فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به محیط پویای امروزی و روی کار آمدن روز افزون وب سایت ها، اندیشه ی سنجش و ارزیابی آن ها نیز پدید آمده است. از طرفی کاربران وب سایت ها به دنبال دریافت خدمات و اطلاعات در زمان کمتر و با کیفیت و ماندگاری بالاتری هستند و دیگر صفحات راکد و ایستا را نمی پسندند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی ملاک های ارزیابی وب سایت ها با تاکید بر استفاده از اینفوگرافیک (گرافیک اطلاع رسان) است. مدل ارائه شده در این پژوهش با استفاده از نمونه 311 تایی از کاربران برخی وب سایت های پربازدید ایرانی و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد اعتبار سنجی قرار گرفته است. یافته های حاصل از معادلات ساختاری برازش شده نشان داد که: 1) اینفوگرافیک به عنوان یکی از مولفه های ارزیابی وب سایت بر کیفیت وب سایت، رضایت مندی کاربر از وب سایت و تمایل او به بازگشت مجدد به وب سایت تاثیر مثبت و معناداری دارد. 2) کیفیت وب سایت تاثیر مثبت و معناری بر رضایت مندی کاربر از وب سایت و تمایل او به بازگشت مجدد به وب سایت دارد. 3) رضایت مندی کاربر از وب سایت سبب تمایل او به بازگشت مجدد به وب سایت می شود. 4) رضایت مندی کاربر از وب سایت و تمایل او به بازگشت مجدد به وب سایت تاثیر مثبت و مستقیمی بر تعهد و وفاداری کاربران نسبت به وب سایت دارد. افراد و مؤسساتی که قصد استفاده از وب سایت را به عنوان ابزار ارائه کالا و خدمات با کیفیت تر دارند، می توانند بر اساس نتایج این مقاله، میزان رضایت کاربران اینترنتی خود و همچنین میزان تعهد و وفاداری آنان را نسبت به وب سایت ها افزایش داده و زمینه های بازگشت مجددشان را فراهم کنند. همچنین نتایج این مقاله می تواند به صورت یک چک لیست برای ارزیابی وب سایت ها مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی سامانه های پیشنهاددهنده مقاله های مرتبط در پایگاه های وب آو ساینس و گوگل اسکالر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سامانه های پیشنهاددهنده ی منابع علمی با این هدف بوجود آمدند تا به کاربر منابعی را پیشنهاد دهند که به نیاز اطلاعاتی او نزدیک است. هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه میزان اثربخشی سامانه های پیشنهاددهنده مقاله های مرتبط در پایگاه های وب آو ساینس و گوگل اسکالر در چهار حوزه موضوعی از دیدگاه کاربران است. روش:پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی از نوع مقایسه ای است. نمونه پژوهش به دو گروه نمونه انسانی و مقالات تقسیم می شود. نمونه انسانی شامل 120 نفر از دانشجویان مقطع دکتری بود. این افراد از ۴ حوزه موضوعی علوم انسانی، علوم پایه، فنی-مهندسی و کشاورزی و دام پزشکی بودند و از هر حوزه ۳۰ نفر. نمونه مقالات، 2400 مقاله مرتبط متشکل از 1200 مقاله مرتبط پیشنهاد شده در هر یک از دو پایگاه بود. داده های این پژوهش توسط دو ابزار پرسشنامه و نرم افزار شبیه سازی محیط پایگاه ها گردآوری شد. نتایج: یافته ها نشان داد از دید کاربران، سامانه پیشنهادهنده پایگاه های وب آوساینس و گوگل اسکالر در پیشنهاد مقاله های مرتبط اثربخش عمل نموده است، همچنین، بین اثربخشی مقاله های مرتبط در چهار حوزه تفاوت معنا دار وجود داشت و هر دو پایگاه در حوزه موضوعی علوم انسانی نسبت به سایر حوزه ها، کمترین تعداد مقاله های مرتبط و بیشترین تعداد مقاله های نامرتبط را به کاربران بپیشنهاد داده بودند. اصالت: علیرغم اهمیت سامانه های پیشنهادهنده مقاله ها، پژوهشی که اثربخشی سامانه های پیشنهاد دهنده مقالات مرتبط در پایگاه وب آوساینس و گوگل اسکالر را از دیدگاه کاربران مورد بررسی قرار داده باشد، مشاهده نشد.
چارچوب مفهومی موضوع های راهبردی فناوری اطلاعات (تحلیل اسناد راهبردی ملی و جهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به پیشرفت های قابل توجه در زمینه فناوری ها، از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات، یکی از موضوع هایی است که همواره در اسناد راهبردی، به ویژه در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی به آن تأکید شده است. دسته بندی جامع موضوع های راهبردی فناوری اطلاعات در سطح بین المللی و ملی روشی است که می تواند بینشی مناسب برای تصمیم سازان و سیاست گذاران فراهم آورد. این نوع بازنمایی اطلاعات، از یک سو موجب توصیف و درک بهتر این حوزه خواهد شد و از سوی دیگر، تصویر کلی موضوع مورد مطالعه را در اختیار سیاست گذار قرار می دهد. هدف این پژوهش دستیابی به چارچوب مفهومی موضوع های راهبردی است که با استناد به مستندات راهبردیِ منتشرشده از سوی کشورها انجام شده است. بدین منظور، ۱۱۴ سند راهبردی فناوری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی سازماندهی و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش بیش از 900 موضوع راهبردی فناوری اطلاعات را در بر می گیرد که در 16 دسته اصلی تجارت الکترونیکی؛ سازمان الکترونیکی؛ دولت الکترونیکی؛ سلامت الکترونیکی؛ یادگیری الکترونیکی؛ سایر نواحی کاربردی؛ فضای سایبری؛ اطلاعات و محتوای دیجیتال؛ منابع انسانی؛ صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ جامعه اطلاعاتی و دانشی؛ زیرساخت؛ قوانین، مقررات، و خط مشی ها؛ اصلاحات فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ تحقیق و توسعه؛ و ارتباطات از راه دور قرار دارند. این مقاله به یک نگاه جامع و همه جانبه در زمینه راهبردهای فناوری اطلاعات منجر می شود.
ارزیابی ظاهری و محتوایی کتاب های داستانی فارسی رده سنی الف و ب با تأکید بر مؤلفه های خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی ظاهری و محتوایی کتاب های چاپی رده سنی الف و ب با تأکید بر مؤلفه های خلاقیت گیلفورد انجام شده است. روش/رویکرد پژوهش : روش پژوهش پیمایشی، از نوع توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش داستان های فارسی رده سنی الف و ب در قالب کتاب های چاپی است و نمونه پژوهش از بین کتاب های پرتیراژ سال های 95-1390 ایران به روش هدفمند انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها یک سیاهه وارسی محقق ساخته است که روایی آن مورد تائید قرار گرفته است. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوا برای بررسی معیارهای ظاهری و محتوایی در 55 کتاب چاپی پر تیراژ کودکان استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که از بین گوی ه های ظاهری و محتوایی در همه مؤلفه های خلاقیت (سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط)، ویژگی های محتوایی بیش از ظاهری در کتاب های مورد بررسی رعایت و به کار گرفته شده است. در حالی که برای این رده سنی مشخصات ظاهری بیش از هر چیز می تواند آنان را جذب کتابخوانی نماید. از بین چهار مؤلفه سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط، مؤلفه بسط با میانگین رتبه ای 3/62، بیشتر از سایر مؤلفه ها در کتاب های نمونه پژوهش به کار گرفته شده است. نتیجه گیری : نویسنده، تصویرگر و ویراستار ایرانی در توجه به جزئیات و گسترش ایده در هر یک از عناصر ظاهری و محتوایی کتاب های کودکان رده سنی الف و ب تواناتر از سایر مؤلفه های خلاقیت بوده اند. پیشنهاد می شود دست ا ندرکاران حوزه نشر کتاب کودک، از دوره های خلاقیت بهره برده و جهت تهیه و انتشار کتب خلاق از سیاهه وارسی تهیه شده در این پژوهش استفاده نمایند.
طراحی و آزمون مدل رابطه علّی سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل رابطه علّی سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است. روش شناسی: روش انجام پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری (SEM) است که یک روش چند متغیری می باشد. پژوهش های زیادی در ارتباط با متغیرهای پژوهش حاضر انجام شده است که نشان دادند بین متغیرها رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. با توجه به مباحث نظری و نتایج پیشینه ها مدل پیشنهادی پژوهش ارائه شده است. در طراحی مدل پیشنهادی پژوهش، سواد اطلاعاتی متغیر مستقل، خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی و تفکر انتقادی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. در این پژوهش چهار فرضیه مربوط به اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیر سواد اطلاعاتی بر تفکر انتقادی در نظر گرفته شد. یافته ها: مقادیر شاخص های برازندگی مربوط به الگوی پیشنهادی پژوهش حاکی از آن است که اکثر شاخص های برازندگی در مدل پژوهش در حد مطلوب و تا حدودی زیادی قابل قبول است. در رابطه با فرضیه های مربوط به اثر مستقیم، یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی اثر مستقیم و مثبت بر خودکارآمدی تحصیلی و همچنین تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز دارد. همچنین، در خصوص فرضیه های غیرمستقیم، یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی از طریق خودکارآمدی تحصیلی اثر غیرمستقیم مثبت بر تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برازش مدل پیشنهادی در حد مطلوب و قابل قبولی وجود دارد و تمامی فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش، می توان استدلال کرد که مهارت های سواد اطلاعاتی و یادگیری آن توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان کلید یادگیری مادام العمر محسوب می شود که نقش زیادی در بالا بردن خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان و افزایش مهارت های تفکر انتقادی این دانشجویان دارد. بنابراین، لازم است مهارت های سواد اطلاعاتی و آموزش آن به دانشجویان، بیشتر مورد توجه مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی قرار گیرد تا بتوانیم افرادی شایسته و توانمند برای جامعه تربیت کنیم.
تاثیر دیجیتال سازی مجموعه کتابخانه های دانشگاهی بر اثربخشی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی سطح دیجیتال سازی کتابخانه های دانشگاهی و تاثیر آن بر اثربخشی سازمانی بر اساس مدل نظری کارکردهای چهارگانه ی ضروری نظام اجتماعی پارسونز است. روش: این پژوهش تحلیلی- کاربردی از نوع توصیفی و پیمایشی است و ابزار پژوهش چکلیست محقق ساخته است که به بررسی خط مشی کتابخانه، امکانات و خدمات دیجیتال، مجموع دیجیتال و قابلیت های جستجوی مجموعه کتابخانه می پردازد. پرسشنامه استاندارد برای سنجش اثربخشی سازمانی است. جامعه پژوهش شامل 12 کتابخانه دانشگاهی شهر تهران و 128 نفر از کتابداران این کتابخانه ها می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر سطح دیجیتال سازی مجموعه کتابخانه های دانشگاهی 50 درصد «سطح متوسط» هستند، 33 درصد «سطح بالا» و 17 درصد «سطح پایین» هستند. به لحاظ آماری ارتباط معنادار مثبتی بین دیجیتال سازی کتابخانه های دانشگاهی و مولفه های اثربخشی سازمانی وجود دارد. دیجیتال سازی مجموعه به ترتیب اولویت بر مولفه های نوآوری، سلامت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی کتابداران بیشترین تاثیر را دارد. به لحاظ آماری بین کتابخانه های «سطح متوسط» و «سطح پایین» از نظر مولفه های نوآوری کتابداران و تعهد سازمانی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی نقش منتورینگ (ارشادگری) اسلامی در توسعه شایستگی های پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش مهم عاملان اطلاع رسانی و دانش شناسی در پیمایش و ارزیابی کم وکیف توسعه علم در سطوح مختلف نهادی و فردی، یکی از صلاحیت های لازم برای آن ها شایستگی پژوهشی است. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف تعیین نقش منتورینگ اسلامی در توسعه شایستگی های پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی- پیمایشی از نوع هم بستگی است. داده های مطالعه از 102 دانشجوی تحصیلات تکمیلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در دانشگاه های تهران به روش نمونه گیری طبقه ای با لحاظ کردن مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی جمع آوری شد. برای اندازه گیری شایستگی های تحقیقاتی از زیرمقیاس های مهارت های انجام و مدیریت تحقیق و تفسیر و انتقال دانش پرسش نامه توسعه دانشجویان و برای گردآوری داده های مربوط به منتورینگ از پرسش نامه منتورینگ اسلامی (خاقانی زاده، تقوی و عبادی، 2019) استفاده شد. یافته ها: میانگین کل منتورینگ اسلامی 78/3 و شایستگی های پژوهشی برابر با 84/3 بوده است که بیانگر وضعیت مناسب دانشجویان است. نتایج حاصل از آزمون هم بستگی نشان می دهد که همه مؤلفه های نه گانه منتورینگ اسلامی به جز چالش انگیزی، مشاوره و معاشرت علمی رابطه معناداری با صلاحیت یابی پژوهشی دانشجویان دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر معناداری مدل بوده و نشان می دهد مقدار قابل توجهی از واریانس صلاحیت یابی پژوهشی دانشجویان توسط مؤلفه های منتورینگ اسلامی تبیین می شوند. اصالت/ارزش: مطالعه حاضر وضعیت عاملان حرفه ای آینده علم اطلاعات و دانش شناسی و پیش بینی پذیری آن را بر اساس یکی از راهبردهای تربیتی سازگار با شرایط فرهنگی حاکم بررسی کرده است.
رابطه ساختاری بین جو تیمی، رهبری توانمندساز و نگرش نسبت به تسهیم دانش با رفتار تسهیم دانش
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
1 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری بین جو تیمی، رهبری توانمندساز و نگرش نسبت به تسهیم دانش با رفتار تسهیم دانش بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن را کلیه دبیران زن شاغل در دوره پیش دانشگاهی دبیرستان های دخترانه نواحی شش گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان تشکیل می دادند که براساس جدول کرجسی و مورگان 189 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین آنها انتخاب شدند. بمنظور گرداوری داده ها از پرسشنامه های جوتیمی آرنولد و همکاران(2000)، توانمندسازی باک و همکاران(2005) ، رفتار تسهیم دانش هسو و همکاران(2007) و نگرش نسبت به تسهیم باک و همکاران(2005) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزار آماری در علوم اجتماعی نسخه 22 و نرم افزارحداقل مربعات جزئی(smartPLS) انجام شد. یافته ها نشان داد که جو تیمی بر رفتار تسهیم دانش بطور مستقیم اثر دارد ولی بطور غیرمستقیم و بواسطه نگرش مثبت به تسهیم دانش بر تسهیم دانش اثر نداشت. همچنین رهبری توانمند ساز بطور مستقیم بر رفتار تسهیم تاثیر داشت ولی بواسطه نگرش مثبت به تسهیم دانش بر رفتار تسهیم دانش اثر نداشت. هرچند رهبری توانمندساز برنگرش مثبت به تسهیم دانش اثر مستقیم داشت(001/0>P). بعلاوه ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺑﺮازش ﻣﺪل، مقادیر ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﯽ را ﻧﺸﺎن داد و روابط بین مدل ساختاری جو تیمی، رهبری توانمندساز و نگرش نسبت به تسهیم دانش به عنوان یک عامل مهم و موثر بر رفتار تسهیم دانش از پایایی بالایی برخوردار بود.
بافت و معنا در بازیابی اطلاعات: با تاکید بر زبان مادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به ما امکان برقراری ارتباط می دهد و تقریباً همه موجودات زنده دارای این توانایی هستند. اما در رابطه با انسان علاوه بر نقش ارتباطی، دارای نقش های دیگری نیز هست. هدف از این مطالعه بیان نقش و اهمیت زبان با تاکید بر زبان مادری در شکل گیری واژگان جستجو در بازیابی اطلاعات مبتنی بر معانی ذهنی افراد، بافت و محتوای مورد جستجو است. مقاله حاضر یک پژوهش نظری است. در تدوین این مقاله و به عنوان گام نخست به روش کتابخانه ای و مروری، شناسایی منابع مرتبط و برخی نظریه های پایه در قلمرو زبان ضروری بود. بنابراین، کلیدواژه هایی همچون بازیابی اطلاعات، زبان مادری، بافت و معنا، اطلاعات و زبان و موارد مشابه جستجو شد. در نهایت پس از دستیابی به منابع با کیفیت و مرتبط، تلاش شد تا مفهوم زبان در بازیابی اطلاعات با تاکید بر زبان مادری و مفاهیم مرتبط با آن تحلیل و واکاوی شود. بر اساس آنچه که از این نوشتار می توان استنباط کرد، ابتدا مفاهیم در ذهن شکل می گیرد (یعنی مفهوم سازی ذهنی) و سپس مفاهیم شکل گرفته در ذهن تبدیل به اصطلاحات زبانی (بازنمون یا بیان واژگانی) می شود. بنابراین، در هنگام جستجو برای بازیابی اطلاعات ابتدا کاربر در ذهن خود مفاهیم را می سازد، سپس به آنها شکل می دهد و در ادامه واژه و یا واژگان مناسب را ایجاد کرده و به منزله عبارت جستجو در فیلد جستجوی یک پایگاه اطلاعاتی وارد می کند تا "با ربط ترین" نتایج، حاصل آید. این اتفاق برای کسی که مفاهیم ذهنی و مفاهیم ثبت شده (عینی) هر دو برای آن یکی باشد و به گونه ای براساس زبان مادری شکل گرفته باشد، می تواند نتایج بهتری را درپی داشته باشد، چرا که در این حالت بین ذهن و بیان آن رابطه ای مستقیم برقرار می شود و فضاهای ذهنی بهتری برای تدوین عبارت جستجو و ارزیابی نتایج بازیابی شکل می گیرد. زبان به عنوان رابط بین نیاز اطلاعاتی کاربر و سیستم اطلاعاتی، متکی بر الگوهای ذهنی است که انسان به واسطه یادگیری آنها را دریافت می کند و این الگوها معمولاً با یادگیری اولین زبان (زبان مادری) شکل می گیرد. بنابراین، بسیاری از تجربیات ما مبتنی بر مفاهیمی است که در ذهن ما شکل می گیرد و به واسطه زبان بیان می شود و این کار به دفعات می تواند در هنگام بازیابی اطلاعات رخ دهد. توجه به این مقوله می تواند به بهبود طراحی نظام های بازیابی اطلاعات در قالب بافت اطلاعاتی کمک کند.
تحلیلی بر تاثیر سئو بر روی رتبه وب سایت دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سیستم های رتبه بندی در دانشگاه ها مورد توجه جامعه دانشگاهی قرار گرفته و رقابت تنگاتنگی بین دانشگاه های جهان برای کسب رتبه های بالاتر شکل گرفته است. در این میان، رتبه بندی وب سایت های دانشگاه ها نیز در کانون توجه قرار گرفته است و وبومتریک سالانه رتبه وب سایت دانشگاه ها را اعلام می نماید. بررسی شاخص های رتبه بندی دانشگاه ها و رتبه وبومتریک دانشگاه نشان می دهد، برخی از این شاخص ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر روی هم تاثیرگذار هستند. از طرف دیگر مطالعه اولیه شاخص های وبومتریک نشان می دهد برخی شاخص های سئو می تواند بر روی رتبه وبومتریک تاثیر داشته باشد. هدف از این تحقیق این است که نشان دهد تا چه حد معیارهای سئو می تواند روی رتبه وب سایت دانشگاه تاثیر داشته باشد. به این منظور پس از استخراج امتیاز 38 معیارهای مهم سئو دانشگاه های منتخب بوسیله ابزارهای مختلف سئو، عملیات تجزیه و تحلیل اطلاعات همراه با اعمال قوانین انجمنی بر روی دادها انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد برخی از معیارهای سئو نظیر تعداد بک لینک، رتبه الکسا و پیج رنک تاثیر مستقیم و قابل توجه بر روی رتبه وب سایت دانشگاه ها دارند و در این راستا قوانین انجمنی معناداری استخراج شده است.
نگرش فهرست نویسان ایرانی نسبت به فهرست نویسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نگرش فهرست نویسان ایرانی نسبت به فهرست نویسی اجتماعی.<br /> روش شناسی: به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته میان 123نفر از فهرست نویسان که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده بودند توزیع و جمع آوری شد.علاوه بر آن، به منظور تأیید و تکمیل داده های فهرست نویسان، این نتایج با یافته های حاصل از مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران تکمیل شد.<br /> یافته ها: میانگین شاخص نگرش فهرست نویسان نسبت به فهرست نویسی اجتماعی به طور کلی 17/3 است که در بُعد عاطفی و عملی به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین نمره را داشته است. تأثیر میزان رضایت از زندگی حرفه ای، میزان فایده مندی فهرست نویسی اجتماعی، میزان سرگرم کننده بودن فهرست نویسی اجتماعی، میزان تأثیرپذیری از گروه های مرجع، میزان پیروی فهرست نویسان از انتظارات مهم دیگران، امکانات رسانه ای فهرست نویسی اجتماعی، ارزیابی فهرست نویسان از سهولت یادگیری و استفاده از فهرست نویسی اجتماعی، و میزان تعلق گروهی بر نگرش فهرست نویسان سنجیده شد. به جز تعلق گروهی تأثیر سایر عوامل بر نگرش فهرست نویسان تأیید شد.<br /> نتیجه گیری: باید ویژگی هایی از فهرست نویسی اجتماعی به فهرست کتابخانه افزوده شود که برای کتابخانه مفید باشد، جنبه سرگرمی و لذت داشته باشد، یادگیری و کاربرد آن برای کاربران آسان باشد، و از تنوع امکانات وبگاه های فهرست نویسی اجتماعی برخوردار باشد.
تحلیل موفقیت کنش اشتیاق کاربر در شبکه اجتماعی اینستاگرام نسبت به محتوا از منظرمشخصه های تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجربه کاربر در تعامل با اطلاعات در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. پژوهش با بهره گیری از دو نظریه درگیر کردن (اشتیاق کاربر) و تجربه خوشایند در صدد بود به تحلیل مشخصه های تصویر و مضامین نهفته در پُرپسند ترین پُست های ارائه دهنده محتوای تخصصی و آموزشی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بپردازد و میزان ربط این مضامین را با محتوای اختصاصی این صفحه ها مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با روش کیفی-اکتشافی با بهره گیری از تحلیل مضمون و نمونه هدفمند بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی از راهبردهای پژوهش معماری اطلاعات انجام شد. تحلیل 270 پُست که در ردیف 9 مطلب ارسالی پُرپسند 30 صفحه مورد بررسی در سال 2017 بودند، نشان داد که استفاده از تصویر تصویر انسان، شخصیت های برجسته هنری، علمی و ادبی و طبیعت در بخش مشخصه های تصویر و مضامین خانواده، عشق، و مذهب در این پُست ها وجود داشتند. همچنین، بیش از 80 درصد محتوای پسند شده از سوی کاربران به موضوع اختصاصی صفحه های مورد بررسی اختصاص داشت. نتایج نشان داد که در محتوای موفق در درگیر کردن کاربر و ایجاد تجربه خوشایند در وی، مشخصه های تصویر مشترکی وجود دارد که در هنگام تولید محتوا باید به آن ها توجه کرد و آن ها را به کار گرفت. این مشخصه ها در این پژوهش مشخص شده اند. همچنین، 80 درصد محتوای موفق در کسب اشتیاق کاربر مرتبط با محتوای صفحه است که نشان دهنده توجه کاربران به تخصصی بودن صفحه مورد نظر است.
ارزیابی بلوغ مدیریت دانش با استفاده از مدل سازمان بهره وری آسیایی (مطالعه موردی: شهرداری تهران)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سطح بلوغ و میزان آمادگی شهرداری تهران جهت استقرار مدیریت دانش و نیز بررسی وضعیت فرایندهای چرخه دانشی بر اساس مدل بهره وری آسیایی است. روش پژوهش، پیمایشی و نوع آن کاربردی می-باشد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سازمان بهره وری آسیایی و نیز سوالات تکمیلی استفاده شد. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزارSPSS 23 و میزان ضریب آلفای 95/0 محاسبه گردید. جامعه آماری پژوهش 250 نفر از مدیران و کارمندان متخصص فعال در حوزه منابع انسانی سازمان بودند که حجم نمونه با استفاده ازفرمول کوکران 150 نفر انتخاب شد. نتایج حاکی از آن بود، شهرداری تهران با کسب 99.51 امتیازدر سطح دوم از پنج سطح بلوغ مدیریت دانش قرار دارد. این بدان معنا است که سازمان پس از آگاهی از مزایای مدیریت دانش بر بهبود فرآیندهای کسب و کار و بهره وری، نسبت به آن اطلاعاتی را جمع آوری و نسبت به اهمیت آن احساس نیاز نموده است. همچنین نتایج رتبه بندی گروه های معیار نشان داد که بالاترین و پایین ترین امتیاز به ترتیب مربوط به معیارهای"فناوری اطلاعات" و "فرایند دانشی" است. تمرکز بر زیر فرایندهای چرخه دانشی، نظیر به کارگیری، نگهداری، تسهیم و خلق دانش حاکی از آن بود که سازمان بایستی برای بهبود وضعیت موجود، نسبت به پیاده سازی راهکارهایی همچون ایجاد یک ساختار مشخص برای راهبری مدیریت دانش (حمایت و پشتیبانی از فرآیندهای مدیریت دانش، توسعه فرهنگ به تسهیم و بکارگیری دانش) از طریق تشکیل انجمن های خبرگی، توسعه مدیریت دانش پروژه، جاری سازی ابزارهایی نظیر مستندسازی تجارب خبرگان، کافه-های دانش و... اقدام نماید.
سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران براساس مدل زیمنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه راهکار برای ارتقای مدیریت دانش از راه سنجش سطح بلوغ آن مدل براساس مدل زیمنس. روش شناسی: داده ها با پرسشنامه پژوهشگرساخته ای گردآوری شد که نمونه هدفمند 100نفره از کارکنان سازمان آن را پرکردند. یافته ها: همه مؤلفه های بلوغ مدیریت دانش به غیر از مؤلفه «تعلیم و آموزش» پایین تر از حد متوسط یافته شد. بلوغ مدیریت دانش در سازمان در سطح یک قرار دارد. نتیجه گیری: مؤلفه های بلوغ مدیریت دانش براساس دیدگاه کارشناسان ارزیابی و راهکارهایی برای ارتقای آن ارائه شده است.
شناسایی بافت های مؤثر در ایجاد پیشنهادهای پرسش: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی عوامل بافتی تاثیرگذار در ایجاد پیشنهاد پرسش می باشد. پیشنهاد پرسش از قابلیت های اساسی ابزارهای جستجوی اطلاعات است که از طریق ارائه کلیدواژه های محتمل، به کاربر در فرمول بندی پرسش و برآوردن نیاز اطلاعاتی کمک می کند. در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد پیشنهادهای پرسش از مرور نظام مند استفاده شده است. بدین منظور کلیدواژه های مرتبط با پیشنهاد پرسش به زبان انگلیسی و فارسی در پایگاه های اطلاعاتی خارجی Science Direct, Emerald, Scopus, Online Willy, IEEE و پایگاه های داخلی مگ ایران، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، و مرجع دانش مورد جستجو قرار گرفت تا مقالات مرتبط با عوامل بافتی تاثیرگذار در ایجاد پیشنهادهای پرسش شناسایی شود. برای انجام مرور نظام مند از روش رایت و همکاران (2007) استفاده گردید که شامل هفت مرحله تعیین سوال پژوهش، تعیین پروتکل یا قرارداد انجام کار، جستجوی متون، استخراج داده ها، ارزیابی کیفیت، تحلیل داده ها و ارائه نتایج، و تفسیر نتایج است. بعد از جستجوی کلیدواژه های فارسی و انگلیسی و تطبیق آنها با معیارهای ورود و خروج در نهایت 36 مقاله برای استخراج عوامل تاثیرگذار انتخاب گردید. با بررسی مقالات انتخاب شده یافته های حاصل از مرور نظام مند در پنج دسته عوامل مبتنی بر مکان، مبتنی بر زمان، مبتنی بر جلسه جستجوی کاربر (شامل جلسه جستجوی جاری کاربر و تاریخچه جستجوی کاربر)، مبتنی بر بافت های ترکیبی، و سایر بافت طبقه بندی شدند. شناسایی عوامل تاثیرگذار در ایجاد پیشنهادهای پرسش به پژوهشگران و علاقه مندان این حوزه کمک می کند تا متناسب با ویژگی ها و شرایط ابزارهای جستجو از بافت مناسب استفاده نموده و به کاربر در بازیابی اطلاعات مرتبط بیشتر کمک کند.
کاربردپذیری اصطلاحات غیرموضوعی مورد استفاده در نمایه سازی منابع علوم اسلامی در فرایند بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین کاربردپذیری اصطلاحات غیرموضوعی (عمومی) مورد استفاده در نمایه سازی منابع علوم اسلامی در فرایند بازیابی اطلاعات بود. ج امعه پژوهش را که با روش پیمایشی- تحلیلی انجام شد، کاربران نهایی پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی طراحی شده توسط پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی تشکیل می دادند. در میان این جامعه، 50 نفر از پژوهشگران بر پایه نمونه گیری در دسترس از نوع هدفمند که با پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی آشنایی مناسبی داشتند و از آن استفاده می نمودند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، سه پرسشنامه طراحی شده توسط پژوهشگران بود. این پرسشنامه ها عبارت بودند از: نخست، پرسشنامه مربوط به میزان تجربه کاربران نهایی در استفاده از پایگاه مورد بررسی، دیگر، پرسشنامه تشریحی جهت دریافت بازخورد کاربران نهایی نسبت به فرایند بازیابی، و دو دیگر، پرسشنامه ای با پرسش های بسته برای ارزیابی نتایج جستجو بود که روایی آن ها توسط متخصصان ذخیره و بازیابی اطلاعات، و پایایی آن ها بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار استنباطی در جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از اصطلاحات غیرموضوعی (عمومی) برای بسط جستجو در پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی نتایج مطلوبی در بر داشته است. با این وجود، به گسترش اصطلاحات غیرموضوعی بر اساس نظرات و پیشنهادات کاربران نهایی عضو جامعه پژوهش نیاز است. همچنین همخوان با پاسخ کاربران به پرسش ها، بین اصطلاحات غیرموضوعی برگزیده و ناگزیده، روابط هم ارز مناسبی برقرار شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیان می دارد که توجه به کاربردپذیری اصطلاحات غیرموضوعی در فرایند بازیابی اطلاعات، نیز برقراری روابط هم ارز بین آن ها، افزون بر بهره گیری از اصطلاحات موضوعی (تخصصی)، می تواند نتایج مطلوب و مرتبطی را در زمان بازیابی اطلاعات به همراه داشته باشد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت دانش با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش با استفاده از مطالعه پژوهش های پیشین است. روش شناسی: جهت شناسایی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش با استفاده از روش فراترکیب تعداد 335 مقاله چاپ شده در پایگاه های علمی همچون ساینس دایرکت، علم نت، مگ ایران و پایگاه مرکز علمی جهاد دانشگاهی در بین سال های 2010 تا 2018 در حوزه مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفته است. از روش وزن دهی شانون بر مبنای تحلیل محتوا برای تعیین اوزان کدها استفاده شد. یافته ها: خروجی روش فراترکیب سه مقوله (سازمانی، فردی و محیطی)، هشت مفهوم (فرایندهای مدیریت دانش، ساختار سازمانی، فناوری، مدیریتی، فردی، اعتماد، رقابتی و فرهنگی - اجتماعی) و 52 کد در پیاده سازی مدیریت دانش شناسایی گردید. نتایج: مطابق پژوهش های پیشین به ترتیب توجه به عوامل فرهنگی سازمان، رهبری، هم راستایی راهبردی، حمایت مدیران ارشد، فناوری اطلاعات و انگیزه افراد در حوزه پیاده سازی مدیریت دانش دارای بیشترین اهمیت است.
تحلیل نقش الگوها بر رفتار مطالعه دانشجویان دانشگاه تبریز براساس نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی و تحلیل نقش الگوها بر مطالعه دانشجویان دانشگاه تبریز براساس نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا است. روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. 9833 نفر دانشجوی کارشناسی دانشگاه تبریز جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. از بین آنها با استفاده از جدول کرجسی-مورگان 373 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که براساس مولفه های نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا تنظیم شده بود که بعد از تائید روایی و پایایی بین نمونه آماری توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون تی، تحلیل واریانس و رگرسیون خطی چندگانه استفاده به عمل آمد. یافته ها: یافته ها نشان داد 46 درصد از دانشجویان الگوهای مطالعه خود را از طریق شبکه اجتماعی دنبال می کنند. دانشجویان دانشگاه تبریز در امر مطالعه خود به ترتیب از دوستان و استادان با میانگین 62/3 و 57/3 بیشترین الگوپذیری را داشتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که میانگین میزان مطالعه در گروه های عمده تحصیلی، اختلاف معنی داری با هم دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیّرهای مستقل، «انگیزه»، «توجه»، «تمرین» و «به یادسپاری» وارد معادله شدند، که در مجموع 64 درصد از تغییرات مربوط به متغیّر مطالعه را این 4 متغیّر تبیین کردند. در نتیجه می توان گفت که رفتار مطالعه دانشجویان براساس نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا قابل تبیین است. اصالت اثر: استفاده از نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا برای تبیین مطالعه در بین دانشجویان، نوآوری اصلی این مقاله به شمار می رود.
بررسی وضعیت تقریظ های نوشته شده بر کتاب های فارسی دفاع مقدس در بازه زمانی سال 1360 تا 1397 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تقریظ های نوشته شده بر کتاب های فارسی دفاع مقدس در بازه زمانی سال۱۳۶۰ تا ۱۳۹۷ در ایران صورت گرفته است. روش/رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی انجام شده است و تقریظ های مورد نظر به روش تحلیل محتوای ترکیبی بررسی شدند، جامعه آماری در این پژوهش، شامل ۵۷ تقریظ از ۵۵ کتاب فارسی دفاع مقدس است که در بازه زمانی سال۱۳۶۰ تا ۱۳۹۷ مورد تقریظ قرار گرفته اند که از این تعداد ۵۳ تقریظ متعلق به «آیت الله سید علی خامنه ای»، ۳ تقریظ متعلق به «سردار قاسم سلیمانی» و ۱ تقریظ متعلق به « محمد رضا سنگری» است. یافته ها: یافته ها نشان داد که «آیت الله سید علی خامنه ای»، با تعداد 53 تقریظ، بر کتاب های فارسی دفاع مقدس، دارای بیشترین تقریظ است. سپاسگزاری از خداوند، تقدیر از نویسندگان، توجه به زبان و ادبیات فارسی، ضرورت ترجمه برخی منابع، تأکید بر ساخت فیلم، توجه به نقش زنان در دفاع مقدس و تاریخ سازی از جمله مواردی است که ایشان در تقریظ های خود مورد تأکید قرار داده است. همچنین محتوای تقریظ ها شامل ۳ مقوله اصلی «بیان عواطف و احساسات»، «اظهارنظر» و «پیشنهاد» است که تجزیه و تحلیل داده های توصیفی بر اساس تعداد فراوانی 3 مقوله اصلی، حاکی از آن است که در میان تقریظ های مورد بررسی مقوله «بیان عواطف و احساسات» با 100 درصد دارای بیشترین فراوانی و پس از آن «مقوله اظهارنظر» با 86 درصد در رتبه بعدی قرار دارد. همچنین مقوله پیشنهاد با 20 درصد دارای کمترین فراوانی در تقریظ ها است. بر اساس این نتایج، هدف از نوشتن تقریظ بر کتاب های فارسی دفاع مقدس، بیشتر اطلاع رسانی مخاطبان جهت مطالعه، ترویج فرهنگ کتابخوانی، نشر و ترویج فرهنگ تحقیق و نویسندگی است. در ضمن بررسی تقریظ های مورد نظر نشان از نوعی نگرش با احساس صادقانه از یک سو شگفتی و تحسین و عزت، و از سویی دیگر همراه با غم و اندوه بوده است. نتیجه گیری: تقریظ افراد تأثیرگذار باعث بالا رفتن شمارگان و گسترش و توسعه صنعت چاپ در کشور و همچنین افزایش ساعات مطالعه و توسعه فرهنگ کتابخوانی است.
بررسی وضعیت موجود و آرمانی تأثیر مؤلفه های فنی بر کاربست شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شبکه های اجتماعی به دلیل برخورداری از قابلیت های گوناگون، نقش بسزایی را در ارائه خدمات درکتابخانه ها ایفا می کنند از این رو، پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیر مؤلفه های فنی بر استفاده از شبکه های اجتماعی درکتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران در دو وضعیت موجود و آرمانی پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی- تحلیلی می باشد. 146 کتابدار شاغل در کتابخانه های مرکزی 40 دانشگاه دولتی در مراکز استان های کشور که زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری فعالیت می کنند جامعه و نمونه تحقیق بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد که در برگیرنده 10 مؤلفه فنی از جمله قابلیت دسترسی، سهولت استفاده، قابلیت چند رسانه ای بودن، ساختار و ارائه محتوای متناسب با نیاز مخاطبان، تازگی و روزآمد بودن، صحت و دقت، قابلیت درک و فهم مطالب ، ساختار گرافیکی و دیداری مناسب، پوشش موضوعی (جامعیت)، برقراری ارتباط و کنش متقابل (تعامل پذیری) بود که بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت طراحی شد. برای تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای بررسی معناداری تفاوت ها از آمار استنباطی (آزمون تی جفتی) استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با وضع موجود تأثیر مؤلفه های فنی بر استفاده از شبک ه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی، دو متغیر سهولت استفاده با میانگین 47/3 و قابلیت دسترسی با میانگین 38/3 بیشترین تأثیر را بر استفاده از شبکه های اجتماعی داشتند. همچنین در مورد وضع آرمانی تأثیر مؤلفه های فنی، دو متغیر سهولت استفاده و تازگی و روزآمد بودن با میانگین 56/4 بیشترین تأثیر را بر استفاده از شبکه های اجتماعی داشتند. به طور کلی یافته ها نشان داد که که میانگین کل تأثیر مؤلفه های فنی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در وضع موجود 28/3 در حد متوسط و در وضع آرمانی 44/4 در حد بالا قرار دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت معناداری بین تأثیر عوامل فنی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی در وضع موجود و آرمانی وجود دارد. این وضعیت نشان می دهد که ظرفیت بسیار مناسبی برای استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها وجود دارد و در وضعیت کنونی از این ظرفیت بهره برداری نمی شود. ارتقای وضعیت موجود در نهایت می تواند به ارتقای اثربخشی کتابخانه های دانشگاهی بیانجامد.