فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تخیل آدمی برای جبران ضعف و کمبود خویش بسیاری از حقایق و ارزشها را در قالب اسطوره بیان کرده و جنبه های نمادین اساطیر باعث شده که اسطوره ها کماکان حالت افسانه به خود بگیرند. هدف اصلی در این مقاله، مقایسه برخی ویژگی های اسطوره ای سرزمین های ایران، هند، چین، ژاپن، یونان، روم، بین النهرین و بیان جنبه های تفاوت و تشابه آنهاست.در این گفتار چند ویژگی مهم اساطیری از جمله افسانه آفرینش، مبحث خدایان، اعداد، پهلوانان، حیوانات، گیاهان، عناصر طبیعت و داستان های دینی و مذهبی به عنوان فهرست اصلی کار درنظر گرفته شده و باورها و رسوم کشورهای فوق به طور جداگانه بررسی گردیده است. در پایان، این نتیجه به دست آمده که سرزمینها و ملتها در سده های نخستین و پیشین و در اسطوره ها و افسانه های خود بسیار به یکدیگر نزدیک بوده و تفاوتها فقط در موارد بسیار جزیی آن هم در حوزه های فرهنگی، مذهبی به چشم می خورد.
بانو گشسب، پهلوان بانوی حماسه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله معرفی منظومه حماسی منحصر به فردی است که قهرمان آن زنی پهلوان به نام بانو گشسب، دختر رستم است. تصحیح انتقادی بانو گشسب نامه که پنج دست نویس و 1034 بیت دارد اخیرا به پایان رسیده و در دست چاپ است. سراینده قصه معلوم نیست و زمان سرایش آن نامشخص است اما گمان می رود در سده ششم قمری - به تحقیق پس از سال 520 قمری - سروده شده است. بانو گشسب نامه منظومه ای حماسی است که موضوع آن روایتی از زندگی دختر رستم و نبردهای پهلوانانه اوست . تصویر منحصر به فرد زنی در ادبیات فارسی که با تغییر نقش جنسی همراه است و با تصاویر کلیشه ای و رفتارهای قالبی زنان تفاوت دارد. در این قصه حماسی اندیشه نابرابری جنسی را از مفهوم عشق و همچنین شیوه همسر گزینی می توان باز شناخت. ساختار قصه جنس گرایانه است و هدف اصلی گزارنده قصه تلاش زن برای اثبات هویت است؛ که در پیکار نمود یافته است.
بررسی و تحلیل ویژگی های محتوایی و زبانی اشعار حماسی سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگی ها و افتخارات قومی را در تعریف سنتی، حماسه می گویند. شعر حماسی از جمله جریان های عمدة شعر معاصر است که ویژگی های حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. در این پژوهش برای توصیف حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ابتدا به روند تطور تعریف حماسه تا دوره ء معاصر اشاره شده و سپس نمودهای حماسی در شعرهای سیاوش کسرایی کاویده می شود. در این پژوهش اشعار حماسی سیاوش کسرایی در سه بخش بررسی وتحلیل شده است: ویژگی های محتوایی ( شکل روایی اسطوره و حماسه های مردمی )، موسیقی حماسی و ویژگی های زبانی ( بهره گیری از زبان و کاربردهای باستان گرایانه، ذکر اسامی اسطوره ای، ذکر ابزار جنگی، بهره گیری نمادین از عناصر طبیعت ). نتایج این پژوهش نشان می دهد که هرچند منطق رمانتیک ها در بخشی از شعر سیاوش کسرایی وجود دارد، اما او به اقتضای فضای سیاسی-اجتماعی روزگار خود به اشعار حماسی روی آورده است و در شعر و زبان وی می توان مضامین و رویکرد حماسی را مشاهده کرد.
بن مایه های اساطیری- آیینی داستان خره بماه و بهرام گور در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از جشنها و آیینهای مرتبط با آنها به گونه ای با باورهای اساطیری، بویژه اسطوره آفرینش در ارتباط اند. برخی از این مراسم به مرور زمان فراموش شده اند، اما نمود آنها را در حکایات و قصه های کهن می توان مورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی بن مایه های اساطیری- آیینی حکایت خره بماه و بهرام گور در مرزبان نامه است. به نظر می رسد بن مایه های این حکایت بیانگر ارتباط آن با یکی از جشنهای خور ماه، گاهنبار پنجم (مدیاریم) و جشن دهقانان در ایران است که در جریان یک آمیختگی فرهنگی و دگردیسی اسطوره ای به شکل داستان تبلور یافته است و در آن، همه نشانه های اسطوره ای جشن از قبیل فروپاشی نظام اجتماعی، حضور عناصر مربوط به کامرانی و در نهایت نکاح مقدس که تحقق عینی زایش دوباره گیتی و انسان است به چشم می خورد.
حماسه های رستم و خاندانش
حوزه های تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است، حماسه های رستم و خاندان اوست.
یافته های تحقیق نشان می دهد که داستان رستم، اصلی سکایی دارد و این فرض با نبود نام رستم و زال در اوستا و طرح بسیار کمرنگ حضور این پهلوانان در ادبیات پهلوی، هر چه بیشتر تقویت می شود.
این قوم با رسیدن به شرق ایران و تغییر نام «زرنگ» به «سیستان»، با خود، آمیخته ای از فرهنگ «دولت شهرهای» آسیای مرکزی را به ارمغان آورده اند، فرهنگی که ملهم از بن مایه های ایرانی، یونانی و هندی بود و ضمناً با فرهنگ کوشانی و شکوفایی هنری آن بیگانه نبود.
فردوسی با توجه به روایات شفاهی و گاه مکتوب شرق ایران و خراسان بزرگ ـ که گوسان ها (خنیاگران) آن را اشاعه داده بودند و اغلب در عصر او به کتابت درآمده بود ـ و تبدیل آنها به شعر عروضی، اثری درخشان پدید آورد.
فردوسی با کنار گذاشتن پهلوانان کهن، و محور ساختن رستم در تمام داستان های شاهنامه (از زمان منوچهر پیشدادی تا گشتاسب کیانی تقریباً 700 سال) سعی در حفظ وحدت اثر حماسی ایران ـ شاهنامه ـ داشته است.
سلسله نسب های به دست آمده از منظومه های حماسی دیگر (بهمن نامه، فرامرزنامه، برزونامه، جهانگیرنامه،...) که تقریباً الگوهایی مشابه دارند، این فرض را تقویت می کند که همگی بر اساس یک متن و الگوی واحد، شکل گرفته اند.
بیشتر نام های به دست آمده از افراد این خاندان پهلوانی، مربوط به منظومه بهمن نامه است. همچنین تعداد نام های به دست آمده از فرزندان مؤنّث این خاندان، در مقایسه با فرزندان ذکور آنها بسیار کمتر است.
بررسی و معرفی برخی ازقهرمانان اساطیری منظومه ی کوش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه ی کوش نامه در زمره ی حماسه های ملی، اساطیری و پهلوانی است که حکیم ایرانشاه بن ابی الخیر در قرن ششم ه.ق آن را به نظم درآورده است. این کتاب داستان کوش پیلگوش، برادر زاده ی ضحاک است که سال های طولانی در چین، مغرب و آفریقا با قدرت و ستمگری فرمانروایی کرده و در این مدت همواره با جمشیدیان به دشمنی و نبرد می پردازد، اما سرانجام، راه دادگری و یزدان پرستی پیشه می کند. این کتاب، حاوی شرح ویژگی های تعدادی از شخصیت های اساطیری است. در منظومه، همچنین، قهرمانانی حاضرند که حکیم فردوسی نیز از تعدادی از آن ها پیشتر و با روایتی متفاوت سخن گفته است. با بررسی این قهرمانان مشترک و شباهت ها و تفاوت های داستانی میان آن ها در می یابیم مآخذ دو منظومه، تا حدودی با یکدیگر متفاوت بوده اند که ارائه ی آن ها به پربار کردن فرهنگ تاریخ اساطیری و حماسه ی ملی یاری می رساند.
روایت دیگری از نبرد رستم با کک کوهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبرد رستم با کک کوه زاد، یکی از چند داستان مشهور دوران کودکی رستم است که در آن از دلاوری های او سخن رفته است. از این داستان، دو روایت منظوم بلند و کوتاه در دست است. روایت بلند آن همان است که در بخش ملحقات شاهنامه چاپ کلکته دیده می شود و بارها در ایران به صورت جداگانه و یا در بخش ملحقات شاهنامه ها، انتشار یافته که مبنای همه این چاپ ها، همان چاپ کلکته بوده است. امّا روایت کوتاه داستان کک کوه زاد تاکنون پیرایش و تصحیح نشده است. در این مقاله پس از معرّفی روایت کوتاه این داستان که با عنوان «کک کوه زاد نامه» از آن نام می بریم، به بررسی چهره اسطوره ای کک کوه زاد می پردازیم. سپس با آوردن شواهدی چند، نشان می دهیم که روایت کوتاه نبرد رستم با کک کوه زاد، از روایت بلند آن کهن تر و متقدّم تر است.
حماسه سیاوش
تحلیل کارکرد کهن الگوها در بخشی از داستان بهرام چوبین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرگذشت قومی و ملّی ما شاهنامه فردوسی، نسیجی گرانقیمت، بافته از تار و پود اسطوره، حماسه و تاریخ است که برخی کوشیده اند آن را به سه بخش اساطیری، حماسی و تاریخی تقسیم کنند؛ اما در هم تنیدگی این سه قسمت چنان است که تعیین حدّ و مرز و جداسازی آن از یکدیگر امری ناممکن می نماید. برای نمونه آنچه ایشان آن را بخش تاریخی شاهنامه می دانند، مزیّن به طرازی زربفت از اندیشه اساطیری و مفاهیم نمادین و کهن الگویی قومی و بدوی ایرانیان و همچنین دارای رنگ و بویی حماسی است. یکی از این داستانها، داستان تاریخی- افسانه ای بهرام چوبین است که در بخشی از آن «کهن الگوی فرایند فردیت روانی» نمودی برجسته یافته است. در این بخش، بهرام به پیشروی گوری، وارد قصری نمادین می شود و با آنیمای پری پیکر مستور در ناخودآگاهی خویش ملاقات میکند و در پی این ملاقات، تحوّلی عظیم در شخصیت وی پدید میآید؛ چنان که سودای پادشاهی در سر میپروراند و به دنبال این سودا بر هرمزد شاه میشورد و چندگاهی نیز بر تخت حکومت ایران مینشیند. اما این پادشاهی دیری نمیپاید و بهرام محکوم به مرگ میشود؛ زیرا از یک سو به شاه که بن مایه ای مقدس و الهی در نظام فکری ایران کهن است، بیحرمتی کرده است و از دیگر سوی هنجار پهلوانی را شکسته و فراموش کرده است که پهلوان هرچند هم نیرومند باشد، تنها فرّه پهلوانی دارد و سریر پادشاهی از آن کسی است که از فرّه شاهی برخوردار باشد.
آرش کمان گیر
کیخسرو در آیینه ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسهٔ ملی، افسانه ها و باورهای عامیانه، و نیز فلسفهٔ اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر، بر مبنای مطالعات اسنادی، در گام نخست در پی یافتن نمونه های این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه می رسد که در ریگ ودا، مهابهاراتا و افسانه های پهلوانی و دینی چین باستان نمونه هایی مشابه با کیخسرو یافت می شود. کیخسرو همچنین شباهت های قابل ملاحظه ای با برخی شخصیت های ادبی و تاریخی - اسطوره ای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندی هاست. مطالعات تطبیقی در وهلهٔ نخست این گمان را به وجود می آورد که شاید این شاکلهٔ واحد به ریشهٔ مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قائل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده، و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغرب زمین چهره ای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قوی تر به ذهن متبادر می شود که علت وجود همانندی ها کهن الگوهایی است که زاییدهٔ ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.