فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۲۱ تا ۵٬۹۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
187 - 207
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان که نیاز به روابط اجتماعی داشته و بیشتر وقت خود را درخانه سپری می کنند، اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز می باشد که در آن ارزیابی شاخص ها در نمونه های مورد بررسی به روش علی-مقایسه ای صورت گرفته است. در این پژوهش 4 نمونه مجتمع مسکونی از محدوده های 4 گانه ی تبریز انتخاب شده اند. برای سنجش شاخص های بدست آمده و مقایسه آن ها، پژوهش میدانی بر روی سالمندان بالای 65 سال در چهار مجتمع منتخب، انجام شده است. در این راستا نمونه گیری تصادفی ساده درجامعه آماری 313 نفری صورت گرفت که 172 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و از پرسشنامه ی بسته و مشاهده غیر مشارکتی استفاده شد. تحلیل پرسشنامه ها به روش های واریانس و رگرسیون و در مشاهده با محاسبه میانگین امتیازات انجام پذیرفته است. طبق تحلیل واریانس به ترتیب مجتمع های ستارخان، آسمان، سپیدار و علامه امینی امتیاز بالاتری برای اجتماع پذیری سالمندان داشته اند و طبق تحلیل رگرسیون پرسشنامه ها در مجتمع ستارخان محفل های متنوع، درمجتمع آسمان چشم انداز، در مجتمع علامه امینی فرصت های رسیدگی و در مجتمع سپیدار فعالیت های متنوع در اولویت بالاتر قرار داشتند. بر اساس نتایج حاصل از مشاهده در مجتمع ستارخان فضای نشستن، امکانات رفاهی، عناصر طبیعی، مبلمان سالم و دسترسی در محوطه، در مجتمع آسمان طبیعت، عناصر تزیینی، در مجتمع سپیدار ایمنی و کفسازی پیاده، دسترسی مناسب و در مجتمع علامه امینی امکانات رفاهی دراولویت بالاتری قرار داشته اند. براساس جمع بندی کلی در چهار مجتمع منتخب، راهکارهایی جهت بهبود اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان بدست آمد.
ارزیابی ومقایسه وضعیت گردشگری باغ های ارم ،جهان نما،عفیف اباد واقع در شهرشیرازبارویکرد بهبود حضورپذیری شهروندان
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه نیاز جامعه و افراد در سطح جهان توجه ویژه ای به صنعت گردشگری شده است. شهر شیراز یکی از شهرهای گردشگری است که هرساله گردشگران داخلی و خارجی زیادی به این شهر سفر میکنند و از فضا های تاریخی این شهر دیدن میکنند، باید در فضاهای گردشگری موقعیتی مناسب فراهم کرد که گردشگران از این فضا ها نهایت لذت، راحتی و ارامش را تجربه کنند، هم چنین با حضور گردشگر در فضاهای گردشگری شاهد پیامدهای اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی اجتماعی می باشیم که می تواند اثرات مثبت و منفی در بحث گردشگری در پی خواهد داشت که باید با برنامه ریزی صحیح، فضاهای گردشگری را به خوبی مدیریت کرد. هدف این مقاله، با توجه به بررسی ها و مطالعات متعدد، ارزیابی و مقایسه وضعیت گردشگری و بهبود حضورپذیری شهروندان در باغات ارم، جهان نما و عفیف اباد واقع در شهر شیراز میباشدکه با استفاده از روش میدانی و اسنادی اطلاعات را جمع اوری کرده و با تهیه پرسشنامه به تحلیل و مقایسه باغات با استفاده از روش Ahp و Topsis ، با توجه معیارهای دسترسی، راحتی و امنیت به نتیجه گیری اطلاعات جمع اوری شده پرداخته و در نتیجه با توجه به بررسی های انجام شده و شاخص های مدنظر پژوهش ، باغ ارم را به عنوان گزینه برتر انتخاب کرده و راهکارهایی جهت بهبود حضور شهروندان در دیگر باغات شهر شیراز ارایه شده است.
بررسی شکلی-تاریخی هسته اولیه کالبد معماری حرم مطهر رضوی با تکیه بر اسناد روایی و در تطابق با طرح مایه های معماری کاخ های ساسانی و صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مجموعه حرم مطهر رضوی یکی از مهم ترین بناهای موجود در ایران است که از دو منظر آیینی و کالبدی اهمیت بسیار زیادی دارد. با این حال هنوز مطالعه چندانی درباره ساختار اولیه فضایی بنای نخستین و فرایند گسترش کالبدی آن صورت نگرفته است. از این رو مطالعه و بررسی ساختار اولیه و نخستین مراحل تشکیل دهنده مجموعه حرم به درک ساختار فعلی آن کمک زیادی خواهد کرد.هدف پژوهش: در این پژوهش تلاش می شود تا ردپای بنای اولیه در وضعیت فعلی مجموعه حرم در اطراف بقعه مورد جست وجو قرار گیرد و سپس الگوی فضایی آن شناسایی شود.روش پژوهش: این مقاله با رویکردی «تفسیری-تاریخی» ساختار اولیه فضایی حرم در اطراف بقعه را بررسی خواهد کرد. از این رو ابتدا این فرضیه طرح شد که «ساختار فضایی بنای اولیه مدفن حضرت رضا (ع)، که گسترده تر از بقعه ای ساده (تک بنا) بوده است، از الگوهای شکلی و فضایی دوران ساسانی پیروی کرده است». سپس این فرضیه با اتکا بر متون تاریخی مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه از طریق بررسی های شکلی، ردپای بنای اصلی در اطراف بقعه جست وجو شد و الگوی پیداشده با تعدادی از کاخ های ساسانی و صدر اسلام مقایسه شد. در انتها این سه دسته از اطلاعات با یکدیگر تطبیق داده شده اند.نتیجه گیری: اطلاعات به دست آمده نشان داد که محتمل است ساختار بنای اولیه حرم مطهر رضوی، که ریشه در کاخ «حُمَید بن قحطَبه» دارد، از ساختار معماری کاخ های ساسانی پیروی کرده باشد و نیز هندسه چلیپایی شکل (دارالسیاده) در کنار فضای ایوانی شکل (دارالحفاظ) مشابهت زیادی با الگوی فضایی کاخ های ساسانی دارد.
قنات، ردّ حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
3 - 3
حوزههای تخصصی:
زندگی در دشت های مرکزی ایران که در هزاره اخیر اغلب از کویرهای خشک با گرمای تابستانی زیاد تشکیل شده، فاقد توجیهات متعارف برای سکونت است. ندرت آب و اقلیم سخت برای مردمی که معیشت آنها وابسته به زمین است، جاذبه ای برای ساخت شهر و روستا ندارد. اما شهرهای بزرگی همچون یزد، کاشان، سمنان، دامغان، بیرجند، زابل، بم و کرمان در اطراف کویرهای مرکزی ایران برپا شده اند که صدها شهر کوچکتر و بسیار روستاهای وابسته را در اطراف خود دارند. پاره ای از این آبادی ها که به دلایل امنیتی و تجاری بر سر راه های تاریخی پدید آمده بودند، نیز در گذر زمان و هزاره اخیر که اقلیم این منطقه به خشکی گرائید، جمعیت بیشتری گرفتند. درحالی که زندگی گذشتگان که بسیار وابسته تر از امروز به وضع طبیعت بود، مانعی برای کوچ و سکونت در مناطق برخوردار نداشت. مردمان این نواحی برای سازگاری با تغییر اقلیم و تداوم حیات خود به بهره گیری از فنونی پرداختند که تدریجاً عنصر اصلی منظر زندگی آنان شد؛ قنات شاید، مهمترین آنها باشد.تاریخ قنات را به اساطیر ایرانی نسبت می دهند. قنات، فن انتقال آب زیرسطحی به سطح زمین بدون بهره گیری از انرژی است. کوره ای شیبدار میان مظهر قنات تا مخزن آب در زیرزمین حفر می شود و آب در شیب ملایم کوره به سمت بیرون جریان می یابد. شیب کمتر کوره نسبت به سطح زمین، در محل تقاطع آنها، مظهر قنات را پدید می آورد. فقدان آب های جاری در اقلیم خشک، قنات را در اهمیت فوق العاده ای در جامعه قرار می دهد. همه حیات روستا و شهر به آن وابسته می شود. لذا مشاغل مرتبط با قنات، همچون مقنی و میراب از ارج و مقام بالای اجتماعی برخوردار می شوند. حفاظت آب و مسیر قنات، در زمره قواعد اخلاقی قرار می گیرد که آلوده کردن یا آسیب آن گناه است. خدمات بهره وری قنات همچون ایجاد روشنایی در مظهر و حوضچه های فرعی برای استفاده شست وشو سنت خیرین می شود. اسامی مرتبط با قنات همچون مقنی زاده و قنواتی به مثابه نمود شأن اجتماعی بر حرفه مندان وابسته گذارده می شود. فرهنگ احداث قنات، نماد عمل صالح و باقیات صالحات از سوی ثروتمندان و حاکمان رایج می شود.این همه سنت ها و فرهنگ هایی که در ارتباط با قنات پدید می آید، حاکی از وجود «بسته مفهومی» مرتبط با قنات در ذهن ایرانیان کویرنشین است. «مفهوم» قنات، همچون مخزن آن، سرشار از معناهایی است که در طول قرون در ارتباط با کارکرد و نقش حیاتی آن در زندگی اهالی مرکزی سرزمین ایران به وجود آمده؛ هریک از معناها در محیط بیرونی ذیل صورتی انعکاس یافته که امروزه «نمود» آن خوانده می شود.رشته چاه هایی که به کوره قنات می رسند تا خاک کوره را در زمان حفاری تخلیه کنند و هوا را به مقنی کوره برسانند، مهم ترین نمود «مفهوم» پیچیده قنات است. حلقه هایی ساخته شده از خاک کوره که گرداگرد دهانه چاه ریخته شده تا هم از ورود آب های سطحی به قنات و تخریب آن جلوگیری کند و هم نشانه خطر باشد برای جلوگیری از سقوط به درون چاه. تصویر رشته چاه های قنات عنصر جدانشدنی از مفهوم حیات در فلات مرکزی ایران است. صورت بدیعی در کویر که همچون «ردّ حیات» از تکاپوی انسان ها در طول قرن ها برای بقا حکایت می کند. عکس روی جلد اثر مرحوم «گئورگ گرستر» است که در سال 1355 (1976م.) بر فراز قنات های یزد عکاسی شده است. وی در شرح عکس خود نوشته است: «درحالی که بر فراز ایران سفر می کردم، به این فکر بودم که مناظر فرهنگی و طبیعی سرزمین پارس با بیابان های نمکی و باغ های بهشتی اش برای تماشا از آسمان آفریده شده اند. آبادی هایش با قنات ها و آبراه های زیرزمینی اش مثال بارز معماری بدون معمار هستند». این عکس بازنمایی مداخله آهنگین پیشینیان ماست در دل صحرایی که به ظاهر خالی است. اما ردّ حیات از غوغایی که در زیر زمین نهفته حکایت می کند. این عکس به لطف فرزند ایشان خانم Anya v. Schweinitz-Calonder که مدیریت مؤسسه Georg Gerster Air Photography را برعهده دارد به پاس علاقه پدر ایشان به سرزمین ایران برای چاپ در اختیار مجله منظر قرار گرفته است. از ایشان سپاسگزاریم.
بررسی میزان اهمیت ابزار های پیاده سازی معماری بایوفیلیک در کلینیک سرطان کودکان از دیدگاه کاربران (کودکان مبتلا به سرطان و والدین آنها)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیار زیادی در راستای ارتقا کیفیت فضاهای درمانی صورت گرفته است. برخی از این مطالعات در زمینه کاهش استرس بیماران و استفاده کنندگان از فضاهای درمانی صورت گرفته است. تمرکز اصلی ما در مطالعه پیش رو بررسی معماری بایوفیلیک مناسب برای کلینیک سرطان کودکان ، در راستای کاهش استرس بیماران و مراجعه کنندگان بوده است. مطالعات پیشین که صورت گرفته است بررسی شده و با توجه به مرور ادبیات موجود، شاخص های تعریف شده برای معماری بایوفیلیک جمع آوری شدند. برای درک میزان اهمیت این شاخص ها از نظر کابر فضا که در این مطالعه کودکان و والدین آنها بودند پرسشنامه و مصاحبه تصویری و کتبی طراحی شد. در این پرسشنامه از 18 شاخص یافت شده در مطالعات 10 مورد آن که قابل درک برای کاربر معمولی و غیر معمار بود انتخاب شد واز طریق پرسشنامه و مصاحبه، مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش بررسی شد که هریک از این ابزراهای پیاده سازی معماری بایوفیلیک از دیدگاه کاربران محیط (کودکان مبتلا به سرطان و والدین آنها ) چه میزان اهمیت دارد . با توجه به روش های آماری میزان اهمیت هریک از شاخص ها از دیدگاه کاربران مشخص گردید. نتیجه به دست آمده نشان داد که از نظر کاربران این محیط وجود دید مستقیم به طبیعت ، وجود تنوع دمایی و جریان هوا و وجود نور طبیعی پویا در فضا بیشترین اهمیت را در راستای کاهش استرس آنها داد.
تعاملات اجتماعی در محوطه های کارگری دوره هخامنشی و معماری شهرک های صنعتی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
231 - 248
حوزههای تخصصی:
از مهمترین ویژگی های فضا، فراهم نمودن فرصت هایی در جهت تعاملات اجتماعی است. هنگامی که مردم یک اجتماع با یکدیگر در تعامل هستند، رابطه احساسی قوی تری با مکان و فضای اجتماعی خود برقرار می کنند. این تعامل نه تنها بر روان اجتماعی آن جمع تاثیرگذار است که موجب رشد و پیشرفت اقتصادی اجتماعات حاضر در آن فضاها همچون محوطه/ شهرک های کارگری- صنعتی نیز می شود. از همین رو، هدف این پژوهش، بررسی و تببین تعاملات اجتماعی در محوطه کارگری دوره هخامنشی و معماری شهرک صنعتی نوین است. نگارندگان، از میان عوامل کالبدی، کارکردی و معنوی معماری، عامل فضا/کالبد را مورد توجه قرار داده اند. روش این پژوهش توصیفی– تحلیلی و تاریخی، به شیوه اسنادی و براساس مطالعه کتابخانه ای است. پس از بررسی اسناد دیوانی پارسه در ارتباط با کارگران و متخصصان حاضر در محدوده اطراف پارسه/ تخت جمشید و همچنین کندوکاو در متون مختلف مرتبط با تعاملات اجتماعی این نتیجه دست آمد: کیفیت محیط کالبدى محوطه / شهرک های کارگری- صنعتی براى جذب افراد، به عوامل گوناگونی بستگی دارد که یکی از این عوامل مرتبط به ساختار کالبدى محیط مانند ایمنى و امنیت، تنوع و سازگارى کاربرى ها، آسایش اقلیمی، تراکم و ظرفیت مناسب، دسترسی، زیبایی و سرزندگی است. باتوجه به اسناد ارایه شده، محوطه های کارگری دوران هخامنشی با امکانات و اندیشه های منطبق بر آرای زمان خویش، نه تنها توانستند موجب تعاملات اجتماعی بین کارگران ایرانی و غیرایرانی شوند، بلکه محیطى سرزنده و جذاب را نیز برای کارگران خلق نمودند که انعکاس آن را می توان در اسناد دیوانی پارسه – الواح خزانه و بارو- به نظاره نشست؛ اما در شهرک های صنعتی نوین، متاسفانه به علت عدم توجه و کم توجهی به مولفه های بالا، آنها فضاهایی تعامل پذیر برای کارگران نیستند. بنابراین، باتوجه به اهمیت و نقش انسان در فضا، یکی از کارهای مهم در طراحی معماری شهرک های صنعتی توجه به فضاهای تعامل پذیر است که اگر به درستی این امر در طراحی لحاظ شود، موجب رشد و توسعه اقتصادی در آن شهرک صنعتی و به تبع در کل کشور خواهد شد.
واکاوی نگاره ی معراج پیامبر اکرم(ص) در نسخه ی خطی هفت اورنگ جامی گالری فریر با رویکرد بینامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگران و نقاشان ایرانی، در برخورد با متون ادب فارسی همواره هنر خویش را به منصه ظهور رسانده اند و رابطه ناگسستنی این دو حوزه در تاریخ هنر و ادب ایران انکار ناپذیر است. سلطان ابراهیم میرزا شاهزاده هنردوست عصر صفوی در نیمه دوم قرن 10 ﻫ.ق / 16 م. گروهی از هنرمندان با ذوق و با استعداد را برای به تصویر کشیدن هفت اورنگ، شامل هفت مثنوی از ماندگارترین منظومه های شعری جامی، گرد هم آورد که به خلق مجموعه ای شامل بیست و هشت نگاره فاخر از آن مثنوی انجامید. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پیوند شعر و نقاشی ایرانی در خوانش بینامتنی نگاره های سلطان ابراهیم میرزا و هفت اورنگ جامی است. نگارندگان در این پژوهش بر آن است تا داستان معراج پیامبر(ص)منقول در منظومه خردنامه اسکندری را با نگاره آن از هف تاورنگ سلطان ابراهیم میرزا از بارویکرد بینامتنی و با تکیه بر الگوی بیش متنی ژنت به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که برمبنای رویکرد غالب در پژوهش کمیت و کیفیت اشتراکات و افتراقات میان نگاره و شعر چگونه ارزیابی م یگردد. نقد مباحث همانگونگی و تراگونگی در شعر و نگاره و دقت در جایگشت ها نشان می دهد که نگارگر خود را ملزم به تصویرگری تمام ابیات نکرده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در تطبیق نگاره با شعر معراج پیامبر(ص) بیشتر وجه غالب از منظر بیش متنیت ژنت تراگونگی می باشد، و از میان موارد جابجایی، کاهشی و افزایشی بیشترین تکیه بر مورد افزایشی می باشد که نگارگر بر اساس تخیل و هنر خود نسبت به شعر در نگاره استفاده کرده است.
Measuring The Quality of Natural Lighting in A Building with Double Skin Façade (DSF)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Lately, a double skin façade (DSF) has been increasingly popular as an aesthetic and shading device. A façade with a secondary skin is employed in buildings to let natural light flow into the building without glare and heat. The purpose of this study is to examine the performance of secondary skin in buildings and to investigate the level of natural lighting in buildings that meets visual comfort standards according to the function of space in buildings. The object of this research is the Henricus Constant building of Soegijapranata Catholic University Semarang Indonesia. The research method used is descriptive quantitative. The authors assessed the level of natural lighting in the building by analyzing the results of field measurement data with luxmeter measuring devices and model simulations regarding natural shadows and lighting levels with Sketchup software and dialux. The results of this study suggest that secondary skins in the Henricus Constant building manage to create shade in the building’s interior, but the natural lighting level is only 30 lux, less than the standard lighting level of the classroom at 250 lux. Without the secondary skin, the average light intensity is 310 lux; thus, it causes glare and becomes visually uncomfortable.
بازشناسی الگوی معماری مسجد
حوزههای تخصصی:
با نگاه به سرگذشت دین اسلام و فاصله گرفتن از صدر آن شاهد تکثر در برداشت ها و تفسیر های گوناگون از اصل دین و سخنانی که پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) بیان می کردند هستیم. طبیعتاً این برداشت ها و تفسیر های متفاوت از دین و بیانات حضرت رسول(ص) نه تنها باعث پیدایش چند دستگی در دین مبین اسلام شد، بلکه تعاریف جدیدی از دین پدید آمد که در تمامی اصول زندگی مسلمین از جمله هنر مسلمانان تأثیرات زیادی گذاشت. بنابراین هنرمندان و بالاخص معماران مسلمان در آفرینش آثار خود هر کدام بنا به برداشت های فرقه و گروه خود از اسلام دست به ساخت اثر هنری می زدند، هرچند همگی آنها در اصل کلمه اسلام وحدت داشتند. در این مقاله برآنیم تا با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با رویکرد استنتاجی ارتباط امر نیایش با معماری و الگوی فضایی و مکانی ای که پیامبر اسلام با ساخت مسجدالنبی ارائه کرد را از منظر درون دینی بیان نماییم. برای این منظور فهم چیستی و چگونگی ساخت مسجد باتوجه به مفاهیم اخذ شده از قرآن و احادیث مهم می نماید. بنابراین پرسش این است که مسجد کجاست و چگونه می توان آن را درک کرد؟ و چگونه می توان مفاهیم و اصول ارائه شده در ساخت مسجدالنبی توسط پیامبر را در ساخت مساجد معاصر به کار گرفت؟. نگاهی تاریخی به معماری مسجد گویای این است که در الگوی کالبدی مساجد تغییرات فراوانی به وجود آمده است که بعضاً مخالف دستورات اسلام می باشد. این تغییرات باعث تهی شدن مفهوم مسجد از معنای اولیه خود و تقابل با مبانی مدنظر حضرت رسول(ص) و امر نیایش در اسلام شده است. نتیجه آنکه می باید با خوانش انتقادی مسجد تاریخی و فهم درست از اصول ارئه شده در قرآن و احادیث پیرامون امر نیایش، به الگویی مناسب از رابطه کالبد مسجد به عنوان جایگاه نیایش و به جا آوردن این امر توسط فرد مسلمان نزدیک شد. هرچند تنوع هنر و معماری در پهنه ی جغرافیایی مسلمانان باتوجه به ویژگی های سرزمینی اعم از فرهنگ، سیاست، اقلیم و... امری اجتناب ناپذیر می نماید.
تاثیر رویکرد اگزیستانسیالیسم بر آثار کامران دیبا (نمونه های موردی: پارک شفق، شهر شوشتر و موزه هنرهای معاصر)
حوزههای تخصصی:
باوجود اینکه معرفت شناسی در میان مباحث فلسفی، یکی از اصول اندیشیدن درباره نظام آموزش است؛ تاثیر آن در فرآیند طراحی معماران کمتر دیده شده است. علاوه بر آن امروزه بخش فرآیند، نظریه ها و روش های طراحی در درس طرح دانشجویان معماری و همین طور از نظر معماران به هنگام طراحی، مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل در مقاله حاضر به بررسی معرفت شناسی فلسفه اگزیستانسیالیسم در آثار شاخص کامران دیبا که مطالعات وسیعی توسط ایشان در دوران دانشجویی بر روی این فلسفه انجام شده و در آثارشان اصول طراحی رویکرد اگزیستانسیالیسم قابل مشاهده می باشد، پرداخته شده است. علاوه بر آن، دیبا یکی از معماران معروف معاصر ایرانی محسوب می شود، که آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. به همین دلیل بررسی آثار ایشان در فرآیند طراحی معماری، می تواند منبع الهام ارزشمندی برای طراحان باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که دیدگاه کامران دیبا در طراحی بیشتر به سمت شناخت شناسی است تا هستی شناسی. هدف کلان معمار در آثارش، طراحی متناسب با انسان است و اصول رویکرد اگزیستانسیالیسم در پارک شفق بیشتر از دیگر آثارش مورد استفاده قرار گرفته است.
بررسی روش های نوین در ساماندهی بافت های فرسوده شهری(نمونه موردی : شهر لامرد)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
140-157
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر آموزش بر میزان تمایل به فراگیری و نگرش در بین علاقه مندان به رشته معماری
حوزههای تخصصی:
آﻣﻮزش یک وﻇیﻔﻪ ﺣیﺎﺗی ﺑﺮای افراد و سازمان هاست ﺑﺮای ﺑﻘﺎء و ﺷکﻮﻓﺎیی در ﺟﻬﺎن کﺎﻣﻼً رﻗﺎﺑﺘی و در ﺣﺎل ﭘیﺸﺮﻓﺖ اﻣﺮوز و ﻓﺮدا، افراد ﺑﺎیﺪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ به طور ﻣﺴﺘﻤﺮ داﻧﺶ، مهارت ها، ﻧﮕﺮشﻫﺎ و رﻓﺘﺎرﻫﺎ را ﺑﻪ روزآوری ﻧﻤﻮده و ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﻨﺪ. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش بر میزان تمایل به فراگیری و نگرش در بین علاقه مندان به رشته معماری می پردازد. روش تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد تمایل به فراگیری(SDL؛ فیشر،2011) و پرسشنامه محقق ساخته نگرش بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر علاقه مندان به رشته معماری مراجعه کننده به مجتمع های فنی و مؤسسات آموزشی آزاد بوده است؛ که تعداد 40 نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند؛ و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مقادیر پیش آزمون و پس آزمون با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که تفاوت معناداری بین تمایل به فراگیری در بین فراگیران علاقه مند به رشته معماری قبل از آموزش و بعد از آموزش وجود داشته بدین معنی که فراگیران آموزش دیده با نگرش مثبت تر، بهتر و مصمم تر به دنبال فراگیری در این رشته بودند. نتایج نشان داد که دوره های آموزشی بر تغییر نگرش فراگیران علاقه مند به رشته معماری تأثیرگذار بوده است؛ بنابراین دوره های آموزشی به فراگیران کمک می کند که آگاهانه تر به ادامه تحصیل در این رشته بپردازند؛ و برنامه ریزی جامع و منسجمی را برای رسیدن به اهداف خود در این رشته دنبال نمایند.
معماری اسلامی از منظر آراء فارابی با تأکید بر احصاء العلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
179-196
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع دریافت مبانی نظری معماری اسلامی گذشته ایران، متونی است که در آن دوران فرهنگی تصنیف شده است؛ زیرا بخش بزرگی از جنبه های فرهنگی، آموزش های علمی و عملی، نظام فکری و اعتقادی جوامع، در آثار نوشتاری ایشان به ظهور می رسد. هرچند در میراث مکتوبات ما، کتابی مستقل با موضوع مبانی نظری و آموزش معماری تا پیش از دوره معاصر تدوین نشده است، در میان متون کهن، مکتوباتی وجود دارد که از طریق آن ها می توان اطلاعات بنیادی در رابطه با معماری و اندیشه های پشتیبان آن استخراج کرد. در این مقاله، برخی از ویژگی ها و مبانی نظری معماری در جهان اسلام، در دوران گذشته، بر مبنای متون کهن به جامانده از ابونصر فارابی، با تأکید بر کتاب احصاء العلوم به عنوان منبع دست اول و یکی از کتب علمی و بنیادی فرهنگ اسلامی، مورد بازخوانی قرار گرفته است؛ زیرا این گونه متون کمتر در معرض توجه پژوهشگران معماری بوده است و چنین رویکردی می تواند شناخت ما را نسبت به معماری گذشته اسلامی ایران، روشن تر و عمیق تر نماید. یافته ها نشان می دهد برخلاف آنچه غالباً تصور می شود، نظام سنتی معماری اسلامی صرفاً شامل حوزه عملیات اجرایی معماری نبوده و آموزه های علمی و معرفتی چون هندسه و اخلاق، بخش عمده ای از پشتوانه آموخته های معماران را تشکیل می داده اند. در این مقاله نیز برخی از ویژگی های بنیادی تفکر معماری در قرون اولیه جهان اسلام، بر مبنای تألیفات فارابی و با تأکید بر کتاب احصاء العلوم او، به روش استنادی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج این پژوهش نشان می دهد موضوعاتی نظیر قانون مندی، منطق، ریاضیات، هندسه و از همه مهم تر، رعایت مسائل اخلاقیات و مدنی در صناعات مسلمانان از جمله در معماری و شهرسازی ایشان بسیار تأثیر گذار بوده است و کمال انسانی (حیات جاویدان) به عنوان هدف غایی، در تمام صناعات جامعه مسلمانان مورد تأکید فارابی قرار دارد.
نقش کیفیت محیطی محله در سلامت روحی و روانی ساکنان (مطالعه موردی محله سنگ سیاه، کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: کیفیت محیط آن چیزی است که محیط بوسیله آن نمود پیدا می کند و ادراک می شود و به عنوان یکی از الزامات اولیه کیفیت زندگی، دربرگیرنده احساس رفاه، آسایش و رضایت مردم از عوامل کالبدی- فضایی، اجتماعی- اقتصادی، زیست محیطی و نمادین محیط زندگی می باشدو از آنجا که سلامت به عنوان سازه ای پیچیده، می تواند سازش ممکن فرد با جهان اطرافش را شکل دهد پس می توان نتیجه گرفت سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتارهای شایسته و مطلوب محیط اطرافش است که این مشخصه تأثیرپذیر از کیفیت محیطی می باشد. هدف: در پژوهش حاضر برانیم تا ضمن استخراج مولفه های موثر در خلق یک محیط مسکونی با کیفیت به بررسی رابطه بین محیط کالبدی با سلامت روحی و روانی ساکنین محله بپردازیم. روش:در پژوهش حاضر به منظور سنجش نقش ارتقای کیفیت محیط در بهبود سلامت روحی و روانی از دو پرسشنامه سلامت روان (28GHQ)و پرسشنامه محقق ساخت استفاده شد. ساکنین محله سنگ سیاه شیراز به عنوان جامعه پژوهش می باشندو با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ۳۸۴ نفر برآورد گردید. به منظور پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل اطلاعات آماری از طریق نرم افزارهایSPSS و لیزرل صورت گرفته و تحلیل آماری داده ها در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد به ازای هر واحد بهبود در کیفیت محیط، سلامت روحی و روانی به میزان91/0ارتقا می یابد. همچنین بین مولفه کیفیت محیط کالبدی با مولفه های سرمایه اجتماعی (انسجام اجتماعی، اعتمادو امنیت) و مؤلفه های فضای سبز، دسترسی به خدمات، سیما و منظر(تداوم و سازگاری)، کالبدوعملکرد(تنوع و سرزندگی) در سطوح 99و95 درصد اطمینان رابطه ای معنادار وجود داردو از میان متغیرهای تشکیل دهنده بهبود کیفیت محیط، بعدانسجام اجتماعی بیش ترین همبستگی را دارد. نتیجه گیری: انسجام اجتماعی و اعتماد در محله می تواند تأثیر بیش تری بر ارتقای سلامت روحی و روانی داشته باشد. درنهایت برای ارتقاء وضعیت موجود پیشنهاداتی را در زمینه های کیفیت کالبدی، زمینه اجتماعی فرهنگی، معناگرایی و خوانایی، انعطاف و رویدادپذیری، اجتماع پذیری، سرزندگی و تنوع، خاطره انگیزی و امنیت ارائه گردیده است.
بررسی آرایه جدول در نسخ خطی؛ با تأکید بر متون قرون چهارم تا نهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
99 - 113
حوزههای تخصصی:
جدول آرایه ای ساده است که در نسخه های اسلامی اولیه هم دیده می شود. می توان این جداول را بر اساس نقش آنها در صفحه آرایی به دو شکل جداول کاربردی و جداول تزیینی تقسیم کرد. با توجه به اینکه این آرایه ها به صورت مستقل و با تکیه بر نمونه های متقدم موجود در نسخ اسلامی کمتر موردپژوهش قرارگرفته اند مطالعه پیش رو ضرورت یافته است. از طرفی شناخت هرچه بهتر این آرایه شناخت جنبه های دیگر هنر کتاب آرایی را هم تسهیل می کند. هدف این پژوهش شناخت این آرایه، پیشینه و سبک ها و ابزارهای مرتبط با آن بوده است. پرسش های مطرح در این زمینه عبارت بوده اند از: 1. آیا تعاریف لغوی موجود از جداول (اعم از کاربردی و یا تزیینی) در متون با توجه به نمونه های موجود از هریک از آنها در نسخه های خطی مطابقت دارد؟ 2. پیشینه جدول و جدول کشی با استناد بر متون به چه تاریخی بازمی گردد؟ 3. چه سبک هایی از جدول کشی در متون ذکرشده است؟ در مقاله پیش رو در مرحله نخست متون به روش تحلیل محتوایی موردبررسی قرارگرفته و سپس سبک های مطرح شده در متون در نسخ خطی شناسایی و معرفی شده اند و برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر اینکه متون منثور و منظوم در بازه زمانی مدنظر موردبررسی و تحلیل قرارگرفته اند، تمامی نسخ خطی همزمان با متون نیز در کتابخانه های مجلس و ملک و دانشگاه تهران مشاهده و مورد ارزیابی قرارگرفته اند. درنتیجه این پژوهش تعاریفی دقیق تر برای هر دودسته از جداول ارائه شد، ضمن اینکه با توجه به متون مشخص گردید که پیشینه جداول کاربردی در نسخ خطی به پیش از اسلام بازمی گردد، هرچند که قدیم ترین جدول کاربردی در نسخ اسلامی موجود، متعلق به قرن چهارم قمری است و در مقابل، واژه جدول در معنای جداول تزیینی از قرون پنجم و ششم در متون بکار برده شده است و این در حالی است که از قرون اولیه جداول تزیینی در نسخ خطی (مصاحف) دیده می شوند. سبک هایی از نحوه جدول کشی همچون جدول سه تحریر و سیمین و شنگرف، نیز در متون آمده که اغلب آنها نیز در نسخ خطی تا پیش از قرن نهم شناسایی شده اند.
خاستگاه و تحول نقش مایه شاخ فراوانی (کورنوکوپیا) در هنر و معماری عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
181-198
حوزههای تخصصی:
هنر در میان اقوام و تمدن های مختلف، اساساً با دو جریان یا پدیده رایج مواجه بوده است: یکی حفظ داشته ها و پرورش دستاوردهای بومی، و دیگری اقتباس و همگون سازیِ عناصرِ خارجی یا وارداتی. این فرایند دوگانه در تمدن ایران هم، به خصوص در حوزه نقش و تزیین، به نوبه خود وجود داشته است، به طوری که از ادوار پیش از اسلام تا دوران میانه و متأخر اسلامی، علاوه بر مجموعه آرایه ها و نقش مایه های موجود، عناصری از فرهنگ های غیربومی نیز به این هنر راه یافته و در گذر زمان با تغییر و تعدیل، یا تکامل و دگردیسی مواجه شده است. کورنوکوپیا یا شاخ فراوانی یکی از این نقوش است که پیشینه آن به یونان باستان و دوره اساطیر می رسد. این آرایه در زمان حضور جانشینان اسکندر در ایران، در عصر سلوکیان و اشکانیان تحت تأثیر فرهنگ هلنیستی، متداول و با یک دوره تأخیر طولانی، در پی شیوع و تشدید جریان فرنگی مآبی، دوباره در هنر و معماری عصر قاجار ظاهر می شود. پژوهش حاضر با روش تاریخی و توصیفی تحلیلی در پی دستیابی به اهدافی از قبیل بررسی احتمالِ استمرارِ نقش مایه کورنوکوپیا از هنر ایرانِ پیش از اسلام و تسری آن در تزیینات وابسته به معماریِ دوره متأخر اسلامی در ایران (به ویژه عصر قاجار) است. تشریح ویژگی های بصریِ این آرایه، نحوه همنشینی آن در کنار دیگر عناصر بومی و غیربومی، میزان تأثیرات غرب، و عوامل مؤثر در ترغیب هنرمند ایرانی قاجاری به کاربست مجدد و تغییر و تعدیل احتمالی آن در حوزه معماری و تصویرگری، از دیگر اهداف پژوهش است. نتایج حاصل از این مطالعه، مبیّن آن است که کاربست نقش مایه مذکور در تزیینات وابسته به معماری قاجار (گچ بری، کاشی کاری، دیوارنگاری) برآیند جریان تأثیرگذاری به نام «فرنگی سازی» است که اوج آن از نیمه دوم حکومت قاجاریه (سلطنت ناصری) به بعد در همه شئونِ حیات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه ایرانی نمایان می شود. این نقش به دنبال مبادلات تجاری و ارتباطات فرهنگی با فرنگ و از پی آشنایی هنرمندان و صنعتگران بومی با گنجینه تصویریِ هنر غرب، در تزیینات الحاقی بناها ظاهر می شود. اما این نمود و ظهور، با توجه به حضور و حیات نسبیِ سنّت ها، حال وهوایی همگون و هماهنگ با دیگر اجزا و عناصر تزیینیِ بومی می یابد؛ چنان که برخلاف نمونه های غربی، به ندرت به صورت منفصل ترسیم می شود و گاه حتی در دنباله بند اسلیمیِ ایرانی و به عنوان جزئی از یک ساختار منسجم گیاهی و تجریدی که مختص هنر و معماری ایران است، نمودار می شود.
جهانی شدن و مدیریت تنوع فرهنگی در کسب و کارهای گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
45 - 54
حوزههای تخصصی:
| تنوع در جوامع و کسب و کارها در سال های اخیر به موضوعی مهم تبدیل شده است که می تواند هم فرصت آفرین و هم چالش برانگیز باشد. در ارتباط با صنعت گردشگری نیز به دلیل روابط تنگاتنگ میان فرهنگی در این صنعت به ویژه در ارتباط با کسب و کارهای گردشگری و افزایش روزافزون شرکت های چندملیتی در روند جهانی شدن جوامع، موضوع تنوع اهمیتی دوچندان یافته است. مطالعات مختلف تأکید کرده اند که مقوله تنوع و ابعاد آن در صنایع مختلف نمودهای متفاوتی دارد. لذا نوشتار حاضر به بررسی تأثیر جهانی شدن بر تنوع نیروی کار، مشتریان و ضرورت مدیریت تنوع به طور مشخص در صنعت گردشگری پرداخته و آن را به صورت فرایندی سیستماتیک ترسیم می کند.
تحلیل کیفی مسیرهای گردشگری شهر یزد با تأکید بر سلسله مراتب ورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 22
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی گردشگری، توجه به این که گردشگر چگونه به مقصد سفر می کند و یا از آنجا بازمی گردد، اهمیت اساسی دارد. آنچه در ایجاد و تکمیل مسیرهای گردشگری حائز اهمیت است، سلسله مراتب ورود گردشگران است. این مسیرها در سطوح گوناگون شامل الف) واردشدن به شهر از طریق مبادی ورودی، ب) طی کردن مسیرداخل شهر و رسیدن به اقامتگاه ها و ج) بازدید از جاذبه های مقصد مورد بررسی قرارمی گیرند. اکثر پژوهش های حوزه گردشگری بر مورد سوم (ج) تمرکز داشته اند و به دو مورد اول توجه کمتری شده است. با توجه به قرارگرفتن بافت تاریخی شهر یزد در فهرست میراث جهانی و برخورداری از جاذبه های گردشگری بسیار که گردشگران زیادی را به سوی خود جذب کرده، طرح ها و برنامه های بسیاری جهت رونق گردشگری پیشنهاد داده شده است اما در این میان کمتر طرحی به لزوم شناسایی سلسله مراتب ورود گردشگران و از آن طریق بررسی مسیرهای موجود و عوامل کلیدی آن ها پرداخته است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل سلسله مراتب ورود گردشگران شهر تاریخی یزد است. سؤال اصلی پژوهش این است که: سلسله مراتب ورود گردشگران به چه صورت است و کدام عوامل اساسی برآن تأثیر گذارند؟ روش این پژوهش توصیفی و تحلیلی و از نوع کاربردی است. نتایج حاکی از آن است که در مرتبه اول ورود گردشگرانی که از حمل و نقل جاده ای استفاده می کنند نسبت به حمل و نقل ریلی و هوایی از سلسله مراتب مناسبی برخوردار نیست و این به دلیل مشخص نبودن حد و مرزهای شهر است. از طرفی در استفاده از حمل و نقل جاده ای «ورود ذهنی و بصری» قوی تر از حمل و نقل ریلی و هوایی است و در هر سه دسته حمل و نقل «ورود فیزیکی» شرایط یکسانی را دارد. در مراتب دوم و سوم سه گونه ورود مبتنی بر حمل و نقل زمینی است که از آن به مسیرهای گردشگری یاد می شود. مسیرهای گردشگری تنها منحصر به شبکه میان جاذبه ها نمی شوند و دو جزء مهم مرتبط با آن «ورودی ها و مسیرهای متصل کننده ورودی ها به اقامتگاه ها» هستند. به بیان دیگر در شهری همچون یزد که با ثبت بافت تاریخی خود در فهرست میراث جهانی گردشگران بسیاری را جذب کرده تنها وجود جاذبه های ب ااهمی ت و بافت تاریخی و امکانات و تسهیلات مناسب گردشگری کافی نیست. بلکه شبکه ای از مسیرهای گردشگری مبتنی بر سلسله مراتبی از ورود نقش مهمی ایفا می کند.
سازمان رهبر، مدل متناسب مدیریت شهری یکپارچه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف اصلی این مقاله، بررسی ساختارهای هماهنگی و یکپارچگی بین سازمانی و ارزیابی کلی ساختارهای متناسب برای تحقق یکپارچگی در مدیریت شهرهای کشور است. این ارزیابی با طرح ویژگی های چندین ساختار و تشریح تناسب هر کدام با زمینه مدیریت شهری موجود کشور صورت گرفته است. در این مقاله ادعا می شود ساختار یا مدل سازمان رهبر[i]، مدل متناسبی برای گذار به مدیریت شهری یکپارچه در کشور است. بر پایه این ساختار، شوراها و شهرداری ها باید نقش هدایت کننده و هماهنگ کننده کلیه کنشگران توسعه شهری (اعم از دولتی، خصوصی و عمومی) و کلیه فرایندها (اعم از برنامه ریزی، تامین زیرساخت ها و ارائه خدمات) را در اداره امور و توسعه شهر برعهده گیرند. نتایج این بررسی نشان می دهد نهاد مدیریت شهری در ایران، به دلایل متعدد از جمله چندکارکردی بودن، مکان مبنا بودن، انتخابی بودن و نظایر این ها بیش از سایر نهادهای عمومی و دولتی واجد بیشترین صلاحیت برای به عهده گرفتن نقش سازمان رهبر در هماهنگی منابع و نهادهای مختلف شهر است. بر عهده گرفتن چنین رسالتی برای تحقق هماهنگی بیشتر در اداره شهرها حتی بدون واگذاری وظایف بیشتر به آنها، که همیشه با مقاومت سازمان های خدماتی بخشی دولتی مواجه بوده است، ممکن و عملی است.
نمادینگی نقش ماکیان در منسوجات ساسانی از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی (مورد مطالعاتی: خروس، مرغابی، طاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اروین پانوفسکی در بررسی تصویر، سه مرحله درنظر می گیرد: گام اول به توصیف آیکونوگرافیک/ پیش شمایل نگارانه مشهور است. در گام دوم یا تحلیل آیکونوگرافیک (آیکونوگرافی)/ شمایل گردانی، معنای مکنون در یک اثر محل توجه قرار می گیرد و سرانجام در گام سوم؛ یعنی آیکونولوژی، محقق با تفسیر آیکونوگرافیک یک نقش مایه، نسبت به کشف محتوای ذاتی آن اقدام می کند. با این رویکرد در مقاله پیش رو، پرسش آن است: از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی، نقش ماکیان پرتکرار در منسوجات ساسانی چگونه تحلیل و تفسیر می شود؟ فرضیه آنکه، این نوع پرندگان به رغم بی بهرگی از جلوه های ترکیبی و غریب، بر مفاهیم فراتری دلالت می کنند که هم سو با شکوه و حشمت سلطنت ساسانی است. نتیجه به روش تحلیلی تاریخی، با استفاده از مطالعات اسنادی و گزینش سه قطعه پارچه به شیوه هدفمند نشان می دهد نقش ماکیان پر کثرت در پارچه های ساسانی به خروس، مرغابی و طاووس ارجاع می دهد. هر کدام از این نقوش با معانی قراردادی خاصی خویشاوندی دارد که به ترتیب در قالب نویدبخش روشنایی، آب های پاک و حیات مجدد قابل تعریف است. در بحث تفسیر ارزشهای نمادین نیز می توان مدعی بود هر سه مورد با مفهوم فرّه ایزدی، اقبال و نیک بختی سلطنتی، قرابت معنایی برقرار کرده و پایداری و فزونی آن را برای دارنده خود تمنّا می کنند.