعی شده است با روش تبیینی (علّت یاب) و تفسیری تفهمّی (معناکاو) به «چرایی» و «چگونگی» تداوم ایرانیت در دوران اسلامی پاسخی درخور داده شود.
معرفی انجیل خطی هُوانِس با تأکید بر تحلیل بصری نگاره ها و معرفی مکتب واسپوراکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ ارمنی، نسخه های خطی، ارزش والایی دارند و کتاب آرایی و نگارگری از هنرهای شاخص ارمنیان به شمار می رود. انجیل هُوانِس متعلق به نیمه ی دوم قرن 14 در موزه ی خاچاطور گِساراتسی، نمونه ی شاخصِ شیوه ای از نگارگری ارمنی است که در مکتب واسپوراکان پدید آمد.
تاکنون پژوهش های انجام شده درباره ی هنر ارمنی در ایران، بیشتر به معماری و نقاشی های دیواری ارمنیان اصفهان پرداخته و نگارگری ارمنیان یکی از هنرهای شاخص ایشان در ایران ناشناخته مانده است. این پژوهشِ نظری با روش توصیفی تحلیلی و انتخاب یک نمونه ی شاخصِ این مکتب و تحلیل 5 نگاره ی آن، در پی یافتن این پرسش هاست: پدیدار شدن مکتب واسپوراکان در قرن های 13و14 تحت تأثیر چه عوامل تاریخی و فرهنگی بوده است؟ ویژگی های گرافیکی انجیل هُوانِس کدام است؟ کدام ویژگی های مکتب واسپوراکان در انجیل هُوانِس بارز است؟