کتاب "" بیان معانی الفاظ القرآن "" تصنیف علی ابن عبدالله بن عباس ( فو : 118 ه.ق)- که در ضمن مجموعه ای مخلوط از رسائل قرآنی است – در اصطلاح قرآن پژوهان ، در فن وجوه و نظائر قرآن کریم است . این کتاب ، اثری مستقل و ارزشمند در این زمینه به شمارمی آید و در آن ، وجوه معنایی 72 واژه از قرآن آمده است . دانشمندان ، کهن ترین اثر در این فن کتاب را "" الاشباه و النظائر "" مقاتل ابن سلیمان بلخی (فو : 150 ه.ق.) میدانند و در این نظر ، همداستانند . اگر صحت انتساب رساله مذکور به علی بن عبدالله بن عباس ، ثابت شود باید آن را کهن ترین نگاشته در این زمینه به حساب آورد که به نوبه خود ، ارزشی ویژه خواهد داشت . هیچ کدام از پنج نفری که در مصادر تراجم و رجال به این نام و نام پدر و جد ، نامبرده اند ، صاحب تالیف ، شمرده نشده اند ، با این وصف می توان قراین متعدد درون متنی و برون متنی برای صحت انتساب این رساله به علی بن عبدالله بن عباس ، اقامه کرد .
قرآن کریم برخوردار از وجوه مختلف اعجاز بیانى، تشریعى، علمى اخبار غیبى، آفرینشهاى هنرى و... مىباشد. اما در عین حال عالمان و اندیشمندان قرآنى بر این باورند که وجوه اعجاز قرآن تنها منحصر به این وجوه نمىباشد و این راه به روى همه انسانها گشوده است تا با تدبر و تأمل بیشتر در قرآن وجوه دیگرى از اعجاز آن را آشکار سازند. یکى از مباحثى که در قرن اخیر از سوى بعضى قرآن پژوهان مطرح شده است، نظریه «اعجاز عددى و نظم ریاضى» است. این نظریه که بیانگر نظم اعجاز گونه عددى و ریاضى قرآن است، براى اولین بار توسط دکتر رشاد خلیفه در سال 1972 (1351 ش) مطرح گردید. طرح این نظریه مورد توجه و استقبال قرآن پژوهان قرار گرفت. به گونهاى که موارد بسیارى بر تحقیقات او افزوده شد. تا جایى که امروزه دهها کتاب و مقاله در این زمینه نوشته شده است. در این نوشتار بر آنیم تا این نظریه را در سه بخش: اعجاز عدد 19، حروف مقطعه و ارتباط با عدد 19 و تناسب در تکرار الفاظ قرآن مورد بررسى قرار داده و دیدگاه موافقان و مخالفان و نظر نهایى در این زمینه را بیان نماییم.
انتخاب زبان عربی و همتاطلبی برای آن یکی از پرسش های مربوط به قرآن است. این مقاله به شبهاتی می پردازد که برخی سایت ها درباره عربیت این کتاب درافکنده اند.با آن که رسالت دین جهانی ادعا شده، چرا زبان عربی برای آن گزیده شده و چرا به جای عربی زبان دیگر انتخاب نشد تا برای عده بیشتری از مردم جهان فهمیدنی باشد؟ آیا غیر منطقی نیست که خدا کتابی به زبان عربی نازل کند و از دیگران بخواهد به آن ایمان آورند؟ آیا با آمدن زبان عربی مسیر کشف اعجاز قرآن طولانی نمی شود؟ چگونه همگانی شدن و تصدیق به آن، با زبانی محدود ممکن است؟ و شبهاتی دیگر.
در پاسخ به این شبهه در مقاله توضیح داده شده که زبان عربی مانع شناخت مردم از محتوای این کتاب نیست و همه وجه اعجاز قرآن، عربیت زبان نیست، محتوا و پیام های این کتاب است.