فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶ مورد.
نظریة تعلیم اخلاقی مجازات
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
کوشش نظریة تعلیم اخلاقی، ارائة تبیینی از مجازات بر اساس موضعی متفاوت با سایر نظریههای مربوط به مجازات است. بر اساس این نظریه، مجازات به جز بازداشتن مجرمان از ارتکاب جرم و آسیب رساندن به دیگران، هدف والایی دارد که بنیاد این نظریه را در توجیه مجازات فراهم میآورد. جامعه با مجازات بزهکاران میخواهد به آنها و دیگران بفهماند که: اولاً عمل انجام شده به وسیلة مجرم، بر خلاف قانون و لذا مستوجب مجازات است، و ثانیاً نادرستی اخلاقی این عمل، دلیل خلاف بودن آن است. بر این اساس، هدف مجازات نه قصاص فرد مجرم، و نه معالجة اوست، بلکه هدف نهایی، بهبود بخشیدن اخلاقی مجرم و کل افراد جامعه است. از اینرو، مجازات عملی است برای مجرم و به نفع او، و نه در برابر و علیه او. البته از آنجا که مقتضای این نظریه، پذیرفتن واقعیت اختیار انسانها و احترام نهادن به آن است، فرد مجرم میتواند از قبول این درس اخلاقی سر باز زند. در هر حال، جامعه حق ندارد فرد مجرم را مجبور به پذیرفتن این درس اخلاقی کند.
اخلاق و حقوق
حوزه های تخصصی:
بررسى ارتباط میان اخلاق و حقوق و دادوستدهاى میان آن دو، مطلبى اساسى و پر دامنه است و توجه بسیارى را به سوى خود معطوف داشته است . این نوشتار با عناوین زیر به وجه تمایز این دو مقوله مىپردازد: تفاوت اخلاق و حقوق در هدف، اهمیت نیت در اخلاق، وجود ضمانت اجرایى بیرونى در حقوق، پرداختن حقوق به مسائل اجتماعى، ثبات و کلیت اصول اساسى اخلاق، و محدود شدن حقوق در چارچوب قواعد اخلاقى .
مسائل علم و اخلاق در جهان معاصر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جریانشناسى انتقادى سیر پیشرفت علوم در دوران معاصر و به ویژه
سدهى بیستم از منظر اخلاق است. نویسنده نخست از عدم تعهد و آزادى علوم در سیر خود انتقاد کرده و آثار آن را به ویژه در دو علم بیولوژى و ژنتیک بررسى کرده است. وى با بیان دغدغههاى مختلف علم در سدهى بیستم اولین دغدغه را علوم اجتماعى، دومین را علم رفتارى و مسائل روانشناختى، سومین دغدغه را انرژى هستهاى و در فرجام چهارمین را انقلاب بیولوژیک برمىشمارد. در این میان، مؤلف رابطهى اخلاق با فنآورى را برمىرسد و سپس ماهیت ایدئولوژیک علم و نظرات موافقان و مخالفان آن را نقل و نقد کرده و در نهایت از پررنگ شدن جنبهى عملى علم و بىاهمیت شمرده شدن ابعاد تئوریک آن سخن مىگوید. مؤلف در پایان نتیجه مىگیرد که هیچ جنبش علمى
بدون اخلاق نه تنها سودى ندارد که سخت زیانبخش نیز هست و هر کوشش علمى باید همسان با اخلاق صورت بگیرد.
بررسی نقش اخلاق در فقه و حقوق با رویکردی بر نظریات امام خمینی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق کلیات سایر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات رابطه اخلاق با علوم دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات رابطه فقه با علوم دیگر
از آنجا که مباحث گوناگونی در مورد بررسی نقش اخلاق در فقه و حقوق مطرح می باشد، نویسنده تلاش کرده است تا مقایسه ای بین فقه و اخلاق انجام داده و مبادی تصوری و تصدیقی هر یک از آن دو را برشمارد و از این طریق چگونگی رابطه بین دو علم فقه و اخلاق رابه نحو اجمال بررسی کند.
مباحث مربوط به فلسفه حقوق از جمله جایگاه اخلاق در حقوق یا رابطه اخلاق و حقوق همواره در فلسفه حقوق مورد بحث بوده است. در این نوشتار به طور بسیار مختصر در این باره سخن گفته خواهد شد. نسبت به اخلاق و معیارهای آن در میان انسانها و جوامع گوناگون، اختلاف نگرش وجود دارد. اما این اختلافها بیشتر در قلمرو عمل است تا ماهیت و ذات اصول و هنجارهای اخلاق.
جایگاه و ضرورت اخلاق محوری در تقنین قوانین و مقررات مربوط به خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مترصد پاسخ گویی به این سؤال است که آیا مقنن می تواند اخلاق را در قلمرو حقوق وارد نموده و در تقنین قوانین و مقررات مربوط به خانواده، آموزه های اخلاقی را در قالب قانون درآورد؟ پاسخ گویی به این سؤال در گرو تبیین ضرورت اخلاق محوری در حوزه خانواده با توجه به ویژگی های خاص خانواده و روشن شدن مفاهیم اخلاق و حقوق و وجه ممیز آن دو است. به تبع ویژگی های خاص خانواده چون خصوصی بودن حریم خانواده و عاطفی بودن، تضمینات حقوقی در این حوزه کارکرد مطلوب خود را ندارد و حفظ بنیان خانواده، در گرو اخلاق مداری اعضا خواهد بود. از سویی، با توجه به اینکه از ویژگی های قاعده حقوقی برخورداری از ضمانت اجراست، قانون گذار نمی تواند مستقیماً آموزه های اخلاقی را در قالب قانون به تصویب برساند. از این رو مقنن، پیش بینی نهاد داوری و تدوین قواعد تکمیلی را به عنوان دو راهکار عمده برای تعبیه اخلاق در ساختار حقوقی خانواده، برگزیده است.