فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
نقدی بر کتاب «در دیار صوفیان»
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف
تمام حواست را بده به صاحب خانه
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف
کرامات اولیا
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف
حدیقه الحدیقه از دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ (نمادها و مضامین کهن الگویی در دو حکایت روح الله و ترک دنیا و مکالمه او با ابلیس و حکایت حضرت سلیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
37-80
حوزههای تخصصی:
مکتب روان شناسی یونگ بر اساس مفهوم ناخودآگاه ذهن بشر بنا شده است. محتویات و ذخایر بخش ناخودآگاه جمعی ذهن انسان «کهن الگو» نام دارد که طبق نظر یونگ معمولاً به شکلی ناخواسته و با زبانی نمادین از طریق خودآگاه ذهن، در فرهنگ های اقوام مختلف جهان نمودار می گردد. اسطوره ها، رؤیاها، ادبیات، هنر، دین، کشف و شهودهای عرفانی، بستر مناسبی برای تجلی این تصاویر و مفاهیم کهن هستند. آثار عرفانی برخاسته از روح و ناخودآگاه ذهن صاحبان خود، به سبب دریافت کمالات و ادراکات باطنی عرفا، برای بررسی کهن الگوها از اهمیت ویژه ای برخوردارند. حدیقه سنایی یکی از آثار ارزشمندی است که موضوع آن توحید، عرفان و اخلاق است و پیام آن دعوت به درون بینی است. فضای عارفانه و رمزآمیز حاکم بر حدیقه ، تأثیرپذیری از اساطیر، وجود شعرهای روانی، به ویژه قلندریات و شطحیات و طامات، تعلیم مقاصد صوفیه از راه خیال انگیزی و شاعری، درآمیختن مضامین عارفانه و عاشقانه، برای اولین بار به وسیله سنایی به عنوان پیشرو شاعران عارف، این اثر را برای بررسی کهن الگویی حائز اهمیت می سازد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی کهن الگوها بر اساس نظریه یونگ در حدیقه صورت گرفته است و رابطه آرا و عقاید یونگ را با عرفان و تصوف ایرانی در منبع موثقی چون حدیقه بیان می کند. همچنین وجوه شباهت و اختلاف دیدگاه یونگ و سنایی را یادآور می شود. در پایان، با بررسی کهن الگویی دو حکایت، نمود و تجلی مضامین کهن الگویی را در گونه های ادبی چون شعرهای غنایی و حکایت های عارفانه کوتاه، خاطرنشان می سازد. یافته ها نشان می دهد که سنایی در شعرهای روانی خود که حاوی مکاشفات عارفانه اوست، تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی قرار گرفته و برای بیان مقاصد عرفانی از مفاهیم کهن الگویی بهره فراوانی برده است. در نهایت نتیجه می گیریم نمادها و مضامین کهن الگویی که گاه معنایی قدسی به خود می گیرند، علاوه بر تأثیرگذاری در درک این گونه اشعار، خواننده را به سوی تعالی و کمال رهنمون می سازند.
نقدی بر کتاب «در دیار صوفیان» بقلم آقای دشتی
حوزههای تخصصی:
تحلیل و تبیین اندیشه های عرفانی مولانا و دلالت های آن در تربیت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
133-160
حوزههای تخصصی:
تربیت سیاسی به عنوان فرایند و شاخه ای از تربیت، دانش ها و ارزش ها، نگرش های نظام سیاسی ای را به نسل نو منتقل می کند و باعث استحکام و استمرار آن نظام می شود. این بعد از تربیت، از مهم ترین مقوله هایی است که از دیرباز مورد توجه بزرگان دین، عارفان و متفکران مختلف قرار گرفته است. یکی از ویژگی های مهم این کار پژوهشی، تلاش برای فراهم آوردن پژوهشی منظم در زمینه تربیت سیاسی و منبع قرار دادن آثار مولانا از جمله مثنوی معنوی ، دیوان شمس و مکتوبات به عنوان مواردی از غنی ترین منابع در حوزه ادبیات و به خصوص معارف سیاسی اسلامی است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، استخراج و تدوین اهداف و اصول تربیت سیاسی بر مبنای آثار مذکور مولاناست. همچنین این پژوهش، کیفی و از نوع تحقیقات بنیادی نظری محسوب و از نظر روش پژوهش و جمع آوری اطلاعات، از نوع توصیفی استنتاجی و کتابخانه ای است، به این صورت که داده های مورد نیاز با استفاده از «فیش های ثبت اطلاعات» گردآوری و تنظیم می شود. مهم ترین هدف تربیت سیاسی استخراج شده از اندیشه های عرفانی مولانا که از آراء و اصول تربیت سیاسی او به دست می آید، سازمان دهی جامعه سیاسی و تربیت شهروند فعال و آگاه به مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه است.
عرفان و تصوف
شیخ دانیال
نقدی بر کتاب «در دیار صوفیان»
حوزههای تخصصی:
عرفان
بررسی تطبیقی «خیر و شر» در تصوف اسلامی و قبّالای یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
109 - 127
حوزههای تخصصی:
خیر و شر و نسبت آن ها با مبدأ هستی، و صدورشان از اصل واحد یا اصول دوگانه یا چندگانه مهم ترین بحث در آموزه های مکاتب عرفانی است. تصوف و قبّالا نیز متأثر از آبشخورهای فکری خود درباره وجود خیر و شر و نسبت آن دو با یکدیگر و نیز منشأ صدور آن ها و اصالت یا نسبیت شان در عالم دیدگاه های ویژه ای دارند که نوشتار حاضر در صدد تبیین تطبیقی این دیدگاه ها است. صوفیه و قبالا خداوند را خیر محض می دانند و در عین حال نمی توانند وجود شر را در این عالم انکار کنند. در این میان، صوفیه با تمسک به مفهوم نسبیت، تناقضی را که از نسبت دادن شر به خیر محض پدید می آمد، حل کرده اند؛ اما بیشتر قبالائیان این تناقض را نادیده گرفته و شر را مستقیماً به خدا نسبت داده اند. بزرگان صوفیه خیر را امری ذاتی و شر را عَرَضی می دانند اما قبالائیان، برخی شر را نیز ذاتی می دانند و برخی دیگر، مانند صوفیه، شر را ناشی از محدود بودن موجودات می پندارند.