مبحث مدرنیزم در عرصه های معماری و شهرسازی ابعاد گسترده ای را شامل می شود0 هر چند، از چند دهه پیش ، نقد مدرنیزم در این عرصه ها توسعه روبه تزاید داشته است ولی، از سوی دیگر، جریان دیگری تحت عنوان تفکر پست مدرنیستی نیز قدم به قدم و سنگر به سنگر مواضع به ظاهر جاویدان مدرنیزم را تسخیر نموده است0 آبشخور این تحولات را البته می توان در تحولات عمیق علم و فلسفه دانست0 همین امر باعث شده است که پست مدرنیزم تنها نقد مدرنیزم را در بر نگیرد بلکه مباحث آن حیطه های بسیار عمیق تری را پیش روی کسانی که به ویژگیهای جهان پس از مدرنیزم علاقه مندند گشوده است0 در این مقاله ابتدا مدرنیزم و پست مدرنیزم از نظرگاه جهان بینی مورد مقایسه قرار گرفته اند و سپس، بطوراجمال، تاثیرات هر یک بر مبانی نظری و عملی در معماری و شهرسازی مطرح شده اند0درنهایت این نتیجه حاصل شده است که بشر چاره ای جز پشت سر گذاشتن مدرنیزم و روی آوری به دوران پس از آن ندارد و توسعه معماری و شهرسازی اینک در گرو تبیین وتدقیق نهضت پست مدرنیزم است
تهویه طبیعی یکی از مؤثرترین عوامل در ایجاد آسایش حرارتی است. این عامل با بهرهگیری از کوران هوا، کاهش رطوبت نسبی و افزایش تبخیر سطحی موجب ایجاد شرایط آسایش در اقلیمهای گرم و مرطوب میشود. در دوران معاصر با توجه به اهمیت انرژیهای تجدیدناپذیر از جمله سوختهای فسیلی و همچنین افزایش آلودگیهای زیستمحیطی، نقش تهویه طبیعی در ساختمان به لحاظ سازگاری ساختمان با محیطزیست حایز اهمیت است.
سازندگان بنا در دزفول به عنوان یکی از شهرهای اقلیم گرم و نیمه مرطوب جهت تعدیل شرایط آب و هوایی در مسکن به ساخت فضایی در عمق 5 تا 12 متری در زیرزمین پرداختهاند.
این فضای زیرزمینی به نام شوادون(Shavadoon) به عنوان یکی از راهکارهای مناسب جهت انطباق با محیط و ایجاد شرایط آسایش حرارتی با استفاده از ثبات دمای سالانه زمین و تهویه طبیعی است. این پژوهش در ابتدا به شناسایی عوامل مشترک و انتخاب شرایط کالبدی تأثیرگذار در تهویه شوادون میپردازد، سپس اثر تهویه طبیعی را در گونههای مختلف شناساییشده با استفاده از مدلسازی CFD جهت ایجاد شرایط آسایش حرارتی مورد بررسی قرار میدهد.
معماری هر زمان به منزله آینه ای است که می توان در آن تمام خصوصیات باطنی آن زمان را مشاهده کرد. آثار کهن و ارزشمند معماری ایران، از پیشرفته ترین تکنولوژی زمان خود بهره برده اند، اما از اوایل قرن چهاردهم شمسی تاکنون معماران ایرانی کمتر موفق به نظریه پردازی و ابداعات اصیل شده و آنچه در ایران روی داده، غالبا به سبب عدم شناخت عمیق، به شکل نوعی تقلید بوده است. تکنولوژی همواره جزجدایی ناپذیر معماری است. انسان در طول تاریخ سعی در شناسایی و ارزیابی محیط پیرامون خود داشته است و بر اساس همین معیار تلاش نموده به نحوی با دنیای طبیعی و محیط خود ارتباط برقرار کند. اما براستی محیط و دنیای طبیعی چیست و رابطه انسان با آن چگونه است؟ اکنون پس از گذشت قرنی از تجربه معماری مدرن و در کنار دستاوردها و تحولات با ارزش حاصل از آن مشکلات پیچید ای در عرصه مسائل زیست محیطی رخ می دهد. در امتداد تغییرات حاصله، مفهوم جدیدی با عنوان توسعه پایدار مطرح گردیده و در نتیجه آن به علت نقش مهم محیط ساخته شده توسط انسان در جریان توسعه پایدار، معماری پایدار مورد توجه صاحب نظران و مسئولین مربوطه قرار می گیرد. مقاله حاضر در نظر دارد تا با تاکید بر اهمیت به کارگیری تکنولوژی در کیفیت فضای معماری و چگونگی تاثیر آن بر معماری پایدار بپردازد و ایجاد شهرهای پایدار نه تنها می تواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. پژوهش فوق با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف از این مقاله، ایجاد شهرهای پایدار نه تنها می تواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت در مقیاس شهری، طراحی پایدار بر سه محور اصلی زیر می باشد؛ منابع محیط(شامل ریز اقلیم، فضای سبز، آب و زباله و انرژی)، مهارت طراحی و فن آوری و ارزش های اجتماعی که برای دستیابی به معماری پایدار در طراحی محورهای فوق باید لحاظ شود.
تناقض یا هماهنگی هنر قدسی با وجوه مختلفی از تکنولوژی، موضوع بحث این مقاله است. دغدغ? خدشه دار شدن ابعاد قدسی زندگی توسط این پدیده، موجب می شود تا جایگاه تکنولوژی در عرصه های گوناگون مورد بررسی قرار گیرد. مباحث هنر و تکنولوژی در جهان هستی و نیز قداست و فضای قدسی، مداخلی برای ورود به مقول? فوق قرار داده شده اند که درک منشأ اصلی هنر مقدّس و نوع بیان آن را سهل می کنند. طرح متغیرهایی از قبیل انسان مقدّس، کتاب مقدّس، فضا و مکان های مقدّس، اثبات می کند که قداست واقعی نمی تواند از آنِ هر آن چه ماورای طبیعت است باشد؛ بلکه سایه و روح الهی است که از تقدّس وجود خود، در فضا، مکان، انسان و هنر قرار می دهد. از این روی، این که اثر هنری با ابزار بدوی و یا تکنیک های نوین به ثمر رسیده باشد، در بیان قدسی آن تأثیری ندارد.
در این مقاله ، علل انتخابهای انسان ، با تاکید بر انتخاب در حوزه هنر ، بررسی شده است . تصور اجتماعی ، عادتواره ، سرمایه فرهنگی ، و فضای ( ذهنی و عینی ) زندگی آدمی از عوامل مؤثر در انتخابهای اوست . از این رو ، در اینجا ، این عوامل و تعاملشان بررسی و نظریات کسانی چون بوردیو مطرح شده است . در پایان مقاله ، نتایج پژوهشی در باره جوانان دو منطقه در شمال و جنوب تهران مطرح و انتخابهای ایشان در حوزه هنر بررسی شده است .