یکی از این عناصر شهری که سبب جلب توجه شهروندان می شود، مبلمان شهری است. مبلمان شهری ازعواملی است که در ایجاد هوّیت،زیبایی و خوانایی شهر بسیار اهمیّت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مبلمان شهری در سرزندگی پیاده راه های بافت تاریخی انجام گرفته است. که برای انجام این پژوهش، پیاده راه های خیابان شهرداری و خیابان حافظیه شیراز به عنواننمونه موردی،مورد مطالعه قرار گرفته است.شیوه تحقیق در این پژوهش به صورت ترکیبی می باشدو روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مشاهده غیر مستقیم است،که در روش غیر مستقیم،دو نوع پرسش نامه مربوط به دو مکان تاریخی تهیه و تنظیم و بین 118 فرد پیاده(58 نفر در خیابان شهرداری شیراز و 58 نفر در خیابان حافظیه) به صورت تصادفی توزیع گردیده است.داده های بدست آمده توسط آزمون ضریب همبستگی (همبستگی اسپیرمن) و آزمونT تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفته است.و ارزش گذارى آنها با استفاده از طیف 5 گزینه اى لیکرت صورت پذیرفته است. بررسى پایایى پرسش نامه با استفاده از روش آلفاى کرونباخ مورد سنجش قرارگرفته که مقدار آن870.0 به دست آمده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، ایجاد سرزندگی با استفاده از مبلمان شهری مناسب در مکان های تاریخی سبب کاهش فرسودگی آن مکان ها می شود. و با بررسی عوامل مؤثر دیگر در این پیاده راه می توان گفت که عواملی از جمله آرامش و آسایش محیطی و خود بناهای تاریخی عواملی دیگری هستند که در این مکان های تاریخی سرزندگی ایجاد می کنند.این موارد خود نشان از این موضوع دارد که عواملمؤثر بر سرزندگی از جمله مبلمان شهری نیز با فضای شهری و جذب گردشگران رابطه مؤثری دارد.
منظر فرهنگی مفهومی دربردارندة ارزش های فرهنگی ـ طبیعی بوده که حاصل تعامل میان انسان و طبیعت در طول تاریخ است. علاوه بر این مناظر فرهنگی دربرگیرنده، حافظ و بیانگر هویت و تاریخ یک منطقه و ساکنین آن هستند و از این رو حفاظت از مناظر فرهنگی و ارزش های آن از اهمیت به سزایی برخوردار است. منظر فرهنگی، منطقه ای جغرافیایی را شامل می شود که در آن آثار فرهنگی و جلوه های طبیعی با رویدادهای تاریخی و فعالیت های انسانی درهم آمیخته است. این مفهوم در عرصه میراث بین المللی شرح و بسط پیدا کرده و به عنوان بخشی از تلاش های صلح جویانه جهانی مطرح می شود.
منظر فرهنگی، منظری طبیعی است که با فعالیت گروهی انسانی شکل پیدا کرده و می تواند از مناطق شهری و تاریخی وسیع تا یک مزرعه کوچک را دربرگیرد.
محوطه مزار پیرمراد در پیوند با طبیعت پیرامون شهرستان بانه، به عنوان منظر فرهنگی ارگانیک، یکی از مکان های آیینی در این شهرستان است، که بر اساس ویژگی های جغرافیایی و ارتباط نزدیک با طبیعت از یک سو و قرارگرفتن در حاشیه شهر از سوی دیگر، به نقطه عطفی از نظر مذهبی و تفرجی در زندگی مردم تبدیل شده است.
هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان مبانی و مفاهیم فرهنگی ـ آیینی متبلور در منظر طبیعی ایران است که تداوم باور های آیینی کهن را در دوران اسلامی و تا کنون جلوه گر ساخته است. سعی بر آن است با بررسی نمونه موردی مزار پیرمراد تداوم فرهنگ و آیین که از میراث با ارزش این خطة باستانی است نشان داده شود. پیوند با طبیعت، نیازهای روحی و فیزیکی استفاده کنندگان را برآورده می سازد و همین امر باعث بقا و تداوم آن در طول زمان و شاخص شدن آن به صورت مجموعه ای واحد شده است. به کمک بازشناخت این ساختار می توان در ساماندهی منظر فرهنگی و هماهنگ با نظام طبیعت در زندگی امروز بهره برداری لازم از این سایت فرهنگی ـ طبیعی را به عمل آورد.
یکی از مشکلات بنیادی شهرهای ایران، مسئله ""هویت شهر"" است. امروز علی رغم گسترش و توسعة شهرها، سیمای آنها ناخوانا، فاقد شخصیت شهری و مولد انواع بحران ها است. شهر بدون هویت، قدرت خود را در ""هدایت ناخودآگاه جمعی شهروندان"" از دست می دهد.
نمای ساختمان ها به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده سیما و منظر شهر، دارای نمادها و نشانه های تعیین کننده هویتی است که از عواملی چون اقلیم، فرهنگ، تاریخ و اقتصاد تأثیر می پذیرد. در سال های اخیر برای احیای هویت معماری اسلامی ایرانی اقداماتی چون الگوسازی در بافت های فرسوده، تدوین ضوابط طراحی نما و برگزاری مسابقات طراحی صورت گرفته که از نتایج آنها قبول سهم مشترک حوزه عمومی و خصوصی بر نما است، اما افراط و تفریط در تعیین میزان نقش آفرینی این دو حوزه همچنان ادامه دارد. با هدف تسهیل امر نوسازی، مشوق هایی را در نظر می گیرد که منجر به خلق جداره های نامطلوب شده و یا اغماض در رعایت برخی قوانین حین مرور پایان کار بیش تر با ملاحظات اقتصاد پایین ساکنان مصداق کوتاهی در دفاع از حق عمومی است
در این نوشتار با بیان تجربه نوسازی بافت های فرسوده منطقه 17 تهران و آسیب شناسی نماهای جدید ساختمانی، لزوم ورود متخصصان و تقویت نقش حوزه عمومی در هدایت هویت نماها گوشزد می شود. یکی از سیاست های اصلی سازمان نوسازی، افزایش مشارکت مردمی است. سپردن امر نوسازی به بخش مردمی آن را به جریانی پویا و پایدار تبدیل می کند؛ اما در غیاب کار کارشناسی، آموزش های مردمی و ضوابط راه گشا، نماهای جدید آینه تمام نمای معضلات فرهنگی و هویتی ساکنان آن خواهد بود.
از ابتدای تمدن بشری، دنیای پرجاذبه طبیعی منبعی بسیار غنی برای نوآوری و الهام بخشی بزرگ ترین نقاشان، مجسمه سازان، موسیقی دانان، فیلسوفان، شاعران، طراحان و مهندسان بوده است. صدای حرکت آب در رودخانه، رنگهای خیره کننده رنگینکمان، ریتم منظم برخورد امواج دریا با صخرههای اطراف آن، فریبندگی بوی خوش گلهای سرخ، ساختار هوشمند کندوی عسل، غنای رنگ در فصل پاییز، آسمان زیبا به هنگام طوفان و شکسته شدن نور خورشید در یک روز برفی زمستانی تنها تعداد اندکی از عجایب طبیعیاند که باعث الهام بخشی و نوآوری در آثار دست ساخت انسان شدهاند. تعجب برانگیز نخواهد بود اگر بگوییم که دنیای طبیعی پیرامون ما در حال حاضر به سطح بالایی از توسعه در طول میلیونها سال تکامل تدریجی خود رسیده است و دنیای امروز از دوران تغییرات طولانی عبور کرده است تا به سطحی از زیبایی که ما امروزه آن را میبینیم و درک میکنیم، دست یابد. در این فرآیند، فقط کاراترین، قویترین و قابل انعطافترین فرمهای طبیعی در طول میلیونها سال باقی ماندهاند. در تکوین دنیای امروزی، میراثی چند میلیون ساله از پیشرفتهایی که در طول سالیان دراز حاصل شده است، وجود دارد. ارسطو، فیلسوف دوران باستان، از نخستین افرادی بود که در مورد طبیعت به عنوان منبع عظیم الهامبخشی نوشت. او بیان کرد که زیبایی عملکردی حتی در مخلوقات بسیار کوچک نیز وجود دارد. در اکثر موارد ما از طبیعت از طریق احساس زیبایی طبیعی با استنشاق بوی خوش، رنگ، شکل، فرم و صدا الهام میگیریم. غالب اوقات بدون جستجو برای معنای عمیق تر و بدون سوال از فرمهای طبیعی، به طور حسی از ذات طبیعی خود پیروی مینمائیم و اصوات، رنگها و فرمهایی را که ما را احاطه کردهاند، تقلید میکنیم. بدون شک تعدادی از بهترین قطعات موسیقی کلاسیک و بهترین آثار نقاشی از این طریق خلق شدهاند.
تصویر مورد بحث در این مقاله متعلق به کتابی است با نام فالنامه ( Falnameh ) که در دروه ی صفویه - تحریر شده است و بر طبق روایتهای گوناگون « به حدود سال 1550 » یا « اواخر قرن 16 میلادی » باز می گردد . این نسخه ی با ارزش بر طبق اطلاعاتی که کتابخانه ساکسون استیت ( Saxon State Libarary ) در دسترس قرار داده است ، حدود « 74 صفحه نوشته بدون تصویر و 73 نگاره ی آبرنگ دارد و حدس زده می شود که به طور کلی از 182 صفحه تشکیل شده باشد . » صفحات و نگاره های این نسخه در نقاط مختلف دنیا از ...