تاریخ تحلیلى اسلام مشهورترین کتاب دکتر سیدجعفر شهیدى است که طى سالیان اخیر همواره به عنوان متن درسى براى آموزش تاریخ اسلام از آن استفاده مىشود. در این مقاله، این کتاب از دو منظر، نقد و بررسى شده است:
1ـ از منظر عناصر بیرون از متن (نویسنده، ناشر، خوانندگان و گفتمانى که اثر متعلق به آن است)؛
2ـ از منظر عناصر موجود در متن (عنوان، ادبیات موضوعى، ادبیات کتاب، محتوا، روش و کمیت اثر).
توقف بر شخصی از اهل بیت: به عنوان آخرین امام و مهدی منتظر، مسأله بی سابقه و جدیدی نبوده است. گروهی از شیعیان که امام کاظم7 را مهدی و قائم منتظر می دانستند با نام واقفیه یا واقفه شناخته شدهاند. این گروه ضمن اینکه بخش وسیعی از توان و فرصت حضرت رضا7 را مصروف خود ساخته بودند، از جهات متعدد تهدیدی جدی برای تفکر اصیل شیعی به حساب می آمدند. به همین مناسبت واکاوی ماهیت و شخصیت های جریان مذکور، از زوایای مختلفی مورد توجه پژوهش گران و تحلیل گران مطالعات اسلامی قرار گرفته است. این پژوهشگران اغلب، انگیزهها و باورهای شخصی پایه گذاران واقفیه را عامل اصلی پیدایش این جریان برشمردهاند. اما نوشتار حاضر با روش سند پژوهی ضمن بررسی باورهای دینی و آموزه های اعتقادی جامعه شیعی آن روز، در پی اثبات این مدعاست که اندیشه واقفیه معاصر امام رضا7، استمرار و نسخة تکامل یافته ای از انحراف نخستینی است که در حاشیه دو اصل شیعی «امامت» و «مهدویت» شکل گرفته و در مقاطع مختلف ظهوری اقتضایی داشته است.
یکى از مهمترین تهدیدهاى نهضت رسولخدا صلىاللهعلیهوآله ، بازگشت امت اسلامى به معیارهاى جاهلى و سر برآوردن ریشههاى غیر انسانى آن دوران بود. جامعهاى که رسولخدا صلىاللهعلیهوآله اسلام را در آن عرضه کرد، جامعهاى قبیلهاى بود. در آن جامعه، سنت به منزله زیر ساخت همه مقولههاى فرهنگى و اجتماعى عمل مىکرد. سنت جاهلى که در جامعه جزیرة العرب، ریشهدار و عمیق بود، در زمان پیامبر عامل بازگشت و ارتجاع شد.
رسولخدا صلىاللهعلیهوآله از آغاز بعثت، تلاش کرد اعمال و معیارهاى جاهلى را محدود کند. ایشان در این راستا، بیش از سایر انبیا و نهضتها موفق بود، با وجود این، سنتهاى جاهلى کاملاً نابود نشد. دو عامل، یکى حضور عناصر تحولناپذیرفته (مشرکان، منافقان و اهل کتاب) و دیگرى وجود بقایاى باورها، اندیشهها و سنتهاى جاهلى سبب بازگشت جامعه به معیارهاى جاهلى شد و تهدیدى بزرگ براى نهضت پیامبر گردید.
بازگشت به جاهلیت با دور شدن از زمان رسولخدا صلىاللهعلیهوآله بیشتر گریبانگیر جامعه اسلامى شد. از نظر پیامبراعظم ریشههاى رجعت، هواپرستى و دنیازدگى بود که همواره به عنوان عاملى ارتجاعى در نهضتهاى الهى دیده مىشود.