این مطالعه برای شناسایی عواملی که در مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی در ایران، بررسی اینکه آیا تفاوتی بین عوامل مؤثر مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی واقع در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی وجود دارد یا خیر، و نهایتاً بررسی اثرات سیاست های دولت در مکانیابی صنایع بزرگ واقع در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی انجام یافته است. برای دستیابی به اهداف این مطالعه، کل کارگاههای بزرگ صنعتی کشور(50 نفر کارکن و بیشتر) یعنی 2520 کارگاه به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده و از بین آنها 263 کارگاه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده(روش تخصیص نیمن) به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. برای دریافت اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها پرسشنامه ای تنظیم و برای مدیران یا صاحبان کارگاههای بزرگ انتخاب شده ارسال گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که از میان عوامل مؤثر در مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی ، دسترسی آسان به برق صنعتی، وجود زمین و امکانات کافی برای گسترش آتی کارگاه، قیمت ارزان زمین ، سهولت دسترسی به منابع انرژی و سوختی، پتانسیل رشد اقتصادی منطقه و دسترسی آسان به مواد اولیه مورد نیاز در مکانیابی فعالیت های صنعتی بزرگ در کلیه مناطق چهارگانه از دیدگاه صنعت (فعال ،نیمه فعال، کم فعال و کمتر فعال) مهم بوده اند. تفاوت قابل توجهی بین عوامل مهم در مکانیابی کارگاههای بزرگ صنعتی واقع در مناطق فعال و کمتر از نظر توسعه صنعتی وجود دارد. این مطالعه همچنین نشان می دهد که عوامل مربوط به سیاست های تشویقی و کنترلی دولت در مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی در مناطق فعال از دیدگاه صنعت مهم نبوده اند اما این عوامل در مناطق کم توان بعنوان عامل مؤثر در مکانیابی فعالیت های صنعتی بزرگ مورد توجه قرار گرفته اند. کلیدواژگان: برنامه ریزی کالبدی، مکانیابی، توسعه صنعتی، عوامل موثر، مناطق، تمرکز زدائی، کارگاههای بزرگ صنعتی
توسعه روزافزون و ناهمگون شهر تهران در دهه های اخیر، ساخت و سازهای جدید ساختاری را در شهر پدید آورده است که با ساختار طبیعی و تاریخی آن در موارد بسیاری تطبیق نداشته و شهری متضاد و گسسته را پدید آورده که هویت و خوانایی خود را از دست داده است. از این ساخت و سازهای جدید می توان به شبکه بزرگراه های درون شهری و توده های عظیم ساختمانی اشاره کرد. امروز بزرگراه های تهران از مهم ترین عناصر استخوان بندی شهر در جهت دهی ذهنیت شهروندان از سیما و منظر شهر نقش بسزایی را ایفا می کنند و در واقع بخش مهمی از نمای شهری تهران امروز را تشکیل می دهد و درک شهروندان از شهر کنار این بزرگراه، شکل می گیرد. در تهران بزرگراه های شمالی- جنوبی و شرقی- غربی متعددی در محدوده ها و مناطق مختلف شهر احداث شده است؛ عبور بزرگراه ها از مناطق مسکونی، جداره های مسکونی، که زمانی در مقیاس خرد تحلیل می شدند، را به نمای شهری و جداره های درجه اول شهر تبدیل کرده است؛ جداره هایی که برخورد با آنها در چارچوب اهداف منظر شهری، مدیریت و برنامه ریزی ویژه ای می طلبد. بزرگراه نواب نمونه ای بارز از شکل گیری جداره مسکونی در کنار بزرگراه است؛ جداره ای برنامه ریزی شده که راه میان آن هم به لحاظ موقعیت اصلی شمالی ـ جنوبی و هم به لحاظ مقیاس پروژه در شهر تهران، اهمیت ویژه ای دارد.
این نوشتار تلاش می کند جداره بزرگراه نواب را به عنوان یکی از شاخص ترین نماهای شهری تهران در ابعاد مختلف کارکردی، هویتی و زیبایی شناسی مورد بررسی قرار داده و ابعاد و ظرفیت های مختلف آن را در شکل دهی به نمای شهر تهران تحلیل کند.
دریافت و شناخت نزد هنرمند ، از زمانی آغاز می گردد که او به مدد ذهن خلاقانه ی خویش به کشف نیروی باطنی و جوهر پدیده های وجود روی آورده و چارچوبهای تعیین شده ی اشیاء را شکافته و کنه آنها را مجسم می سازد . از این رو ، هنرمند با قدرت تجسمی و جوشش درونی خود ، رمز و راز هستی را به نمایش در آورده و از این طریق به ورای پدیده ها و مفاهیم فرا واقعیت دست می یابد ...