انسان موجودى است اجتماعى، به دلیل این ویژگىها که در فرایند جامعهپذیرى و اجتماعى شدن به آن مىرسد، از موجودات دیگر متمایز است. از اینرو، جامعهپذیرى نقطه اتصال علوم مختلف انسانى و اجتماعى است و آگاهى از آن منوط بر آن است که مفهوم آن در این مجموعه از علوم انسانى دنبال شود.
بنابر مفهوم جامعهپذیرى، انسانها آموزههاى اجتماعى خود را از محیط گرفته و در فرایند جامعهپذیرى مىکوشند خود را همانند جمع سازند؛ هرچند این فرایند، رابطهاى دوسویه است و کنشگران با محیط در تأثیر و تأثر متقابلاند. این مقاله با رویکرد نظرى و تحلیلى، و با کنکاش در آیات قرآنى مىکوشد تا نشان دهد قرآن کریم ضمن احترام به جماعت انسانها، همگان را به پذیرش همه آموزههاى اجتماعى فرانمىخواند، بلکه سرپیچى از آموزههاى ناسازگار با اسلام را مطلوب مىشمارد. بنابراین، در نگاه قرآن، اجتماعى شدن در گروههاى مؤمنانى که هنجارها و ارزشگذارىهاى خود را بر پایه ارزشهاى اسلام بنا مىکنند، محترم است، نه در هر گروه و اجتماعى.
مدیریت امام حسین(ع)در نهضت عاشورا را می توان به صورت یک الگوی رفتاری و هدایت افراد در جهت رسیدن به هدف های نهایی در نظر گرفت.هدف اصلی در مدیریت ایشان،تربیت انسان ها بر مبنای سر بلندی،بزرگواری،عزت و کرامت است.
امام حسین(ع)با قیام خود نشان داد که می توان خواسته های الهی و قرآنی را در جامعه عینیت بخشید و در راس همه،روحیه مبارزه با طاغوت و حفظ عزت اسلامی را سرلوحه کار خویش قرار داد.قیام امام حسین(ع)در طول تاریخ از دیدگاه های متفاوت و محور های گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است.در این مقاله سعی شده است که الگوی عملی از عزت الهی به مدیریت امام حسین(ع)و بر مبنای آیات قرآنی ترسیم شود تا پس از او همگان راه و رسمش را در پیش گیرند و بدین ترتیب به عزت حقیقی نائل آیند.