به دلیل توسعه شهرها و به ویژه تراکم بافت های مسکونی و شبکه های دسترسی، حرکت افراد پیاده در امتداد بزرگراه های شهری برای انجام سفرهای روزانه و استفاده از مراکز حمل ونقل عمومی چشم گیرتر از گذشته است. در این مورد، منظر بزرگراهی برای مسافران پیاده، به نوعی طبیعتِ روزانه است که شهروندان همه روزه به واسطة رفتن به محل کار ، منزل یا انجام فعالیت خاص با آن مواجهند. البته، مفهوم طبیعت روزانه و آنچه در منظر روزانه درک می شود، از مفهوم یک پارک یا فضایی تفریحی، سرگرمی، ورزشی و هواخوری زمانبندی شده متفاوت است.
در این مقاله، مسئلة چگونگی بهسازی مسیرهای پیاده در امتداد محورهای بزرگراه درون شهری و جنبه های کیفی برنامه ریزی و طراحی آنها بررسی شده است. این موضوع با تکیه بر نمونه موردی قطعه ای از بزرگراه رسالت حدفاصل پایانه های بیهقی و سیدخندان به عنوان یکی از مهم ترین مناطق اسکان جمعیت و حمل و نقل شهر تهران که مسایل زیادی درزمینة تردد پیاده حاشیه بزرگراه دارد، بررسی و آسیب شناسی شده است. چارچوب نظری با ابتناء بر مفهوم اکولوژی منظر فرمن و منظر روزانه کاپلان تدوین شده است. روش کار نیز، نوعِ تلفیقیِ راهبرد نمونه موردی-ترکیبی (synthesizing case) است. در این روش بررسی از طریق طراحی و موردپژوهی است که به شناخت موضوع، برنامه ریزی و جستجوی راه حل می پردازد. در این مورد، جمعبندی کلی حاصل تلفیق مفروضات به کمک متون تخصصی و بررسی های میدانی و به ویژه مطالعه موردی است که متکی بر فهم تجربه های پیشین به روش های کمی و کیفی است.
دستاوردها و نتیجه نهایی نشان می دهد که در برخی نقاط خاص از شهر، امتداد بزرگراه فرصت مناسبی برای سفرهای کوتاه روزانه به صورت ایمن و سریع است. همچنین در محدوده مورد مطالعه، برای ارتقاء ایمنی، آرامش جسمی - روانی و کیفیت پیاده روی در امتداد نمونه موردی و حدفاصل پایانه ها، ایستگاه مترو و مراکز فعالیت، می تواند مسیر پیاده ای با توجه به مفاهیم منظر روزانه به صورت ترکیب پل، پیاده روهای موجود و اتصال لکه های سبز ایجاد شود. در پایان، تدوین شاخص هایِ چگونگی شناساییِ نیاز به بهسازی و همچنین معیارهای چگونگی بهسازیِ قابل تعمیم به مسئله های مشابه در موقعیت های دیگر نیز ارایه شده است.
در این مصاحبه مسائل دانشگاه در ایران به ویژه آنچه نظام استادی نامیده می شود مورد بحث قرار گرفته اند. چنگیز پهلوان بر این نظر است که چنانچه در حوزه آموزش عالی، نظام استادیِ مناسب برقرار باشد، سایر مشکلات دانشگاهی قابل حل و فصل بوده و دانشگاه می تواند از پسِ مسئولیتش در پیشرفت دادن علم و رشد فرهنگ برآید. در غیر اینصورت، حتی در شرایطی که سایر عوامل مؤثر در بهبود وضع دانشگاه جمع باشند، این نهاد از عهده انجام وظیفه اش برنخواهد آمد. همچنین در این مصاحبه چگونگی به هم ریختن نظام استادی در دانشگاه های کشور پس از انقلاب به بحث گذاشته می شود.
مازندران به واسطه برخورداری از مواهب طبیعی در طی اعصار گذشته محمل مناسبی برای باغ سازی بوده است. در دوره صفوی و حکومت شاه عباس، این منطقه برای شکار و گذراندن قشلاق از اهمیت خاصی برخوردار گشت و باغ های زیادی در این ناحیه احداث شد. شهر ساری نیز به عنوان مرکز سیاسی آن دوره، باغ هایی داشت که عدم شناخت آن ها به دلیل فرسایش طبیعی، توسعه شهرها و ادغام باغ ها در بافت شهر و تغییر کاربری آن ها، موجب مهجور ماندن این گروه از باغ های ایرانی شده است. آثار اندکی از باغ های مازندران برجای مانده و مطالعات گسترده ای در خصوص آن ها صورت نگرفته است. شناخت باغ های ازمیان رفته مازندران و یافتن الگوی حاکم بر آن ها می تواند کمک شایانی در راستای فهم غنی ترین منظر انسان ساخت ایرانی و گامی مؤثر در راه بازشناسی باغ ایرانی باشد. پژوهش حاضر بر اساس اسناد تاریخی و کاوش های میدانی به بازشناسی باغ شاه ساری با هدف یافتن الگوی حاکم بر ساختار آن پرداخته است. در ابتدا متون و اسناد تاریخی و گفته های جهانگردان در خصوص باغ و در ادامه به کمک عکس های تاریخی موجود، ساختار باغ بررسی شد. پس از تجزیه وتحلیل و ترسیم پلان احتمالی باغ با استفاده از مستندات تاریخی و اصول باغ ایرانی، می توان دریافت که باغ شاه دارای ساختار هندسی منظم بوده و عمارتی دورویه در محل محور اصلی آن قرار داشته است. پس از دخل و تصرف در دوره پهلوی اول، خیابان خیام امروزی در راستای محور اصلی باغ شکل گرفته و تبدیل به شریان شهری شد. در ادامه، ساخت وساز ابنیه مختلف در محدوده دو سمت محور اصلی باغ از سوی مردم آغاز شد و محله های مسکونی کهنه باغ شاه در شهر ساری به وجود آمد.
دنیای مدرن ما هرچه می گوید یا انجام می دهد، اساساً بر پایه ایده فضای به طور همگن گسترش یافته است. این جهان از جایی که ما قرار داریم به سوی بی نهایت بسط می یابد. این گسترش در مقیاسی بسیار وسیع انجام گرفته است به طوری که سالها طول می کشد تا نور ستاره ای تازه متولد شده به ما برسد. امروز این آگاهی نسبت به وجود جهانی با عظمت که زمین ما که [در نظر ما] بسیار بزرگ است در آن تنها یک کره کوچک مینیاتوری به شمار می آید، احساس روزمره ما را نسبت به فضا از جهات مختلف متاثر ساخته است. با اینکه این تصور از فضا قدیمی نیست و نتیجه کشفیات متعددی است که تنها با وجود تجهیزات مدرن امکان پذیر شده اند اما برای ما امروز این اندیشه آنقدر بدیهی به نظر می رسد که غیر ممکن است تصور کنیم که زمانی غیر از این بوده است.کتاب اُ. اف. بالنو «انسان و فضا» این دیدگاه جدید را به وسیله روبرو کردن مفاهیم ریاضی فضا با ابعاد انسان شناختی فضا شکل می دهد. اگر این نظریه انسان شناختی در مورد فضا در مقیاس وسیع به کار برده می شد، یعنی در [مطالعات] پیش از تاریخ، تاریخ و نژاد شناسی و یا به طور کلی در علوم انسانی، آنگاه «علوم عقلی» (بشری) که در طول قرنها در گستره جهانی جمع آوری شده اند باید بازبینی می شدند.در یک روش شناسی علمی، مساله قطعی اینست که اگر در نظر بالنو، فضا در مفهوم اولیه اش دیگر نمی تواند به عنوان یک بیکرانه تهی تصور شود، ولی به عنوان یک جایگاه انسانی و اکولوژیکی [می تواند] چیزی که امروزه به صورت فضای همگن در فیزیک می شناسیم تلقی گردد. آنگاه فضا اساساً چندگانه و از نظر کیفی محدود به محیط بشری، می شود. اکنون از دیدگاه انسان شناختی ساختار آن می تواند به طور کلی و استنتاجی به شکلی کاملاً مرتبط با تجارب و رفتارهای بشری، بررسی گردد. اصطلاحات و روابط متافیزیکی بنیادین و فراگیر عملاً وارد حوزه بشر، فرهنگ سنتی ملموس او می شوند. بدین ترتیب بالنو نه تنها به طور فردی بلکه به طور علمی یک دگرگونی ایجاد می کند. در دیدگاه توماس کانوس [Kuhnos]، او یک الگوی تازه معرفی می کند که در هر حال خود را تنها در این یا آن شاخه این یا آن انتظام بازنمایی نخواهد کرد. بلکه فراتر از آن، در این حالت از نظریه بالنو درباره مفهوم انسان شناختی فضا، ما با یک الگو مواجهیم که «درخت آگاهی» علوم مدرن ما را سراسر دیگرگون خواهد ساخت.
مقوله ی فضای شهری ، تعریف و ویژگیهای آن یکی از موضوعات اصلی غالب مطالعاتی است که در زمینه ی « شهر » ، « حیات شهری » و سایر مباحث مرتبط با شهر اعم از مدیریت ، آموزش طراحی و ساخت ( در دهه های اخیر ) به انجام می رسند . با عنایت به غیر بومی بودن بسیاری از منابع و مطالعات ، اولآ ضرورت مشارکت ادبیات ایرانی در تکمیل مدارک موجود کاملآ محسوس است و ثانیآ به منظور حراست و حفاظت از هویت و فرهنگ ایرانی و تبیین نقش آن در شکل دادن محیط و فضای ایرانی این ضرورت مضاعف می شود ...