فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۰۲ مورد.
"تهدیدهای رسانهای و مدیریت بحران "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هرگونه چالشی که در برههای خاص متوجه جامعهای شود، در اصطلاح درقالب بحران جای میگیرد. مدیریت موقعیت بحران، دستکم در پنجاه سال اخیر، بهعنوان راهبردی کاربردی و کلاسیک برای خاموش کردن انتقاد در رسانهها کاربرد داشته است و انتظار میرود رسانه نیز آن را بپذیرد و با آن همگام شود. البته نمیتوان ادعا کرد تمام بحرانها رسانهای هستند، اما بسیاری از آنها از طریق رسانهها ایجاد میشوند.
بهطور کلی کارکرد امنیتی رسانهها در جامعه کنونی، اهمیت غیرقابلانکار یافته و شرایط خاص ملی، منطقهای و جهانی و پیچیدگی اوضاع سیاسی، بر اهمیت این کارکرد افزوده است. رسانهها، بهدلیل وابستگیهای ایدئولوژیک و حزبی خود از زوایای فکری مختلفی به تحولات جامعه مینگرند و در انعکاس و برجستهسازی این تحولات و رویدادها، به شیوههای مختلف عمل میکنند. در این مقاله، به تهدیدهای رسانهای (البته با تأکید بر رسانههای غرب) و بحرانهای حاصل از آن و نحوه مدیریت این بحرانها پرداخته شده است.
" افکار عمومی، بحران، بحران و امنیت، جنگ رسانهای، رسانه
ارتباط در بحران
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
کنترل رسانه ها در عراق
منبع:
رادیو ۱۳۸۷ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
مدیریت استراتژیک رادیو
منبع:
رادیو ۱۳۸۷ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
چالش های پژوهش کیفی در علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه ۱۳۸۷ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
مقاله ضمن تفکیک آزمون نظریه و نظریه سازی به عنوان دو سنت غالب تحقیقات اجتماعی، پژوهش کیفی را در تناظر با سنت نظریه سازی می داند و ضمن برشمردن چالش های پژوهش کیفی در علوم اجتماعی ایران،طرح مسائل و موضوعات متفاوت و جدید در جامعه ایرانی در حال گذار را نیازمند انعطاف پذیری و تنوع بیشتر در روش شناسی علوم اجتماعی می داند؛ چرا که روش شناسی کیفی ابزارهای لازم را برای توجه به معنا، قدرت و تعامل در حیات اجتماعی فراهم می سازد و قدرت عاملیت بیشتری به سوژه های مورد مطالعه در تحقیقات می بخشد.
تحلیل محتوای پنهان کتاب قورباغه را قورت بده
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا می توان از کتاب "قورباغه را قورت بده" نظریه ای را درباره ی مدیریت زمان و برنامه ریزی استخراج کرد؟ از این نظر، در این مقاله تلاش می شود تا دیدگاه نظری نویسنده کتاب "قورباغه را قورت بده" نسبت به مدیریت زمان و برنامه ریزی ارزیابی و تحلیل شود. برای تعیین الگوهای نظری بکار رفته در این کتاب از نظریه نوآوری راجرز و از روش تحلیل محتوای پنهان استفاده شده است. در ابتدا در خصوص تعریف نظری راجرزو تحلیل محتوا، مطالبی ارائه می شود و سپس به تحلیل عناصر موجود در کتاب خواهم پرداخت. در پایان به تعیین شاخصهای نظری کتاب اشاره می کنم . در پایان، نشان می دهم که پاسخ به پرسش ما مثبت بوده است.
سیاست گذاری در شبکه الجزیره
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
چگونگی شکل گیری ارتباطات و پست
حوزههای تخصصی:
دفتر پژوهش های رادیو و ارتقای دانش رسانه ای
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ساختاری رادیو بین الملل کانادا/ شورا و نظارت کانادا
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
مقابله با کاهش تیراژ، شیوههای نوین پردازش مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه ۱۳۸۶ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
مدیریت رسانه در رادیو ؛ مدیریت موفق یا موثر
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
ضرورت ادامه فعالیت مستقل سه مرکز ملی اطلاعات علمی کشور
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی شبکه های استانی رادیو
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
مدیریت برنامه ریزی در رادیو
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
شناخت تکنیکهای ارتباطی جهت حفظ ارز شهای فرهنگی از طریق سریالهای خانوادگی تلویزیون – شبکه یک سیما
حوزههای تخصصی:
فرایند نمایش را به اعتبار نحوه نگرش بدان، از دو دیدگاه اجرایی یا نوشتاری می توان مورد بررسی قرار داد و درباره جنبه های گوناگون و عوامل مختلف هر یک، جداگانه به تفحص و تتبع پرداخت. آنچه از پی خواهد آمد، بیشتر تاملی در باب عناصر تشکیل دهنده متون نمایشی است که صرف نظر از اشراف بر متن نمای شهای صحن های، اصول اساسی آن م یتواند ناظر بر متون نمایشی در سایر رسان هها همچون سینما، تلویزیون و رادیو نیز باشد. درباره ثمربخش بودن اصولی که عنوان خواهد شد یا کارآیی نداشتن آنها در یاری دادن به علاقه مندان باید گفت؛ فراگرفتن این اصول حتی اگر ایشان را در خلق اثری نمایشی یاری نکند، به دلیل شی و های تحلیلی که در نحوه ارایه مطالب آن به کار رفته است، بی گمان در رفع معایب آثاری که به وجود آو رد هاند موثر خواهد بود. در همین خصوص لازم است خاطرنشان شود که صرف به کار گرفتن اصول و قوانین درام نویسی، الزاماً منجر به خلق آثار نمایشی با ارزش نخواهد شد. رعایت این اصول، تنها می تواند از نظر تکنیکی شرایطی فراهم آورد که اثر نوشته شده قادر باشد بر پای خود بایستد و از نظر ظاهر، توجه تماشاگر را به خود جلب کند. اینکه ضمن جلب توجه تماشاگر، چه مطالبی باید به او داده شود که بر عمق بینش و صحت قضاوت وی بیفزاید نیز دارای اهمیت بسزایی م یباشد یعنی از طریق متن سریال ها، دس تاندرکاران تولید قادر خواهند بود ارزش های فرهنگی و اجتماعی را به مخاطبان خود ارایه نموده و در حفظ ارزش های فرهنگی جامعه کوشا باشند.